حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود/ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا/ نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار

15:39 - 20 خرداد 1396
کد خبر: ۳۱۷۵۹۲
حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود، حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا، نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار و خاطرات کوتاه از آیت الله بهجت در بازار نشر از اخباری است که صفحه فرهنگ در رسانه‌های خبری به آن‌ها پرداخته است.
به گزارش گروه فضای مجازی ، حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود، حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا، نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار و خاطرات کوتاه از آیت الله بهجت در بازار نشر از اخباری است که صفحه فرهنگ در رسانه‌های خبری به آن‌ها پرداخته است.

رتبه بندی جهانی کیو اس سال ۲۰۱۸ منتشر شد؛ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا
 
ایرنا: سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) گفت: نتایج رتبه بندی سال ۲۰۱۸ میلادی کیو اس که به تازگی منتشر شده است، از حضور دانشگاه‌های صنعتی شریف، صنعتی امیرکبیر، علم و صنعت ایران، تهران و شهید بهشتی در جمع ۹۵۹ دانشگاه برتر جهان نشان دارد. در این رتبه بندی دانشگاه صنعتی شریف با کسب رتبه ۴۸۰ - ۴۷۱، صنعتی امیرکبیر با رتبه ۵۵۰ - ۵۰۱، علم و صنعت ایران با رتبه ۶۰۰ - ۵۵۱، تهران با رتبه ۶۵۰ - ۶۰۱ و شهید بهشتی با رتبه ۱۰۰۰ - ۸۰۱ حضور یافتند. کیو اس به عنوان یکی از معتبرترین نظام‌های رتبه بندی بین المللی، هرساله دانشگاه‌های برتر جهان را رتبه بندی می‌کند. کیو اس در سال ۲۰۱۸ میلادی تعداد ۹۵۹ دانشگاه از ۸۴ کشور را تحت پوشش رتبه بندی جهانی خود قرار داده است. روش شناسی رتبه بندی جهانی کیو اس بر اساس دامنه گسترده‌ای از فعالیت‌های دانشگاهی طراحی شده است. دانشگاه‌ها توسط ۶ شاخص در قالب ۴ حوزه کلی آموزش، پژوهش، قابلیت جذب در بازار کار و بین المللی سازی ارزیابی می‌شوند. شش شاخص رتبه بندی جهانی کیو اس عبارت هستند از بررسی شهرت دانشگاه با وزن ۴۰ %، ارزیابی کارفرمایان با وزن ۱۰ %، نسبت اعضای هیات علمی بین المللی با وزن ۵ %، نسبت دانشجویان بین المللی با وزن ۵ %، میزان استنادات به ازای هر عضو هیات علمی با وزن ۲۰ % و نسبت اعضای هیات علمی به دانشجو با وزن ۲۰ %.. پایگاه رتبه بندی کیو اس برای بررسی تعداد مقالات پژوهشی، اطلاعات پنج ساله دانشگاه‌ها را در پایگاه استنادی اسکوپوس مورد بررسی قرار می‌دهد.
 
حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود/ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا/ نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار
 
کاشی ماندگار بر سردر خانه جواد مجابی نصب شد
 
ایسنا: دومین کاشی ماندگار شخصیت‌های فرهنگی و هنری کشور امروز ۲۰ خرداد طی مراسمی از سوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بر سردر منزل جواد مجابی شاعر، نویسنده، منتقد هنری و روزنامه‌نگار نصب شد. جواد مجابی با بیان این‌که این مسئله یعنی نصب کاشی بر سردر خانه شخصیت‌های فرهنگی و هنری فکر خوبی است، گفت: این طرح به شهر هویت می‌دهد و فرق خانه‌ها را مشخص می‌کند. من چند سال پیش مقاله‌ای نوشتم و در آن‌جا بیان کردم که آدم‌های زنده جزو میراث فرهنگی کشور هستند و این‌گونه نیست که صرفا کسانی که مرده‌اند یا چیزی که از گذشته باقی مانده است جزو میراث فرهنگی باشد. فرهنگ امری جهانی است و فقط بومی نیست. فرهنگ اهمیت بسیاری دارد. با وجود تمام تلاش‌های ما نوعی تبعیض فرهنگی در بین کشور‌ها به‌وجود آمده است. فرهنگ کشورهای ایران، هند و چین به مراتب غنی‌تر از فرهنگ کشورهای اروپایی و غربی است، اما آن کشور‌ها تبلیغات را در دست دارند و داشته‌هایشان را بزرگ‌تر می‌کنند. ما نباید داشته‌هایمان را به رخ آن‌ها بکشیم، اما باید خودمان را ارتقا دهیم. فکر می‌کنم این کار عملی باشد. باید به موج جهانی‌سازی بپیوندیم و نباید سهم خود را نادیده بگیریم. ما نباید تبعیض فرهنگی را فراموش کنیم و یا نادیده بگیریم. کاشی بعدی نیز بر سردر منزل ناصر مسعودی نصب خواهد شد.
 
حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود/ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا/ نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار

حکایت عالمی که در هر قطره خونش، نام مقدس خمینی (ره) بود
 
مهر: سخن از شخصیتی است که درباره مقتدایش چنین می‌گوید؛ «به خدا سوگند! اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت». امروز سالروز شهادت آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی است؛ روحانی شهیدی که امام خمینی (ره) را چنین می‌خواند: «حضرت امام شبیه‌ترین عالمان نسبت به، ولی الله الاعظم، امام زمان علیه السلام و آباء و اجداد طاهرینش است. من افتخار می‌کنم مداح ایشانم و تا جان در بدن دارم، از آیت الله خمینی سخن خواهم گفت». همین شخصیت است که وقتی استاد و مرادش، آیت‌الله خمینی در آبان ۱۳۴۳ به تبعید می‌رود، نامه‌ای برایشان می‌نویسد و چنین عرض ادب می‌کند؛ نامه‌ای که البته توسط ماموران پست ستمشاهی، شناسایی شده و از ارسال آن به عراق جلوگیری به عمل آمد: «.. ستارگان خاموش و چشم‌ها آرمیده اند. در حالی که مردم در خوابند و بندگان خدا به مناجات با او مشغول و منتظر رحمت او هستند. من نیز در میان آنان با تو به گونه‌ای به نجوا ایستاده ام. از آن هنگام که تو را از دست دادیم، روح و عزت و زندگی و شرف و همه چیزمان را از دست دادیم. سرورم! قیام تو برای مردم آزمایش بود. خداوند طبقات خبیث را از طیب جدا کرد و به یک باره غربال شدند. ما منتظران فرمان توییم. اگر صلاح را در هجرت بدانید از هر دره عمیقی به سوی تو خواهیم آمد. سپس امیدواریم که از کسانی باشیم که آقایمان، خمینی برایشان دعا می‌کند، هم چنان که ما او را فراموش نمی‌کنیم ...»
 
حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود/ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا/ نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار

خاطرات کوتاه از آیت الله بهجت در بازار نشر
 
فارس: سه جلد خاطرات کوتاه از سبک زندگی و سیره آیت‌الله بهجت از سوی مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت روانه بازار کتاب شد. این مجموعه با عناوین «این بهشت آن بهشت»، «در خانه اگر کس است» و «به شیوه باران» به صورت داستان‌واره منتشر شده است. دوستم از آن طرف پنجره گفت‌وگو نوشت که کلاف زندگی‌اش در هم پیچیده و پریشان است. همانطور که یک چشمم به حرف‌هایش بود، تندتند پنجره روزنامه‌های صبح را باز و بسته می‌کردم. نوشت: «آیا کسی را می‌شناسم که او درد‌ها و گره‌های کورش را پیشش ببرد؟» بعدش هم اضافه کرد: «یکی مثل آقای بهجت.». من همانجور با عجله، با جمله‌بندی شکسته‌ای نوشتم: «راستش به نظرم خود امام زمان (عج) نسبت به ما‌ها دلسوزتر از این آخوند‌ها و عارف‌هاست». دوستم جوابی نداد؛ و پنجره حرف‌هایمان بعد از چند دقیقه سکوت بسته شد. عصر همان روز بود که تلفن زنگ خورد و یک نفر گفت: از دفتر آیت‌الله بهجت تماس می‌گیرد. من؟ حالم، حال همان بچه تخسی بود که شیشه پنجره خانه همسایه را شکسته و حالا همسایه آمده دم درِ خانه. آن لحظه دقیقاً منتظر بودم طرف از آنسوی خط بگوید: حاج آقا گفته‌اند: «چرا دربارۀ ما اینطور حرف زدی؟!». حاج‌آقا؟ آقا؟ حضرت آیت‌الله؟ به آقای بهجت چی می‌گویند؟ آدم‌خوب‌ها، آنهایی که او را دیده‌اند و شاگردی‌اش را کرده‌اند چطور صدایش می‌زنند؟ برای ما آدم‌های معمولی‌ای که از دور او را می‌شناسیم، «آقای بهجت» است؛ نامی که درش احترام هست و شادی قلب. صدای آنور خط، اما اینطور ادامه داد: «قرار است بخشی از خاطرات شفاهی‌ای که دربارۀ ایشان گردآوری شده، بازنویسی شود و به صورت یک مجموعۀ کوتاه نوشته دربیاید.» من این‌ها را می‌شنیدم؟ نه... میان بهت و شرمساری، فقط فهمیدم قرار است کاری برای آقای همسایه انجام دهم. چشم بسته و سربه‌زیر، بی‌هیچ سؤال و جوابی گفتم: بله، با کمال میل.». پنجره گفت‌وگو را باز می‌کنم و برای دوستم می‌نویسم: بعضی از آدم‌ها انگار هیچ‌وقت تمام نمی‌شوند ... «ثبت است بر جریدۀ عالم دوامشان». در بخشی از این مجموعه آمده است: «برایم عجیب و غریب بود. می‌گفتند به کسی نگاه نمی‌کند، چون چشم برزخی دارد؛ سؤالت را نگفته، می‌داند؛ دعایش مستجاب است و هزار حرف و حدیث دیگر. دوست داشتم او را ببینم، اما نه در رسانه‌ها خبر آنچنانی از او بود، نه در میان مردم عامه؛ خواص هم که حرفی نمی‌زدند، تا اینکه سال ۱۳۸۲ رسید و به بهانۀ تحصیلات دانشگاهی راهی شهر مقدس قم شدم. بازیگوشی‌های آن روز‌ها و شوق و ذوق مثلاً قاضی‌شدن، باعث شد که تقریباً ایشان را فراموش کنم. اما آن روز... یک روز صبح که برای نماز به حرم رفته بودم، هنگام برگشتن پیرمردی را دیدم که برایم آشنا بود. چند نفر او را دوره کرده بودند. به صحن مطهر آمد، به درب ورودی که رسید، ایستاد. نعلین‌های ساده‌اش را که دو رنگ متفاوت داشت، درآورد و با طمأنینه خم شد و آن‌ها را برداشت. کف آن‌ها را به هم چسباند و با خود به داخل برد. میخکوب شده بودم. باورم نمی‌شد! پرسیدم، گفتند:... قلبم در سینه تندتر دوید، مبهوت شدم، آنقدر مبهوت که نتوانستم برای دیدن دوباره‌اش وارد حرم شوم؛ و این همان آغاز علاقه‌ای بود که در دلم ایجاد شد». مجموعه سه جلدی خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت از سوی مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت با قیمت ۵ هزار تومان (هر جلد) روانه بازار کتاب شده است.
 
حکایت عالمی که در هر قطره خونش نام خمینی بود/ حضور ۵ دانشگاه ایران در جمع برترین‌های دنیا/ نصب کاشی یادمان بر سردر خانه هنرمندان و دانشوران؛ این بار خانه یک شاعر و روزنامه‌نگار
 


: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *