العرب: مبارزه با تروریسم در "افغانستان" به بنبست رسیده است
نویسنده فلسطینی در یاداداشتی برای روزنامه العرب چاپ لندن از تشدید حملات تروریستی در کابل به رغم حضور نیروهای بیگانه انتقاد کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل عدلی صادق، نویسنده و تحلیلگر سیاسی فلسطین در یاداشتی برای روزنامه «العرب» چاپ لندن با عنوان «تروریسم در افغانستان... خیانتی مطرح است» از تداوم حملات تروریستی در افغانستان به رغم حضور نیروهای بیگانه در این کشور انتقاد کرد.
نویسنده در ابتدای یادداشت آورده است: چگونه است که دولت افغانستان هنوز یقین دارد که واشنگتن در راس حامیان افغانستان طرحی برای کمک به ثبات این کشور دارد و سرنوشت این کشور را در اولویت های خود قرار داده است.
چه بسا بیش تر کشورهای دنیا به تروریسم پراکنده در افغانستان اعتنایی نمی کنند آن هم از این لحاظ که این پدیده شوم در افغانستان را محصولی داخلی، ریشه دار و پایدار تلقی می کنند.
علاوه بر اینکه دنیا دیگر فرض را بر این گرفته که همه طیف های جامعه افغانستان به همزیستی با مرگ عادت کرده اند و هر چقدر هم آمار قربانیان حملات تروریستی در افغانستان بالا برود، جهانیان این قضیه را به ملتی دور از دسترس خود مرتبط می دانند که تاریخ آن مملو از حوادث است.
از نگاه بیش تر کشورهای دنیا افغانستان عرصه تشکیل هسته های گروه های تروریستی شبه نظامی است که پادگان های آموزشی و مراکز استقرار خود را در این کشور تاسیس کردند به گونه ای که با کمک آمریکایی ها و متحدانشان قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و زمان حضور نیروهای آن در افغانستان به سلاح دست یافتند.
در پی وقوع دست کم 2 انفجار انتحاری در بیرون مسجد «الزهرا» شیعیان کابل، گروه تروریستی داعش مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفت که دستکم 6 کشته و 10 مجروح برجای گذاشت.
دو هفته پیش نیز انفجاری مهیب در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری افغانستان در قلب کابل روی داد که 90 کشته برجای گذاشت به دنبال این جنایات هولناک دو مساله مطرح است.
نخست اینکه طالبان دست داشتن در این انفجارهای مرگبار را رد کرده و طی بیانیه ای تاکید کرده که اقدام به کشتار غیرنظامیان نمی کند.
این یعنی گروههای القاعده در افغانستان زاد و ولد کرده و متنوع و درجه بندی شده اند به گونه ای که در بین آنها راست گراها و چپ گراها وجود دارد راست گراهای آنها بلا استثنا آدم می کشند اما چپ گراها بین نظامیان و غیرنظامیان فرق قائل می شوند.
اما مساله دوم این است که گروه های جدا شده از طالبان معتقدند سرکرده های آنها از رویکرد درست جهاد منحرف شده اند از همین رو خود را به داعش ملحق کردند گروهکی که در شرق افغانستان فعال است و غیرنظامیان را نیز هدف می گیرد و این قضیه را مخفی یا انکار نمی کند.
عاملان ارتکاب انفجار خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی سفارتخانههای خارجی و کاخ ریاست جمهوری کابل و مسجد شیعیان این شهر از گروه های جدا شده از طالبان بودند.
این در حالی است که طالبان به دستاوردهای خود در حمله به نظامیان افتخار می کند و در آوریل گذشته یک پایگاه در مزار شریف ارتش افغانستان را هدف گرفته و یکصد سرباز و افسر را به قتل رساند.
در این شرایط بعید به نظر نمیرسد که کشت و کشتار بین این تروریستها هم شروع شود همانند چیزی که در سوریه اتفاق میافتد.
کارشناسان امنیتی از اینکه گروههای تروریستی جدا شده از طالبان ظرفیت و قدرت از دست رفته طالبان را دوباره به دست آوردهاند گیج و مبهوت هستند چگونه است که تروریستها توانستند یک کامیون حامل مواد منفجره را از مسیرهای معمولی به مناطق امنتر پایتخت برسانند.
این نشان میدهد که گروههای تروریستی از نقشههای کامل و عناصری قوی برای نفوذ به مناطق امن برخوردارند چیزی که اوضاع امنیتی افغانستان را به نقطه صفر عودت میدهد.
در این شرایط واکنشهای دولت افغانستان نشان میدهد که این دولت هیچ گزینه ای جز ادامه مبارزه با تروریسم در اختیار ندارد اگرچه دیگر از اندک اعتماد افکار عمومی برای بهبود شرایط برخوردار است.
تنها طی سال گذشته میلادی قریب به 12 هزار نفر در جریان حملات تروریستی افغانستان کشته و زخمی شدند و این در شرایطی است که بیش از نیمی از ولایت های افغانستان تحت سیطره دولت است.
فاجعه امنیتی افغانستان ابعاد سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی دارد در بعد سیاسی دولت افغانستان دولتی فاسد است که اعضای آن متحد نیستند و نمی توانند مثل یک تیم کار کنند همین امر شکاف امنیتی را عمیق می کند.
هنگامی که دزدی ها و انحراف های اخلاقی متعلق به مسئولین افغانستان باشد خود عاملی برای رشد افراط گرایی و تروریسم است.
افکار عمومی افغانستان می دانند که «عبدالرشید دوستم» معاون اول رئیسجمهور افغانستان درصدد گرفتن پناهندگی سیاسی در ترکیه بود.
اما اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان هم با عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان بر سر مسائل مختلف اختلاف جدی دارد.
بعد دیپلماتیک بن بست کابل به تلاشهای غنی در قطع راههای رسیدن کمکهای خارجی به دست تروریستها از طریق پاکستان است و تا زمانی که این خطوط کمک رسانی قطع نشود افغانستان با چالش های امنیتی خطرناکی روبروست.
این سوال مطرح می شود چه کسانی می خواهند افغانستان مهد پرورش تروریست باقی بماند.
طالبان ارتش افغانستان را هدف گرفته و طی سنوات مدیدی جنگی خستگی ناپذیر علیه آن به راه انداخته به گونه ای که روحیه ارتش افغانستان که بالغ بر 170 هزار نیرو دارد از دست رفته است.
بن بست افغانستان علل و ابعاد متعددی دارد و این سوال مطرح است که دولت اشرف غنی چه کاری برای مقابله با چالش ها انجام داده است
با این حال دولت افغانستان همچنان یقین دارد که آمریکا طرحی برای کمک به ثبات افغانستان دارد و سرنوشت این کشور را در اولویت قرار داده است .
مساله آشکار این است که افغانستان در معرض خطر سقوط به اوضاع دهه نود قرن گذشته است و سوالی که مطرح می شود این است که چه کسانی از این وضعیت نفع می برند.
هم اکنون به دلیل کمبود اطلاعات قانع کننده جوابی برای این سوال وجود ندارد اما مطمئنا خیانتی مطرح است.
/
نویسنده در ابتدای یادداشت آورده است: چگونه است که دولت افغانستان هنوز یقین دارد که واشنگتن در راس حامیان افغانستان طرحی برای کمک به ثبات این کشور دارد و سرنوشت این کشور را در اولویت های خود قرار داده است.
چه بسا بیش تر کشورهای دنیا به تروریسم پراکنده در افغانستان اعتنایی نمی کنند آن هم از این لحاظ که این پدیده شوم در افغانستان را محصولی داخلی، ریشه دار و پایدار تلقی می کنند.
علاوه بر اینکه دنیا دیگر فرض را بر این گرفته که همه طیف های جامعه افغانستان به همزیستی با مرگ عادت کرده اند و هر چقدر هم آمار قربانیان حملات تروریستی در افغانستان بالا برود، جهانیان این قضیه را به ملتی دور از دسترس خود مرتبط می دانند که تاریخ آن مملو از حوادث است.
از نگاه بیش تر کشورهای دنیا افغانستان عرصه تشکیل هسته های گروه های تروریستی شبه نظامی است که پادگان های آموزشی و مراکز استقرار خود را در این کشور تاسیس کردند به گونه ای که با کمک آمریکایی ها و متحدانشان قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و زمان حضور نیروهای آن در افغانستان به سلاح دست یافتند.
در پی وقوع دست کم 2 انفجار انتحاری در بیرون مسجد «الزهرا» شیعیان کابل، گروه تروریستی داعش مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفت که دستکم 6 کشته و 10 مجروح برجای گذاشت.
دو هفته پیش نیز انفجاری مهیب در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری افغانستان در قلب کابل روی داد که 90 کشته برجای گذاشت به دنبال این جنایات هولناک دو مساله مطرح است.
نخست اینکه طالبان دست داشتن در این انفجارهای مرگبار را رد کرده و طی بیانیه ای تاکید کرده که اقدام به کشتار غیرنظامیان نمی کند.
این یعنی گروههای القاعده در افغانستان زاد و ولد کرده و متنوع و درجه بندی شده اند به گونه ای که در بین آنها راست گراها و چپ گراها وجود دارد راست گراهای آنها بلا استثنا آدم می کشند اما چپ گراها بین نظامیان و غیرنظامیان فرق قائل می شوند.
اما مساله دوم این است که گروه های جدا شده از طالبان معتقدند سرکرده های آنها از رویکرد درست جهاد منحرف شده اند از همین رو خود را به داعش ملحق کردند گروهکی که در شرق افغانستان فعال است و غیرنظامیان را نیز هدف می گیرد و این قضیه را مخفی یا انکار نمی کند.
عاملان ارتکاب انفجار خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی سفارتخانههای خارجی و کاخ ریاست جمهوری کابل و مسجد شیعیان این شهر از گروه های جدا شده از طالبان بودند.
این در حالی است که طالبان به دستاوردهای خود در حمله به نظامیان افتخار می کند و در آوریل گذشته یک پایگاه در مزار شریف ارتش افغانستان را هدف گرفته و یکصد سرباز و افسر را به قتل رساند.
در این شرایط بعید به نظر نمیرسد که کشت و کشتار بین این تروریستها هم شروع شود همانند چیزی که در سوریه اتفاق میافتد.
کارشناسان امنیتی از اینکه گروههای تروریستی جدا شده از طالبان ظرفیت و قدرت از دست رفته طالبان را دوباره به دست آوردهاند گیج و مبهوت هستند چگونه است که تروریستها توانستند یک کامیون حامل مواد منفجره را از مسیرهای معمولی به مناطق امنتر پایتخت برسانند.
این نشان میدهد که گروههای تروریستی از نقشههای کامل و عناصری قوی برای نفوذ به مناطق امن برخوردارند چیزی که اوضاع امنیتی افغانستان را به نقطه صفر عودت میدهد.
در این شرایط واکنشهای دولت افغانستان نشان میدهد که این دولت هیچ گزینه ای جز ادامه مبارزه با تروریسم در اختیار ندارد اگرچه دیگر از اندک اعتماد افکار عمومی برای بهبود شرایط برخوردار است.
تنها طی سال گذشته میلادی قریب به 12 هزار نفر در جریان حملات تروریستی افغانستان کشته و زخمی شدند و این در شرایطی است که بیش از نیمی از ولایت های افغانستان تحت سیطره دولت است.
فاجعه امنیتی افغانستان ابعاد سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی دارد در بعد سیاسی دولت افغانستان دولتی فاسد است که اعضای آن متحد نیستند و نمی توانند مثل یک تیم کار کنند همین امر شکاف امنیتی را عمیق می کند.
هنگامی که دزدی ها و انحراف های اخلاقی متعلق به مسئولین افغانستان باشد خود عاملی برای رشد افراط گرایی و تروریسم است.
افکار عمومی افغانستان می دانند که «عبدالرشید دوستم» معاون اول رئیسجمهور افغانستان درصدد گرفتن پناهندگی سیاسی در ترکیه بود.
اما اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان هم با عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان بر سر مسائل مختلف اختلاف جدی دارد.
بعد دیپلماتیک بن بست کابل به تلاشهای غنی در قطع راههای رسیدن کمکهای خارجی به دست تروریستها از طریق پاکستان است و تا زمانی که این خطوط کمک رسانی قطع نشود افغانستان با چالش های امنیتی خطرناکی روبروست.
این سوال مطرح می شود چه کسانی می خواهند افغانستان مهد پرورش تروریست باقی بماند.
طالبان ارتش افغانستان را هدف گرفته و طی سنوات مدیدی جنگی خستگی ناپذیر علیه آن به راه انداخته به گونه ای که روحیه ارتش افغانستان که بالغ بر 170 هزار نیرو دارد از دست رفته است.
بن بست افغانستان علل و ابعاد متعددی دارد و این سوال مطرح است که دولت اشرف غنی چه کاری برای مقابله با چالش ها انجام داده است
با این حال دولت افغانستان همچنان یقین دارد که آمریکا طرحی برای کمک به ثبات افغانستان دارد و سرنوشت این کشور را در اولویت قرار داده است .
مساله آشکار این است که افغانستان در معرض خطر سقوط به اوضاع دهه نود قرن گذشته است و سوالی که مطرح می شود این است که چه کسانی از این وضعیت نفع می برند.
هم اکنون به دلیل کمبود اطلاعات قانع کننده جوابی برای این سوال وجود ندارد اما مطمئنا خیانتی مطرح است.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *