مدیر به درد بخور کیست؟/ پیگیری منافع ملی ایران در «نیویورک»/ دام فضای مجازی، پیش پای کودکان
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در یادداشت روزنامه حمایت به قلم حسامالدین برومند می خوانید: این روزها بار دیگر مساله حقوق بشر در قالب یک سوژه پر سروصدا دستمایه ای شده است تا از چند زاویه به عنوان یک اهرم فشار علیه جمهوری اسلامی استفاده شود. یک زاویه استفاده از پوشش حقوق بشر برای یک سری تحریم های جدید علیه کشورمان است؛ چرا که فعلا تعلیق تحریم های هسته ای تمدید شده است. (هرچند که تحریم جدید به هر بهانه ای نقض فاحش برجام است) زاویه دیگر تهیه گزارش پیش نویس عاصمه جهانگیر ،گزارشگر ویژه حقوق بشر درامور ایران است که طی روزهای آینده نسخه نهایی آن به سازمان ملل ارایه می شود؛ گزارشی که ایران اسلامی با تکرار ادعاهای نخ نما شده به نقض حقوق بشر متهم شده است! و زاویه سوم حمایت ضدانقلاب و شبکه های بیگانه و اپوزیسیون خارج نشین از سران تا محکومان فتنه در پوشش حقوق بشر است که به این بهانه موضوعاتی مانند حصر یا آزادی برخی از این محکومان در فضای رسانه های معاند برجسته شده است.
آدامس را نجویده پس گرفتند!
حسین شریعتمداری در یادداشت روزنامه کیهان نوشته است: «ترامپ با بوئینگ به برجام پیوست»! «ایرباس پرید، مخالفان نپریدند»! «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»! «پرواز همای برجام»! «پرواز بوئینگ از روی دیوار برجام»! «طلسم روابط تجاری با آمریکا شکست»! «دلواپسان ایرباس»! «به افتخار برجام، تحریمهای 37 ساله شکسته شد»! «ایرباس نو فقط یکی از دستاوردهای برجام است»! «بن ژور مسیو»! «فرانسویها از زمین و آسمان به ایران برگشتند»! و... دهها نمونه مشابه دیگر، تیتر اول روزنامههای زنجیرهای دوشنبه 22 آذر و شنبه 25 دیماه 95 است که با ذوقزدگی کودکانهای از لغو تحریم فروش هواپیما به ایران خبر داده بودند. این ذوقزدگی در حالی بود که مطابق ماده 22 برجام و پیوستهای2و5 آن، بایستی تحریم فروش هواپیمای مسافربری و قطعات آن به ایران از همان اولین روز اجرایی شدن برجام - 27 دیماه94 - یعنی یک سال قبل از تاریخ مورد اشاره لغو میشد که نشده بود. همان روزها در کیهان با اشاره به مفاد اجرا نشده و بر زمین مانده برجام تأکید کرده بودیم که فروش یک یا دو فروند هواپیمای ایرباس نمیتواند آنگونه که روزنامههای زنجیرهای و دولتمردان ادعا میکنند، نشانه لغو تحریمها و گشایش اقتصادی مورد نظر آقایان باشد و این اقدام آمریکا را با انتخابات ریاست جمهوری 96 در ایران بیارتباط ندانسته بودیم.
مدیر به درد بخور کیست؟
در یادداشت روزنامه رسالت که حسن کربلایی نوشته است، می خوانید: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور هفتم شهریور ماه 96 در مراسم تکریم و معارفه وزرای سابق و جدید صنعت، معدن و تجارت گفت؛ "مدیری که از پرونده در سازمان بازرسی و دیوان محاسبات میترسد به درد نمی خورد." فکر میکردم آقای جهانگیری در مورد گفته خود توضیحی به رسانه ها میفرستد اما پس از گذشت بیش از دو هفته از طرح این سخن چنین نکرده است. مفهوم این سخن این است که مدیران نباید از نهادهای نظارتی خوفی داشته باشند. اگر چنین باشد این مدیر به درد بخور نیست! چرا مدیران به درد بخور دولتی و دستگاههای عمومی باید کسانی باشند که از سازمان حسابرسی و دیوان محاسبات نترسند. اگر ترس از نهاد نظارتی وجود نداشته باشد مدیر به چه دلیلی باید قانون را رعایت کند. این همه تخلف و جرم در دستگاهها محصول همین نترسیدن از نظارت نهادهای نظارتی است. میلیاردها تومان در دولت یازدهم حقوق نجومی پرداخت شده است بدون اینکه یک مستند قانونی برای این پرداختها وجود داشته باشد. چه کسی فرمان این پرداخت ها را صادر کرده است. پاسخ این است که مدیر شجاع و نترس ـ از نهادهای نظارتی ـ چنین خبط قانونی را انجام داده است.
دام فضای مجازی، پیش پای کودکان
در یادداشت روزنامه جام جم که عباس اسدی نوشته، می خوانید: این روزها ضریب نفوذ اینترنت بین کودکان و نوجوانان، روز به روز در حال گسترش است. خیلی از دانش آموزان به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دسترسی دارند و این امر، رفته رفته به یک پدیده طبیعی در بین خانواده ها تبدیل شده است. شاید در نگاه اول، عده ای این موضوع را به عنوان افزایش سواد رسانهای کودکان تلقی کنند و از آن خرسند باشند، اما واقعیت این است که حضور کودکان در فضای مجازی می تواند آسیب های جدی را هم به سلامت جسمی و روانی کودکان وارد کند. واضح ترین تاثیر منفی حضور کودکان در فضای مجازی، کم شدن ارتباطات خانوادگی در بین خانواده هاست؛ طوری که با افزایش قدرت نفوذ فضای مجازی، فرهنگ گفت و گو بین کودکان و والدین، روز به روز آب می رود و ارتباطات میان فردی کودک نیز مختل می شود. کار به جایی رسیده که دیگر خیلی از کودکان با والدین خود همسفره نمی شوند و فرهنگ غذا خوردن خانوادگی هم که روزگاری به عنوان یک ارزش در جامعه مطرح بود، حالا به وادی فراموشی سپرده شده است، زیرا خیلی از کودکان و نوجوانان تمایل دارند به جای حرف زدن با والدین و غذا خوردن با اعضای خانواده، وقتشان را در فضای مجازی بگذرانند.
پیگیری منافع ملی ایران در «نیویورک»
علیرضا رحیمی عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی در یادداشت روزنامه ایران نوشت: هفتاد و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در شرایطی برگزار میشود که تحولات قابل توجهی در یک سال گذشته در جهان رخ داده است. تحولاتی که رویکرد جدی و اثرگذار سازمان ملل و بویژه موضعگیری مناسب کشورهای عضو این سازمان را در مجمع عمومی طلب میکند. از منظر کلان ورود تبعیضآمیز شورای امنیت سازمان ملل متحد به مسائل و بحرانهای بینالمللی چنان که نتیجه آن را در فاجعه انسانی کشتار مسلمانان میانمار مشاهده کردهایم، نشان دهنده آن است که مجامع مسئول و وابسته به سازمان ملل از جمله شورای امنیت نتوانستهاند در شأن بشر و حقوق بشر عمل کنند. در نگاه خرد هم موضوعاتی همچون بدعهدی امریکا نسبت به توافق بینالمللی برجام از جمله موضوعاتی هستند که میتوانند در خلال این نشست جهانی طرح و مورد بحث و بررسی قرار گیرند. با لحاظ وجود این مسائل خرد و کلان باید گفت که سفر امروز رئیس جمهوری ایران به نیویورک و حضور ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل چه از حیث محتوای سخنرانی و چه از نظر دیدارها و رایزنیهایی که در حاشیه این مجمع برگزار میشود، حائز اهمیت است.
ترامپ وسردرگمی برجامی اروپا
امیرعلی ابوالفتح در یادداشت روزنامه خراسان نوشته است: توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام به گردنه سرنوشت نزدیک می شود. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آخرین اظهارنظر درباره این توافق گفت: «به زودی در ماه اکتبر همه خواهند دید درباره توافق هسته ای با ایران چه خواهیم کرد». در این میان شاید بیش از همه، اروپایی ها منتظر تصمیم گیری نهایی دولت آمریکا هستند. توافق هسته ای با ایران بدون نقش آفرینی اروپا و بعضا تعدیل در برخی از مواضع غیر اصولی آمریکایی ها با چالش مواجه می شد و بدون این توافق نیز آینده مناسبات اقتصادی و تجاری ایران و اروپا در هاله ای از ابهام قرار خواهد داشت. به همین دلیل می توان انتظار داشت مجموعه 26 عضو اتحادیه اروپا بیش از دو طرف دیگر مذاکره کننده یعنی روسیه و چین بتوانند نقش سازنده ای در حفظ پای بندی آمریکایی ها به این توافق ایفا کنند.
انتظار بیهوده از پیام قاطع اروپا به امریکا
در یادداشت روزنامه جوان می خوانید: رئیسجمهور در دیدار رئیس مجلس بلژیک با اشاره به توافق هستهای ایران با کشورهای 1+5 گفت: « توافق در یک مسئله مهم به نام هستهای، یکی از موفقیتهای بزرگ میز مذاکره در یک مسئله پیچیده بود که میتواند الگویی برای مسائل پیچیده منطقهای و جهانی باشد». در کنار بیان این نکته، رئیسجمهور به این مقام نهچندان تأثیرگذار اروپایی گفت از اتحادیه اروپا انتظار داریم که اولاً به طور کامل به توافق برجام عمل کند و ثانیاً به امریکا نسبت به پایبندی به تعهداتش در برجام فشار آورد و به آنها پیام قاطعی داده شود. در این سخنان رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت: با نگاه به این اظهارات میتوان گفت رئیسجمهور خود اعتراف کردهاند اروپا بر اجرای کامل توافق برجام پایبند نبوده است و آنچه در قضیه برجام مقامات اروپایی با ایران به توافق رسیدهاند به دلیل عدم باور یا حداقل تردید در اجرا، مانع تعهد اروپا نسبت به برجام بوده است و کسی یا کسانی که در مقام تعهد به اجرای یک توافق میبایست عمل میکردند و تاکنون با اراده و از سر تأمل، تعلل کردهاند، آیا شایستگی توصیه به طرف دیگر مذاکره در این توافق را که امریکاست، دارند؟ طبیعی است که این یک انتظار بیهوده است و اروپا خود محور سنگاندازی در اجرای برجام است و اگر تمایلی بر اجرای آن داشت، حتماً تاکنون امریکا را از رفتار و مسیری که در اجرای تعهدات برجام متعهد شده بود، متقاعد کرد.
تشت رسوایی مدعیان آزادی
در یادداشت روزنامه وطن امروز به قلم علی اکبر عباسی می خوانید: حضور محمدعلی نجفی به عنوان شهردار جدید تهران در جلسات هیات دولت، بار دیگر کیفیت پایبندی اصلاحطلبان و ایضا اعتدالگرایان به مقوله آزادی و تحمل صدای منتقد را به اذهان یادآوری کرد. نجفی در حاشیه نخستین حضورش به عنوان شهردار تهران در جلسه هیات دولت گفت: «شهرداری با هر دستگاهی که در شهر خدمات ارائه میکند ارتباط دارد و باید هماهنگی و همافزایی بین شهرداری و بقیه دستگاهها وجود داشته باشد. حضور من در دولت باعث میشود این هماهنگیها خیلی سریعتر شکل بگیرد.» این مساله از آنجایی حائز اهمیت است که وقتی اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر دوم شکست خوردند و شورای شهر تهران احمدینژاد را به عنوان شهردار تهران انتخاب کرد و انتظار این بود که طبق روال قبل از آن، شهردار تهران به خاطر اهمیت تهران به عنوان پایتخت در جلسات هیات دولت حاضر شود، دولت اصلاحات مانع این موضوع شد و شهردار وقت تهران به این جهت که تفکر سیاسی او متفاوت با دیدگاه دولت حاکم بود اجازه حضور در جلسات هیات دولت را پیدا نکرد!
فراتر از توطئه
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: دبیر حزب سوسیالیست اقلیم کردستان عراق فاش کرد آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقامات این اقلیم پیغام دادهاند که برگزاری همه پرسی استقلال در تاریخ سوم مهر ماه در مقطع کنونی به مصلحت نیست ولی اگر برگزاری همه پرسی به مدت دو سال به تعویق بیفتد، آنها در سازمان ملل زمینه به رسمیت شناخته شدن جدائی اقلیم کردستان را فراهم خواهند کرد. این پدیده را باید فراتر از توطئه نامید و در این زمینه نکات مهمی به نظر میرسد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت. نخستین و جدیترین مورد آنکه اگر هیچ دلیلی برای اثبات وجود ریشههای استعماری در این اقدام و حرکت اقلیم کردستان عراق وجود نمیداشت، همین پیغام و نتایج آن بهترین دلیل و سند برای اثبات ماهیت اقدام تحریک آمیز اقلیم کردستان و ریشههای آن است.
رویکرد به شرق
در یادداشت روزنامه صبح نو میخوانید: رئیس بانک مرکزی از امضای یک قرارداد10میلیارد دلاری بین یک شرکت چینی و 5 بانک ایرانی برای فاینانس و تأمين مالی پروژههای ایرانی خبر داده و گفته همزمان تفاهمنامه ١٥میلیاردیورویی بین بانک مرکزی ایران و بانک توسعه چین امضا شده است . پیش از این و در روزهای نخست شهریورماه نیز تعداد دیگری از بانکهای ایرانی موفق شدند یک خط اعتباری 8 میلیارد یورویی با یک بانک کره جنوبی به امضا برسانند. اینها نخستین قراردادهای مالی پسابرجامی است که دولت دوازدهم با رویکرد به شرق موفق به امضای آن شده است. گرچه در همین زمان برخی بانکهای اروپایی نیز خطوط اعتباری برای بانکهای ایرانی گشودند اما آنچه مسلم است رویکرد به شرق پس از طی یک دوره انتظار 4 ساله دولت اعتدالگرا پشت دروازههای غرب، حالا این رویکرد به شرق است که توانسته تا حدودی گره سرمایه گذاری خارجی در ایران را باز کند.
پاکسازی قومی در میانمار
در یادداشت روزنامه آرمان می خوانید: سالهاست ارتش و بوداییان افراطی در میانمار بیسر وصدا به کوچ اجباری مسلمانان این کشور که در اثر یک حادثه تاریخی به آن سرزمین رانده شدهاند، میپردازند. جهان از این جنایت مطلع بود، ولی تا همین سالهای اخیر که نظامیان میانمار در کشور را به روی جهان بسته بودند، اهرمی وجود نداشت که با آن مانع این جنایت شوند. اکنون به همت جایزه صلح نوبل، خانم آنگ سان سوچی که خود بهنوعی قربانی آزار و اذیت همین نظامیان بود و سالها در حبس خانگی بهسر میبرد، توانست در اجتماع ظاهر شود و در عرض مدت کوتاهی رهبری کشور را بر عهده گیرد. از قضا خانم سوچی هم برخلاف انتظار جهانیان که قصد داشتند با اهدای این جایزه صلح به وی بتوانند جلو جنایات و نقص حقوق بشر ارتش میانمار را بگیرند، خود تبدیل به بخشی از قدرت حاکم بر کشور شده و همان سیاستها را دنبال مینماید. امروز اعتراضیههای گوناگونی در سایتهای اجتماعی دست به دست میشود تا بتوانند مقدمات ابطال جایزه صلح خانم سوچی را فراهم نمایند. اقداماتی که در میانمار علیه مسلمانان در حال انجام است، نمونه بارز پاکسازی قومی است که از مظاهر کشتار دستهجمعی و ژنوساید محسوب میگردد.
گزینههای اقدامی ایران علیه آمریکا
سیدمحمدعلی حسینی سخنگوی پیشین وزارت خارجه در یادداشت روزنامه شرق نوشت: نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل روز سهشنبه ١٤/٦/٩٦ در اندیشکده آمریکن اینترپرایز سخنرانی کرد. نگاهی به مهمترین نکات ایرادشده در سخنان وی، عمق غرضورزی سیاستمداران آمریکایی نسبت به نظام ایران را بهخوبی مشهود و آشکار میكند، اما با وجود اين نیکیهیلی، ضمن ایراد اتهامات پیدرپی به جمهوری اسلامی، خواسته یا ناخواسته مطالبی را به صراحت بیان میكند که نشاندهنده همراهینكردن جامعه بینالملل با آمریکا و افزایش انزوای سیاسی واشنگتن در قبال سیاست خارجی کشورمان است. وی در بخشی از سخنان خود با متهمکردن ایران به انجام اقداماتی مغایر با قطعنامه ٢٢٣١ به دلیل طراحی موشکهایی که قادر به حمل کلاهک هستهای هستند، اعضای سازمان ملل را مورد شماتت قرار داد و اظهار كرد: «متأسفانه، بسیاری از اعضای سازمان ملل تمایل دارند قطعنامههای این سازمان را نادیده بگیرند».
اقتصاد سیاسی نرخ ارز
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: اقتصاد سیاسی نرخ ارز، شاخهای از علم است که تحولات قیمتی ارز را با توجه به شکل توزیعی ناشی از آن و منافع گروههای خاص تشریح میکند. بهطوری انکارناپذیر، نوسانات قیمتی ارز بهویژه در بازههای کوتاهمدت با این دید و با تحلیل اراده بازیگران بازار ارز ایران قابل تبیین است. انتخاب سیاستی برای نرخ ارز بیش از همه دارای دو بعد است: اول انتخاب میان نظام قفل شده یا منعطف و دوم تقویت یا تضعیف. هر دو این انتخابها برآمده از نفعی است که بیش از همه نهاد دولت در ایران میبرد. نهاد دولت خود بزرگترین صادرکننده است آن هم صادرکننده مواد زیرزمینی که کشش ناچیزی نسبت به نرخ ارز دارد. در عین حال دولت با لابی بزرگی از واردکنندگان و تولیدکنندگان انحصاری روبهرو است که انحصارشان بهواسطه قانون و نه کارآیی تولید ایجاد شده است. این تولیدکنندگان بیشتر شرکتهای دولتی بوده و ابزار کافی برای فشار بر تصمیمگیرندگان را دارند. فراتر از این لابی پرقدرت، خیل عظیم مصرفکنندگان وجود دارد که دولت ابدا حاضر نیست قدرت خرید دلاری آنها را کاهش دهد. در این منظومه تنها انگیزه «ریال بیشتر» از درآمد نفتی میماند که دولت در کمتر زمانی حاضر شده است، به آن دست یازد و آنچه در نهایت میتوان از آن بهعنوان «اقدام ارزی» نام برد، برآمده از لابی واردکنندگان، تولیدگرنماها و مصرفکنندگانی است که باعث شدهاند دولت هماره بهدنبال کاهش نرخ ارز باشد. اما انتخاب اول سیاستی یعنی نوع نظام ارزی نیز از دل همین لابی بیرون میآید. اگر میخواهیم هماره به سمت تقویت پول ملی – کاهش نرخ ارز – برویم باید نظامی را انتخاب کنیم که پتانسیل حداکثر مداخله را داشته باشد؛ یعنی نظام ارزی قفل شده.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.