فریاد کشیدیم "سخن امام درباره شایستگی آقای خامنهای را بگویید"
"ما گفتیم آقایان! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند، بگویید... "
به گزارش گروه فضای مجازی ، آیتالله سید علیاکبر قرشی نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری که در جلسه انتخاب رهبر پس از رحلت امام خمینی حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، درباره انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبری انقلاب میگوید: بعد از قرائت وصیتنامه، آیتالله خامنهای نشستند و آیتالله مشکینی رئیس مجلس خبرگان، رسمیت جلسه را اعلام کردند و گفتگو برای انتخاب رهبر، آغاز و صحبتها طولانی شد و نظرات مختلفی ابراز گردید. مثلاً گفتند که مرحوم آیتالله گلپایگانی رهبر و آیتالله خامنهای قائم مقام ایشان باشند. این نظر به جایی نرسید و رأی نیاورد.
* مسئله شورای رهبری متشکل از آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله هاشمی رفسنجانی مورد بحث قرار گرفت، آن هم بینتیجه ماند. بعد گفتند. شورای رهبری ۵ نفره باشد. دو نفر؛ یکی مرحوم سید احمد خمینی فرزند امام و یک نفر دیگر که فراموش کردهام. این پیشنهاد هم تصویب نشد. من با خود فکر میکردم که اگر روند جلسه انتخاب رهبر این گونه پیش برود، ما تا ده روز دیگر هم نمیتوانیم رهبر انتخاب کنیم. حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که آیتالله مشکینی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت که ساعت ۳ بعد از ظهر همه در مجلس حاضر باشند.
*بعد از ظهر هم گفتگوها شروع شد و سخن بر سر شورای رهبری یا تک رهبری دور میزد که نظرخواهی کردند، تک رهبری رأی آورد و قرار شد یک نفر به عنوان رهبر انتخاب شود. در این حال - خدا را شاهد میگیرم که - دفعتاً و ناگهانی سخن پنج شش سال پیش آقای "جورکش" از خاطرم گذشت که به نقل از حجت الاسلام سراج گفت: امام فرمودند: اگر من از دنیا بروم، آقای خامنهای برای رهبری از همه بهتر و اصلح است.
* تا آن لحظه اصلاً آن سخن از خاطرم هم خطور نمیکرد، ولی وقتی مسئله تک رهبری رأی آورد، آن سخن مثل برق، لحظهای از ذهنم گذشت. بلافاصله یادداشتی خطاب به آقای مشکینی نوشتم و فرستادم که اگر امام درباره صلاحیت رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند و شما میدانید، لطفاً برای نمایندگان بگویید. آقای مشکینی به نوشته من جوابی نداد، یا اصلاً نخواند و یا صلاح ندانست که پاسخی بدهد.
* بههرحال، من به آیتالله محسن شبستری امام جمعه تبریز و نماینده مقام معظم رهبری در آذربایجان شرقی که در طرف راست من نشسته بود، گفتم: من شنیدهام که امام فرمودند: اگر من از دنیا رفتم، بهترین کسی که میتواند جانشین من باشد، آقای خامنهای است؛ آیا شما درباره آقای خامنهای چیزی شنیدهاید؟ گفت: من نیز شنیدهام که امام گفته اگر من از دنیا رفتم، آقای خامنهای بهترین کسی است که میتواند رهبر نظام باشد.
* وقتی آقای شبستری این مطلب را گفت، من بیدرنگ به ایشان گفتم: پس برخیزیم و با هم فریاد بکشیم و این مطلب را برای همه نمایندگان حاضر بگوییم. آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند. ما گفتیم: آقایان! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند، بگویید تا همه آقایان بدانند، بالاخره سخن امام برای ما خیلی مهم است.
* ابتدا آقای طاهری خرمآبادی کمی صحبت کرد و اشاره نمود به نظر و سخن امام که در خصوص صلاحیت آیتالله خامنهای گفته بودند. در این حال آقای هاشمی رفسنجانی حرف را از دهان آقای طاهری خرمآبادی گرفت و گفت: بله. من و آقای خامنهای و آقای موسوی اردبیلی و آقای میرحسین موسوی یک روز در محضر امام بودیم و حاج احمد آقا هم حضور داشت. سخن از رهبری میرفت و ما نگرانی خود را در محضر امام مطرح میکردیم، امام فرمود:: اگر من از دنیا رفتم. صلاح است آقای خامنهای رهبر جامعه باشد.
* بعد آقای رفسنجانی اضافه کرد: روزی من تنها در محضر امام بودم، باز هم از رهبری آینده سؤال کردم؛ امام فرمود:: آقای خامنهای از همه اصلح است. بدین گونه به خواست خداوند و الهامی که بر دلم شد، مسئله رهبری آیتالله خامنهای از نظر امام (ره) را اینجانب در آن لحظات سرنوشتساز در مجلس خبرگان مطرح کردم و باعث شد که افکار نمایندگان متوجه نظر امام باشد و پسازاین مسئله، صحبت درباره رهبری آیتالله خامنهای آغاز و به ایشان پیشنهاد شد که شما این مسئولیت را قبول کنید، چون امام، خودش ما را به این سمت راهنمایی و ارائه طریق فرمود: ه؛ بنابراین صلاح در آن است که شما این مسئولیت سنگین را بپذیرید.
* آنگاه آیتالله خامنهای پشت تریبون آمدند و ضمن سخنانی گفتند: من کجا و جانشینی امام کجا؟ این چه حرفی و پیشنهادی است که میگویید. ایشان حتی با کمی عصبانیت این حرفها را گفتند و رفتند روی صندلی نشستند و سرشان را پایین انداختند. نمایندگان یکی یکی میآمدند و حرفهای خود را در تأیید حرف امام و صلاحیت رهبری آیتالله خامنهای میگفتند.
* یادم هست که از همه بیشتر مرحوم آیتالله آذری قمی در این مورد تأکید کرد و حتی خطاب به مقام معظم رهبری گفت: آقای خامنهای! من از هماکنون با جنابعالی بیعت میکنم و وظیفه شرعی خود میدانم که از شما تبعیت کنم، شما فرمان بدهید، من اجرا کنم. خلاصه وقتی جو مجلس به این سو برگشت، آقای رفسنجانی گفت: آقایانی که با رهبری آیتالله خامنهای موافق هستند، قیام کنند. جز آیتالله خامنهای و دو نفر دیگر، همه نمایندگان حاضر که بیش از هفتاد نفر بودند، قیام کردند. بدین گونه آیتالله خامنهای بهاتفاق اکثریت آرای خبرگان، به رهبری جمهوری اسلامی انتخاب شدند.
* مسئله شورای رهبری متشکل از آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله هاشمی رفسنجانی مورد بحث قرار گرفت، آن هم بینتیجه ماند. بعد گفتند. شورای رهبری ۵ نفره باشد. دو نفر؛ یکی مرحوم سید احمد خمینی فرزند امام و یک نفر دیگر که فراموش کردهام. این پیشنهاد هم تصویب نشد. من با خود فکر میکردم که اگر روند جلسه انتخاب رهبر این گونه پیش برود، ما تا ده روز دیگر هم نمیتوانیم رهبر انتخاب کنیم. حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که آیتالله مشکینی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت که ساعت ۳ بعد از ظهر همه در مجلس حاضر باشند.
*بعد از ظهر هم گفتگوها شروع شد و سخن بر سر شورای رهبری یا تک رهبری دور میزد که نظرخواهی کردند، تک رهبری رأی آورد و قرار شد یک نفر به عنوان رهبر انتخاب شود. در این حال - خدا را شاهد میگیرم که - دفعتاً و ناگهانی سخن پنج شش سال پیش آقای "جورکش" از خاطرم گذشت که به نقل از حجت الاسلام سراج گفت: امام فرمودند: اگر من از دنیا بروم، آقای خامنهای برای رهبری از همه بهتر و اصلح است.
* تا آن لحظه اصلاً آن سخن از خاطرم هم خطور نمیکرد، ولی وقتی مسئله تک رهبری رأی آورد، آن سخن مثل برق، لحظهای از ذهنم گذشت. بلافاصله یادداشتی خطاب به آقای مشکینی نوشتم و فرستادم که اگر امام درباره صلاحیت رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند و شما میدانید، لطفاً برای نمایندگان بگویید. آقای مشکینی به نوشته من جوابی نداد، یا اصلاً نخواند و یا صلاح ندانست که پاسخی بدهد.
* بههرحال، من به آیتالله محسن شبستری امام جمعه تبریز و نماینده مقام معظم رهبری در آذربایجان شرقی که در طرف راست من نشسته بود، گفتم: من شنیدهام که امام فرمودند: اگر من از دنیا رفتم، بهترین کسی که میتواند جانشین من باشد، آقای خامنهای است؛ آیا شما درباره آقای خامنهای چیزی شنیدهاید؟ گفت: من نیز شنیدهام که امام گفته اگر من از دنیا رفتم، آقای خامنهای بهترین کسی است که میتواند رهبر نظام باشد.
* وقتی آقای شبستری این مطلب را گفت، من بیدرنگ به ایشان گفتم: پس برخیزیم و با هم فریاد بکشیم و این مطلب را برای همه نمایندگان حاضر بگوییم. آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند. ما گفتیم: آقایان! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنهای سخنی گفتهاند، بگویید تا همه آقایان بدانند، بالاخره سخن امام برای ما خیلی مهم است.
* ابتدا آقای طاهری خرمآبادی کمی صحبت کرد و اشاره نمود به نظر و سخن امام که در خصوص صلاحیت آیتالله خامنهای گفته بودند. در این حال آقای هاشمی رفسنجانی حرف را از دهان آقای طاهری خرمآبادی گرفت و گفت: بله. من و آقای خامنهای و آقای موسوی اردبیلی و آقای میرحسین موسوی یک روز در محضر امام بودیم و حاج احمد آقا هم حضور داشت. سخن از رهبری میرفت و ما نگرانی خود را در محضر امام مطرح میکردیم، امام فرمود:: اگر من از دنیا رفتم. صلاح است آقای خامنهای رهبر جامعه باشد.
* بعد آقای رفسنجانی اضافه کرد: روزی من تنها در محضر امام بودم، باز هم از رهبری آینده سؤال کردم؛ امام فرمود:: آقای خامنهای از همه اصلح است. بدین گونه به خواست خداوند و الهامی که بر دلم شد، مسئله رهبری آیتالله خامنهای از نظر امام (ره) را اینجانب در آن لحظات سرنوشتساز در مجلس خبرگان مطرح کردم و باعث شد که افکار نمایندگان متوجه نظر امام باشد و پسازاین مسئله، صحبت درباره رهبری آیتالله خامنهای آغاز و به ایشان پیشنهاد شد که شما این مسئولیت را قبول کنید، چون امام، خودش ما را به این سمت راهنمایی و ارائه طریق فرمود: ه؛ بنابراین صلاح در آن است که شما این مسئولیت سنگین را بپذیرید.
* آنگاه آیتالله خامنهای پشت تریبون آمدند و ضمن سخنانی گفتند: من کجا و جانشینی امام کجا؟ این چه حرفی و پیشنهادی است که میگویید. ایشان حتی با کمی عصبانیت این حرفها را گفتند و رفتند روی صندلی نشستند و سرشان را پایین انداختند. نمایندگان یکی یکی میآمدند و حرفهای خود را در تأیید حرف امام و صلاحیت رهبری آیتالله خامنهای میگفتند.
* یادم هست که از همه بیشتر مرحوم آیتالله آذری قمی در این مورد تأکید کرد و حتی خطاب به مقام معظم رهبری گفت: آقای خامنهای! من از هماکنون با جنابعالی بیعت میکنم و وظیفه شرعی خود میدانم که از شما تبعیت کنم، شما فرمان بدهید، من اجرا کنم. خلاصه وقتی جو مجلس به این سو برگشت، آقای رفسنجانی گفت: آقایانی که با رهبری آیتالله خامنهای موافق هستند، قیام کنند. جز آیتالله خامنهای و دو نفر دیگر، همه نمایندگان حاضر که بیش از هفتاد نفر بودند، قیام کردند. بدین گونه آیتالله خامنهای بهاتفاق اکثریت آرای خبرگان، به رهبری جمهوری اسلامی انتخاب شدند.
انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به
معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای
منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *