نشنال اینترست: آمریکا برای حل بحران "افغانستان" به کمک ایران و پاکستان نیاز دارد
نشنال اینترست در یادداشتی به قلم موئد یوسف نوشت: سیاستمداران واشنگتن باید هدف نهایی در افغانستان باثبات را در نظر داشته باشند. این هدف جز با حمایت و کمک همسایگان افغانستان بدست نخواهد آمد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل نشنال اینترست در یادداشتی به قلم «موئد یوسف» نوشت: انفجار بمب هولناک در کابل بار دیگر اهمیت یک استراتژی جامع از سوی آمریکا در افغانستان را برجسته کرده است. معاونان ترامپ از وی تقاضای سربازان بیشتر و افزایش اختیارات به نظامیان برای حل این مشکل را دارند.
در ادامه این یادداشت آمده است: اعزام نیرو حتی اگر با این هدف باشد که آمریکا دست بالا را در مذاکره با طالبان داشته باشد، با مخالفت همسایگان افغانستان روبرو خواهد بود.
نقش منفی روسیه و پاکستان و کمک آنها به طالبان باعث ماندگاری طالبان خواهد شد. و حمایت این دو کشور از این شبه نظامیان باعث برهم خوردت توازن قوا به نفع طالبان خواهد بود.
برای موفقیت در افغانستان، آمریکا باید روسیه، پاکستان و ایران را در متعهد کردن طالبان به صلح و فعالیت در بطن قانون اساسی افغانستان دخیل سازد.
برای این کار ایالات متحده باید مشوقهای لازم برای کشورهای منطقه در جهت حمایت از منافع آمریکا در افغانستان را بوجود آورد. سیاستمداران آمریکا باید با کمک دولت افغانستان صلح با طالبان را که به گونهای که با منافع این کشورها سازگار باشد، در اولویت قرار دهد.
یوسف نوشت: این رویکرد باعث میشود که تعادل منطقه به نفع آمریکا باشد و واشنگتن را در موقعیتی قرار میدهد که با یک اقدام جمعی طالبان را مجبور به صلح و پایان دادن به جنگ کند. همچنین این کار باعث میشود که آمریکا در افغانستان صرفهجویی کرده و بر روی نابودی داعش در افغانستان متمرکز کند.
این استراتژی قابلیت اجرا دارد، چون هیچکدام از این 3 کشور خواهان پیروزی طالبان، طولانی شدن جنگ و حضور داعش در افغانستان نیستند.
رهبران پاکستان میدانند که پیروزی طالبان در افغانستان، میتواند طالبان را به جنگ با پاکستان تحریک کند. هر چند پاکستان از طالبان برای جلوگیری از نفوذ هند در افغنستان استفاده میکند، اما پاکستان به توافق صلحی که به طالبان اجازه فعالیت سیاسی را میدهد تمایل بیشتری دارد تا اینکه مجددا افغانستان را در دستان طالبان ببیند.
روسیه و ایران از نظر ایدئولوژیکی با طالبان مشکل دارند. اما این دو کشور به همراه چین از پایان جنگی در افغانستان که منجر به ایجاد پایگاه دائمی آمریکا در این کشور شود، هراسان هستند.
اما واقعیتهای میدانی در افغانستان، مخالفت افغانها با عقب نشینی در دستاوردهای اجتماعی بدست آمده در طول این سالها، و ناتوانی در شکست طالبان، نشان میدهد که باید برای پیروزی نهایی، به کشورهای منطقه اجازه نقش آفرینی داد.
باید با طالبان تقسیم قدرت صورت گیرد، این میتواند برای پاکستانی که بدنبال حضور طالبان در افغانستان هستند، رضایت کننده باشد.
نگرانی ایران و روسیه از حضور دائمی آمریکا قبلا در شروط طالبان مبنی برای خروج نظامیان برای توافق صلح ذکر شده است. هر چند طالبان در محافل خصوصی زیاد بر این شرط تاکید نمیکند.
نویسنده توضیح میدهد: در طول گفتگوهایم در دوحه با نمایندگان طالبان در سال گذشته، این گروه از آمادگی برای انعطاف در مورد زمان خروج نظامیان آمریکا صحبت کردند. آنها مشارکت بینالمللی در افغانستان بعد از جنگ را برای شناسایی طالبان به عنوان یک نیروی سیاسی و همچنین کاهش نفوذ پاکستان بر این گروه را ضروری عنوان می کردند.
همچنین طالبان در این گفتگوها تمایل داشت که به آمریکا اجازه حضور موقت آنهم تحت عنوان مبارزه با داعش در افغانستان را بدهد، اما آمریکا سرانجام با وفادار ماندن طالبان به قرداد صلح، باید از افغانستان خارج شد.
بنابراین آمریکا باید بروی این موضوع به عنوان پیش شرطی برای شناختن طالبان به عنوان یک نیروی سیاسی تاکید کند.
در عوض اینکه آمریکا فرآیند صلحی که نگرانیهای کشورهای منطقه را تامین میکند، ایالات متحده باید از این کشورها بخواهد که حمایت نظامی از طالبان را متوقف کنند.
در حال حاضر استراتژی نظامی آمریکا در افغانستان بر روی عوامل آشتیناپذیر طالبان و همچین شکست گروه اندک داعش متمرکز شده است. بنابراین استراتژی که در بالا ذکر آن رفت از سوی فرماندهانی که اعتقاد دارند افزایش نظامیان آمریکا تاثیری در میدان نبرد ایجاد نمیکند، مورد استقبال واقع خواهد شد.
همچنین این نگاه جدید کشورهای منطقه به افغانستان،دولت این کشور را قادر خواهد کرد تا حکمرانی داخلی را تسریع بخشیده و اصلاحات را توسعه دهند.
سیاستمداران واشنگتن باید هدف نهایی در افغانستان باثبات که نبود تهدید مستقیم از سوی این کشور برای منافع آمریکاست را در نظر داشته باشند. این هدف جز با حمایت و کمک همسایگان افغانستان بدست نخواهد آمد.
/
در ادامه این یادداشت آمده است: اعزام نیرو حتی اگر با این هدف باشد که آمریکا دست بالا را در مذاکره با طالبان داشته باشد، با مخالفت همسایگان افغانستان روبرو خواهد بود.
نقش منفی روسیه و پاکستان و کمک آنها به طالبان باعث ماندگاری طالبان خواهد شد. و حمایت این دو کشور از این شبه نظامیان باعث برهم خوردت توازن قوا به نفع طالبان خواهد بود.
برای موفقیت در افغانستان، آمریکا باید روسیه، پاکستان و ایران را در متعهد کردن طالبان به صلح و فعالیت در بطن قانون اساسی افغانستان دخیل سازد.
برای این کار ایالات متحده باید مشوقهای لازم برای کشورهای منطقه در جهت حمایت از منافع آمریکا در افغانستان را بوجود آورد. سیاستمداران آمریکا باید با کمک دولت افغانستان صلح با طالبان را که به گونهای که با منافع این کشورها سازگار باشد، در اولویت قرار دهد.
یوسف نوشت: این رویکرد باعث میشود که تعادل منطقه به نفع آمریکا باشد و واشنگتن را در موقعیتی قرار میدهد که با یک اقدام جمعی طالبان را مجبور به صلح و پایان دادن به جنگ کند. همچنین این کار باعث میشود که آمریکا در افغانستان صرفهجویی کرده و بر روی نابودی داعش در افغانستان متمرکز کند.
این استراتژی قابلیت اجرا دارد، چون هیچکدام از این 3 کشور خواهان پیروزی طالبان، طولانی شدن جنگ و حضور داعش در افغانستان نیستند.
رهبران پاکستان میدانند که پیروزی طالبان در افغانستان، میتواند طالبان را به جنگ با پاکستان تحریک کند. هر چند پاکستان از طالبان برای جلوگیری از نفوذ هند در افغنستان استفاده میکند، اما پاکستان به توافق صلحی که به طالبان اجازه فعالیت سیاسی را میدهد تمایل بیشتری دارد تا اینکه مجددا افغانستان را در دستان طالبان ببیند.
روسیه و ایران از نظر ایدئولوژیکی با طالبان مشکل دارند. اما این دو کشور به همراه چین از پایان جنگی در افغانستان که منجر به ایجاد پایگاه دائمی آمریکا در این کشور شود، هراسان هستند.
اما واقعیتهای میدانی در افغانستان، مخالفت افغانها با عقب نشینی در دستاوردهای اجتماعی بدست آمده در طول این سالها، و ناتوانی در شکست طالبان، نشان میدهد که باید برای پیروزی نهایی، به کشورهای منطقه اجازه نقش آفرینی داد.
باید با طالبان تقسیم قدرت صورت گیرد، این میتواند برای پاکستانی که بدنبال حضور طالبان در افغانستان هستند، رضایت کننده باشد.
نگرانی ایران و روسیه از حضور دائمی آمریکا قبلا در شروط طالبان مبنی برای خروج نظامیان برای توافق صلح ذکر شده است. هر چند طالبان در محافل خصوصی زیاد بر این شرط تاکید نمیکند.
نویسنده توضیح میدهد: در طول گفتگوهایم در دوحه با نمایندگان طالبان در سال گذشته، این گروه از آمادگی برای انعطاف در مورد زمان خروج نظامیان آمریکا صحبت کردند. آنها مشارکت بینالمللی در افغانستان بعد از جنگ را برای شناسایی طالبان به عنوان یک نیروی سیاسی و همچنین کاهش نفوذ پاکستان بر این گروه را ضروری عنوان می کردند.
همچنین طالبان در این گفتگوها تمایل داشت که به آمریکا اجازه حضور موقت آنهم تحت عنوان مبارزه با داعش در افغانستان را بدهد، اما آمریکا سرانجام با وفادار ماندن طالبان به قرداد صلح، باید از افغانستان خارج شد.
بنابراین آمریکا باید بروی این موضوع به عنوان پیش شرطی برای شناختن طالبان به عنوان یک نیروی سیاسی تاکید کند.
در عوض اینکه آمریکا فرآیند صلحی که نگرانیهای کشورهای منطقه را تامین میکند، ایالات متحده باید از این کشورها بخواهد که حمایت نظامی از طالبان را متوقف کنند.
در حال حاضر استراتژی نظامی آمریکا در افغانستان بر روی عوامل آشتیناپذیر طالبان و همچین شکست گروه اندک داعش متمرکز شده است. بنابراین استراتژی که در بالا ذکر آن رفت از سوی فرماندهانی که اعتقاد دارند افزایش نظامیان آمریکا تاثیری در میدان نبرد ایجاد نمیکند، مورد استقبال واقع خواهد شد.
همچنین این نگاه جدید کشورهای منطقه به افغانستان،دولت این کشور را قادر خواهد کرد تا حکمرانی داخلی را تسریع بخشیده و اصلاحات را توسعه دهند.
سیاستمداران واشنگتن باید هدف نهایی در افغانستان باثبات که نبود تهدید مستقیم از سوی این کشور برای منافع آمریکاست را در نظر داشته باشند. این هدف جز با حمایت و کمک همسایگان افغانستان بدست نخواهد آمد.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *