وقتی بیبیسی فارسی به کمک داعش میآید + تصاویر
با کمی دقت خیلی زود میشد فهمید که بیبیسی با محوریت آب و تاب دادن و بزرگنمایی ماجرا وارد عرصه خبرپراکنی شده و این دقیقاً بخش مهمی از هدف عاملان تروریستی، یعنی داعش بود. به عبارت دقیقتر بیبیسی با همه امکانات و توانش سعی کرد به کمک تروریستها بیاید و ابعاد ماجرا را تا جایی که توان دارد عمیق نشان داده و فضای جامعه ایران را دچار رعب و وحشت نماید.
نگاهی به برنامههای بیبیسی در لحظات آغازین پوشش این رویداد در شبکه ماهوارهای، سایت و کانال تلگرام آن به خوبی نشان میدهد که همه تولیدات این شبکه در موضوع حادثه تهران با قالبهای متنوع و البته ادبیاتهای مختلف سعی دارد ابعاد عمیقی برای ماجرا ترسیم کند.
بخشی از گزارشات بیبیسی از زبان شاهدان عینی و به عنوان نمونه با تیتر «حملات تهران؛ شاهدان عینی چه میگویند» سعی داشت مثلاً تصویری مستند از حادثه را از زبان افراد حاضر در نزدیک محل حادثه روایت کند. از این بگذریم که اساساً صداهای پخش شده از بیبی سی (با توجه به سوابق این رسانه انگلیسی در جعل و تقلب) چقدر واقعی و متعلق به شاهدان عینی بود، اما گزینشها دقیقاً به صورتی انجام گرفته بود که سعی در تصویرسازی غیر واقعی و عمیق از ماجرا داشت. جملاتی از قبیل «عمق فاجعه بیشتر از این حرفهاست!» از زبان شاهدان عینی ادعایی بیبیسی در واقع تکمیل کننده وجه رسانهای عملیات داعش بود.
بیبیسی در کنار جوسازی رسانهای عمیقش در القای ابعاد گسترده امنیتی ماجرا، سعی کرد دامنه حادثه را با کلید واژه ناامنی به حوزههای دیگر از جمله اقتصاد نیز بکشاند و در همان ساعات اولیه همه تلاشش را کرد که بحران را در افکار عمومی ایران و در حوزههای مختلف تکثیر نماید.
محور دوم بیبیسی که با فاصله چند ساعت از شروع پوشش خبری این شبکه در دستور کار قرار گرفت، بررسی دلایل این حادثه به شکلی بود که در نهایت سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران در قبال محور مقاومت و مبارزه با تروریسم را به عنوان زمینههای بروز این ماجرا نشان دهد؛ نکته جالب این گزارشهای بیبیسی این بود که آنقدر به ادعاهای داعش علیه ایران نزدیک بود که بی هیچ کمو کاست میتوانست از رسانههای داعش هم پخش شود!
به عنوان نمونه در گزارشی با عنوان «خطر داعش برای امنیت ایران» ابتدا همه مواضع داعش علیه ایران مطرح شده بود و همچنین با انتشار فیلمی از داعش با عنوان «بلاد فارس از دیروز تا به امروز» همه ادعاهای داعش را مطرح کرده بود. مرحله بعد نیز با یک نتیجه گیری کلی با این ادبیات که «بسیاری از منتقدان ایران میگویند دخالتهای این کشور در منطقه احساسات ضد ایرانی را در میان اعراب و سنیهای منطقه افزایش داده...» به شکلی واضح از یکسو به سیاستهای ایران حمله کرد و دلایلی نیز برای این اقدام داعش ارائه داد و از سوی دیگر اقدام جنایتکارانه و تروریستی داعش را در قالب اختلافات شیعه و سنی مطرح نمود.
بیبیسی در همکلامی با داعش آنچنان پیش رفت که با اشاره به ویدئوی تهدید آمیز داعش علیه ایران که چندماه قبل از حادثه چهارشنبه منتشر شده بود، عنوان نمود که مقامات ایرانی به این تهدید توجهی نکردهاند، وگرنه از این اقدام جلوگیری میشد. این در حالی است که اساساً فلسفه پخش این ویدئوها توسط داعش غیر از ایجاد رعب و وحشت به نوعی اعلام آماده باش به مردم کشور هدف است و درواقع قصد دارد حرکتهای تروریستی خود را از جایگاه ضد مردمی به ضد حکومتی تغییر دهد!
حال آنکه بیبیسی در این میان هیچ اشارهای به صدها تلاش ناکام داعش برای عملیات در ایران در طول چندین سال حیات این گروه تروریستی نکرده و بدون کوچکترین اشارهای به دهها ویدئوی تهدید آمیز داعش علیه ایران، سعی کرده نیروی امنیتی و انتظامی ایران را به کمکاری متهم کند!
غیر از موارد گفته شده، اهداف دیگری نیز در عملیات روانی بیبیسی علیه ایران وجود داشت که درواقع به نوعی تکمیلکننده عملیات داعش علیه ایران بود که از جمله آنها میتوان به سعی در القای ریشههای جریان تکفیری در جامعه ایران و بخصوص اختلافات مذهبی در ایران که همواره آرزوی سیاست حکومت انگلیس بوده، گره بزند.
آنچه در پایان و در نتیجه این اتفاق و تلاشهای مذبوحانه برای سوء استفاده از آن میتوان بیان کرد، این است که در مجموع به لطف خداوند اقدام سریع و هوشمندانه نیروهای انتظامی، امنیتی و نظامی کشور از یکسو و فهم و بصیرت مردم از سوی دیگر خیلی زود به ماجرا خاتمه داد و پروسه عملیات روانی رسانه بیبیسی فارسی (وابسته به دولت انگلیس) را ناکام گذاشت.