کمی بیشتر از واقعه غدیر خم و اتفاقاتی که در آن ایام رخ داد بدانید!
به گزارش گروه فضای مجازی ، در سال دهم هجرت، به دستور الهی، آخرین سفر پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) به مكه برای تعلیم حج و اعلام ولایت ائمه (علیهم السلام) آغاز شد. در این سفر بیش از یكصد و بیست هزار نفر آن حضرت را همراهی كردند كه در شرایط آن زمان سابقه نداشت. بلافاصله پس از پایان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از مكه خارج شوند و برای برنامه ای مهم در غدیر خم كه كمی قبل از محل جدا شدن كاروانها بود، حضور یابند.سه روز پس از پایان مراسم حج، سیل جمعیت به سوی غدیر حركت كردند.
اجتماع عظیم در غدیر
با رسیدن به محل موعود، فرمان توقف از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) صادر شد و مركبها از حركت ایستادند و مردم پیاده شدند و هر كس جایی برای توقف سه روزه آماده كرد.به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله)، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار زیر چند درخت كهنسال را آماده كردند و روی درختان، پارچه ای به عنوان سایبان قرار دادند. در زیر سایبان، منبری به بلندی قامت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سنگ ا و روانداز شتران ساختند به طوری كه حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند. هنگام ظهر، پس از ادای نماز جماعت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر فراز منبر ایستادند و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بایستند. قبل از شروع خطابه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر فراز منبر یك پله پائین تر در طرف راست آن حضرت ایستاده بودند.
سخنرانی پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)
پیامبر اكرم نگاهی به سمت راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع كنند. سپس سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز كردند. با در نظر گرفتن این شكل خاص از منبر و سخنرانی كه دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده می شوند به استقبال سخنان حضرت می رویم كه آن را می توان در یازده بخش ترسیم نمود:
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در اولین بخش سخن به حمد و ثنای الهی پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذكر فرمودند، و به بندگی خود در مقابل ذات الهی شهادت دادند.
در بخش دوم، حضرت سخن را متوجه مطلب اصلی نمودند و تصریح كردند كه باید فرمان مهمی درباره علی بن ابی طالب علیه السلام ابلاغ كنم، و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهی را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.
در سومین بخش، حضرت امامت دوازده امام (علیهم السلام) را تا آخرین روز دنیا اعلام نمودند تا همه طمع ها یكباره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانی حضرت، اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسان ها در طول زمان ها و در همه مكان ها و نفوذ كلماتشان در جمیع امور بود، و نیابت تام ائمه (علیهم السلام) را از خدا و رسول در حلال و حرام و جمیع اختیارات اعلام فرمودند.برای آن كه هرگونه ابهامی از بین برود و دست منافقین از هر جهت بسته باشد،
در بخش چهارم خطبه، پیامبر (صلی الله علیه و آله) با دست های مبارك بازوان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند كردند تا حدی كه پاهای آن حضرت محاذی زانوان پیامبر قرار گرفت.
در این حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله»؛ «هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر بوده ام این علی هم نسبت به او صاحب اختیارتر است. خدایا دوست بدار هر كس علی را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و یاری كن هر كس او را یاری كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.»
سپس كمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه (علیهم السلام) اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.
در بخش پنجم حضرت فرمودند: «هر كس از ولایت ائمه (علیهم السلام) سر باز زند اعمال نیكش سقوط می كند و در جهنم خواهد بود.» بعد از آن شمه ای از فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) را متذكر شدند.
بخش ششم از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) جنبه غضب الهی را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از این آیات عده ای از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشی از آنان هستم، ولی بدانند كه خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده است، و چشم پوشی از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست.»
سپس به پیشوایان گمراهی كه مردم را به جهنم می كشانند اشاره كرده فرمودند: «من از همه آنان بیزارم.» اشاره ای رمزی هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» داشتند و تصریح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب می كنند و سپس غاصبین را لعنت كردند.
در بخش هفتم، حضرت تكیه سخن را بر اثرات ولایت و محبت اهل بیت (علیهم السلام) قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) هستند.»سپس آیاتی از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت كردند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد (علیهم السلام) تفسیر فرمودند. آیاتی هم درباره اهل جهنم تلاوت نمودند و آنها را به دشمنان آل محمد (علیهم السلام) معنی كردند.
در بخش هشتم مطالبی اساسی درباره حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی (ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند و آینده ای پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانیان مژده دادند.
در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با علی بن ابی طالب (علیه السلام) دعوت می كنم. پشتوانه این بیعت آن است كه من با خداوند بیعت كرده ام، و علی هم با من بیعت نموده است. پس از این بیعتی كه از شما می گیرم از طرف خداوند و بیعت با حق¬ تعالی است.
در دهمین بخش، حضرت درباره احكام الهی سخن گفتند كه مقصود بیان چند پایه مهم عقیدتی بود: از جمله این كه چون بیان همه حلال ها و حرام ها توسط من امكان ندارد با بیعتی كه از شما درباره ائمه (علیهم السلام) می گیرم به نوعی حلال و حرام را تا روز قیامت بیان كرده ام. دیگر این كه بالاترین امر به معروف و نهی از منكر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان (علیهم السلام) و امر به اطاعت از ایشان و نهی از مخالفتشان است.
در آخرین مرحله خطابه، بیعت لسانی انجام شد. حضرت با توجه به آن جمعیت انبوه و شرائط غیر عادی زمان و مكان و عدم امكان بیعت با دست برای همه مردم، فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست، از زبان های شما اقرار بگیرم.»
سپس مطلبی را كه میبایست همه مردم به آن اقرار میکردند تعیین كردند كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (علیهم السلام) و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل های آینده و غائبان از غدیر بود. در ضمن بیعت با دست هم حساب می شد زیرا حضرت فرمودند: «بگویید با جان و زبان و دستمان بیعت میكنیم.»
بیعت عمومی
پس از اتمام خطبه های پیامبر (صلی الله علیه و آله)، دو خیمه بر پا شد كه در یكی خود آن حضرت و در دیگری امیرالمؤمنین (علیه السلام)، جلوس فرمودند. مردم دسته دسته وارد خیمه حضرت می شدند و پس از بیعت و تبریك، در خیمه امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور می یافتند و با آن حضرت بیعت می كردند و تبریك میگفتند.
زنان نیز، با قرار دادن ظرف آبی كه پرده ای در وسط آن بود بیعت نمودند. به این صورت كه امیرالمؤمنین (علیه السلام) دست مبارك را در یك سوی پرده داخل آب قرار می دادند و در سوی دیگر زنان دست خود را در آب قرار میدادند.
وقایع سه روز در غدیر
در طول سه روز توقف در غدیر، پس از ایراد خطابه چند جریان به عنوان تأكید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست كه شرح آن چنین است:
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این مراسم، عمامه خود را ـ كه «سحاب» نام داشت به عنوان افتخار بر سر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار دادند.
حسان بن ثابت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) درخواست كرد تا در مورد غدیر شعری بگوید، و با اجازه حضرت اولین شعر غدیر را سرود.
جبرئیل علیه السلام به صورت انسانی ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود: «پیامبر برای علی بن ابی طالب عهد و پیمانی گرفت كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمی زند.»
مردی از منافقین گفت: «خدایا اگر آنچه محمد می گوید از طرف توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناكی بر ما بفرست.» در همین لحظه سنگی از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاك كرد، و این معجزه غدیر تأیید الهی را بر همگان روشن كرد.
پس از سه روز مراسم پر شور غدیر پایان یافت، و آن روزها به عنوان «ایام الولایة» در صفحات تاریخ نقش بست. مردم پس از وداع با پیامبرشان و معرفت كامل به جانشینان آن حضرت تا روز قیامت، راهی شهر و دیار خود شدند. خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و خداوند بدینگونه حجتش را بر همه مردم تمام كرد.
چگونگی بیعت مردان
با پایان یافتن خطابه پیامبر اكرم، مردم به سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله)و امیر المؤمنین(علیه السلام) هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند و تبریك و تهنیت می گفتند.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود. در یكی خود نشستند و به امیر المؤمنین (علیه السلام) دستور دادند تا در خیمه دیگر بنشینند. مردم دسته دسته در خیمه پیامبر (صلی الله علیه و آله) حضور می یافتند و پس از بیعت و تبریك به خیمه امیرالمؤمنین (علیه السلام) می آمدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با حضرتش بیعت می كردند و با لقب «امیر المؤمنین» بر آن حضرت سلام می كردند، و این مقام والا را تبریك و تهنیت می گفتند. برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت و حضرت این مدت را در منطقه غدیر اقامت داشتند.
مسئله جالب در این بیعت آن است كه كسانی كه در غدیر پیش از همه با امیرالمؤمنین بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند؛ زودتر از همه بیعت خود را شكستند و پیمان خود را زیر پا گذاشتند.
در تاریخ آمده كه خلیفه دوم بعد از بیعت، این كلمات را بر زبان می راند: «افتخار برایت باد، گوارایت باد، ای پسر ابی طالب! خوشا به حالت ای اباالحسن، اكنون مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی شدهای»
چگونگی بیعت زنان با امیرالمومنین
از طرف دیگر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور دادند تا ظرف آبی آورده و پرده ای بر روی آن زدند. امیر المؤمنین(علیه السلام) دست خود را در ظرف آب نهاده و زنان در سوی دیگر پرده با قرار دادن دست خود در ظرف آب، با آن حضرت بیعت كردند.
یادآور میشود كه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در غدیر حضور داشتند، و كلیه همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز در آن مراسم حاضر بودند.
عمامه سحاب پیامبر
در این مراسم، پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمؤمنین (علیه السلام) گذاشتند و انتهای عمامه را از پشت سر بر دوش آن حضرت قرار دادند.
شعر غدیر
در مراسم پرشور غدیر، حسان بن ثابت از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) اجازه خواست تا به مناسبت این واقعه عظیم شعری درباره امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) بسراید.
حضرت فرمودند: بگو به بركت خداوند.
حسان در جای بلندی قرار گرفت و گفت: «ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر (صلی الله علیه و آله) گوش كنید.» سپس اشعاری را كه همانجا سروده بود خواند كه به عنوان یك سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند.
جبرئیل در غدیر
اتمام حجت دیگر این بود كه مردی زیباروی در كنار مردم میگفت: «به خدا قسم روزی مانند این روز هرگز ندیدم. چقدر كار پسر عمویش را محكم نمود! برای او پیمانی بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمی زند. وای بر كسی كه پیمان او را بشكند.»
عمر نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: شنیدی این مرد چه می گفت؟! حضرت فرمودند: او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمودند.
«او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشكنی. اگر چنین كنی خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود!»
پایان مراسم غدیر
پس از سه روز، مراسم غدیر پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان «ایام الولایة» در ذهن ها نقش بست. گروه ها و قبائل عرب، پس از وداع با پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معرفت كامل به جانشین آن حضرت راهی شهر و دیار خود شدند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) عازم مدینه گردیدند.
خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.
اتمام حجت جهانی در غدیر
جا داشت بیش از یكصد و بیست هزار نفر حاضر در غدیر، هر یك به سهم خود خطبه غدیر را حفظ كنند و متن آن را در اختیار فرزندان و فامیل و دوستان خود قرار دهند.
البته فضای جامعه مسلمانان پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) كه گفتن و نوشتن معارف و سنن پیامبر كه سال های متمادی در آن ممنوع بود سبب شد كه مردم نتوانند سخنان سرنوشت ساز پیامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو كنند و در فكر اجرای آن در عینیت جامعه باشند. پیداست كه مطرح كردن غدیر مساوی با برچیدن بساط غاصبین خلافت بود، و آنان هرگز اجازه چنین كاری را نمی دادند.
اما غدیر، به صورتی در سینه ها جای گرفت كه عده زیادی خطبه های غدیر یا قسمتی از آن را حفظ كردند و برای نسل های آینده به یادگار گذاشتند، و هیچ كس را قدرت منع از انتشار چنین خبر مهمی نبود. لذا بین اكثریت مسلمین، هیچ حدیثی به اندازه «حدیث غدیر» روایت كننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر رجال و درایت فوق العاده است.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) با توجه به آینده بلندمدت دین الهی تا آخرین روز دنیا و دامنه وسیع مسلمین در حد جهانی، جانشینان خود تا روز قیامت را در این خطابه رسمی به جهانیان معرفی فرمودند.
اگر گروه هایی از مسلمانان در طول زمان ها همچنان در مقابل جانشینان حقیقی پیامبرشان سر تعظیم فرود نیاورده و نمی آورند، ولی جمع عظیم شیعیان در طول تاریخ، فقط علی بن ابی طالب و یازده امام(علیهم السلام) از فرزندان او را جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله) میدانند.
اگر اجتماع آن روز مسلمین، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در مرحله عمل ندیدند، ولی بسیاری از نسلهای بعدی مسلمانان وصی واقعی پیامبرشان را شناختند كه این بالاترین هدف از «غدیر» بود.
منبع: كتاب غدیر در آیینه