برخورد سینمایی صفر کشکولی با گلر تیم ملی ایران
با کارگردانهای زیادی کار کرده است، اما دلش میخواهد جلوی دوربین دهنمکی و حاتمیکیا هم بازی کند و یک خاطره جالب هم از چاقوکشی با عزیز اصلی و رضا بیکایمانوردی در فیلم ساموئل خاچیکیان دارد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، «صفر کشکولی را میتوان یکی از خشنترین و در عین حال مهربانترین و باصفاترین بازیگران و ورزشکاران پیشکسوت سینمای ایران نامید. فرصتی پیش آمد تا با او گپ و گفتی خودمانی و متفاوت داشته باشیم.
آقای کشکولی از کار تازه چه خبر؟
یک سریال تلویزیونی است برای آقای سروش صحت به نام «لیسانسهها» که بخش دوم آن را این روزها در حال فیلمبرداری هستیم و من هم خدمت دوستان مشغول به کار هستم. خیلی کار خوب و پر بینندهای است و مردم هم از بخش اول آن استقبال مناسبی داشتند. یک کار شیرین و طنز است. من هم نقش خودم را ایفا میکنم یک ورزشکار که حالا بیمار است و سرطان دارد و ...
در سینما چطور؟ فکر کنم آخرین کارتان «گشت ۲» آقای سهیلی بود؟
بله آخرین کارم همان گشت ارشاد بود. در فیلم آقای محسن دامادی «همه چیز عادیه» نقشآفرینی کردم، برای قسمت سوم گشت ارشاد هم آقای سهیلی صحبتهایی کردند.
شما معمولا نقشهای خاصی بازی میکنید و این نوع تیپ هم در سینمای امروز کمرنگ شده است.
فقط قصه من نیست، خیلی از بچههای قدیمی بیکار هستند. من تعجب میکنم زمانی یکی، دو شبکه بیشتر نبود و ما همه مشغول کار بودیم، اما الان با وجود گسترش شبکهها و فضاهای مختلف سینمایی و ویدئویی فرصتهای شغلی خیلی کمتر شده است و ما هم بیکار شدهایم.
شاید، چون چشمتان آبی نیست، نقش به شما نمیرسد!
(میخندد) باید از تهیهکنندهها بپرسید، بیشتر دنبال جوان و خوشتیپ و خوشگل و چشم آبی هستند. ما هم، چون تیپ خشنی داریم و از طرفی کمتر فیلم اکشن و پلیسی میسازند، کمتر هم کار به ما میرسد. برای نوروزی که گذشت آقای سعید آقاخانی لطف داشتند و در «بیمار استاندارد» شان بازی کردم. این روزها هم میخواهند فیلم جدیدی بسازند و لطف داشتند و پیشنهاد دادهاند. آقای شاهد احمدلو هم که قبلا فیلم خانه اجارهای را با ایشان کار کردم، میخواهند یک فیلم سینمایی بسازند و پیشنهاد به من دادهاند. آقای سپهر محمدی هم تماس گرفتند، یک فیلم طنز میسازند که گفتند من در تیمشان باشم.
بعد میگویید بیکاری است؟
اینها که گفتم در حد پیشنهاد است و به من لطف دارند. هنوز جلوی دوربین که نرفتم.
بالاخره خیلی از همکاران پیشکسوت شما الان واقعا خانهنشین هستند!
به خدا من هم خانهنشین هستم. در حد صحبت است وگرنه بیکاریم.
چند دهه برگردیم عقبتر. اولین فیلم شما «دنیای جوانان» بود؟
بله با آقای بهروز خراسانی کار کردم و بعد ساموئل خاچیکیان مرا دعوت کرد تا در فیلمش بازی کنم و در آن فیلم با رضا بیک ایمانوردی و عزیز اصلی دروازهبان تیم ملی همبازی شدم.
از آن فیلم خاطرهای دارید؟
یادم است صحنهای بود که من یکی از بازیگران اصلی فیلم را گروگان گرفته بودم و آقای خاچیکیان یک چاقو دادند دست من و به من گفتند میروید پشت گروگان و آقای عزیز اصلی و بیک ایمانوردی به من حمله کردند تا من را بزنند و گروگان را آزاد کنند که خیلی این چاقوکشی و بزنبزن برای من که تازه در سینما آمده بودند، در برابر دروازهبان تیم ملی و یک بازیگر معروف، جالب و به یاد ماندنی بود. آقای عزیز اصلی خیلی خوشاخلاق بود و البته صورتش هم مثل من خشن بود و به کار نقش منفی میآمد.
همسر شما فوت کردند؟
بله.
چند تا بچه دارید؟
چهار تا بچه دارم؛ دو تا دختر و دو تا پسر.
ایران هستند؟
بله ایران هستند. شرکت نفت کار میکنند.
خودتان هم بازنشسته شرکت ملی گاز هستید؟
بله.
در فیلمها همیشه نقش منفی، قاچاقچی و خشن دارید. در خانواده هم همینطور هستید؟
نه به خدا. در زندگی اگر کسی فحش هم به من بدهد، سر بالا نمیآورم. سعی میکنم با مردم خیلی مهربان باشم. متین و مودب هستم.
نوه هم دارید؟
۵ تا نوه دارم، ۲ تا دختر و ۳ تا پسر.
نوهها فیلمهایتان را دیدند؟
فیلمهای زیادی از من دیدند.
کدام فیلم را بیشتر دوست دارند؟
سریال «آینه عبرت» که نقش صفر را داشتم و «خانه در آتش» که در نقش غلام بازی میکردم و رئیس باند قاچاقچیها بودم. این فیلم را خیلی دوست دارند.
شما با کارگردانهای زیادی کار کردهاید. کدام کارگردان هست که با او فیلم نداشتهاید و دوست دارید که در فیلمش بازی کنید.
دهنمکی را خیلی دوست دارم. علاقهمندم در فیلمش بازی کنم. همچنین آقای حاتمیکیا هم خیلی خوب هستند و دوست دارم جلوی دوربین او بازی کنم. البته همه کارگردانان ما خوب هستند. خود آقای سعید سهیلی هم فوقالعاده بودند؛ مردی بسیار باشخصیت و کاربلد. خدا را شکر من با هر کارگردانی کار کردم فوقالعاده خوب بودند.»
آقای کشکولی از کار تازه چه خبر؟
یک سریال تلویزیونی است برای آقای سروش صحت به نام «لیسانسهها» که بخش دوم آن را این روزها در حال فیلمبرداری هستیم و من هم خدمت دوستان مشغول به کار هستم. خیلی کار خوب و پر بینندهای است و مردم هم از بخش اول آن استقبال مناسبی داشتند. یک کار شیرین و طنز است. من هم نقش خودم را ایفا میکنم یک ورزشکار که حالا بیمار است و سرطان دارد و ...
در سینما چطور؟ فکر کنم آخرین کارتان «گشت ۲» آقای سهیلی بود؟
بله آخرین کارم همان گشت ارشاد بود. در فیلم آقای محسن دامادی «همه چیز عادیه» نقشآفرینی کردم، برای قسمت سوم گشت ارشاد هم آقای سهیلی صحبتهایی کردند.
شما معمولا نقشهای خاصی بازی میکنید و این نوع تیپ هم در سینمای امروز کمرنگ شده است.
فقط قصه من نیست، خیلی از بچههای قدیمی بیکار هستند. من تعجب میکنم زمانی یکی، دو شبکه بیشتر نبود و ما همه مشغول کار بودیم، اما الان با وجود گسترش شبکهها و فضاهای مختلف سینمایی و ویدئویی فرصتهای شغلی خیلی کمتر شده است و ما هم بیکار شدهایم.
شاید، چون چشمتان آبی نیست، نقش به شما نمیرسد!
(میخندد) باید از تهیهکنندهها بپرسید، بیشتر دنبال جوان و خوشتیپ و خوشگل و چشم آبی هستند. ما هم، چون تیپ خشنی داریم و از طرفی کمتر فیلم اکشن و پلیسی میسازند، کمتر هم کار به ما میرسد. برای نوروزی که گذشت آقای سعید آقاخانی لطف داشتند و در «بیمار استاندارد» شان بازی کردم. این روزها هم میخواهند فیلم جدیدی بسازند و لطف داشتند و پیشنهاد دادهاند. آقای شاهد احمدلو هم که قبلا فیلم خانه اجارهای را با ایشان کار کردم، میخواهند یک فیلم سینمایی بسازند و پیشنهاد به من دادهاند. آقای سپهر محمدی هم تماس گرفتند، یک فیلم طنز میسازند که گفتند من در تیمشان باشم.
بعد میگویید بیکاری است؟
اینها که گفتم در حد پیشنهاد است و به من لطف دارند. هنوز جلوی دوربین که نرفتم.
بالاخره خیلی از همکاران پیشکسوت شما الان واقعا خانهنشین هستند!
به خدا من هم خانهنشین هستم. در حد صحبت است وگرنه بیکاریم.
چند دهه برگردیم عقبتر. اولین فیلم شما «دنیای جوانان» بود؟
بله با آقای بهروز خراسانی کار کردم و بعد ساموئل خاچیکیان مرا دعوت کرد تا در فیلمش بازی کنم و در آن فیلم با رضا بیک ایمانوردی و عزیز اصلی دروازهبان تیم ملی همبازی شدم.
از آن فیلم خاطرهای دارید؟
یادم است صحنهای بود که من یکی از بازیگران اصلی فیلم را گروگان گرفته بودم و آقای خاچیکیان یک چاقو دادند دست من و به من گفتند میروید پشت گروگان و آقای عزیز اصلی و بیک ایمانوردی به من حمله کردند تا من را بزنند و گروگان را آزاد کنند که خیلی این چاقوکشی و بزنبزن برای من که تازه در سینما آمده بودند، در برابر دروازهبان تیم ملی و یک بازیگر معروف، جالب و به یاد ماندنی بود. آقای عزیز اصلی خیلی خوشاخلاق بود و البته صورتش هم مثل من خشن بود و به کار نقش منفی میآمد.
همسر شما فوت کردند؟
بله.
چند تا بچه دارید؟
چهار تا بچه دارم؛ دو تا دختر و دو تا پسر.
ایران هستند؟
بله ایران هستند. شرکت نفت کار میکنند.
خودتان هم بازنشسته شرکت ملی گاز هستید؟
بله.
در فیلمها همیشه نقش منفی، قاچاقچی و خشن دارید. در خانواده هم همینطور هستید؟
نه به خدا. در زندگی اگر کسی فحش هم به من بدهد، سر بالا نمیآورم. سعی میکنم با مردم خیلی مهربان باشم. متین و مودب هستم.
نوه هم دارید؟
۵ تا نوه دارم، ۲ تا دختر و ۳ تا پسر.
نوهها فیلمهایتان را دیدند؟
فیلمهای زیادی از من دیدند.
کدام فیلم را بیشتر دوست دارند؟
سریال «آینه عبرت» که نقش صفر را داشتم و «خانه در آتش» که در نقش غلام بازی میکردم و رئیس باند قاچاقچیها بودم. این فیلم را خیلی دوست دارند.
شما با کارگردانهای زیادی کار کردهاید. کدام کارگردان هست که با او فیلم نداشتهاید و دوست دارید که در فیلمش بازی کنید.
دهنمکی را خیلی دوست دارم. علاقهمندم در فیلمش بازی کنم. همچنین آقای حاتمیکیا هم خیلی خوب هستند و دوست دارم جلوی دوربین او بازی کنم. البته همه کارگردانان ما خوب هستند. خود آقای سعید سهیلی هم فوقالعاده بودند؛ مردی بسیار باشخصیت و کاربلد. خدا را شکر من با هر کارگردانی کار کردم فوقالعاده خوب بودند.»
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: ایسنا
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *