نقض عهد آمریکا را چاره کنیم/ افول اخلاق فریاد مظلومیت، از «ستایش» تا «آتنا» / راهحل پرش از بحران بانکی
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «ابراهیم کارخانهای» نوشت: با گذشت قریب به یک سال و نیم از اجرای برجام و انجام کامل تعهدات ایران، مسئولان کشورمان ازجمله وزیر امور خارجه از کارشکنیهای متعدد و نقض عهدهای فراوان طرف آمریکایی خبر میدهند. «محمدجواد ظریف» که برای شرکت در نشست مجمع عالیرتبه سیاسی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد، ضمن انتقاد از آمریکا در خصوص کارشکنی در برجام بهمنظور عدم برخورداری ایران از منافع توافق هستهای، تلویحاً به کاخ سفید درباره شکست این توافق هشدار داد و آمریکاییها را در عمل کردن به روح برجام، شکستخورده توصیف کرد. این اولین بار نیست که مسئولین حاضر در گفتگوهای هستهای، به نقض عهدهای مکرر آمریکا و همپیمانانش در اجرای برجام اشارهکرده و اقدامات کارشکنانه آمریکا را برشمردهاند، اما آنچه در این میان حائز توجه است، اینکه هدف اصلی مذاکرات هستهای، رفع کامل تحریمهای ظالمانه و یکجانبه بود، ولی در حال حاضر، طرف مقابل نهتنها تحریمها را بهموجب تعهداتش برنداشته بلکه علیالدوام، مفاد مندرج در برجام را بهواسطه وضع تحریمهای جدید نقض میکند؛ تحریمهایی که در طول عمر ۳۸ ساله انقلاب سابقه نداشته است. به بیان دیگر، با وجود تعهد کامل جمهوری اسلامی ایران به تعهداتش، آمریکاییها در طول این مدت، ساختار و شالوده تحریمها را حفظ کرده و تحریمهای جدیدی را بر کشورمان تحمیل نمودند؛ از جمله اینکه دولتمردان وقت آمریکا درست یک روز بعد از اجرای برجام، ۱۰ فرد و شرکت را به بهانه ارتباط با برنامه موشکی ایران در فهرست تحریم قرار دادند. تصویب قانون محدودیت روادید علیه ایران، تمدید تحریمهای ۱۰ ساله ایران (ایسا) و تصویب «قانون تحریمهای جامع ایران» (S۷۲۲)، سه نمونه دیگر از بدعهدیهای شاخص آمریکاست، درحالیکه بر اساس بند دوم شروط ۹ گانه مقام معظم رهبری برای اجرای برجام، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای نقض برجام محسوب میشود.
نشانههای سندروم استکهلم!
در یادداشت روزنامه کیهان به قلم محمد صرفی میخوانید: «کلید چرخید ایران خندید»، «دنیا به احترام ایران ایستاد»، «آغاز عصر ایرانی»، «جهان تغییر کرد»، «ایران بر قله توافق»، «انفجار امید»، «خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا»، «جشن دستیابی مطالبات هستهای با نرمش قهرمانانه»، «پیروزی بدون جنگ»، «انفجار اتمی بدون بمب»، «پا به پای شادمانیهای مردم»، «حصر ایران شکست»، «روز خوب توافق اتمی»، «کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»، «خجسته باد این پیروزی»، «توافق عزتمندانه»، «گل صدبرگ توافق شکفت»، «مهر تدبیر بر پیشانی تحریم»، «توافق قهرمانانه ایران»، «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»، «توافق تاریخی»، «غروب تحریم، ساحل توافق» و... اینها تیترهای دو سال پیش روزنامههای حامی دولت در چنین روزی است، یک روز پس از امضای برجام در وین پایتخت اتریش. چنان سرمست بودند که حتی روزنامههای ورزشی هم که به ندرت وارد بازیهای سیاسی میشوند، تیتر زدند؛ «ظریف گل زد ایران خندید»، «گلطلایی ظریف به ۱+۵» و... البته اینها فقط تیترهای روز پس از توافق است و نگاهی به تیتر مطبوعات در روزها و هفتههای پس از آن جالب و عبرتآموز است. در هیاهوی جشن آن روزها و سیل تبریکها و تقدیرها، تیترهای کیهان وصله ناجور مینمود. انگار جشن و شادمانی پر سر و صدایی در منزلی برپا باشد و همه مشغول بزن و بکوب و در همان زمان دزدان مشغول جمع کردن اثاث منزل باشند و یکی داد بزند؛ چهنشستهاید که دزدان همه اموالتان را به غارت بردند! پیام تبریکها فرستادند و شادباشها گفتند و ۱۶۵ خاصیت محیرالعقول برای این مولود تازه ردیف کردند و جار زدند که دور باشید و کور باشید که قدرتهای بزرگ دنیا را پشت میز مذاکره شکست دادهایم و این هم سندش! وقتی هم که نتوانستند با جنجال و هیاهو، هشدار دلسوزانه و قاطعانه کیهان را خاموش کنند، ساز دیگری کوک کرده و گفتند؛ ببینید ملت! در دنیا برجام دو مخالف بیشتر ندارد؛ یکی کیهان است و دیگری اسرائیل و شعار درست کردند که «کیهان- اسرائیل پیوندتان مبارک»! و حالا دیروز در دوسالگی برجام مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیس اسبق شین بت) در فارین پالیسی یادداشت مینویسد که؛ برجام برای تل آویو یک موهبت بود و «به همین دلیل، حتی سرسختترین منتقدین برجام از جمله ترامپ، نتانیاهو و تعدادی از همکاران من در مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل نیز امروز علنا یا تلویحا به نتایج مثبت آن اذعان دارند یا اینکه دستکم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کردهاند». این روزها با اقدامات واشنگتن و اعترافات مقامات دولت یازدهم، نقد برجام کاری سهل است و البته بیهزینه، اما در تابستان دو سال پیش، گفتن اینکه بالای چشم برجام ابروست، چشمی تیزبین میخواست و البته جگر شیر! اما هر چه زمان گذشت حقانیت این تکصدای به ظاهر در اقلیت، روشنتر شد و کار به جایی رسید که صدای آشپزهای داخلی برجام هم از بدعهدیها و کارشکنیهای دشمن درآمد و اذعان کردند عایدی ایران از این توافق «تقریباً هیچ» است.
آسیبهای اجرا نشدن برنامه ششم توسعه
غلامرضا مصباحیمقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در روزنامه «جامجم» نوشت: برنامه ششم توسعه با چالش جدیدی همراه شده و آن هم اجرا نشدن برنامه است. به نظر میرسد رئیسجمهور معتقد به ضرورت وجود برنامه نیست، به همین دلیل آنچه بهعنوان لایحه برنامه ششم از سوی دولت به مجلس تقدیم شد، ماهیت برنامهای نداشت و تنها موادی برای اجرا کردن برنامه محسوب میشد. زمانی که مجلس شورای اسلامی با این معضل روبهرو شد برنامه را تدوین و تصویب کرد و هنگام تهیه برنامه هم دولت همکاری لازم را نداشت و همراهی حداقلی در این زمینه داشت. به بیان بهتر دولت برای تهیه برنامه تعامل خوبی با مجلس نداشت و ابلاغ نشدن این برنامه از سوی رئیسجمهور نشان داد که بدنه دولت و رئیسجمهور علاقهای به اجرای آن ندارند. قانون برنامه ششم توسعه توسط آقای لاریجانی، رئیس مجلس ابلاغ شد و دلیل آن، ابلاغ نشدن برنامه از سوی رئیسجمهور بود و طبق قانون در این زمان رئیس مجلس میتواند از اختیارات خود در این زمینه استفاده کند. از نظر قانونی، اکنون برنامه ششم توسعه قانون است و دولت باید آن را اجرا کند. طبعا قانون برنامه نیازمند تهیه آییننامههای بسیاری است و تا آییننامهها تهیه، تصویب و ابلاغ نشود برنامه نمیتواند وارد فاز عملیاتی شود. ممکن است برخی کارشناسان یا مقامات دولتی از ابلاغ نکردن و اجرا نکردن قانون برنامه خبر داده باشند، اما کمتر روی آسیبهای اجرا نشدن برنامههای توسعهای صحبت شده است.
خزانه، چگونه خالی میشود؟
در یادداشت روزنامه رسالت میخوانید: بخش اقتصادی خزانهداری کل کشور محل تمرکز و تجمیع درآمدهای عمومی است. درآمدهای عمومی کدامند؟ همان درآمدهایی که در قانون و مقررات موضوعه از جمله قوانین بودجه سنواتی تحت این عنوان به تصویب مجلس میرسند، مانند عواید حاصل از نفت، مالیات، سود سهام شرکتهای دولتی و سایر درآمدهایی که به عنوان منابع بودجه عمومی قرار است مصارف عمومی بودجه را پوشش داده تا دخل و خرج مملکت با هم بخواند و اگر نخواند، معنا و مفهوم آن جز کسر و نقصان در بودجه کل کشور نیست. اگر قرار باشد مثلا برخی از درآمدهای عمومی مثل مالیات به هر دلیل و ترفند علیالظاهر قانونی به حیطه وصول و ایصال درنیاید یا کمتر وصول شود جریان گردش وجوه نقد خزانه از مسیر خود منحرف و درآمدهای عمومی در قالب درآمد اشخاص حقیقی یا حقوقی به نفع آنها به جای خزانه در حسابهای مؤدیان رسوب خواهد کرد.
برجام و دوسالگی مدارا با امریکاییها
محمد اسماعیلی در یادداشتی برای روزنامه جوان نوشت: در دو سالگی توافق هستهای ایران با ۱+۵ این سؤال را باید مطرح کرد که آیا طبق رسم مالوف، این دوسالگی را باید جشن بگیریم و به آن افتخار کنیم یا خیر. محمدجواد ظریف با اظهارات روز گذشتهاش در نیویورک مبنی بر اینکه «متاسفانه آمریکا ضمن این که حداقل ماندگاری را در این توافق داشته است، ولی با اجازه ندادن به ایران در بهره بردن از منافع کامل این توافق در عمل نمودن به روح این توافق شکست خورده است.» پاسخ به پرسش بالا را بدون فوت وقت داده، اما لازم است با طرح ادلهای متقن، چرایی بهکارگیری ادبیات شکست توسط وزیرامورخارجه کشورمان پس از گذشت ۷۰۰ روز از روز امضای برجام در امریکا ارزیابی شود. باید بالطبع نگاه محمدجوادظریف در ۹۶/۰۴/۲۳ نگاه سابق به غرب را تغییر داد؟ آیا بعد از امضای برجام اوضاع اقتصادی مردم بهتر شد؟ ازحجم و دامنه تحریمهای ضدایرانی کاسته شد؟ تهدیدات نظامی علیه کشورمان کاهش یافت؟ نام ایران دیگرذیل فصل هفتم شورای امنیت نیست؟ ایران بهراحتی میتواند موشک آزمایش کند؟ توطئهها و دشمنیهای نظام سلطه علیه ایران افزایش داشته یا کاهش؟ ایران همچنان برهم زننده صلح، ثبات و امنیت جهانی معرفی میشود یاخیر؟ هرچند پاسخ به این پرسشها بسیارآسان است و اعترافات دیروز ظریف اثباتکننده وجود ضعفهای ممتد نظیر «تفسیر پذیربودن آن» و «تعهدات عینی ایران و تعهدات کلی و مبهم امریکاییها» در توافق هستهای است، اما آنچه مهم مینماید رسیدن به این نکته است که نخست، هزینههای «روانی-معنوی-سیاسی بینالمللی» چه بوده دوم، ادامه روند کنونی دردستگاه سیاست خارجه هزینه زاست یا فایدهآور؛ سوم، نحوه سودمند مواجهه با نظام سلطه و تغییر موازنه به نفع ایران در قالب چهار سال اخیر همچنان صورت پذیر است.
افول اخلاق فریاد مظلومیت، از «ستایش» تا «آتنا»
سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشت روزنامه ایران نوشت: خبر مرگ دلخراش آتنا، دختر هفت ساله پارسآباد مغان، حکایت غریب افول اخلاقی جامعهای است که مدتهاست صدای زنگ خطر آسیبهای اجتماعی را میشنود، اما به جای چارهاندیشی، تنها نظارهگر ناهنجاریها شده است. خبرهایی از این دست، چند روزی در رأس اخبار قرار میگیرد و واکنشهای هیجانی، آنی، کوتاهمدت و احساسی مردم و مسئولان را در پی دارد. مگر چندی پیش خبر قتل ستایش، دختر معصوم افغان توسط نوجوان ۱۷ ساله، قلب جامعه را جریحهدار نکرد؟ هنوز چهره جامعه از فاجعه اسیدپاشی در اصفهان شرمگین است. مرور گفتههای زنی که در حاشیه تهران توسط رانندهای هوسباز ربوده شد و مورد تجاوز قرار گرفت و بعد از رهایی از چنگال او دوباره در دام دو مرد دیگر گرفتار شد، انسان را از خجالت آب میکند. زخمهای ناشی از ناهنجاریهای اخلاقی یکی دوتا نیست، اما سؤال اصلی این است که کدام اقدام ریشهای التیامبخش این زخمها شده است؟
برجام، روابط بینالملل و قانون جنگل
در یادداشت روزنامه وطن امروز میخوانید: نقد داستان این است که ما رآکتور آب سنگین اراک را تعطیل کردهایم و قلب این رآکتور را با بتن پر کردهایم و دست از غنیسازی با غنای ۲۰ درصد شستهایم و سانتریفیوژهای نسل جدید خود را اوراق کردهایم و تاسیسات غنیسازی فردو را برچیدهایم به گونهای که این اطمینان خاطر را به طرفهای خود در چالش برنامه هستهای کشورمان دادهایم که فاصله ایران از توانایی استفاده از این فناوری در مصارف غیرمرتبط با انرژی از چندین ماه ادعایی آنها به چندین سال تبدیل شده است. به شکل خلاصه تعهدات سنگینی را پذیرفتهایم و تمام آنها را به اذعان آژانس به انجام رساندهایم. نسیه داستان هم این است که هنوز منتظریم که ایالات متحده آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل و به گونهای رفتار کند که شرایط اقتصادی ایران در عرصه بینالمللی بهبود یابد.
مطلوب ترامپ در برجام چیست؟
امیرحسین یزدان پناه در یادداشت روزنامه خراسان نوشت: توافق هستهای یا همان برجام امروز وارد سومین سال انعقاد خود شده است. توافقی که پس از ۱۲ سال فشارهای سیاسی و اقتصادی و تهدیدهای نظامی غرب علیه ایران با مذاکرات فشرده ۶ قدرت جهانی با کشورمان حاصل شد. به این توافق از مناظر گوناگون میتوان پرداخت و این که برجام در این ۲ سال چه مسیرهایی را رفته و در حوزه اجرا به چه نقاطی رسیده یا نرسیده است، موضوعات متفاوتی است که باید در جای خود بحث شود، اما سوالی که در این مجال به آن پرداخته میشود این است که با توجه به رویکردهای دولت آمریکا، چه سرنوشتی برای توافق هستهای درحال رقم خوردن است؟ جالب این جاست که تابستان سال گذشته از هرکس میپرسیدی اگر ترامپ رای بیاورد چه بر سر توافق هستهای خواهد آورد؟ تقریبا همه پاسخ میدادند که او «توافق را لغو خواهد کرد». اما اکنون که ۶ ماه از حضور او در کاخ سفید میگذرد این اتفاق رخ نداده است. این که او میتواند یا نمیتواند توافق را لغو کند سوالی است که اگر توافق نامه آب و هوایی پاریس را مبنا بدانیم نشان میدهد که ترامپ ابایی از برهم زدن توافقهای جهانی ندارد. اما اگر رفتار او درباره همین توافق هستهای را ملاک بدانیم، واقعیت چیز دیگری است که به نظر میرسد الگوی دیگری را پیش روی ما میگذارد.
خودهراس پنداری انقلابی
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: در روزهای اخیر به شکلی محدود، بحثی در اردوگاه اصولگرایی مطرح شده مبنی بر اینکه «هراسزدایی از جامعه نسبت به جریان انقلابی»ضروری است؛ این ضرورت، بر این فرض مبتنی است که آیا مردم حقیقتاً نسبت به جریان انقلابی هراسانند و آیا قرائنی وجود دارند كه این ادعا و عمومیت آن را در جامعه ثابت كنند؟ حقیقتاً باید گفت نه جامعه نسبت به جریان انقلابی هراسان است و نه جریان انقلابی به گونهای رفتار كرده كه موجب هراس مردم شده باشد. آن هم جریانی كه اینك در كشور، جمعیت چند ده میلیونی را تشكیل میدهد و در صحنههای دیگر چون مطالبات اقتصادی و فرهنگی و ... اكثریت كشور با نظرات این جریان همراهی و به فرهنگ مقاومت و اتكای داخلی اعتقادی راسخ دارد. از انتخابات كه بگذریم، جریان انقلابی در كشور منشأ بسیاری از خدمات و اقدامات مردمی و حمایت از اقشار آسیب پذیر بوده و در دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی، همیشه پیشتاز و پیشرو است... اما آنچه میتواند از ناحیه مردم نسبت به جریان انقلابی مطرح باشد، حداكثر انتقادات و نارضایتیهایی است نسبت به نحوه عملكرد آنها در گذشته یا نوع مواجهه آنها با افكار عمومی است كه در انتخابات اخیر (در یک اشتباه تاکتیکی) نتوانستند اطمینان لازم را درباره برنامههای خود ایجاد كنند. وجود چنین انتقاداتی، گذشته از آنكه به خطاهای موردی برخی اصول گرایان و عدم انسجام و ناهمگرایی آنان بازمی گردد، بخش دیگر آن به عملیات روانی و تبلیغاتی جریان مقابل مربوط میشود كه با برتری رسانهای در فضای مجازی و بهرهمندی از همسویی رسانههای بیگانه افكار عمومی بیشتری را با خود همراه كرد. طرفه آنكه جریان انقلابی، این روزها بیش از آنكه به خودزنیها و اتهامات عجیب و غریب نیاز داشته، به تمرین سیاستورزی ،عقلانیت، انسجام و خودباوری نیازمند است.
راهحل پرش از بحران بانکی
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد میخوانید: اقتصاد ایران، برخلاف بسیاری از اقتصادها و دیگر کشورهای دنیا، تقریبا هیچگاه با بحران بانکی گسترده درگیر نبوده است. واقعیتی خوشحالکننده و در عین حال نگرانکننده! مشکلات بانکی در کنار سایر عوامل، در واقع روی دیگر ناکارآمدی بخش واقعی اقتصاد، عدم نظارت کافی بر نظام بانکی، فقدان قوانین کافی برای مهار و کاهش مشکلات اقتصادی و فساد عمیق اقتصادی است. سوال مهم این است که چرا اقتصاد ایران که در زمانهای مختلف همه این مشکلات را بهنوعی تجربه کرده است، با بحران بانکی مواجه نشده است؟ جواب سوال چندان سخت نیست و البته جواب آن مدیریت بیعیب و نقص توسط سیاستگذار نیست. در پاسخ به این سوال باید گفت که در عین داشتن این مشکلات، اقتصاد ایران توانسته است گرفتاری بانکی را با تورمهای ایجادشده یا درآمدهای نفتی بپوشاند و به تاخیر بیندازد. بر مبنای یک واقعیت ناخوشایند میتوان گفت: در هر بحران مالی، در نهایت عدهای متضرر میشوند. این عده، سهامداران بانکها و سپردهگذاران خواهند بود و اگر عمق بحران زیاد شود، دولت به نمایندگی از همه مردم، بخشی از ضرر را به عهده میگیرد که البته هزینه ضرر دولت را همه مردم در طول زمان با تورم یا با درآمدهای مالیاتی یا سایر روشها میپردازند. بهرغم اینکه رشد اقتصادی در دولت پیشین و سالهای اخیر بسیار کم و در مواردی بهشدت منفی بوده و در عمل حجم اقتصاد کم شده و کیک اقتصادی کوچکتر شده است، در همه این سالها، بسیاری از مردم و موسسات سرمایهگذاری، از مزایای سپردهگذاری در سیستم بانکی بهرهمند شدهاند. اگر قبول کنیم سودهای بانکی در نهایت از جایی باید تامین شود، باید یادآور شویم که بخش واقعی اقتصاد چندان سودآوری نداشته است، یعنی وامگیرندگان سیستم بانکی چندان سودی نکردهاند؛ درحالیکه بانکها متعهد به پرداخت سودهای بالا به سپردهگذاران شدهاند. ماحصل این فرآیند چیزی جز ناترازی شدید ترازنامه بانکها و آشفتگی دخل و خرج بانکها نیست. افزون بر این، موسسات مالی و اعتباری نیز در این مدت در سایه بیتدبیری، سهلانگاری و منفعتطلبی عدهای وارد بازی رقابت برای جذب سپردهها به هر قیمت شدهاند. روندی که در نهایت باعث افزایش غیرواقعی سود سپردهگذاری شده است. این فرآیند، بههمریختگی گسترده ترازنامه این موسسات و نیز بانکها را بهدنبال داشته است که اوضاع کنونی نشانههایی از آن را روزانه بروز میدهد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.