الگوی من جکی چان بود / هرکس دل و جرات دارد از او به عنوان بدلکار استفاده میشود +عکس
خودش میگوید به دلیل علاقهاش به سمت بدلکاری در سینما و تلویزیون آمده است. یعنی از بچگی این حرفه را دوست داشته و در ۱۷ سالگی کمربند دان مشکی را گرفته.
خبرگزاری میزان -
ناصر عربزاده میگوید این رشته را دوست دارد و میخواهد این کار تا مدارج بالایش ادامه دهد.
برای این حرفه الگویی هم داشتید؟
راستش من از نوع اکشن فیلمهای جکی چان خوشم میآمد و میتوانم بگویم الگوی من دراین حرفه او بود.
به نظر خودت برای پیشرفت این حرفه درایران امکانات مناسبی دارید؟
خیر. از همان شروع کار امکاناتی نداشتیم و چیزهایی هم که در اختیار داریم عمدتا از خارج از کشور وارد کردیم.
چطور شد که در کارهای بینالمللی حضور پیدا کردید؟
هرکسی دوست دارد پیشرفت کند و من هم به فکر جهانی شدن و افتخاری برای کشورم بودم. این علاقه در من آنقدر زیاد بود که سرانجام در سال ۹۱ موفق شدم به سینمای بالیوود بروم و در چند اثر مثل «ول کام» و «دلوالی» به عنوان بدلکار حضور داشتم. البته این را هم بگویم در دو سال اول کار من در بالیوود خیلی کم بود. تا اینکه کمکم تعداد کارها زیاد شد. مدتی هم در کنار بدلکاران هالیوودی آموزشهای پیشرفته اکشن را دیدم.
تفاوت عمده این حرفه کشور ما و کشورهای دیگر درچه چیزهایی است؟
ارزش اکشنکار و بدلکار در خارج از ایران مثلا در سینمای هند خیلی بالاتر از بازیگر است، آن هم به یک دلیل ساده، چون بدلکار با جانش بازی میکند، ولی بازیگر اینگونه نیست. او فقط بازی میکند. درباره دستمزدها هم باید بگویم دستمزد بدلکار در آنجا چند برابر ایران است و فقط و فقط بهترینها را برای فیلمهایشان انتخاب میکنند.
به نظر شما چرا در آثار ایرانی دراین حوزه بعضا اتفاقات ناخوشایندی میافتد؟
تنها دلیلش این است که در ایران هرکسی که دل و جرات زیادی داشته باشد به عنوان بدلکار از او استفاده میکنند که در اصل نباید اینطور باشد. درواقع تنها یکی از فاکتورهای کار بدلکاری این است که طرف به کارش علاقه داشته باشد، اما باید در این رشته بیشتر از رشتههای دیگر آموزش ببینند، چرا که در کنار یادگیری این رشته تمرکز زیادی هم برای انجام کار بدلکاری نیاز است تا حین انجام عملیات بدلکاری کسی آسیب نبیند.
معمولا برای این که خطرات احتمالی صحنهای که قرار است اجرا کنید، کم شود چه تمهیداتی میاندیشید؟ و اگر اتفاقی بیفتد، صدمات احتمالی چگونه جبران میشود؟
واقعیت این است که در بازیگری برای یک پلان شاید یک یا دوبار تمرین کنند، اما در رشته بدلکاری برای یک صحنه تصادف عابر با ماشین، ما تمرین زیادی نمیتوانیم بکنیم، چون در هنگام برخورد شیشه ماشین خرد میشود و مثلادر صحنه چپ شدن ماشین ما فقط میتوانیم تمرینات عبوری داشته باشیم، چون اگر تمرینات واقعی داشته باشیم خودرو چپ میشود و ماشین دومی هم در کار نیست؛ بنابراین در رشته ما تمرکز و بلد بودن کار تیمی خیلی خیلی مهم است.
چه خاطرات تلخ و شیرینی از حرفهتان دارید؟
به گزارش گروه فضای مجازی ، ۳۰ ساله است و تاکنون در ۹۰ فیلم و سریال به عنوان طراح اکشن و بدلکار حضور داشته است. در مجموع ۱۳ سالی که در این حرفه فعالیت کرده، هم در فیلمهای ایرانی حضور داشته و هم در فیلمهای خارجی. در سریالهای سقوط یک فرشته، تکیه برباد، توطئه فامیلی، نابرده رنج، سرزمین کهن، تا ثریا، زیر هشت و... چند اثر سینمایی و نمایش خانگی حضور داشته است.
ناصر عربزاده میگوید این رشته را دوست دارد و میخواهد این کار تا مدارج بالایش ادامه دهد.
برای این حرفه الگویی هم داشتید؟
راستش من از نوع اکشن فیلمهای جکی چان خوشم میآمد و میتوانم بگویم الگوی من دراین حرفه او بود.
به نظر خودت برای پیشرفت این حرفه درایران امکانات مناسبی دارید؟
خیر. از همان شروع کار امکاناتی نداشتیم و چیزهایی هم که در اختیار داریم عمدتا از خارج از کشور وارد کردیم.
چطور شد که در کارهای بینالمللی حضور پیدا کردید؟
هرکسی دوست دارد پیشرفت کند و من هم به فکر جهانی شدن و افتخاری برای کشورم بودم. این علاقه در من آنقدر زیاد بود که سرانجام در سال ۹۱ موفق شدم به سینمای بالیوود بروم و در چند اثر مثل «ول کام» و «دلوالی» به عنوان بدلکار حضور داشتم. البته این را هم بگویم در دو سال اول کار من در بالیوود خیلی کم بود. تا اینکه کمکم تعداد کارها زیاد شد. مدتی هم در کنار بدلکاران هالیوودی آموزشهای پیشرفته اکشن را دیدم.
تفاوت عمده این حرفه کشور ما و کشورهای دیگر درچه چیزهایی است؟
ارزش اکشنکار و بدلکار در خارج از ایران مثلا در سینمای هند خیلی بالاتر از بازیگر است، آن هم به یک دلیل ساده، چون بدلکار با جانش بازی میکند، ولی بازیگر اینگونه نیست. او فقط بازی میکند. درباره دستمزدها هم باید بگویم دستمزد بدلکار در آنجا چند برابر ایران است و فقط و فقط بهترینها را برای فیلمهایشان انتخاب میکنند.
به نظر شما چرا در آثار ایرانی دراین حوزه بعضا اتفاقات ناخوشایندی میافتد؟
تنها دلیلش این است که در ایران هرکسی که دل و جرات زیادی داشته باشد به عنوان بدلکار از او استفاده میکنند که در اصل نباید اینطور باشد. درواقع تنها یکی از فاکتورهای کار بدلکاری این است که طرف به کارش علاقه داشته باشد، اما باید در این رشته بیشتر از رشتههای دیگر آموزش ببینند، چرا که در کنار یادگیری این رشته تمرکز زیادی هم برای انجام کار بدلکاری نیاز است تا حین انجام عملیات بدلکاری کسی آسیب نبیند.
معمولا برای این که خطرات احتمالی صحنهای که قرار است اجرا کنید، کم شود چه تمهیداتی میاندیشید؟ و اگر اتفاقی بیفتد، صدمات احتمالی چگونه جبران میشود؟
واقعیت این است که در بازیگری برای یک پلان شاید یک یا دوبار تمرین کنند، اما در رشته بدلکاری برای یک صحنه تصادف عابر با ماشین، ما تمرین زیادی نمیتوانیم بکنیم، چون در هنگام برخورد شیشه ماشین خرد میشود و مثلادر صحنه چپ شدن ماشین ما فقط میتوانیم تمرینات عبوری داشته باشیم، چون اگر تمرینات واقعی داشته باشیم خودرو چپ میشود و ماشین دومی هم در کار نیست؛ بنابراین در رشته ما تمرکز و بلد بودن کار تیمی خیلی خیلی مهم است.
چه خاطرات تلخ و شیرینی از حرفهتان دارید؟
تلخترین خاطره مرگ دوست و استادم پیمان ابدی بو د. که تقریبا همه از آن باخبرند و شیرینترین خاطره ـ. البته برای خودم ـ. راه پیدا کردنم به سینمای جهانی است.
انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به
معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای
منتشر می شود.
منبع: جام جم انلاین
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *