دیروز حمله به «مدافعان حرم»؛ امروز سکوت مرگبار
به اصطلاح روشنفکرانی که زیر کولر خانههای امنشان نشستهاند و مدام آروغ روشنفکری میزنند و در میتینگهای تبلیغاتی علیه «مدافعان حرم» هجمه پراکنی و درشت گویی میکردند حالا به لاک خود خزیدهاند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، اقدام تروریستی روز چهارشنبه هفدهم خرداد در ساختمان مجلس و حرم مطهر امام راحل، که از سوی مزدوران داعشی وابسته به آل سعود و آمریکا صورت گرفت و به شهادت 17 تن از هم وطنانمان انجامید موجب تالم و تاثر همه آحاد مردم ایران از هر قشر و صنفی شد.
حادثه تروریستی روز چهارشنبه تهران اگر چه هیچ برنامه و مراسمی را در کشور مختل نکرد و ساعاتی پس از این حادثه، معابر و گذرگاهها و مراکز خرید و مجالس و مساجد سراسر کشور و بویژه پایتخت به مانند همیشه شاهد حضور مردم بود اما نمیتوان کتمان کرد که این حادثه اندکی افکار عمومی را نگران کرد.
در این میان البته سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان که در شب چهارشنبه از رسانه ملی پخش شد، برای مردم آرامش بخش بود؛ معظمله در پایان فرمایشاتشان در دیدار با قشر دانشجو، این اقدام تروریستها را تشبیه به ترقه بازی کردند که در عزم و اراده ملت ایران برای حرکت در مسیر متعالی خود خللی ایجاد نمیکند.
مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند: شرایطی بهمراتب سخت تر و وسیع تر از آنچه که امروز در تهران روی داد، چندین سال در کشور حاکم بود اما جمهوری اسلامی موفق شد حرکت روبه جلوی خود را ادامه دهد و نظام سلطه به موفقیت دست نیافت.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اتفاقات امروز در ارادهی مردم تأثیری نخواهد گذاشت و همه بدانند اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در اراده ملت و مسئولین کشور اثری بگذارند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته این حوادث نشان داد اگر جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، تاکنون گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم و انشاءالله اینها ریشهکن خواهند شد.
مقام معظم رهبری حدود دو سال پیش نیز در دیداری که با خانواده شهدای مدافع حرم داشتند، فرمودند: «اگر مدافعان حرم مبارزه نمیکردند باید در کرمانشاه و همدان میجنگیدیم». حقیقتاً هم شهدای شما، هم خانوادهها، پدران، مادران و فرزندان آنان، حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند. این شهدا امتیازاتی دارند: یکی این است که اینها از حریم اهل بـت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند. امتیاز دوم این شهدای شما این است که اینها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمیکردند این دشمن میآمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمیشد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند. امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خدای متعال فراموش نمیشود.
بدون تردید حادثه روز چهارشنبه بار دیگر ارزش شهدای والای مدافع حرم را به رخ همگان بویژه برخی عنودان و تنگ نظران داخلی کشاند؛ عموم مردم و جوانان که همواره قدردان این مجاهدان ولایتمدار هستند و باور دارند که حضور و پایمردیهای آنهاست که موجب شده شب هنگام با آسودگی سر بر بالین گذارند. اما حادثه روز چهارشنبه برای آن دسته معدودِ مدعی روشنفکری نیز این پیام را به همراه داشت که امنیت شان را مرهون مجاهدان جان بر کف و بیادعایی هستند که فرسنگها دورتر از خانه و خانواده با تروریستهای درنده خویی نبرد میکنند که رفتار روز چهارشنبه تنها یک چشمه بسیار کوچک از سبعیتشان بود.
به اصطلاح روشنفکرانی که زیر کولر خانههای امنشان نشستهاند و مدام آروغ روشنفکری میزنند و در میتینگهای تبلیغاتی علیه «مدافعان حرم» هجمه پراکنی و درشت گویی میکردند حالا به لاک خود خزیدهاند.
یکی از این منورالفکران، پیش از انتخابات با لحنی تمسخر آمیز در یک محفل ستادی، گفت: «نزنید این حرفها را؛ غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و فلان و اینها...» البته آقای مدعی آن روزها حالا که این جانیان خون آشام (البته با ناکامی محض) در چند کیلومتری محل سکونتش عملیات انتحاری کردهاند، خاموش شده است.
یکی دیگر از این افرادِ منورالفکر، طی مصاحبه ای که در پاییز 95 با یک نشریه داشت، گفت: «ما در سوریه دخالت پرضایعه و کمفایده داشتهایم. حال آنکه میتوانستیم با کمترین هزینهها بیشترین سود را به دست آوریم...»!
این فرد پس از حملات تروریستی روز چهارشنبه به قلب تهران که در نتیجه رشادت نیروهای سپاهی و امنیتی، تلفاتش به کم ترین حد ممکن رسید، طی یادداشتی رویکرد فرار به جلو را برگزید و بار دیگر به نظر مخدوش و معیوبش پای فشرد و نوشت: «من منتقد راهبرد ایران در سوریه بوده و هستم...»!
البته جواب این فرد را تشییع کنندگان شهدای حادثه ترور دادند؛ نوجوانان و جوانان و سالخوردگانی که با زبان روزه در مراسم تشییع روز جمعه شعارهایی در تکریم مدافعان حرم سر دادند و پلاکاردهایی با این مضمون حمل می کردند که «اگر مدافعان حرم نبودند، چه میشد؟»
برخی افراد فریب خورده و یا معاندی هم که در ایام فتنه 88 شعارهای ساختارشکنانه و دیکته شده از سوی محور غربی - عربی و عبری همچون « نه غزه نه لبنان - جانم فدای ایران» سر میدادند، حالا مدعی اند سوگوار اقدام تروریستی اخیر هستند.
این رجالگان همانهایی هستند که پس از حادثه تروریستی روز چهارشنبه، برای تخریب نیروهای جان بر کف سپاه و القاء تفرقه بین قوای نظامی کشور، به دروغ مدعی شدند یگان ویژهای از ارتش عملیات تروریستی و گروگانگیری داعشی ها در بهارستان را بدون سر و صدا و پوشش رسانهای، خنثی کرده است؛ حال آنکه اساسا نیروهای ارتش دخالتی در این عملیات نداشتند؛ البته سلحشوران ارتشی نیز به کرات جانفشانیهای خود را در راه دفاع از حریم و حرم به اثبات رساندهاند و امیرسرتیپ شاهین تقیخانی سخنگوی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در این رابطه گفت نیروهای یگان رهایی گروگان تیپ ۶۵ نوهد ارتش در آن روز در حالت آماده باش صد در صد بودند اما با حضور نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، دیگر نیاز به حضور این نیروها نبود.
به هر ترتیب، اقدام تروریستی داعشی ها که با چراغ سبز اربابان سعودی و آمریکایی شان به وقوع پیوست با کمترین میزان تلفات ممکن(به نسبت تدارک لجستیکی انجام شده) پایان یافت و عقبه تروریست ها نیز در لانه هایشان شکار شدند؛ در این میان آنچه ماند همچون همیشه روسیاهی بود که نصیب زغال شد؛ مدافعان حرم در قلوب ملت ایران از هر قشر و صنف و سلیقهای جای دارند؛ و اگر چه فتنه گران تفرقه افکن را خوش نمیآید اما مردم ایران امنیت خود را مرهون آنها میدانند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *