هر لحظه منتظر خبر شهادت عباس بودیم
محمد بابایی گفت: عباس تا پایان حیات مبارکش بیشتر در جبههها حضور فعالی داشت و هر لحظه انتظار این را داشتیم که خبر شهادتش را بشنویم.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ،از قزوین، پانزدهم مرداد ۱۳۶۶ مصادف با عید قربان ۱۴۰۷ هجری قمری، روزی است که یکی از دلیرمردان نیروی هوایی ارتش بال در بال ملائک گشود و به سوی پروردگار پرواز کرد.
شهید سرلشکر خلبان «عباس بابایی» صبح روز پانزدهم مردادماه سال ۱۳۶۶ مصادف با روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی F۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد و پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.
به مناسب فرا رسیدن سیامین سالگرد شهادت این دلاورمرد نیروی هوایی گفتوگویی با «محمد بابایی» برادر این شهید والامقام ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
شهید بابایی چه سالی به استخدام نیروی هوایی درآمد؟
بابایی: عباس معتقد بود که خدا در آسمانهاست و در آسمان میتوان به خدا نزدیکتر شد و به واسطه همین عشق و علاقه خاصی نسبت به آسمان و پرواز داشت.
وی پس از گرفتن دیپلم، در سال ۱۳۴۸ در رشته پزشکی پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به آسمان و پرواز، داوطلب تحصیل در رشته خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی برای تکمیل تحصیلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمریکا اعزام شد.
از لحظهای که خبر شهادت عباس را شنیدید برایمان بگویید.
بابایی: بنده همراه پدر و مادر و اعضای خانواده در منزل عباس بودیم که خبر شهادت ایشان را یکی از دوستانش که همیشه با هم بودند را به ما دادند.
پدر و مادرم با شنیدن خبر شهادت عباس بیش از حد بیتابی میکردند، ولی با توسل به ائمه اطهار (ع) و یاری خود شهید آرامش نسبی در آنها برقرار شد.
عباس تا پایان حیات مبارکش حضور فعالی در جبههها داشت و هر لحظه انتظار این را داشتیم که خبر شهادتش را بشنویم.
شهید سرلشکر خلبان «عباس بابایی» صبح روز پانزدهم مردادماه سال ۱۳۶۶ مصادف با روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی F۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد و پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.
به مناسب فرا رسیدن سیامین سالگرد شهادت این دلاورمرد نیروی هوایی گفتوگویی با «محمد بابایی» برادر این شهید والامقام ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
شهید بابایی چه سالی به استخدام نیروی هوایی درآمد؟
بابایی: عباس معتقد بود که خدا در آسمانهاست و در آسمان میتوان به خدا نزدیکتر شد و به واسطه همین عشق و علاقه خاصی نسبت به آسمان و پرواز داشت.
وی پس از گرفتن دیپلم، در سال ۱۳۴۸ در رشته پزشکی پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به آسمان و پرواز، داوطلب تحصیل در رشته خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی برای تکمیل تحصیلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمریکا اعزام شد.
از لحظهای که خبر شهادت عباس را شنیدید برایمان بگویید.
بابایی: بنده همراه پدر و مادر و اعضای خانواده در منزل عباس بودیم که خبر شهادت ایشان را یکی از دوستانش که همیشه با هم بودند را به ما دادند.
پدر و مادرم با شنیدن خبر شهادت عباس بیش از حد بیتابی میکردند، ولی با توسل به ائمه اطهار (ع) و یاری خود شهید آرامش نسبی در آنها برقرار شد.
عباس تا پایان حیات مبارکش حضور فعالی در جبههها داشت و هر لحظه انتظار این را داشتیم که خبر شهادتش را بشنویم.
مراسم تشییع ایشان چگونه برگزار شد؟
بابایی: مراسم تشییع چه در تهران و چه در قزوین در ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶ واقعاً بینظیر برگزار شد و جالب این بود که تمام مسئولین و مردم در حیرت بودند که چگونه چنین شخصیتی در قزوین بوده و آنها بیخبر بودند. شهید از جمله کسانی بود که با حضرت آقا (مقام معظم رهبری) ارتباط مستقیم داشت.
از خصوصیات اخلاقی شهید بگویید.
بابایی: هر چه فکر کردم که چه خصوصیتی در ایشان بارز باشد میبینم که جز بزرگواری، ایثار، گذشت، شهامت و خلوص نیت هیچ چیز دیگری در ایشان نبود، ولی بارزترین خصوصیت ایشان رسیدگی به امور زیردستان و کمک به آنها بود.
خاطرهای از شهید برایمان بگویید.
در دوران تحصیلات ابتدایی خدمتگزار مدرسه بیمار شده بود و ایشان بدون اینکه خدمتگزار مدرسه متوجه شود تا مدتی نظافت مدرسه را به تنهایی انجام میداد و وقتی که خدمتگزار مدرسه متوجه شد خیلی ناراحت شد که چرا چنین کاری را انجام داده است و مسئولین مدرسه خواستند این موضوع را پدر و مادرم در میان بگذارند که عباس مانع شد و نخواست که کسی متوجه شود.
بابایی: مراسم تشییع چه در تهران و چه در قزوین در ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶ واقعاً بینظیر برگزار شد و جالب این بود که تمام مسئولین و مردم در حیرت بودند که چگونه چنین شخصیتی در قزوین بوده و آنها بیخبر بودند. شهید از جمله کسانی بود که با حضرت آقا (مقام معظم رهبری) ارتباط مستقیم داشت.
از خصوصیات اخلاقی شهید بگویید.
بابایی: هر چه فکر کردم که چه خصوصیتی در ایشان بارز باشد میبینم که جز بزرگواری، ایثار، گذشت، شهامت و خلوص نیت هیچ چیز دیگری در ایشان نبود، ولی بارزترین خصوصیت ایشان رسیدگی به امور زیردستان و کمک به آنها بود.
خاطرهای از شهید برایمان بگویید.
در دوران تحصیلات ابتدایی خدمتگزار مدرسه بیمار شده بود و ایشان بدون اینکه خدمتگزار مدرسه متوجه شود تا مدتی نظافت مدرسه را به تنهایی انجام میداد و وقتی که خدمتگزار مدرسه متوجه شد خیلی ناراحت شد که چرا چنین کاری را انجام داده است و مسئولین مدرسه خواستند این موضوع را پدر و مادرم در میان بگذارند که عباس مانع شد و نخواست که کسی متوجه شود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: دفاع پرس
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *