چهارمین متهم به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شد/قاضی کشکولی: یکشنبه هفته آینده پس از شور با همکاران رای صادر خواهد شد
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، دومین جلسه محاکمه متهمان پرونده بنیتا کودک هشت ماهه امروز 22 شهریور ماه در شعبه 9 دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی برگزار شد.
در دومین جلسه دادگاه، قاضی محمدی کشکولی در رابطه با متهم ردیف چهارم احمد. د اظهار کرد: این فرد بهعنوان یکی از افراد در صحنه سرقت به اتفاق دو همدستش در محل ربایش و سرقت خودرو حضور داشته و به لحاظ اینکه همزمان با این افراد دستگیر نشده بود، تحقیقات تکمیل نشده و پرونده در مرحله رسیدگی در دادسرا است و در این مرحله چون هنوز موارد دادسرایی و کیفرخواست صادر نشده است این فرد بهعنوان مطلع در دادگاه حضور دارد.
متهم ردیف چهارم بهعنوان مطلع در جایگاه حضور یافت و به معرفی خود پرداخت.
احمد. د مجرد، تحصیلات دیپلم، شغل راننده، سابقه مواد مخدر دارم، به اتهام نگهداری مصرف 5 گرم شیشه به 5 سال حبس در زندان محکوم شدم و به مواد مخدر اعتیاد ندارم.
وی در خصوص روز حادثه گفت: من با مهدی در زندان بودیم، زودتر از او آزاد شدم، او بعد از من آزاد شد. آن شب به من زنگ زد که من در خاوران بودم،با هم در میدان آقا نور ساعت 5 صبح قرار گذاشتیم. مهدی به من گفت که برای تهیه جنس پیش محمد برویم، در بین راه مهدی بهانه آورد که محمد جوابم را نمیدهد، ماشینم خراب نبود و هیچ احتیاجی به دزدی ندارم. مال سرقتی هم نمیخرم،آن روز ساعت 9 صبح روز حادثه به آرایشگاهی رفتم. هنگامی که از آرایشگاه خواستم خارج شوم مهدی با من تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای 3 هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری داد. تا مسیری او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده است گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم.
قاضی خطاب به متهم: حرفهای شما با مهدی متناقض است.
متهم: من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم.
قاضی: شما شنیدید که بچه را دزیده است چرا به بچه کمک نکردید.
متهم: من ماشین را ندیدم بچه را هم ندیدم. روحم خبرندارد که این اتفاق افتاده است.
قاضی: گفتی اعتیاد به مواد مخدر نداری.
متهم: آن موقع داشتم اما بهخاطر قولی که به خانوادهام داده بودم به کمپ رفتم، دیروز به خواهرم زنگ زدم و گفتم که ترک کردهام خواهرم گفت مأمورها دنبالم هستند.
متهم مدعی شد که روز گذشته خود را به ماموران معرفی کرده است.
در ادامه رسیدگی طالب نظری به عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت و گفت: بنده از اینکه فرد متهم مرتکب سرقت خودرو شده است اصلا اطلاعی نداشتم. چون اگر به من میگفت من موضوع را سریعاً به آگاهی اطلاع میدادم.
وی بیان کرد: من با متهم بنا به درخواست او با موتور وی به سمت یک حوضچه برای عکس گرفتن رفتیم و در طول این مدت او اصلاً درباره سرقت خودرو به من حرفی نزد.
این مطلع در پاسخ به سوال قاضی کشکولی مبنی بر اینکه شما در چه زمانی فهمیدید که متهمین مرتکب سرقت خودرو و کودک شدهاند، افزود: در روز دوشنبه شب، برادم مسعود به من گفت که من فکر میکنم سرقتی که انجام شده مربوط به سرقت خودرو در مشیریه است که یک کودک هم در آن بوده است؛ لذا پس از مطلع شدن برادرم مسعود شماره خانواده متهم را پیدا کرده و با آنها تماس گرفت.
قاضی کشکولی در ادامه رسیدگی به این پرونده از سرهنگ فلاح خواست که به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شده و به توضیح نحوه تعقیب متهمین بپردازد.
سرهنگ فلاح در این خصوص گفت: در تاریخ 29/4/96 به محض دریافت اخبار موضوع در دستور کار قرار گرفت و بلافاصله تیم حادثه به محل سرقت اعزام شدند.
وی افزود: با توجه به اینکه موضوع پرونده از حساسیت برخوردار بود از تمام امکانات برای شناسایی و دستگیری سارقین استفاده کردیم.
سرهنگ فلاح بیان کرد: با توجه به اینکه در مسیر سرقت یک دوربین وجود داشت که البته کیفیت مطلوب را نداشت اما با بررسی فیلم آن هویت متهم برای ما احراز شد که باعث شد ما بتوانیم برای دستگیری وی اقدام کنیم.
این مطلع در خصوص پارک خودرو در کنار جاده عنوان کرد: پس از اینکه خودروی رها شده درکنار جاده شناسایی شد. بلافاصله به این محل اعزام شدیم که در آنجا خودرو را در زیر یک درخت که در کنار یک ساختمان بود مشاهده کردیم متاسفانه دربهای ماشین کاملا بسته و شیشههای آن بالا بود.
سرهنگ فلاح در پاسخ به قاضی مستشار دادگاه مبنی بر اینکه در گزارشات آمده است که یک مامور راهور خودروی سرقتی را در زمان تردد مشاهده کرده است. چرا در این خصوص اقدامی نشده بود؟ گفت: بله، بنابر گزارشات یک مأمور راهور خودرو را در مسیر مشاهده میکند و موضوع را گزارش میدهد. البته این مشاهده 10 دقیقه قبل از اعلام پلیس مبنی بر سرقت خودرو بوده است اما مأمور راهور خودرو را تعقیب کرده که به خاطر اینکه خودرو سرقتی نسبت به تغییر پلیس حساس نشود با کمی فاصله از آن حرکت میکرده است اما خودرو متهم در دو راهی قیامدشت به سمت تهران باز میگردد.
قاضی مستشار دادگاه از سرهنگ فلاح به عنوان مطلع پرسید: باتوجه به اینکه این خودرو مدت طولانی درکنار جاده پارک بوده است چرا گشت به محل برای شناسایی آن اعزام نشده است؟
سرهنگ فلاح گفت: با توجه به حساسیت پرونده ما همه توان و نیروهای خود را برای شناسایی خودرو به کار بستیم اما در خصوص پارک این خودرو درکنار جاده، باید گفت: متأسفانه محل پارک خودرو محل پرتردد و شلوغی نیست و اگر خودرویی از آنجا عبور کند همه سرعت بالا دارند و احتمال اینکه کسی نسبت به خودرو مشکوک شده و یا بتواند کودک را در آن مشاهده کند کم است. حتی اگر فرد پیادهای از کنار خودرو هم عبور میکرد با توجه به کثیف بودن خودرو احتمال اینکه کسی نسبت به وجود کودک در خودرو حساس شود، کم است.
در ادامه رسیدگی، کوشا وکیل اولیای دم با کسب اجازه از قاضی کشکولی در جایگاه قرار گرفت و گفت: آقای قاضی من نسبت به دو موضوع سوال دارم. اول اینکه چگونه امکان دارد که در روز دوشنبه جلسه اول برگزار شود و روز سه شنبه متهم ردیف سوم پرونده شناسایی و دستگیر و امروز هم در دادگاه حاضر شود؟ چطور است که تاکنون موفق به دستگیری این متهم نشده بودند ولی طی این دو روز این فرد بازداشت شده است؟ این موضوع جای سوال دارد و باید بررسی شود.
کوشا افزود: آقای احمد. د که در حال حاضر به عنوان مطلع در دادگاه حضور دارد بر اساس فیلمهای دوربین ها بعد ازظهر حادثه بر سر صحنه حاضر میشود که هدف او از این کاردریافت اخبار بوده که ببیند اوضاع و احوال چگونه است.
وی عنوان کرد: با توجه به صحبتهای این فرد او درجریان سرقت خودرو بوده است و اگر به موقع این موضوع را گزارش میداد میشد جان کودک را نجات داد.
وکیل اولیای دم در خصوص سوال دوم خود گفت: سوال من از سرهنگ فلاح به عنوان سرهنگ نیروی انتظامی این است که اقدامات پلیس برای کشف سارق و کودک تا روز سه شنبه چه بوده است؟
در ادامه، وکیل متهم ردیف اول ضمن عرض تسلیت به خانواده اولیای دم اظهار کرد: این حادثه احساسات کل جامعه را جریحهدار کرده است. جرائم ناشی از مواد مخدر و مواد روانگردان است که باید جامعه فکر اساسی کند لایحه دفاعیه را به دادگا تقدیم و شفاهاً نکاتی را بیان میکنم.
وی در خصوص اتهام قتل عمدی موکلش که در کیفرخواست مطرح شده است گفت: به استناد بند پ ماده 290 قانون آیین دادرسی کیفری در موضوع قتل عمد موکلم صرفاً قصدش سرقت بوده است به اظهارات او محل پارک ماشین جای پرتردد بوده و متهم فرض را بر این گذاشته است که در آن حوالی خودرو کشف میشود و بچه به آغوش خانواده بازمیگردد که متأسفانه این قصد منجر به قتل کودک میشود.
در ادامه رسیدگی به این پرونده قاضی محمدی کشکولی در خصوص متهم احسان. ح بیان کرد: این فرد کسی است که محمد پس از اینکه خودرو را با طفل رها میکند او را با پراید سفید رنگ که متعلق به پدرش است با کیسه پلاستیک سفید رنگ سوار خودرو کرده و به منزل منتقل میکند پرونده این فرد به اتهام خرید و فروش مواد مخدر، تحصیل مال مسروقه در دادگاه کیفری دو انقلاب در حال رسیدگی است در حال حاضر این فرد بهعنوان مطلع در جایگاه حاضر میشود.
متهم: در خصوص روز حادثه گفت: محمد دوستم است، تماسی گرفت و گفت بیا دنبالم به سمت استخر رفتم و با او تماس گرفتم، هنگامیکه خیابان استخر را دور زدم از شیشه ماشین به من دست تکان داد، 15 متر جلوتر رفتم و توقف کردم. محمد با کیسه سفید رنگی داخل خودرو شد.
قاضی: داخل کیسه سفید چه بود؟
یک کارت هدیه پلمپ شده و یک تیشرت سفید رنگ داخل کیسه بود.
محمد گفت: ضبط ماشین را به مهدی دادهام که دیروز گفت ضبط دست خودم است درباره سرقت حرفی نزد و راجع به بچه هم چیزی نگفت. در آگاهی متوجه شدم که بچه داخل خودرو بوده است. ما آن روز باهم به منزلمان رفتیم و من کارت را از مغازهدار به مبلغ 98800 تومان خالی کردم و یک گرم شیشه به محمد دادم و با هم مواد مصرف کردیم.
قاضی: محمد شب را در منزل شما بود؟
متهم: خیر تا غروب آنجا بود.
قاضی: چه زمانی متوجه دستگیری محمد شدید؟
متهم: از سوی زن صیغهای ایشان متوجه شدم که گیر کرده است در این مدت با او تماس نداشتم و از سرقت خودرو و بچه بیاطلاع بودم.
در ادامه این دادگاه وکیل متهم ردیف دوم در دفاع از موکل خود گفت: پس از صدور قرار نهایی توسط بازپرس در خصوص اتهام موکل من قرار منع تعقیب مبنی بر قتل عمد صادر شده است همچنین در خصوص معاونت در سرقت توسط موکل من باید گفت موکل من درا ین سرقت دارای وحدت قصد نبوده است و به نوعی در عمل انجام شده قرار گرفته است.
وی افزود: ارتباط موکل من با متهم ردیف اول صرفاً به خاطر اعتیاد به مواد مخدر بوده است و اگر چنین موضوع وجود نداشت اصلا در اینجا حاضر نمیشد.
این موکل در خصوص اتهام عدم کمک به فرد نیازمند به کمک بیان کرد: در خصوص خودداری موکلم از کمک باید اعتیاد وی به شیشه و آثار آن را مدنظر داشت و نیز اینکه موکل من از متهم ردیف اول درخواست کرده بود که کودک را به آژانس تحویل دهد.
پس از دفاعیات این متهم قاضی کشکولی در ارتباط با ایراد وارده مبنی بر علت ارجاع پرونده از شعبه چهار بازپرسی به شعبه ده گفت: با توجه به جرم واقع شده نماینده دادستان تشخیص داده است که بر اساس قانون این پرونده باید در شعبه تخصصی خود که مربوط به قتل عمد است ارجاع شود وعلت اصلی این ارجاع پرونده تخصصی بودن شعبه 10بازپرسی بوده است.
پس از توضیحات قاضی کشکولی وکیل متهم ردیف اول درجایگاه قرار گرفت و در دفاع از متهم ردیف اول گفت: سابقه سرقت، مصرف مواد مخدر، ترس از دستگیری و ... همه عواملی بودند که باعث شد موکل من کودک را به نیروی انتظامی تحول ندهد البته وی تمام سعی خود را کرده بود که خودرو را در جایی قرار دهد که خودرو قابل مشاهده و شناسایی باشد. در این راستا متهم خودرو را در جایی پارک کرده است که محل تردد و رفت و آمد و محل برگزاری پنجشنبه بازار بوده است . محل پارک خودرو بین دو استخر واقع شده و محلی برای فروش لباس و میوه بوده است.
این وکیل متهم ادامه داد: بر اساس گزارشات خودرو زیر سایه بدون بنزین و با دریچه باز کولر بوده است. اینها نشان میدهد که وی قصد داشته است که جان کودک به خطر نیافتد و وی کوچکترین احتمالی مبنی بر وقوع این حادثه را نمی داده است.
پس ازدفاع وکیل متهم ردیف اول ،قاضی شهریاری نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست صادره گفت: همانگونه که در کیفرخواست آمده است اشد مجازات را برای متهمین درخواست کردهایم.
وی افزود: البته در اینجا باید موضوع پیشگیریهای رشد مدار را در نظر گرفت چرا در این خصوص هیچ گونه اطلاع رسانی صورت نمیگیرد. چرا به موضوعات پیشگیری رشد مدار توجه نمیشود لازم است که از این تریبون به خانوادهها اعلام کنم که بیش از گذشته نسبت به موارد پیشگیرانه حساس بوده و موضوعات پیشگیرانه را رعایت کنند.
قاضی شهریاری در پاسخ به ایراد وارده مبنی بر اینکه چرا متهم با اینکه سابقه سرقت دارد اما درحین وقوع سرقت آزاد بوده است گفت: آخرین سابقه سرقت متهم مربوط به سال 95 است که وی به مدت 14 ماه در بازداشت بوده است که بیشتر ازمهلت قانونی بوده است و نهایتاً با یک وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد میشود. بنابر این اگر دراین خصوص اعتراضی است باید به قانون باشد و نه به مجری قانون.
وی در ادامه گفت: بر اساس قانون هر کس قصد ارتکاب جرم را داشته باشد و شروع به جرم کند باید متناسب با آن مجازات شود. متهم در اظهارات خود گفته است که من به قصد سرقت خودرو وارد خودرو شدهام اما باید گفت که این متهم صرفاً یک سرقت ساده را انجام نداده است بلکه سرقت مقرون به آزار را مرتکب شده است چون پدر مقتوله برای خودداری از سرقت خود را به جلوی ماشین میاندازد اما متهم با دنده عقب گرفتن و انجام حرکات مارپیچ به وی آسیب رسانده و از محل متواری میشود.
قاضی شهریاری ادامه داد: بر اساس گزارش پزشکی قانونی گرما زدگی و عوارض ناشی از آن علت فوت کودک بوده است و عنصر مادی جرم زمانی اتفاق می افتد که متهم خودرو را در کنار خیابان رها کرده است.
وی در خصوص امضا شدن قرار منع تعقیب توسط اولیای دم گفت: بازپرس قرار منع تعقیب را برای اولیای دم ابلاغ کرده است و آنها آن را امضا کرده اند.
قاضی شهریاری در خصوص نحوه دستگیری احمد د گفت: حکم دستگیری این فرد از قبل صادر شده بود و حکم دستگیری وی مربوط به روز دوشنبه نبوده است. این فرد درحال حاضر به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شده و پرونده اتهامی وی در حال حاضر در دادسرا مفتوح است.
نماینده دادستان درپایان اشدّ مجازات را برای متهمین همراه با مجازات تکمیلی درخواست کرد.
پس از اظهارات قاضی شهریاری کوشا وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: متهمین اول و دوم با سرو صدای والدین از حضور کودک در خودرو مطلع شده بودند و حتی پس از سرقت خودرو خود کودک را در ماشین مشاهده میکنند.
وی افزود: متهم وقتی که اقدام به سرقت خودرو میکند صاحب خودرو را که برای ممانعت از این کار روی کاپوت قرار گرفته بود در حدود 50 متر بر روی زمین میکشد که در واقع این اقدام وی شروع به قتل بوده است.
کوشا افزود: با توجه به اینکه این کودک مظلوم واقع شده است و ما آمدهایم که حق این کودک را بگیریم حتی اگر والدین قرار منع تعقیب را امضا کرده باشند مدعی العموم باید نسبت به وقوع جرم قتل عمد اقدام کند.
در ادامه جلسه، متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد و آخرین دفاعیات خود را اعلام کرد.
وی گفت: قصد سرقت خودرو را نداشتم مهدی از من خواست سوار خودروی روشن شوم. سه تا ماشین دارم خودم وسیله دارم، چه لزومی داردکه سرقت کنم.
وی افزود: قتل را قبول ندارم قصدم قتل نبوده است و همچنین قصد سرقت هم نداشته ام.
در ادامه رسیدگی به این جلسه، متهم ردیف دوم به ارائه آخرین دفاعیات خود پرداخت.
مهدی ش گفت: زمانی که متوجه شدم به محمد گفتم بچه را تحویل بدهد. من بیشتر از این بلد نبوده ام که کمک کنم. در تابستان درگرمای تابستان یخ کرده بودم می خواستم به خانواده بچه کمک کنم.
او خطاب به خانواده بنیتا گفت: حداقل قاتل بچه را به شما تحول دادم من بیشتر از این نتوانستم کمک کنم.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا صحبتهای طالب و مسعود ن و اظهارات احسان ح را که در خصوص شما گفتند را قبول دارید؟
وی گفت: من بیشتر از این نتوانستم کمک کنم. در قیامدشت به محمد زنگ زدم گفتم من با تو دیگر کاری ندارم و مواد هم نمی خواهم با آژانس و تاکسی هر طوری که شده است، بچه را به خانواده اش برسان.
قاضی خطاب به متهم: بعد از اینکه از احمد جدا شدی کجا رفتی؟
متهم: با احمد به سمت قیامدشت رفتم.
قاضی خطاب به احمد د گفت: اظهارات مهدی را تایید می کنی؟
متهم: خیر آن موقع در آرایشگاه بودم هیچ کدام آنها را ندیدم من فقط تا قیامدشت او را رساندم او منتظر محمد بود.
متهم ردیف دوم درادامه دفاعیات خود بیان کرد: قصد من فقط کمک بوده است نمی دانم چرا دوستان الان پشتم را خالی کردند، من نیسان دارم و شبی سه هزار آشغال می برم که فقط نان حلال برای خانوادهام ببرم، مواد می کشیدم اما دنبال دزدی و مال دزدی نرفتم. مادرم سکته کرده و زنم درخواست طلاق داده است آقای قاضی من فقط بند کیف را برداشتم.
وی در آخرین دفاعیات خود مطرح کرد: از خداوند می خواهم که این خانواده به حقش برسد، دوستانم پشتم را خالی کرده اند.
قاضی رسیدگی به پرونده ختم رسیدگی به دادگاه را اعلام کرد و گفت: یکشنبه هفته آینده پس از شور با همکاران رأی صادر خواهد شد.
گفتنی است جلسه اول محاکمه متهمان پرونده بنیتا روز دوشنبه 20 شهریور ماه برگزار شد.(بیشتر بخوانید)
گزارش اختصاصی از جلسه اول این دادگاه را اینجا مشاهده کنید.
با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجوییها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.
سارق در بازجوییها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابانهای پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشهها آن را رها کرده است.
ماموران بلافاصله به محل رها کردن خودرو در محلهای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبرو شدند.
پس از آن با درخواست دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان تهران که ریاست آن بعهده رئیس کل دادگستری استان تهران است پرونده مربوط به فوت بنیتا از دادسرای پاکدشت به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شد و دادستان تهران یک هفته بعد از صدور کیفرخواست دائر بر قتل عمد در این پرونده خبر داد.