تاریخچه فشار بر شیعیان در شبهجزیره عربستان
شیعیان ساکن در مناطق مختلف شبهجزیره عربستان به دلیل نزدیک بودن به مراکز مهم دین اسلام، همواره مورد فشار و تهدید حکومتهای مختلف از صدر اسلام تا امروز بودهاند.
خبرگزاری میزان -
شیعیان شبهجزیره عربستان همواره به دلیل نزدیک بودن به سرزمین وحی، که به عنوان مرکز جهان اسلام مورد توجه حکومتهای مختلف بوده است، مورد تهدید و فشار قرار داشتهاند. این تهدید و فشار از سوی حکومتهای مخالف مذهب اهلبیت (ع) اعمال میشد، زیرا حقانیت مکتب اهلبیت (ع) باعث میشد که مشروعیت حکومت آنان زیر سؤال برود. به همین خاطر این حکومتها آسانترین راه ممکن یعنی اعمال فشار بر پیروان مکتب آل محمد (ص) را در دستور کار خود قرار دادند.
آغاز این سرکوبها با رحلت پیامبر و شهادت دختر گرامی ایشان حضرت زهرا (س) طی حمله دشمنان آن بزرگوار به خانهاش در مدینه همزمان است. تبعید و شکنجه یاران پیامبر و امیرالمؤمنین علی (ع) به مناطقی خارج از سرزمین حجاز مانند تبعید «جُندب بن جُناده» (ملقب به ابوذر غفاری) به جنوب لبنان امروزی نشان میدهد که سیاست حکومتهای زورگوی کنونی مانند رژیم آل خلیفه در برابر عالمان مکتب اهلبیت (ع) همچون «آیتالله عیسی قاسم» ادامه سیاست حکومتهای زورگویی نظیر بنیامیه و بنیعباس است.
سرزمین حجاز پس از خلفای بنیامیه و بنیعباس، که هزاران نفر از سادات و پیروان مکتب اهلبیت (ع) را به شهادت رساندند، نیز چندان برای شیعیان امن نبود. تنها دورهای که میتوان از آن به عنوان دوران آسایش شیعیان در حجاز و مناطق شیعهنشین شبهجزیره عربستان اشاره کرد، دوران حکومت سلسله اسماعیلی مذهب «فاطمیان» و بخش کوتاهی از دوران امپراتوری عثمانی است.
با این حال شیعیان برخی مناطق جزیرهالعرب حتی با وجود سلاطین ضد مذهب تشیع بویژه در دوران امپراتوری عثمانی نیز دست از ابراز شیعه بودن خود به شکل علنی برنمیداشتند.
سرزمین «احساء»، که در شرق جزیرهالعرب و حاشیه جنوب غربی خلیجفارس قرار گرفته است، از دیرباز محل زندگی پیروان مذهب اهلبیت (ع) به شمار میرود.
مردم این منطقه، بویژه شهر مهم آن یعنی «قطیف» در ابتدا از پیروان آیین اسماعیلی (تشیع ۷ امامی که قائل به امامت اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) پس از ایشان است) بودند؛ اما پس از مدت کوتاهی مذهب امامیه (تشیع ۱۲ امامی) تمام این ناحیه را فراگرفت.
تعصب این گروه از شیعیان شبهجزیره عربستان بر مذهب شیعه تا حدی بود که «ابن بطوطه» جهانگرد معروف مراکشی پس از سفر به قطیف، در مورد مردم این شهر مینویسد: «در قطیف گروههایی از رافضیها زندگی میکنند که عقیده رفض (رد خلفا و دفاع از حقانیت اهلبیت (ع) در جانشینی پیامبر (ص)) را به صراحت ابراز میکنند. آنان به طور علنی در اذان خود از عبارات «أشهد أن علیا، ولی الله» و «حی علی خیر العمل» استفاده میکنند.»
نکته قابل توجه این است که با وجود سرکوبهای دوران ایوبیان، عثمانیان و پس از آن دوران حکومت خاندان «سعود» (از اهالی بخش نَجد در ناحیه میانی جزیرهالعرب)، شیعیان در شهرهای مقدس مکه و مدینه در غرب شبهجزیره عربستان و منطقه احساء در شرق آن، دست از ابراز عقیده و مذهب خود برنداشتند؛ اگرچه بیشتر تقابل حکومتهای حاکم بر جزیرهالعرب بویژه رژیم سعودی طی سالهای اخیر با شیعیان قطیف و دیگر نواحی احساء بوده است.
مبارزات طولانی مدت شیعیان قطیف برای رسیدن به حقوق خود و به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه از سوی رژیم وهابی سعودی نه تنها با سرکوبهای این رژیم نظیر اعدام «آیتالله نمر باقر النمر» رهبر قیام مردم این منطقه توسط سعودیها کمرنگ نشد، بلکه ادامه این اعتراضات باعث شده است که رژیم سعودی با زیرپاگذاشتن اصول انسانی و اسلامی، اقدام به گلولهباران و اجرای حملات موشکی علیه مناطق مختلف شهر «عوامیه» کند.
آنان طی حملات ماههای اخیر خود به این شهر، حتی به مساجد نیز رحم نکردهاند و در عین حال خود را همچنان «خادمان حرمین شریفین» مینامند.
رژیم سعودی این نکته را به خوبی میداند که مردمی که حاضر نشدند صدها سال زیر فشار حکومتهای سختگیری مانند ایوبیان و عثمانی، که به طور رسمی شیعه را کافر میخواندند، دست از پیروی از حقیقت قرآن و مکتب اهلبیت (ع) بردارند، در برابر گلولهها، موشکها و زندانهای این رژیم نیز دست از مقابله برنخواهند داشت.
تنها چیزی که از حملات بیامان رژیم سعودی به شهروندان غیرنظامی شیعه در نقاط مختلف جزیرهالعرب بویژه قطیف و احساء برای حاکمان ریاض بدست خواهد آمد، ننگ و رسوایی ناشی از نقض گسترده حقوق بشر در این مناطق است.
به گزارش گروه فضای مجازی ، شیعیان همواره در طول تاریخ از سوی حکومتهای مخالف اهلبیت (ع) تحت فشار، تعقیب و شکنجه واقع شدهاند. بسیاری از آنان جان خود را در راه دفاع از مذهب اهل بیت (ع) در مقابله با حکومتهای ظالم و ستمگر، که به نام اسلام با پیشوایان راستین اسلام یعنی اهل بیت رسول خدا (ص) و اندیشه ایشان میجنگیدند، فدا کردند. این موضوع در مورد شیعیان سرزمینهای واقع در شبهجزیره عربستان (حجاز، نجد، قطیف و...) بیش از دیگر مناطق در طول تاریخ رخ داده است.
شیعیان شبهجزیره عربستان همواره به دلیل نزدیک بودن به سرزمین وحی، که به عنوان مرکز جهان اسلام مورد توجه حکومتهای مختلف بوده است، مورد تهدید و فشار قرار داشتهاند. این تهدید و فشار از سوی حکومتهای مخالف مذهب اهلبیت (ع) اعمال میشد، زیرا حقانیت مکتب اهلبیت (ع) باعث میشد که مشروعیت حکومت آنان زیر سؤال برود. به همین خاطر این حکومتها آسانترین راه ممکن یعنی اعمال فشار بر پیروان مکتب آل محمد (ص) را در دستور کار خود قرار دادند.
آغاز این سرکوبها با رحلت پیامبر و شهادت دختر گرامی ایشان حضرت زهرا (س) طی حمله دشمنان آن بزرگوار به خانهاش در مدینه همزمان است. تبعید و شکنجه یاران پیامبر و امیرالمؤمنین علی (ع) به مناطقی خارج از سرزمین حجاز مانند تبعید «جُندب بن جُناده» (ملقب به ابوذر غفاری) به جنوب لبنان امروزی نشان میدهد که سیاست حکومتهای زورگوی کنونی مانند رژیم آل خلیفه در برابر عالمان مکتب اهلبیت (ع) همچون «آیتالله عیسی قاسم» ادامه سیاست حکومتهای زورگویی نظیر بنیامیه و بنیعباس است.
سرزمین حجاز پس از خلفای بنیامیه و بنیعباس، که هزاران نفر از سادات و پیروان مکتب اهلبیت (ع) را به شهادت رساندند، نیز چندان برای شیعیان امن نبود. تنها دورهای که میتوان از آن به عنوان دوران آسایش شیعیان در حجاز و مناطق شیعهنشین شبهجزیره عربستان اشاره کرد، دوران حکومت سلسله اسماعیلی مذهب «فاطمیان» و بخش کوتاهی از دوران امپراتوری عثمانی است.
با این حال شیعیان برخی مناطق جزیرهالعرب حتی با وجود سلاطین ضد مذهب تشیع بویژه در دوران امپراتوری عثمانی نیز دست از ابراز شیعه بودن خود به شکل علنی برنمیداشتند.
سرزمین «احساء»، که در شرق جزیرهالعرب و حاشیه جنوب غربی خلیجفارس قرار گرفته است، از دیرباز محل زندگی پیروان مذهب اهلبیت (ع) به شمار میرود.
مردم این منطقه، بویژه شهر مهم آن یعنی «قطیف» در ابتدا از پیروان آیین اسماعیلی (تشیع ۷ امامی که قائل به امامت اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) پس از ایشان است) بودند؛ اما پس از مدت کوتاهی مذهب امامیه (تشیع ۱۲ امامی) تمام این ناحیه را فراگرفت.
تعصب این گروه از شیعیان شبهجزیره عربستان بر مذهب شیعه تا حدی بود که «ابن بطوطه» جهانگرد معروف مراکشی پس از سفر به قطیف، در مورد مردم این شهر مینویسد: «در قطیف گروههایی از رافضیها زندگی میکنند که عقیده رفض (رد خلفا و دفاع از حقانیت اهلبیت (ع) در جانشینی پیامبر (ص)) را به صراحت ابراز میکنند. آنان به طور علنی در اذان خود از عبارات «أشهد أن علیا، ولی الله» و «حی علی خیر العمل» استفاده میکنند.»
نکته قابل توجه این است که با وجود سرکوبهای دوران ایوبیان، عثمانیان و پس از آن دوران حکومت خاندان «سعود» (از اهالی بخش نَجد در ناحیه میانی جزیرهالعرب)، شیعیان در شهرهای مقدس مکه و مدینه در غرب شبهجزیره عربستان و منطقه احساء در شرق آن، دست از ابراز عقیده و مذهب خود برنداشتند؛ اگرچه بیشتر تقابل حکومتهای حاکم بر جزیرهالعرب بویژه رژیم سعودی طی سالهای اخیر با شیعیان قطیف و دیگر نواحی احساء بوده است.
مبارزات طولانی مدت شیعیان قطیف برای رسیدن به حقوق خود و به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه از سوی رژیم وهابی سعودی نه تنها با سرکوبهای این رژیم نظیر اعدام «آیتالله نمر باقر النمر» رهبر قیام مردم این منطقه توسط سعودیها کمرنگ نشد، بلکه ادامه این اعتراضات باعث شده است که رژیم سعودی با زیرپاگذاشتن اصول انسانی و اسلامی، اقدام به گلولهباران و اجرای حملات موشکی علیه مناطق مختلف شهر «عوامیه» کند.
آنان طی حملات ماههای اخیر خود به این شهر، حتی به مساجد نیز رحم نکردهاند و در عین حال خود را همچنان «خادمان حرمین شریفین» مینامند.
رژیم سعودی این نکته را به خوبی میداند که مردمی که حاضر نشدند صدها سال زیر فشار حکومتهای سختگیری مانند ایوبیان و عثمانی، که به طور رسمی شیعه را کافر میخواندند، دست از پیروی از حقیقت قرآن و مکتب اهلبیت (ع) بردارند، در برابر گلولهها، موشکها و زندانهای این رژیم نیز دست از مقابله برنخواهند داشت.
تنها چیزی که از حملات بیامان رژیم سعودی به شهروندان غیرنظامی شیعه در نقاط مختلف جزیرهالعرب بویژه قطیف و احساء برای حاکمان ریاض بدست خواهد آمد، ننگ و رسوایی ناشی از نقض گسترده حقوق بشر در این مناطق است.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: دفاع پرس
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *