مطهری و حرکت بر روی ریل آشوب؟
نامه آقای مطهری به رئیس محترم قوه قضائیه را از جهات مختلف میتوان مورد بررسی قرار داد.
گروه سیاسی ؛ می توان از بُعد حقوقی بررسی کرد که آیا آنطور که از فحوای نامه وی برداشت میشود، تدبیر پیشگیرانه محدودسازی ارتباطات سران فتنه 88، مجازات متناسب با جرم کسانی بوده که کشور را به قول رهبر معظم انقلاب تا پرتگاه سقوط بردند و اکنون دیگر نیازی به محاکمه و مجازات ایشان نیست؟
می توان از بُعد دیگری بررسی کرد که آیا پس از انتخاباتی که برخی کاندیداها برای جلب آراء بعضی افراد، در جریان تبلیغاتِ آن، قول هایی در مورد رفع حصر دادند که در طول چهار سالِ پیش از آن، عملا هیچ اعتنایی به آن نداشتند، طرح مجدد این موضوع درست است؟
می توان از بُعد سیاسی بررسی کرد که آیا در سال های اخیر در برخی نهادهای قدرت شرایطی حاکم شده که مخالفتِ غیرحق با تصمیمات اساسی حاکمیت، می تواند راهی برای مطرح شدن در سپهر سیاسی کشور باشد؟
می توان از بُعد اجتماعی بررسی کرد که در شرایطی که جامعه درگیر مشکلات عظیمی چون بیکاری، فقر و فاصله طبقاتی است، درست است که نماینده مردم، اینهمه را رها کرده و به موضوع حصر بپردازد؟
می توان از بُعد....
اما همه اینها به کنار؛ سوال اساسی از آقای مطهری درباره نامه ایشان به رئیس محترم قوه قضائیه این است که آیا وی بعنوان یک شاهد و ناظر در جریان حوادث بعد از انتخابات 88 میپذیرد که ادامه فعالیت نامزدهایی که شکست خود را نپذیرفته بودند، منجر به آسیب دیدن مولفههای امنیت ملی می شد؟
اگر پاسخ ایشان به این پرسش منفی باشد، یعنی بگویند که آن فعالیت ها امنیت ملی را به مخاطره نینداخته و نمیانداخت، افکارعمومی به چنین پاسخی نیشخند خواهد زد؛ چراکه همگان خاطرات آتشزدنها و غارتها و حملهها و مجروح کردنها و گاه شهید کردنهای حافظان امنیت مردم را در جریان فتنه 88 بخاطر دارند.
اما اگر پاسخ ایشان مثبت باشد، یعنی بپذیرد که آن فعالیت ها، امنیت ملی را به مخاطره انداخته بود، آنوقت باید بپذیرد که همان مصلحتی که در سال 88 باعث ایجاد محدودیت برای ادامه فتنهگری ایشان شد، در همه سال های پس از آن استمرار یافت و باعث شد تدبیر پیشگیرانه محدود سازی ارتباطات سران فتنه، ادامه یابد.
ازسوی دیگر، سران فتنه نیز هرگز در تمام این سال ها نهتنها حاضر نشدند کوچکترین تضمینی برای پایان دادن به شیطنتهای ضدامنیتی خود بدهند، بلکه از هر فرصتی برای ایجاد مشکلات تازه سوءِاستفاده کردند تا دلیلی تازه برای استمرار محدودسازی ارتباطاتشان ایجاد کنند.
مخلص کلام اینکه اکنون همه می دانند در شرایطی که کشور در وضعیتی قرار دارد که بیش از سایر مقاطع پیشین، نیازمند آرامش داخلی است، زمان مناسبی برای طرح اینگونه موضوعات نیست. شاید بگویند زمانی که آقای مطهری نامه را نوشته، اتفاقات اخیر نیفتاده بود؛ اما این استدلال در مورد افرادی که از زمینههای قبلی تحرکات و شیطنتهای اخیر برخی کشورهای مرتجع منطقه با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل آگاه نبودهاند، صدق میکند؛ نه درمورد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی.
حال که مزدوران تروریست برخی کشورهای مرتجع منطقه به کشور ما گسیل شدهاند، باید همه ظرفیت های داخلی را در مسیر وحدت ملی و آرامش داخلی سازماندهی کرد و البته این را نیز باید پذیرفت و به روشنی در این فضا هویدا شده است که اگر آن تدبیر هوشمندانه برای محدودساختن ارتباط سران فتنه در سال 88 و پس از آن نبود، چه بسا این -بقول رهبر حکیم انقلاب- "ترقهبازیها" خیلی زودتر از اینها و البته با ماهیتی دیگر بسراغ کشورمان میآمد و اگر اکنون این اتفاقات در هیاتی اینچنین پیشپاافتاده ازنظر امنیتی در قیاس با جنایات مشابه تروریست ها در کشورهای دیگر، در ایران ما رخ نموده، صرفا ریشه در همان آرامشی دارد که آن تدبیر خردمندانه در سال های اخیر در جامعه ما ایجاد کرد و اگر قرار بود کشور بر همان ریل مورد نظر اقای مطهری و دوستانش به حرکت در آید ما از سال 88 تاکنون همچنان شاهد فتنه انگیزی و نارامی های روزانه در خیابان های کشور بودیم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *