علیالبدل داعش در منطقه! / عید فطر و ندای نفی خشونت/ کلید تقاضا در اقتصاد ایران
این روزها وضعیت بحرانی داعش و احتضار این گروه تروریستی در عراق و سوریه از یکسو؛ و زلزله سیاسی در عربستان با تعیین «محمد بن سلمان» بهعنوان ولیعهد جدید این کشور از سوی دیگر، را میتوان وقایعی همسو و مرتبط با یکدیگر ارزیابی کرد.
خبرگزاری میزان - : انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در یادداشت روزنامه حمایت به قلم حسن لاسجردی میخوانید: این روزها وضعیت بحرانی داعش و احتضار این گروه تروریستی در عراق و سوریه از یکسو؛ و زلزله سیاسی در عربستان با تعیین «محمد بن سلمان» بهعنوان ولیعهد جدید این کشور از سوی دیگر، را میتوان وقایعی همسو و مرتبط با یکدیگر ارزیابی کرد. همزمانی اضمحلال قریبالوقوع تکفیریهای داعش در عراق و سوریه با جنجال قدرت گرفتن ولیعهدی ماجراجو که منطقه را دچار تنش و ایران اسلامی را به حمله نظامی تهدید کرده، اگرچه دارای وجود و زوایای پیدا و پنهان گوناگونی است، اما باید این تحولات را نقطه تلاقی سیاستهای آمریکایی سعودی بهمنظور ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی و منحرف کردن توجه مسلمانان دنیا از مسئله اول جهان اسلام (فلسطین) به شمار آورد. تغییرات در رأس حاکمیت عربستان بهویژه ازاینجهت حائز اهمیت است که تشویق و تمجید رسانهها و مقامات صهیونیستی را در پی داشته و بسیاری از محافل اسرائیلی و اعضای کابینه مستقر در تلآویو، نسبت به سیر تطور قدرت در حاکمیت قرونوسطایی عربستان، اظهار خوشحالی و خرسندی کردهاند. روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» درباره اشتراک نظر عربستان و رژیم غاصب صهیونیستی در خصوص تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران، به قلم «یوشع تایتلباوم» کارشناس امور عربستان در دانشگاه «بار ایلان» مینویسد: «بن سلمان، مهندس شماری از طرحها و پروژههایی است که عربستان و اسرائیل را در خط فکری واحدی قرار میدهد و وی به دنبال ایجاد یک جبهه مشترک برای از بین بردن تأثیر ایران در لبنان، عراق و یمن است».
پیام موشکهای سپاه دریافت شد!
محمدحسین محترم در یادداشت روزنامه کیهان نوشت: عملیات برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از خاک ایران در عمق خاک سوریه، اقتدار ملی جمهوری اسلامی را با برد منطقهای و پیام جهانی به نمایش گذاشت و همچنان به صورت گسترده در تمام سطوح رسانهای و امنیتی در جهان و بویژه در آمریکا و اسرائیل مورد بحث و تحلیل کارشناسان سیاسی نظامی است؛ لذا این عملیات غرورآفرین و برخاسته از اعتماد به نفس جمهوری اسلامی دارای ابعاد و پیامدها و دستاوردهای متعددی بود. هرچند برخی از این موارد بیان شده است اما: نکته مهم این است که عملیات «لیله القدر» تحت فرماندهی مستقیم رهبرمعظم انقلاب و کار جمعآوری اطلاعات و هماهنگی آن مستقیما توسط فرماندهی سپاه قدس انجام شد و کسانی که مردم را از سایه جنگ میترساندند و صبحِ بعد از شلیک موشکها از خواب بیدار و از ماجرا خبردار شدند، ادعا نکنند که ما اجازه داده بودیم!؛ لذا این عملیات نشان داد که سیاست جمهوری اسلامی در منطقه تحت فرماندهی مستقیم رهبرمعظم انقلاب، یک سیاست ثابت و غیرقابل تغییر است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفاع از کشور و انقلاب و امنیت مردم هرگاه و هرکجا که احساس کند باید ورود کند، با تایید شورای عالی امنیت ملی و دستور فرمانده کل قوا وارد عمل خواهد شد و قاطعانه هم عمل خواهد کرد و از یک سو تغییر مسئولیتهای اجرایی در نظام جمهوری اسلامی و از سوی دیگر تحریمها و برجام و موضع گیریهای غربیها و آمریکاییها و صهیونیستها وجریان لیبرال داخلی وابسته به آنها کوچکترین تاثیری بر انجام وظایفشان نخواهد گذاشت.
پشت پرده شروط ۱۳ گانه سعودی برای قطر
سید رضا قزوینی غرابی در یادداشت روزنامه خراسان نوشت: شروط ۱۳ گانه عربستان سعودی و کشورهای هم پیمان آن برای قطر توسط کویت به دوحه تحویل داده شد و در رسانهها نیز انتشار یافت. مطالعه اجمالی این ۱۳ بند کاملا گویای آن است که شروط وضع شده برای قطر کاملا غیر منطقی و غیرقابل اجرا هستند و خود سعودیها نیز بی تردید از نوع پاسخ قطریها به خود آگاهی دارند. از همان آغاز بحران میان ریاض و دوحه، آشکار بود که عربستان بر خلاف ادعای خود برای مبارزه با تروریسم از طریق فشار بر قطر، به دنبال رام کردن دوحه و متوقف کردن سیاستهای خارج از مدار قطریها با عربستان هستند. نخستین بند شروط به صراحت خواستار آن است که دوحه روابط دیپلماتیک خود با تهران را به پایینترین سطح ممکن کاهش دهد و تنها به مناسبات اقتصادی آن هم تا مقداری که مانع از تحقق تحریمهای آمریکا نشود اکتفا کند. از همین بند به خوبی روشن میشود که ارتباط قطر با ایران، از عوامل اصلی و بسیار مهم خشم سعودیها از دوحه است. به همین دلیل این خواسته در صدر تمامی شروط سعودیها قرار میگیرد.
صدور فتوای جهاد فرهنگی
حامد حاجی حیدری در یادداشت روزنامه رسالت نوشت: قضیه: آیت الله سید علی حسینی خامنهای، رهبر انقلاب، چهارشنبه گذشته، در دیدار با اساتید دانشگاه، دو تکلیف را از اساتید مطالبه فرمودند: یکی روشنگری نزد دانشجویان بویژه در مورد ارزش و مفهوم «استقلال»، و دیگری لزوم خروج اساتید از حصار دانشگاه و روشنگری جامعه در مورد ارزشهای انقلابی، بویژه «استقلال»؛ خصوصاً که این روزها با التزام ناقص و غیرقانونی دولت به سند آموزشی ۲۰۲۰، انتلکتولیسم اصلاحطلب، این بار، «استقلال» کشور را هدف قرار داده است. ایشان تذکر دادند که جوانان امروز، از وقتی چشم خود را باز کردند، به برکت خون شهیدان و همت مردان انقلاب، در فضای «استقلال» تنفس کردهاند، و حکم ماهی را دارند که تصوری از دنیای بدون آب، دنیای بدون «استقلال»، دنیای سخت و تیره انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ندارند. مبادا، قدر این «استقلال» را ندانند و این انتلکتولیسم خام که کم به کشور خیانت نکرده است، گوهر «استقلال» را از چنگ ایشان به در آورد، و آنها دوباره بیفتند به دام فرانکوفون و آنگلوفون و آمریکافون و «یونسکوفون» بودن... خب؛ تکلیف اول اساتید دانشگاه، یعنی روشنگری دانشجویان، تکلیف قطعی و حرفهای آنها است؛ بالاخره استاد دانشگاه یعنی همین. ولی دومی، یعنی خروج از دایره دانشگاه و تأثیرگذاری بر جامعه را باید در چارچوب دکترین اخیراً مطرح شده «آتش به اختیار فرهنگی» ارزیابی کرد. البته نفس، قاعده عمومی «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»، و همچنین قاعده و تکلیف «امر به معروف و نهی از منکر» چارچوبهای شناخته شده و قاطع برای این دکترین محسوب میشوند، ولی، ابرام بر آن، در این مقطع زمانی، نشانگر آن است که شعلههای جهاد در این بخش کمرنگ شده است؛ در واقع، میتوان دیگر به رسمیت شناخت که مرجع عالیقدر شیعه، فتوای «جهاد» دادهاند، یک «جهاد فرهنگی».
به ۵۹ بازنگردیم
در یادداشت روزنامه جوان میخوانید: شبی که رهبر انقلاب برای هشدار در مورد «دو قطبی نکردن کشور» سال ۵۹ و رئیسجمهور وقت را مثال زدند، شاید همه تعجب کردیم. ذهنها همه سمت آن رفت که رهبر چه کسی را شبیه رئیسجمهور سال ۵۹ دانستهاند؟ اما ماجرا بحث «شبیه بنیصدر بودن» نبود؛ بلکه بحث اقدامات و گفتارهایی بود که برای نشان دادن قبحش و آثار ضرربار وحشتناکش، چارهای نبود جز آنکه بدترین مثال ممکن برای هشدار جلوی چشم ملت گفته شود. رهبری درباره یک عمل و عواقب بد آن تذکر داده بودند و آن مثال برای آن آورده شد که بهرغم تذکرات قبلی ایشان، همچنان روند چندپاره کردن ملت توسط برخی ادامه داشت و متأسفانه ادامه دارد. حواشی به وجود آمده در مورد منشأ صدور دستور حمله موشکی به مقر داعش از همین موارد است؛ جشن غرور و وحدت ملی را بعضاً درگیر دوقطبی داخلی کرد. رهبری نمونهای عینی و تجربه شده را جلوی چشمها زنده کردند تا آنها که حواسشان نیست، دقت کنند که عملکردشان شبیه آن رئیسجمهور فرار کرده در پوشش زنانه، شبیه همان کسی که همه تقبیحش میکنند، نباشد. گاهی بی آنکه بدانیم شبیه کسانی عمل میکنیم که خود ردشان کردهایم.
جرم غیر قابل گذشت
یک حقوقدان در یادداشت روزنامه ایران نوشت: در نظامهای مبتنی بر مردمسالاری، برگزیدگان مردم نماینده کل آحاد ملت و نماد وحدت ملی هستند. اینکه انتخاب این افراد مستقیم یا غیرمستقیم باشد تفاوتی ندارد، زیرا نحوه انتخاب را هم مردم تعیین و تصویب کردهاند همین طور اینکه این منتخبان برگزیده چه درصدی از انتخاب کنندگان باشند، احکام ناظر به وضعیت برگزیدگان را تغییر نمیدهد، چون مردم میزان و مقدار آرایی را که نتیجه تحقق آن انتخاب مسئولان است، قبلاً مشخص کردهاند. حاصل اینکه برگزیدگان مردم به تعبیری در حکم خود مردم هستند و اراده جمعی و خواستهها و آرمانهای ملت در وجود آنها متجلی میشود. بدیهی است در هیچ انتخاباتی همه رأی دهندگان از نتیجه راضی نیستند و نمیتوانند باشند، اما پس از پایان انتخابات و روشن شدن نتیجه همه [از جمله ناراضیان]باید آن را بپذیرند و به آن تن در دهند، زیرا حاکمیت اکثریت قابل قبولترین و بهترین روش است که به عقل بشر رسیده. اگر روزی روش بهتری کشف شود و مقبول همگان افتد آنگاه انسانها به اِعمال آن روی خواهند آورد؛ بنابراین عقلا باید آثار و نتایج اعمال روشهای عاقلانه را بپذیرند و اگر در انتخاب و گزینشی ناموفق بودند، در پی کشف علت باشند و کوشش کنند در انتخاب بعدی آرای بیشتری را به دست آورند و اگر هدف خدمت به خدا و خلق خداست، برای وصول به این هدف با همفکری و همکاری نماینده یا نمایندگان اکثریت تلاش کنند.
عید فطر و ندای نفی خشونت
در یادداشت روزنامه شرق که محمدرضا نورالهیان رئیس سابق سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج از کشور نوشته، میخوانید: در آستانه عیدی بزرگ و روزی بسیار بااحترام قرار داریم که هم پیامبر گرامی اسلام و هم رهبران اسلامی، خواستار توجه جدی جامعه به آن شده و اهمیت آن را بیان کردهاند. فطر از نگاه واژهشناسی با فطرت انسان، پیوند دارد و شب و روز این عید، تعالی روح، معنا، معنویت و فطرت را مدنظر قرار میدهد؛ «فطرت الله التی فطر الناس علیها». در مناسک این روز، نکاتی وجود دارد که انسان حس میکند به صورت بسیار جدی نه به شکل ظاهری و صوری، تحول رفتاری برخاسته از ماه میهمانی خدا را مدنظر دارد. اردوی یکماههای که اگر به تحول رفتاری نینجامد، یعنی شیوه رفتار روزهبگیران و برگزارکنندگان عید فطر تغییر نکرده باشد، اردوی مؤثری نبوده است. در آداب روز آخر ماه مبارک آمده است که با این ماه خداحافظی کنید. یعنی افرادی که یک ماه در میهمانسرای باریتعالی با دعوت پیامبر خاتم حضور داشتهاند، با این وداع نشان دهند مسیر و مشی رفتاری را تغییر داده و درسهایی فراگرفتهاند که در ١١ ماه دیگر سال به آن وفادار خواهند ماند.
عربستان مبارزه در سه جبهه
در یادداشت روزنامه اعتماد میخوانید: در هر بازی و دوره از مسابقات بهطور معمول یک نفر را به عنوان پدیده مسابقات معرفی میکنند. کسی که سطح بازی او متفاوت با چیزی است که از او انتظار میرفت. به نظر میرسد که در بازی سیاسی دهه دوم قرن بیستم و یکم در خاورمیانه باید عربستان را پدیده این بازی نامید. چندین اتفاق از ابتدای این قرن در منطقه رخ داد که موجب تغییرات عمیق منطقهای و ظهور این پدیده شده است. دو اتفاق مهم شکست روسها در افغانستان و شکست عراق در حمله به کویت است که در دهه پایانی قرن بیستم رخ داد. اتفاق اول موجب قدرتگیری نیروهای سلفی و پیدا کردن حس اعتماد به نفس میان آنان بود و به نحوی این اتفاق موجب تقویت عربستان نیز شد. اتفاق دیگر ناامیدی صدام حسین در جنگ با ایران و سپس حمله به کویت و ورود نیروهای امریکایی به منطقه و تضعیف بیش از پیش صدامحسین بود. صدام حسین که تمامی کشورهای جنوبی حوزه خلیج فارس از او وحشت داشتند، به یکباره در چنگال امریکا قرار گرفت و تحت فشار نظامی و سپس تحریمها بهشدت ضعیف شد و کشورهای جنوبی خلیج فارس نفس راحتی کشیدند و رهبرانش شبها با خیال راحتتری سر بر بالین گذاشتند! اوضاع تا حدی ناپایدار بود که اقدامات تروریستی القاعده در منطقه و عربستان خواب راحت را از شیوخ خلیج فارس سلب کرد. ولی اتفاق بزرگی در ١١ سپتامبر رخ داد که به لشکرکشی بوش به منطقه ختم شد. افغانستان را اشغال کردند ولی زورشان به تروریسم نرسید، و اقدامات تروریستها گستردهتر شد. اشغال افغانستان به تنهایی کافی نبود، لذا حلقه ضعیف که عراق باشد را انتخاب کردند و کلک صدام حسین را کندند. ولی این وضع بیش از آنکه به نفع سعودی شود، ایران برنده آن شد. سعودیها به دست و پا افتادند که این فاصله با ایران را جبران کنند، در عین حال آمدن ملک عبدالله بر سریر قدرت در عربستان همراه با نوعی خویشتنداری سیاسی بود.
کلید تقاضا در اقتصاد ایران
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد میخوانید: در شماره ۴۰۶۷ روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «کمبود تقاضا و نابسامانی تولید» ۱ اشاره شد که اکثریت بسیار بزرگ صنایع کشور ما با ظرفیتی نازل، اغلب با کمتر از نیمی از ظرفیت اسمی خود، فعالیت میکنند که نشانهای آشکار از کمبود تقاضا در بازار است. تولید با ظرفیت پایین یکی از دلایل اصلی بهرهوری نازل در صنایع ما است که هزینه تمام شده تولیدات داخلی را بالا میبرد و رقابتپذیری آنها را کاهش میدهد. در عین حال فزونی ظرفیت تولید بر تولید واقعی بنگاهها به معنای حیف و میل عوامل تولید، بهویژه سرمایههای عاطل و باطل مانده است. از سوی دیگر وجود ظرفیت اضافی در بنگاهها به معنی آن است که میتوان بدون نیاز، یا با نیاز بسیار کمتری به سرمایهگذاری ثابت، تولید و اشتغال داخلی را افزایش داد. اما بهرهگیری از این امتیاز بالقوه، نیازمند وجود تقاضا برای تولید افزایش یافته از یکسو و اصلاح ساختار تولید به منظور افزایش بهرهوری از سوی دیگر است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *