نقش سرمایه فیزیکی در کشاورزی
در بخش کشاورزی سرمايه و سرمايهگـذاری یکی از اصلیترین عنـصرهای کليـدی رشـد و توسـعه محـسوب می شود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه اقتصاد ، سرمايه به عنوان يکی از اصلیترین نهادههای توليد نقش مهمی را در توسعه بخش کشاوری بهخصوص افزایش فعالیتهای مرتبط به آن و بهرهوری بر عهده دارد. در بخش کشاورزی سرمايه و سرمايهگـذاری یکی از اصلیترین عنـصرهای کليـدی رشـد و توسـعه محـسوب می شود.
کمبود سرمايه و انباشت آن در بخش کشاورزی کشور باعث پـايينآمـدن سـطح بهـرهوری نهادههای توليد میشود.
کمبود سرمايه و انباشت آن در بخش کشاورزی کشور باعث پـايينآمـدن سـطح بهـرهوری نهادههای توليد میشود.
تجربه کشورهای موفق در زمينه توليد محصولات کشاورزی نشان می دهد که بهکارگيری تجهيزات سرمايهای در فعاليتهای مختلف کشاورزی منجر به افزايش بهرهوری عوامل توليد از جمله مديريت، نيروی کار و زمين شده اسـت.
سرمایه را میتوان به سرمایه فیزیکی و اقتصادی، انسانی و اجتماعی و فرهنگی تقسیمبندی كرد. در این میان سرمایه فیزیکی نقش مهمی در توسعه اقتصادی دارد. اهمیت سرمایهگذاری در رشد و توسعه اقتصادی و کشاورزی، موضوعی اثبات شده است.
برآورد شده است که حدود ٢٠درصد رشد اقتصادی آمریکا حاصل تشکیل سرمایه فیزیکی بوده است (Eisner ,١٩٨٥). یعنی در کنار فراهمسازی و تشکیل سایر سرمایهها همانند سرمایه انسانی و اجتماعی، تشکیل سرمایه فیزیکی اهمیت داشته و نیاز به توجه به آن برای رشد اقتصادی است.
مطالعهای در یونان نشان داده است که توسعه زیرساختهای عمومی توانسته است هزینه کل بخش کشاورزی را کاهش دهد، به طوری که افزیش یک درصد در سرمایهگذاریهای زیربنایی باعث شده که هزینه کل بخش کشاورزی کاهش پيدا كرده و تولید افزایش یابد؛ به طوری که تولیدات محصولات کشاورزی و دامداری کشور یونان در حدود ٠,٣٨ درصد افزایش یافته است (Mamatzakis ,٢٠٠٣.) با توجه به اهمیت سرمایه فیزکی در رشد و توسعه اقتصادی و بخش کشاورزی در کشورهای جهان برآورد شده است که به چه میزان به توسعه سرمایه فیزیکی نیاز است.
سرمایه را میتوان به سرمایه فیزیکی و اقتصادی، انسانی و اجتماعی و فرهنگی تقسیمبندی كرد. در این میان سرمایه فیزیکی نقش مهمی در توسعه اقتصادی دارد. اهمیت سرمایهگذاری در رشد و توسعه اقتصادی و کشاورزی، موضوعی اثبات شده است.
برآورد شده است که حدود ٢٠درصد رشد اقتصادی آمریکا حاصل تشکیل سرمایه فیزیکی بوده است (Eisner ,١٩٨٥). یعنی در کنار فراهمسازی و تشکیل سایر سرمایهها همانند سرمایه انسانی و اجتماعی، تشکیل سرمایه فیزیکی اهمیت داشته و نیاز به توجه به آن برای رشد اقتصادی است.
مطالعهای در یونان نشان داده است که توسعه زیرساختهای عمومی توانسته است هزینه کل بخش کشاورزی را کاهش دهد، به طوری که افزیش یک درصد در سرمایهگذاریهای زیربنایی باعث شده که هزینه کل بخش کشاورزی کاهش پيدا كرده و تولید افزایش یابد؛ به طوری که تولیدات محصولات کشاورزی و دامداری کشور یونان در حدود ٠,٣٨ درصد افزایش یافته است (Mamatzakis ,٢٠٠٣.) با توجه به اهمیت سرمایه فیزکی در رشد و توسعه اقتصادی و بخش کشاورزی در کشورهای جهان برآورد شده است که به چه میزان به توسعه سرمایه فیزیکی نیاز است.
بررسیها نشان میدهد که در قاره آسیا تا سال ٢٠٢٠ سالانه حدود ٧٥٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای زیرساختهای زیربنایی نیاز است.
که در حدود ٦٨ درصد آن برای سرمایهگذاریهای جدید و مابقی آن برای سرمایهگذاری جایگزین برای استهلاک است. این اطلاعات نشان میدهد حدود نیمی از آن برای ایجاد و توسعه زیرساختهای مربوط به انرژی است. یکسوم برای حملونقل و ١٣ درصد برای فناوری اطلاعات است.
از این مقدار سرمایهگذاری مورد نیاز در قاره آسیا در حدود ٥٠ درصد مربوط به کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا است که بیشترین سرمایهگذاری در این کشورها مربوط به برق و حملونقل است. در آمریکای لاتین سالانه در حدود چهار درصد تولید ناخالص داخلی نیاز به سرمایهگذاری زیربنایی است تا دسترسی به اهداف رشد اقتصادی محقق شود. آنچه تجارب جهانی نشان میدهد بدون توسعه زیرساختهای فیزیکی و زیربنایی نمیتوان انتظار دستیابی به اهداف رشد و توسعه را متصور شد. همین انتظار برای بخش کشاورزی هم صادق است.
تجارب جهانی نشان میدهد در بخش کشاورزی هم به سرمایهگذاری فیزیکی و زیربنایی نياز است. سرمایهگذاری در کشاورزی و جنگلداری از طرف دولت شامل هزینههای مربوط به زیرساختهای کشاورزی، تحقیق و توسعه، آموزش و ترویج است. مطالعات مربوط به سهم مخارج دولت برای سرمایهگذاری کشاورزی و جنگلداری در میان کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه حاکی از آن است که در کشورهای در حال توسعه بیشتر از کشورهای صنعتی است.
در کشورهای صنعتی در سال ١٩٩٢، میزان سهم دولت از مجموع هزینههای سرمایهگذاری بخش کشاورزی بین ٠,٤ تا ٩.١ درصد بوده که در اکثر کشورها در حدود ١.٥ درصد بوده است. در گزارش ارائهشده برای کشورهای در حال توسعه، سهم دولت از هزینههای سرمایهگذاری بخش کشاورزی بین ١.٥ تا ٧.٩ درصد در آفریقا، ١.٧ تا ٢٣ درصد در آمریکای لاتین و بين ٠.٢ تا ١٩ درصد در آسیا بوده است.
آمار نشان میدهد که هزینههای سرمایهگذاری دولتی در بخش کشاورزی در سالهای ١٩٨٨ تا ١٩٩٣ در آفریقا، شرق اروپا و کشورهای صنعتی کاهش یافته اما در برخی از کشورهای آسیایی مانند چین افزایش یافته است. روند سرمایهگذاری در بخش کشاورزی در زیرساختهای اساسی و زیربنایی حاکی از آن است که برای توسعه پایدار کشاورزی حضور هدفمند و هوشمندانه دولت در تأمین زیرساختهای مورد نیاز ضرورت دارد.
که در حدود ٦٨ درصد آن برای سرمایهگذاریهای جدید و مابقی آن برای سرمایهگذاری جایگزین برای استهلاک است. این اطلاعات نشان میدهد حدود نیمی از آن برای ایجاد و توسعه زیرساختهای مربوط به انرژی است. یکسوم برای حملونقل و ١٣ درصد برای فناوری اطلاعات است.
از این مقدار سرمایهگذاری مورد نیاز در قاره آسیا در حدود ٥٠ درصد مربوط به کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا است که بیشترین سرمایهگذاری در این کشورها مربوط به برق و حملونقل است. در آمریکای لاتین سالانه در حدود چهار درصد تولید ناخالص داخلی نیاز به سرمایهگذاری زیربنایی است تا دسترسی به اهداف رشد اقتصادی محقق شود. آنچه تجارب جهانی نشان میدهد بدون توسعه زیرساختهای فیزیکی و زیربنایی نمیتوان انتظار دستیابی به اهداف رشد و توسعه را متصور شد. همین انتظار برای بخش کشاورزی هم صادق است.
تجارب جهانی نشان میدهد در بخش کشاورزی هم به سرمایهگذاری فیزیکی و زیربنایی نياز است. سرمایهگذاری در کشاورزی و جنگلداری از طرف دولت شامل هزینههای مربوط به زیرساختهای کشاورزی، تحقیق و توسعه، آموزش و ترویج است. مطالعات مربوط به سهم مخارج دولت برای سرمایهگذاری کشاورزی و جنگلداری در میان کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه حاکی از آن است که در کشورهای در حال توسعه بیشتر از کشورهای صنعتی است.
در کشورهای صنعتی در سال ١٩٩٢، میزان سهم دولت از مجموع هزینههای سرمایهگذاری بخش کشاورزی بین ٠,٤ تا ٩.١ درصد بوده که در اکثر کشورها در حدود ١.٥ درصد بوده است. در گزارش ارائهشده برای کشورهای در حال توسعه، سهم دولت از هزینههای سرمایهگذاری بخش کشاورزی بین ١.٥ تا ٧.٩ درصد در آفریقا، ١.٧ تا ٢٣ درصد در آمریکای لاتین و بين ٠.٢ تا ١٩ درصد در آسیا بوده است.
آمار نشان میدهد که هزینههای سرمایهگذاری دولتی در بخش کشاورزی در سالهای ١٩٨٨ تا ١٩٩٣ در آفریقا، شرق اروپا و کشورهای صنعتی کاهش یافته اما در برخی از کشورهای آسیایی مانند چین افزایش یافته است. روند سرمایهگذاری در بخش کشاورزی در زیرساختهای اساسی و زیربنایی حاکی از آن است که برای توسعه پایدار کشاورزی حضور هدفمند و هوشمندانه دولت در تأمین زیرساختهای مورد نیاز ضرورت دارد.
فاطمه پاسبان :عضو هیأت علمی پژوهشی مؤسسه برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *