رجایی و باهنر برای خودشان از مقامی که داشتند کیسه ندوخته بودند؛ این دو نفر واقعاً الگو بودند
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، پس از عزل بنی صدر، دشمنان انقلاب، با از میان بردن مسئولان نظام، سعی در براندازی حکومت اسلامی کردند و فاجعه جانگداز هفتم تیر 1360 و شهادت شهید مظلوم بهشتی و 72 تن از یاران امام(ره) و انقلاب را رقم زدند.
گرچه عکس العمل سریع، قاطع و انقلابی رهبر کبیر انقلاب و ملّت بزرگ ایران هرگونه ابتکار عمل را از آن ها سلب کرد ولی کار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسیده بود و طرح نابودی مسئولان طراز اوّل مملکت در رأس فعالیتهای آن ها قرار داشت. بدین ترتیب واقعه هشتم شهریور در همان سال به وقوع پیوست و محمدعلی رجائی رئیس جمهور و حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد باهنر نخست وزیر در انفجار دفتر نخست وزیری به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند.
از آن سال تا امروز، در کشور ما از 2 تا 8 شهریور به نام «هفته دولت» نامگذاری شده است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی هر ساله در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت که در هفته دولت برگزار می شود، نکاتی را پیرامون دو شهید بزرگوار رجایی و باهنر ایراد می کنند که در ادامه رئوس این سخنان در 4 سال گذشته را مرور می کنیم:
(3 شهریور 1395)
تجلیل و تکریم میکنم یاد شهیدان عزیزمان رجائی و باهنر را که همانطور که ایشان (رئیس جمهور) اشاره کردند، این دو نفر واقعاً الگو بودند؛ از جهات مختلف، از جهت اخلاص، از جهت پُرکاری. البتّه فرصتی نشد برایشان که چند سالی ادامه بدهند، لکن سالی که نکوست از بهارش پیدا است، نوع کاری که اینها میکردند -مخصوصاً مرحوم رجائی که خب مدّت بیشتری هم بودند- نشان میداد که [کار] همینجور پیش خواهد رفت؛ اخلاص و علاقه و مردمیبودن و تلاش فراوان و [مانند اینها]. لعنت خدا بر دستهای منافق و جنایتکاری که این دو عزیز را به خاک و خون کشید؛ متأسّفانه امروز برخی از سیاستهای غربی، سعی میکنند این روسیاهها را تطهیر کنند، منافقین را به یک شکلی در موضع مظلومیّت نشان بدهند و برایشان فضای مظلومیّت ایجاد کنند؛ و [البتّه] نخواهند توانست؛ کسانی که هزاران نفر را در داخل کشور از بین بردند، از امام جماعت و امام جمعه تا کاسبِ بازاری تا جوان دانشجو تا پاسدار کمیته تا خانوادهای که سر افطار نشسته بودند -و دیگران و دیگران و دیگران، هزاران نفر، حالا من رقم دقیق را نمیدانم- تا رؤسای کشور [مثل] شهید بهشتی و آن شخصیّتهای برجستهی آن روز که به شهادت رسیدند و تا این دو بزرگوار؛ آن وقت حالا دستهای سیاسی خبیث و مغرض -چه در خارج کشور، چه دنبالههایشان یا دلبستگانشان در داخل کشور- میخواهند اینها را تطهیر کنند و چهرهی اینها را موجّه نشان بدهند و اینها را مظلوم نشان بدهند و در مقابل، خدشه به چهرهی مبارک و نورانی امام وارد کنند. چهرهی امام خدشهبردار نیست و البتّه مطمئنّاً ناکام بودهاند و خواهند بود.
(4 شهریور 1394)
یاد شهیدان عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم. خب، هفتهی دولت از سالها پیش برگزار میشود؛ سنّت همین است که فرصتی باشد برای مسئولین زحمتکش دولتها که گزارش کنند تلاشهای خودشان را، موفّقیّتهای خودشان را، عزم خودشان را برای یک سال آینده یا چند سال آینده؛ و از آنها تقدیر بشود و از کارهایی که انجام گرفته، از طرف مسئولین، از طرف مردم تشکّر بشود، تقدیر بشود و احیاناً تذکّری داده بشود یا مثلاً تأمین کاستیای مورد مطالبه قرار بگیرد؛ هفتهی دولت برای این است؛ منتها نکتهی قابل توجّه این است که هفتهی دولت بهمنزلهی یک عید است برای دولت؛ یعنی بازگشت سالیانهی یک مناسبت معیّن است -که عید به همین معنا است- و وقتِ بیان کردن و گفتن و این قبیل کارها است.
مناسبتی که برای این هفته قرار داده شده، یکی از تلخترین یادبودهای کشور است؛ یعنی شهادت دو عزیزِ برجسته مثل شهید باهنر و شهید رجائی. حالا امسال تصادفاً با هفتهی کرامت همراه شد لکن بهطور معمول، این هفته یادآور مصیبت درگذشت این دو بزرگ است. تصوّر من این است که حکمت الهی که بر دل و زبان مسئولین جاری شد و این اتّفاق افتاد و این مناسبت در این زمان قرار گرفت، برای این است که شهید رجائی و شهید باهنر از یاد نروند و بهعنوان دو شاخص، بهعنوان دو سنجه در مقابل چشم ما باشند. خب، شاخص بودن این دو نفر، نمیتوان گفت بهخاطر قوّت مدیریّت آنها یا مثلاً فرض کنید که تواناییها و ابتکارات آنها است؛ چون مسئولیّت این دو عزیز زمان زیادی طول نکشید؛ [زمان] مرحوم باهنر که خیلی کوتاه بود، مرحوم رجائی هم چند ماهی -حدود یک سالی مثلاً فرض کنید- [بود]. سنجه بودن آنها بهخاطر خصوصیّات رفتاری آنها و شخصیّتی آنها و اخلاقی آنها است؛ این را باید ما همواره در ذهن داشته باشیم.
خب، زمان تغییر پیدا میکند؛ جریان گوناگون فرهنگها و ارزشها و مانند اینها هم میآید [و] میرود -طبیعت زمانه این است- تحوّلاتی در ذهنها، در فکرها بهوجود میآید لکن یک اصول ثابتی وجود دارد که این اصول را بایستی همواره در نظر داشت. برای ما مسئولین در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، این اصول ثابت را میتوان در شخصیّت این دو مرد عزیز و بزرگوار جستجو کرد و یافت. خب، ما با اینها بخصوص با مرحوم باهنر، سالهای متمادی مأنوس بودیم، با مرحوم رجائی هم همینجور؛ از قبل از انقلاب تا دوران مسئولیّتها و در مجلس و بیرون مجلس؛ واقعاً خصوصیّاتی داشتند که ما اینها را بایستی از یاد نبریم. به نظر من ایمانشان به این راه، به این اهداف، اهدافی که امام ترسیم کرده و جمهوری اسلامی مظهر آن اهداف است، شاخص خیلی مهمّی است؛ اخلاصشان؛ روحیّهی خدمتگزاریای که در اینها وجود داشت که واقعاً شب و روز نمیشناختند و برای خدمتگزاری کار میکردند.
روحیّهی مردمی بودن و انس با مردم، تماس با مردم، از نزدیک پای صحبت مردم نشستن؛ راههایی باز کردن -خب ماها به حکم مسئولیّت یک محصوربودنهایی داریم، یک محدودیّتهایی داریم- که گذرگاهی باشد برای تماس با متن زندگی مردم. من به آقای رئیسجمهور هم چندبار تا حالا گفتهام که این سفرهای استانی خیلی چیز خوبی است، این یکی از آن کارهای بسیار مثبت است، به دولتهای قبل هم همین سفارش را من همیشه میکردم؛ یکی از راهها این است؛ رفتن به خانهی مردم، رفتن منزل شهدا -که حالا الحمدلله این کار تا حدودی باب شده و کار خوبی است- راهی برای تماسهای گوناگون مردم؛ اینها خیلی مهم است. این کارها روحیّهی مردمی بودن و شناخت مردم را در انسان حفظ میکند و نگه میدارد. وقتی این نباشد، انسان از حال جامعه غافل میشود و همیشه نگاهش به کلّیّات [است]؛ مثل کسی که با هواپیما دارد از روی یک شهری عبور میکند؛ بله، کلّیّت شهر را انسان بهتر از کسی که پایین است میبیند، امّا [اینکه] داخل این کوچهها، داخل این خیابانها چه خبر است، داخل خانهها چه خبر است، در مغازهها چه [خبر] است، مراجعهکنندگان چه کسانی هستند، اینها را آن کسی میفهمد که برود در این کوچهها راه برود؛ حالا همان مقدار محدودی که ممکن هست؛ مردمی بودن خیلی مهم است.
رجایی و باهنر برای خودشان از مقامی که داشتند، کیسه ندوخته بودند؛ این یکی از چیزهای مهم است. اینجور نباشد که ما فکر کنیم حالا که یک مسئولیّتی داریم، این را وسیلهای قرار بدهیم برای تأمین آینده؛ همچنانکه در مسئولان بسیاری از کشورهای دنیا این هست و این را وسیلهای قرار میدهند برای اینکه در آینده در هیئتمدیرهی فلان شرکت عضو باشند، در فلان مرکز مالی حسّاس سهم داشته باشند. پایبندی به مبانی انقلاب و امثال اینها؛ اینها خصوصیّت این دو شخصیّت بود؛ اینها را باید در نظر داشته باشیم و خودمان را با اینها تطبیق بکنیم.
یکی از خصوصیّات رفتار مسئولان این است که در جامعه فرهنگسازی میکند؛ یعنی ما چهجوری مشی کنیم، چهجوری حرف بزنیم، چهجوری زندگی کنیم، با چه کسی معاشرت کنیم، با چه کسی قطع [رابطه] کنیم. این در جامعه فرهنگسازی میکند. بنابراین شما کاری که دارید انجام میدهید، خدمتی که دارید میکنید -در هر بخشی که هست- اگر همچنانکه مورد انتظار است و بحمدالله تا حدود زیادی هم در بسیاری از بخشها بحمدالله تأمینشده است، وقتی با اخلاص همراه باشد، با کار فراوان همراه باشد، با دلسوزی همراه باشد، علاوه بر اثری که خود این کار در واقعیّت بیرونی میگذارد، یک اثر بلندمدّت هم میگذارد و آن عبارت است از همین فرهنگسازی. مردم به ما نگاه میکنند، به شما نگاه میکنند؛ رفتارهای ما، مَنِشهای ما سازندهی فرهنگ عمومی مردم است. بنابراین یاد این دو برادر خوب و عزیز و سعادتمند را گرامی میداریم و امیدواریم انشاءالله که بتوانیم همهی ما هم در همین صراط حرکت کنیم.
(5 شهریور 1393)
یاد و خاطرهی شهیدان رجایی و باهنر، جهتگیری و روحیهی انقلابی و طلب رضای الهی که از مهمترین ویژگیهای این دو شهید بود را گرامی می داریم؛ باید همهی ما به عنوان مسئولان نظام همواره جهتگیری و روحیهی انقلابی را حفظ کنیم و هدف نیز کسب رضای الهی باشد.
(6 شهریور 1392)
هفتهی دولت با نام دو شهید فرزانه رجایی و باهنر زینت یافته است و اقدام همهی دولتها در سرلوحه قراردادن نام و اهداف این دو شهید، حرکتی پرمعنا است.