نخستین خودروی آبسوز جهان/ ۱۵ دلار پاداش برای هر یک کیلو کاهش وزن/علت ترس ایرانیها از بیماری
ویژگیها و مختصات «نخستین خودروی آبسوز جهان» چیست، ۱۵ دلار پاداش کارمندان چینی برای هر یک کیلو کاهش وزن،چرا ایرانیها از بیماری میترسند؟ و ... از اخبار برگزیده فضای مجازی امروز است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، رسانهها در فضای خبری روزانه خود اخبار اختصاصی و عمومی مختلفی را منتشر میکنند که این اخبار بعضا فقط در یک رسانه منتشر شده است. گروه فضای مجازی در نظر دارد هر روز اخبار منتخب فضای مجازی را از سایتها و خبرگزاریها و حتی کانالهای تلگرامی مختلف جمعآوری کرده و در قالب یک بسته خبری منتشر کند. در این بسته همه خبرها و آیتمها با ذکر منبع منتشر میشوند و انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست.
عجیبترین آزمایشهای علمی تاریخ
خبرگزاری صدا و سیما: از زمان فرانکشتاین مری شلی (دانشمند جوانی که با تکههای بدن مردگان و نیروی الکتریکی جانوری به شکل انسان ساخت) داستانهای دانشمندان دیوانه به بخشی از تخیل جمعی بدل شده اند. در ادامه برخی از عجیبترین آزمایشهای علمی تاریخ را میخوانید.
کنترل از راه دور گاو
"خوزه دلگادو" محقق دانشگاه ییل زیر آفتاب داغ در میدان گاوبازی کوردوبای اسپانیا ایستاده بود. در میدان مسابقه به جز او یک گاو نر خشمگین هم بود که تازه متوجه او شده بود و داشت با سرعت به سویش میدوید. دلگادو ظاهر بی دفاع بود، اما وقتی گاو نر به چند قدمی دلگادو رسید، او دکمهای از کنترل راه دوری که در دست داشت فشار داد، این کنترل از راه دور، سیگنالی را به تراشهای که در مغز گاو نر ایمپلنت شده بود، ارسال کرد. ناگهان همه دیدند که گاو ایستاد، چند بار خرناسه کشید و پای بر زمین کوبید و بعد برگشت رفت.
این تجربه دلگادو در میدان گاوبازی، آزمایش اثبات توانایی دستگاهی به نام «استیموسیور» بود که او برای تغییر رفتار طراحی کرده بود. آزمایش دلگادو خیلی شبیه داستانهای علمی تخیلی است، به طوری که برخی شاید به سختی باور کنند، این اتفاق به سال ۱۹۶۳ بازمی گردد. در طول دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، تحقیقات زیادی در زمینه تحریک الکتریکی مغز انجام شده بود.
میمون و کودک
عجیبترین آزمایشهای علمی تاریخ (۲) داستانهای زیادی در مورد کودکانی در دست است که توسط حیوانات بزرگ شده اند. در این موارد، اغلب کودکان بیشتر از اینکه انسانی رفتار کنند، حتی بعد از ورود به جامعه انسانی هم رفتاری حیوانی در پیش گرفته اند.
روانشناسی به نام "وینتروپ کلاگ" میگفت، در صورتی که این موقعیت معکوس شود، یعنی اگر یک حیوان به وسیله انسانها بزرگ شود، چه اتفاقی میافتد؟ آیا سرانجام مثل یک انسان رفتار میکند؟
در سال ۱۹۳۱، کلاگ شامپانزه هفت ماهه مادهای به نام گوا را به خانه خود برد. او و همسرش سعی کردند، با او همچون یک انسان رفتار کنند. درست با او همان رفتاری را داشته باشند که با پسر ده ماهه خود دونالد دارند.
ناخنهای من خیلی تلخ اند
در تابستان سال ۱۹۴۲، پروفسور "لارنس لیشان" در تاریکی کلبه یک اردوگاه ایستاده بود، جایی که پسربچهها در آن خواب بودند و با صدای بلندی با خود حرف میزد و یک عبارت را مکررا تکرار میکرد: "ناخنها من خیلی تلخ اند. ”
لیشان دیوانه نشده بود، او در حال انجام یک آزمایش یادگیری در خواب بود. همه این پسربچهها که در اردوگاه تابستانی به سر میبردند، دارای اختلال مزمن جویدن ناخن بودند و لیشان میخواست روشی برای ترک این عادت بد برای آنها پیدا کند. لشان در ابتدا از یک گرامافون برای پخش این پیام استفاده کرده بود. وقتی پسرها خواب بودند، این گرامافون صفحهای را پخش میکرد که ۳۰۰ بار یک پیام را تکرار میکرد.
القای برق به اجساد
"جیووانی آلدینی"، برادرزاده "لوییجی گالوانی" کسی که مفهوم گالوانیسم (جریان برق در بدن) را کشف کرد، بود. آلدینی این آزمایشات را روی اجساد انجام میداد.
او در مقابل حضار، روی جسد قاتل اعدام شدهای به نام جورج فورستر (کسی که همسر و فرزندش را در کانال پدینگتون لندن غرق کرده بود)، آزمایشی را انجام داد. او میلهای را در راست روده جسد فرو برد، چیزی که باعث شد، پاهای مرد شروع به لگد زدن کند و شانه هایش بلرزند. برق القا شده به صورت جسد باعث به هم فشرده شدن و مرتعش شدن صورت و باز شدن چشم چپش فورستر شد. حتی برخی تصور کردند، فورستر زنده شده است و باید دوباره اعدام شود، او در واقع به حالتی فنری به جلو پرت شده بود. یک نفر به قدری از دیدن این صحنه وحشت زده شده بود که چند دقیقه بعد سکته کرد.
دانشمندان دیگری هم سعی کرده اند، با القای برق اجساد را زنده کنند، اما هیچ کدام موفق نشدند. در ابتدا القای برق به امید زنده کردن مردهها انجام میشد، اما هیچ کدام موفق نشدند، چنین کاری انجام دهند.
دیدن از درون چشمهای گربه
عجیبترین آزمایشهای علمی تاریخ (۲) در سال ۱۹۹۹، دکتر "یانگ دن"، استادیار بیولوژی اعصاب از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دست به آزمایش عجیبی زد. او یک گربه را به وسیله تیوپنتال سدیم بی هوش کرد و در یک قالب جراحی قرار داد. او سپس نوارچسب هایی را روی سفیدی چشمان گربه گذاشت و وادارش کرد به صفحه نمایشی نگاه کند که مرتب صحنه هایی از تکان خوردن درختان در باد و مردانی که پیراهنهای یقه اسکی پوشیده بودند نگاه کند.
البته این یک درمان منزجرکننده به سبک فیلم پرتقال کوکی نبود، بلکه در عوض، آزمایش روشی برای نفوذ به مغز موجودی دیگر و دیدن از درون چشمهای او بود. دن و همکارانش الکترودهایی را در عصب بینایی مغز گربه قرار داده بودند. این الکترودها فعالیتهای الکتریکی سلولهای مغزی گربه را اندازه میگرفتند و اطلاعات را به کامپیوتر ارسال میکردند.
کامپیوتر پس از ترجمه این اطلاعات آنها را به صورت تصویر نشان میداد. به این ترتیب، وقتی گربه به تصاویر درختان و مردان را تماشا میکرد، همان تصاویر تنها با کمی تاری در صفحه نمایش کامپیوتر به نمایش درمی آمدند. دن ادعا میکرد که کیفیت تصاویر در آزمایشهای آینده با وجود اندازه گیری فعالیتهای سلول هایی مغزی بیشتری بهبود مییابد.
شوک دادن به توله سگ
"چارلز شریدان" و "ریچاردکینگ" به داوطلبان آزمایش خود (همه دانشجویان رشته روانشناسی) گفتند که یک توله سگ برای آزمونی آموزش دیده که فرق بین نور چشمک زن و نور را بفهمد، بیاورند. این توله سگ باید دریکی از مکان هایی که علائم آن به نمایش درمی آید، بایستد. اگر نتواند در محل صحیح بایستد؛ داوطلبان باید، دکمهای را برای شوک دادن به توله سگ فشار دهند. میزان برق القا شده با هر بار شوک ۱۵ ولت افزایش مییافت، ظاهر این افزایش درد موجب میشد، سگ خیلی زودتر مکان صحیح را بفهمد.
توله سگ ابتدا پارس میکرد، اما هرچه ولتاژ دستگاه شوک بیشتر میشد، او هم شروع به بالا و پایین پریدن میکرد و در نهایت از درد زوزه میکشید. دانشجویان داوطلب وحشت کرده بودند. آنها هول زده عقب و جلو میرفتند و با دست به سگ اشاره میکردند، کجا بایستد. بسیاری در زمان انجام آزمایش گریه کردند. اما اکثریت آن ها، ۲۰ نفر از بین ۲۶ نفر حاضر در آزمایش، به فشار دادن دکمه شوک تا حداکثر ولتاژ ادامه دادند.
این آزمایش اطاعت اکثریت مردم را برای شوک دادن به افراد بی گناه نشان میداد.
ویژگیها و مختصات «نخستین خودروی آبسوز جهان» چیست/ آمادگی کامل برای آبسوز کردن خودروهای متقاضیان داریم
خبرنگاران پویا: ذهن بشر از دیرباز علاقه خاصی به اکتشاف، تغییر ساختار حاکم بر طبیعت، هنجارهای وضعشده توسط بشر و در نهایت خلق روشهایی بِکر و خلاقانه برای گسترش دایره رفاه زندگی داشته است و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
اکتشافاتی نظیر آتش و عناصر تشکیل دهنده طبیعت تا ابداعاتی همچون برق، تلفن و اینترنت که هر کدام تأثیر بسزایی در عصر خود داشته و گاه منجر به بروز و ظهور دورهای جدید در زندگی بشر شدهاند، همه و همه از یک دغدغه انسانی و بهدنبال آن پشتکار برای یافتن پاسخی مناسب و درخور سؤالات مبنایی، پدید آمدهاند.
شاید تصور پدیده «تکنولوژی لمسی» حتی تا ۲۰ سال گذشته نیز کار سخت و غیرممکنی بود، اما در حال حاضر ضریب نفوذ گوشیهای هوشمند دارای نمایشگر لمسی و تجهیزات لمسی پایانه فروش بانکی بهسرعت در حال رشد و درنوردیدن مرزهای جمعیتی است.
تخیل سالهای دور بشر برای سوار شدن بر قطاری که با سرعت نور طیالارض کند، این روزها بههمت صنعتگران امروز به محقق شدن نزدیک شده، اما همچنان فاصله زیادی با آن تخیل اولیه دارد، اما با این حال پیشاپیش نوید دستیابی به چنین آرمانی را دادهاند؛ بنابراین در این وادی، تعجبی ندارد اگر کسی پیدا شود و سوخت فسیلی خودروها و دستگاههای مکانیکی را حذف کند و به سؤال همیشگی و دیرینه کودکان و نوجوانان جهان که اغلب دارنده ذهن خلاق و پرسشگری هستند، پاسخ دهد و سامانهای را ابداع کند که وابستگی خودرو به بنزین یا گازوئیل را از بین برده و تنها با «آب» کار کند!
میان تعدد اختراعات و ابداعات اعجابآوری که این روزها از رسانههای غرب و شرق به گوش میرسد و اخبار آن، مخاطبان جهانی را مورد بمباران قرار داده است، مخترعی ایرانی اقدام به خلق سامانهای کرده که مرکز توجه تمامی این رسانهها شده است.
علاءالدین جاسمی زرگانی؛ مخترع جوان ایرانی که توانسته بهواسطه ذهن پرسشگر و دغدغهمند خود سامانهای را ابداع کند تا جوابی برای سؤال دوران کودکیاش مبنی بر اینکه «چرا خودرو نمیتواند با آب کار کند؟»، باشد، این روزها شدیداً مورد توجه رسانههای مختلف دنیا قرار گرفته است.
«آبسوز» کردن خودروها، اختراعی است که بهگفته این مخترع خوشخلق و خوشصحبت کشورمان، قادر به تحول اساسی در دنیا و حتی عصر حاضر است و قامت آن در برابر سطوح دیگر ابداعات یک سر و گردن بالاتر است.
این مخترع که خصلت مردمیبودنش را از جنوبیهای کشورمان به ارث برده، با حضور در باشگاه خبرنگاران تسنیم به تشریح جزئیات اختراعش پرداخت و ساعاتی را با خبرنگاران این مجموعه گذراند.
متن زیر حاصل گفتوگوی سهساعته با «علاءالدین جاسمی زرگانی» مخترع نخستین خودروی آبسوز جهان است که در ادامه مشروح بخش نخست آن تقدیم میشود:
آقای جاسمی! اختراع خودروی آبسوز یا سامانه آبسوز شما مربوط به چه سالی میشود؟
چند سال است که به فناوری سامانه آبسوز دست یافتهام و اکنون در حال تجاریسازی آن و کسب مجوزهای لازم از دولت هستم؛ زمانی که موفق به این اختراع شدم، ۲۳ ساله و در عنفوان جوانی بودم.
آیا در حال حاضر، سامانه آبسوز آماده نصب بهروی خودروهاست و شما دنبال دریافت مجوز و حمایتهای مالی بهشکل توأمان از دولت هستید؟
بله! سامانه آبسوز اختراعی بنده، آماده نصب روی خودروهاست؛ به هیچ عنوان دنبال دریافت پول و اخذ حمایتهای مالی از دولت نیستیم و خودمان بهاندازه کافی سرمایه داریم.
آیا شما اقدام به ثبت اختراع خود کردهاید؛ تا به امروز سامانه آبسوز اختراعی شما بهروی چند خودرو در سطح کشور نصب و تست شده است؟
تمامی بزرگان استانهای مختلف کشور، استعلام سامانه آبسوز را بهدلیل اینکه روی خودروهایشان نصب شده، دارند لذا این سامانه امتحان خود را پس داده است؛ با این حال ثبت اختراع آن در انگلستان انجام شده و برای ثبت آن در ایران نیز اقداماتی صورت گرفته است.
ثبت اختراع در انگلستان؟!
بله، تصمیم گرفتم ثبت اختراعم را در انگلستان داشته باشم.
چرا انگلستان؟
در سال ۱۳۸۰ گواهی ثبت اختراع پنلهای ساختمانی را که به ۳D panel معروف است کسب کردم که البته ممکن است به آن ساندویچ پنلهای سیمانی هم گفته شود؛ آن موقع ۲۱ سال داشتم، اما بهراحتی ثبت من به نام شخص دیگری نامگذاری شد و صرفاً با دادن یک سکه بهار آزادی، طرحم را سرقت کردند.
چطور با وجود داشتن گواهینامه، اختراع شما به نام فرد دیگری ثبت شد؟! شکایتی نکردید؟
با توجه به همین گواهی ثبت اختراعی که داشتم، شکایت کردم و ۳۰۰ هزار تومان هم به یک وکیل دادم که قرار بود برای پیگیری پرونده من یک میلیون تومان دریافت کند، اما بعد از شش ماه دیگر جواب تلفن من را هم نداد چه برسد به اینکه بخواهد پیگیر پروندهام شود.
چطور این اتفاق افتاد؟
مهمترین چالش کنونی این است که اگر فردی ثبت اختراعی به نامش باشد و فرد دیگری روی همان اختراع، موضوعی را اضافه کرده باشد، اجازه ثبت به نفر دوم هم داده میشود و بهبیان روشنتر، قانون «کپیرایت» در ایران بسیار ضعیف است و کوچکترین تغییر روی اختراع، میتواند نام مخترع را عوض کند.
آیا این نقیصه در کشورهای دیگر وجود ندارد؟
متأسفانه این نقیصه در ایران خیلی شدت دارد؛ بعضی طرحها نظیر همین «سامانه آبسوز کردن خودروها» در تمام دنیا قابلیت ثبت و پتنت ندارد.
پس چطور توانستید این طرح ابداعی را در انگلستان ثبت اختراع کنید؟
چنین کاری را برگرفته از تکنیکها و با شیوهای نوین و با ظرافتی خاص انجام دادیم و حساسیتی نسبت به آن ایجاد نکردیم؛ با توجه به اینکه گمان میکردیم اگر بگوییم سامانه آبسوز را برای خودرو ابداع کردهایم، یقهمان را میگیرند لذا جزئیات راکتوری را دادیم که تولید گاز مصرف خانگی میکند.
کمی بیشتر توضیح میدهید؟
مثلاً برای سامانه آبسوز، راکتوری ساختهایم که وظیفه تولید گاز مصرفی خانگی را بهعهده دارد و به هیچ عنوان کشندگی، انفجار، آلایندگی در پی ندارد و کاملاً سازگار با محیط زیست است.
چهنوع گازی توسط این راکتور تولید میشود؟
گاز هیدروژن؛ این راکتور زمانی که میسوزد، فقط بخار آب تولید میکند و اگر تقطیرش کنیم، میتواند تبدیل به آب شود؛ به همین دلیل از این سامانه، راکتور بزرگ تولید گاز مصرف خانگی از آب را ساختهایم که توانایی گازرسانی به حداقل ۱۰۰ خانوار شهری در منطقهای مانند اردبیل را دارد؛ خوشبختانه در ارتباط با تمامی سامانههایی که توسعه دادهایم، فکر آینده را هم داشتهایم و در این مورد هم نمونه دستی و خانگی را توسعه داده ایم.
چهضرورتی باعث اختراع چنین راکتوری شد؟
اگر نگاهی به آمار تلفات ناشی از نشت گاز در کشور بیندازیم، متوجه میشویم که سالانه ۲۸ هزار نفر کشته ناشی از انفجار و گازگرفتگی در سطح کشور داریم؛ مسلماً چنین موضوعی برای ما که علم توسعه «راکتورهای تولیدکننده گاز مصرف خانگی از آب» را داشتیم، بسیار اهمیت داشت.
این راکتور در چه ابعادی ساخته شده و نحوه کار با آن چطور است؟
این راکتور در ابعاد حدودی یک در یک متر و با وزن ۵۰ کیلوگرم مانند ژنراتوری است که در برخی باغها نصب و با آداپتوری به برق شهری متصل میشود؛ این سامانه بهدلیل کوچک بودنش، پرتابل و قابل حمل است.
گمان میکنید چنین اختراعی که وابستگی به سوخت فسیلی «گاز» را از بین میبرد، سرمنشأ چه تحولاتی میتواند باشد؟
نمیدانم این اختراع تا چهاندازه آینده را تحت تأثیر خود قرار میدهد، اما همین قدر میدانم که ادیسون هم در ابتدا گمان نمیکرد کاربردهای برق تا این اندازه وسیع شود تا جایی که برای شارژ موبایل هم نیازمند آن باشیم؛ در حال حاضر چنین سامانهای که ما توسعه دادهایم قادر به تولید سوخت پاک است در حالی که باید دانست چنین فناوریای در کشورهای اروپایی و آمریکایی جزو فناوریهای امنیتی به حساب میآید.
یعنی اروپا و آمریکا به چنین تکنولوژیای دست یافتهاند؟
آمریکا از ۴۳ سال پیش به فناوری خودروهای آبسوز دست یافت و در ناوگان نظامی خود از آن استفاده کرد، اما با توجه به اینکه چنین فناوریای در آن کشور، امنیتی به حساب میآید کشورهای در حال توسعه نباید تا ۹۰ سال آینده از آن مطلع شده یا بهرهبرداری کنند.
در حالی که این موضوع سِکرت و امنیتی به حساب میآید، چطور با این جرأت آن را مطرح میکنید؟
بگذارید اینطور بگویم، از روز اولی که گوشی ۲۱۱۰ نوکیا به بازار ارتباطات پای گذاشت، کشورهای سازنده تلفن همراه میدانستند فناوریهای بعدی ساخت گوشی تلفن همراه چیست و حتی میدانستند که روزگاری خواهد آمد که صفحه نمایشگرهای موبایل لمسی میشود، اما اگر قرار بود از روز اول فناوری لمسی را در اختیار مردم بگذارند، امروز بعد از ۲۵ سال دیگر محصولی جدید برای ارائه نداشتند.
این موضوع دقیقاً حکایت خودروهای برقی، فیوسل و هیبریدی است که با الگویی پیچیده برای انحراف ذهن مردم تولید شدهاند تا اول از این سیستم بهرهبرداریهای کامل و برداشتهای اقتصادی صورت گیرد و بعد از گذشت ۹۰ سال بهسمت خودروهای آبسوز بروند و بهجای بنزین، از آب در باک خودروها استفاده کنند؛ آنها بهدنبال این هستند تا جای ممکن از کشورهای در حال توسعه پول بگیرند در حالی که هماکنون از سامانههای آبسوز در سیستم نظامی خود استفاده میکنند.
با این حساب سؤالی پیش میآید که چرا همان کشورها از سامانه آبسوز در ناوگان حملونقل شهری خودشان استفاده نمیکنند؟
برای پاسخ به این سؤال اجازه دهید اینگونه بگویم که ۷۰ سال پیش موضوع نیروگاههای هستهای در اروپا و آمریکا به سرانجام رسید، اما الآن یقه کشورهای در حال توسعه را چسبیدهاند که مبادا از فناوری نیروگاه هستهای استفاده کنند، زیرا پسماندهای آنها کاملاً کشنده است و محیط زیست را منهدم میکند لذا شاهد بودید، در حالی که ما هنوز استارت بهرهبرداری از نیروگاههای هستهای را نزده بودیم، یقهمان را چسبیدند در حالی که شاید پیش از آن نیز میتوانستند چنین کاری را انجام دهند، اما آنها ابتدا اجازه ساخت و توسعه فناوری را میدهند و بعد که با کلی هزینهکرد و اتلاف وقت دانشمندان کشورها، به سرانجام رسید اجازه بهرهبرداری از آن را نمیدهند.
به بحث سامانه آبسوز بپردازیم؛ همانطور که فرمود: ید از سالها قبل بهفکر توسعه این سامانه بودهاید، اما چرا الآن بهفکر رونمایی و معرفی آن افتادهاید؟
از ۱۴ سال پیش بهفکر آبسوز کردن خودروها بودم، اما با توجه به اینکه سن کمی داشتم، کسی به حرفهای من توجهی نمیکرد؛ در حال حاضر هم معتقدم که در مواجهه با چنین فناوری (خودروهای آبسوز) باید در ابتدا فرض را بر این بگذاریم که سامانه مذکور اصلاً استانداردهای لازم را ندارد یا حتی فرضاً منجر به ایجاد آلایندگی میشود، اما زمانی که میزان قابل توجهی کشته سوانح ماشینی و آلایندگی در شهرهای کشور داریم، باید بهفکر محک زدن سامانه مذکور و مخترع آن باشیم چرا که در صورت اثبات درستی ادعاهایم، میتواند کمک بسیاری برای کشور باشد.
بهنظر شما چطور میشود این سامانه و بهقول خودتان این ادعا را ثابت کرد؟
باید اجازه دهیم این سامانه به دست مردم برسد و خود مردم درباره آن قضاوت کنند؛ تنها معیار راستیآزمایی صحبتهای من و اختراعم همین است.
یعنی تنها راه راستیآزمایی و نهایتاً حمایت از طرح شما همین است؟
بگذارید سؤالی از شما بپرسم؛ میدانید چرا ایران نفت را خامفروشی میکند؟
بهنظر شما چرا؟
به این دلیل که حمایتی از نخبگان کشور ندارند و حاضر نیستند حرفهای آنان را گوش کنند؛ کشور چین ۸۰ سال دور خودش را دیوار کشید و حتی گفت: «ما وجود نداریم»، اما اکنون تولیدات آن در همه جای دنیا وجود دارد و حتی در قلب آمریکا هم مثل ایران شاهد تولیدات چینی هستیم؛ ژاپن هم نماد دیگری از کشورهای توسعهیافته است که در هنگام وقوع بدترین زمینلرزهها، با کمترین خسارات مواجه میشود.
خوب است با خود فکر کنیم؛ چرا کشور آمریکا با ۲۷۰ سال قدمت باید سردمدار دنیا باشد، اما ایران با ۲ هزار و ۵۰۰ سال طول عمر باید در رده پایینتری از آن قرار گیرد؟ بسیار زیباست که مسئولان اجرایی کشور به حرف تمامی مخترعان گوش کنند حتی بهقیمت اینکه در نهایت بگویند، آنها دروغ میگویند.
اخیراً فردی دانشگاهی ادعا کرده که ادعاهای شما درباره اختراع خودروی آبسوز، بیپایه و اساس است، پاسخ شما به وی چیست؟
آن فرد که اشاره کردید یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور است که از قضا ۲۳ سال سابقه کارمندی شرکت سایپا را دارد؛ وی اخیراً طی مصاحبهای گفته است که ادعای جاسمی کذب محض و عوامفریبی است و همچنین گفته که من میخواهم اخاذی کنم در حالی که این آقا یک عقبه دارد و از جایی خط میگیرد.
شاید چنین اظهاراتی به این دلیل باشد که همان عقبه (شرکتهای خودروساز) اختراع شما را قبول ندارند؟
چند سال پیش یکی از کمپانیهای خودروساز به ما پیشنهادی داد تا کل سامانه را تحویلشان دهیم و بعد از تست آن، به ما زنگ بزنند، اما علیرغم اینکه واقعاً نمیدانم روی پیشانی ما چه نوشته شده بود! پیشنهاد دادم تا فیلمها و مستندات مربوط به سامانه را در اختیارشان بگذارند.
شما که دغدغه رساندن این سامانه به دست مردم را دارید، چرا حاضر نشدید چنین کاری را بهدرخواست کمپانی خودروساز انجام دهید؟
بنده تا همین الآن هزینههای بسیاری را متقبل شدهام تا این سامانه به دست مردم برسد لذا همچنان چنین دغدغهای را دارم؛ درصدد رویارویی با کسی نیستیم و نمیخواهیم با کسی مقابله کنیم بلکه میخواهیم همه را کنار خود داشته باشیم تا نهایتاً سامانه آبسوز خودروها به دست مردم برسد.
ما حاضریم سامانه را برای مسافت یکهزار کیلومتر بهشکل رایگان برای متقاضیان، نصب کنیم و ضمانتنامهای را دریافت کنند، همچنین برای ۴۰ هزار کیلومتر یا دو سال گارانتی هم ارائه دهیم تا خیال متقاضیان نصب پکیج آبسوز راحت باشد.
آیا تاکنون سامانه در اختیار متقاضیان قرار گرفته است؟
تا امروز این سامانه روی هیچ یک از ماشینهای متقاضیان نصب نشده و متقاضیان در حال اعلام آمادگی تنها از طریق کانال تلگرامی ما هستند؛ بعد از اخذ مجوزها، ربات تلگرامی متقاضیان را بهسمت سایتی هدایت میکند تا با ثبت تقاضای خود در آن، بتوانند به دفاتر نمایندگی ما در شهرستانها مراجعه و سامانهشان را دریافت کنند.
آیا در حال حاضر نمایندگی برای جذب تقاضاها در کشور دارید؟
در حال حاضر نمایندگیهای ما فعال نیستند؛ انتظار داریم دولت با حمایتهایی که برای تسهیل صدور مجوز فعالیتهای ما انجام میدهد، زمینه فعال شدن دفاتر نمایندگیمان را فراهم آورد.
چطور میخواهید امنیت سامانه آبسوز برای خودروها را جا بیندازید در حالی که کمپانی خودروساز BMW پس از تست نخستین سامانه هیدروژنی نصبشده روی خودروهای سری هفت خود با انفجاری مهیب روبهرو شد و آن سانحه شش کشته هم بهجای گذاشت؟!
کمپانی آلمانی «بیامدابلیو» برای اینکه بگوید ید طولایی در انرژیهای موجود دنیا دارد، سری هفت تولیدات خود را در سال ۲۰۰۳ به سامانه آبسوز مجهز کرد؛ فرآیند به این شکل بود که کمپانی مذکور سامانهای را روی ماشینهای خود نصب کرد که هیدورژن را از اکسیژن جداسازی و برای سوختن به موتور ماشین ارسال میکرد.
قدت هیدروژن تا چهاندازه است و آیا قابلیت جایگزینی با سوختهای فسیلی را دارد؟
هیدروژن گازی ناپایدار است و ۹۸ درصد کل جهان هستی را هیدروژن تشکیل میدهد، اما هیچگاه بهصورت تنها نیست و همواره بهشکل مرکب ظاهر میشود؛ اگر هیدروژن جداسازی شود از حالت پایدار خارج میشود و زمانی که به اکسیژن برسد منفجر میشود؛ نمونه انفجار هیدروژن را در حوادث هیروشیما و ناکازاکی شاهد بودیم.
گاز هیدروژن را در دنیا درون کپسولهای مخصوص نگهداری میکنند؛ هیدروژن تکبار مثبت است و بهمحض اینکه حرکت کند در هر شیء ایجاد بار منفی میکند و در نهایت منفجر میشود لذا جنس این کپسولها از داخل پلیاتیلن و از بیرون کربن و قیمت آنها هفت میلیون تومان است.
آیا این کپسولها با اعمال چنین فرآیندی کاملاً ایمن میشود؟
برای جابهجایی کپسول گازهای هیدروژنی معمولاً اپراتورهای خاص این کار را انجام میدهند؛ در شرکت نفت هم که بهدلیل مصارف خاص هیدروژنی، نمیتوانند عملیات جابهجایی را انجام دهند، معمولاً به استقرار پِلَن تولید گاز هیدروژن روی میآورند.
دلیل انفجار خودروی سری هفت بیامدابلیو چه بود؟
جاسمی زرگانی: دلیل انفجار خودروی سری هفت بیامدابلیو نیز دقیقاً همین موضوع بود که اشاره کردم؛ اما این کمپانی بهدلیل اینکه بگوید در توسعه آن ناکام نمانده اقدام به تعویض موتور خودرو کرد لذا سازه موتورهای این کمپانی برای تحمل قدرت انفجاری هیدروژن، از فولاد و کربن شد تا ساختار موتور در لحظه انفجار هیدروژن درون پیستون به هم نریزد و ثبات موتور حفظ شود.
آیا شرکت BMW در نهایت به نتیجه رسید و توانست این سری خودروها را تجاریسازی کند؟
هرچند که پس از انجام چنین تغییراتی در سازه موتور، نخست وزیر آن کشور از پشت اگزوز بیامدابلیو سری هفت یک لیوان آب خورد، اما تولید سامانه آبسوز برای آن خودرو یک و نیم میلیون مارک هزینه در برداشت که به هیچ عنوان توجیه اقتصادی نداشت و لذا به تولید انبوه نرسید.
مزیت سامانه آبسوز توسعهیافته توسط شما که با سوخت هیدروژن کار میکند، اما قرار نیست منفجر شود، در مقابل سایر تولیدات مشابه چیست؟
نوع تولید استحصالی ما به این شکل است که هیدروژن را تحت کنترل درآوردهایم تا غیرقابل انفجار، ولی قابل اشتعال باشد؛ پروسه کاری نیز به این شکل است که هر زمان این گاز بهفاصله ۱۵ سانتیمتر از هر نازلی خارج شود، با اکسیژن تبدیل به بخار آب شده و این تنها شاخص رقابتی ما در کل دنیاست؛ هیدروژن تولیدی ما غیرقابل انفجار است و در موتور چدنی و آلومینیومی هم مشتعل میشود.
از سوی دیگر کاری که ما انجام میدهیم مانند بیامدابلیو، تعویض موتور نیست بلکه سامانهای را مانند محفظه سوخت CNG روی خودروها نصب میکنیم؛ در واقع کاری که ما میکنیم این است که یک پکیج روی خودروها (بدون وابستگی به نوع خودرو) اضافه میکنیم که میتواند منجر به بروز انقلاب صنعتی دیگری شود.
در صورتی که این گاز نشت پیدا کند، مخاطرهای نخواهد داشت؟
با چنین الگوریتمی، اگر این گاز در اتاقی هم نشت کند دیگر خطرناک و کشنده نخواهد بود.
حالا چرا بهفکر جداسازی هیدروژن از ترکیب آب افتادید و بهسمت فرمول دیگری نرفتید؟
به این دلیل که آب در دسترس همه مردم و مایعی آشامیدنی است، تصمیم گرفتیم تا آن را تبدیل به سوخت کنیم.
میزان استهلاک و کاهش عمر موتور خودروها در صورت نصب سامانه آبسوز روی آنها تا چهاندازهای خواهد بود؟
قطعاً چنین پروژهای حتی اگر عمر پنجساله موتور ماشین به چهار سال کاهش یابد توجیه اقتصادی بسیار زیادی خواهد داشت، زیرا موتور خودرو بهجای بنزین با آب کار میکند و خروجی ماشین بخار آب خواهد بود.
فیلم کوتاهی از تست خودروی آبسوز اختراعی توسط جاسمی
کمی هم در ارتباط با فازهای توسعهای این ابداع و اشتغالزایی که بههمراه دارد، بگویید.
توسعه تجاری چنین پروژهای با لحاظ کردن ۹۵ آیتم قابلیت اشتغالزایی برای ۱۶ هزار نفر را دارد؛ اگر حمایتهای لازم از ما صورت گیرد و مسئولان مجوزهای چنین کاری را صادر کنند، قطعاً طی سه فاز چنین اهدافی قابلیت تحقق دارد؛ چنین طرحی تنها یک مورد از ابداعات بنده است؛ قطعاً رونماییهای بعدی از سامانههای توسعهیافتهمان، ظرفیتهای بالاتری را با خود بههمراه خواهد داشت.
علاءالدین جاسمی زرگانی در بخش دوم این مصاحبه به جزئیات بیشتری از ابداع خود در سامانه آبسوز و چالشهای پیشِروی توسعه طرحهایش پرداخته است که مشروح آن طی روزهای آینده توسط بخش علمی باشگاه خبرنگاران تسنیم منتشر میشود.
۱۵ دلار پاداش کارمندان چینی برای هر یک کیلو کاهش وزن
"وانگ شوئبائو" مدیر یک شرکت مشاوره سرمایهگذاری در شیانشهر چین است که پیشنهاد این طرح را داده و با اجرایی کردن آن تلاش میکند، انگیزه کارمندان را برای کاهش وزن و ارائه کار مفیدتر افزایش دهد.
قرار است، کارمندان این شرکت مشاوره سرمایهگذاری، جایزههای مختلفی دریافت کنند که بخشی از آن نقدی و بخشی غیر نقدی است؛ بخش نقدی این رقابتها، دریافت ۱۰۰ یوآن برابر با ۱۵ دلار به ازای هر یک کیلوگرم کاهش وزن است.
تغییر شرایط زندگی، افزایش تعداد افرادی که به شغل کارمندی روی آوردهاند، پشت میزنشینی و بیتحرکی برای ساعات طولانی، همچنین پیروی از رژیم غذایی نامناسب موجب اضافه وزن بسیاری از کارمندان شده است.
مدیر این شرکت برای حفظ سلامتی کارمندانش و بهرهوری بهتر آنها در شرکت، پاداش نقدی را به عنوان جایزه اصلی در نظر گرفته است.
این برنامه که از ماه مارس اجرایی شده، جایزهاش بیش از نیمی از کارمندان را برای خوردن غذای سالم، ورزش کردن و کاهش وزن تشویق کرده است.
به گفته "وانگ" مدیر این شرکت، علاوه بر کارمندان، خود وی نیز از پشت میزنشینی و بیتحرکی دچار چاقی و اضافهوزن شده و همین سبب شده تا بیحوصلگی اجازه کار مفید را ندهد؛ از طریق این رویه جدید علاوه بر دستیابی به سلامتی و افزایش روحیه، همه کارمندان در یک رقابت سالم شرکت میکنند.
چرا ایرانیها از بیماری میترسند؟
موارد مشابهی نیز پیشتر اتفاق افتاده؛ مواردی با خشونتی کمتر یا بیشتر.
هرچند این موارد، نمونههایِ حادِ ترس از بیماریهای سخت هستند، اما به نظر میآید ترسِ از بیماری در اشکال دیگر آن در جامعه ایران وجود دارد.
ترس از بیماری امروز به عنوان یک بیماری روانشناختی نیز شناخته میشود، اما دلایل اجتماعی آن میتواند از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
مزدک دانشور –پزشک و انسانشناس پزشکی- در گفتگو با فرارو ترس از بیماری در ایران را به دلایلی همچون بیاعتمادیِ بیماران به پزشکان، شفاف نیودن دلایل بیماری و یا هزینههای درمان مرتبط میداند.
ترس از بیماری تاریخی است
وی ادامه داد: پس از یافتن علل بیماریها به خصوص بیماریهای عفونی از سوی پزشکان، این ترس تاحدی کم شد، ولی با رشد بیماریهای سبک زندگی و تجمیعی، علت بیماری به وضوح گذشته برای علم پزشکی معلوم نبود. به عنوان مثال همبستگی آماری بین کشیدن سیگار و سرطان ریه وجود دارد، ولی در اطراف ما کسانی وجود دارند که به رغم سیگار کشیدن عمری طولانی (هرچند بیکیفیت) داشتهاند.
در حقیقت علل این بیماریها به گفته مزدک دانشور به جای آنکه به وضوح مشخص باشد، با عوامل همبسته correlative آشکار میشود. به همین دلیل است که یک فضا یا فاصله در فهم بیماری باقی میماند که تصورات پیشامدرن میتوانند آن را پرکنند.
این پژوهشگر همچنین در تحلیل این موضوع گفت: یعنی دوباره به زمانی باز میگردیم که بیماری استعارههایی از بدبیاری bad fortune یا نفرین curse و یا حتی چشم خوردن دانسته میشد و با انگهای غریب همراه بود. بیماری به خصوص با عللی ناشناخته همان ترسهای پیشامدرن را در ما زنده میکند چرا که در برابر آن ناتوانیم و امکان فرار از آن یا بهبودی چنان مغشوش و مه آلود است که گاه دست به دامان راه حلهایی میشویم که نیاکان ما به آن پناه میبردند.
بیپناهی و ترس از بیماری
وی در ادامه اظهار کرد: شهروندان به دنیایی پرتاب شدند که بازار، تعیینکننده آن بود و تقسیمبندی آنان به داراها و ندارها و البته خدمات لایهبندی شده در دستور کار دولت قرار داشت. در چنین فضای رعبآوری، بیماری به خصوص بیماریهای مزمن و ناتوانکننده فاجعه است.
وی با اشاره به هزینههای زیاد درمان نیز گفت: علاوه بر هزینههای خانمان برانداز catastrophic fees که خانوادهها را به عمق فقر پرتاب میکند، بیماریهای مزمن در بیمارستانهای ناکارآمد که بیمار و همراهش از احترامی در خور برخوردار نیست، درمانی آسان و شایسته نمییابد. رفتار کادر درمانی سرد و بیگانه است و بیمار به جز استثنائاتی از سمپاتی و همدردی درمانگران (به خصوص پزشکان متخصص) برخوردار نیست.
بی اعتمادی میان بیماری و پزشک بر ترس از بیماری دامن میزند
"سرمایهزدگی و کالاییشدن عرصههای زندگی به خصوص درمان و سلامت" به گفته این پزشک باعث شده تا رابطه پزشک و بیمار به یک معامله و رابطه مالی فروکاسته شود. پزشک در وهله اول به جای آنکه به درمان تمام و کمال بیمار بیندیشد به وجه مالی درمان نظر دارد. این نگاه و رابطه بر بیمار نیز اثر میگذارد. در حقیقت بیمار خریداری است که باید مواظب باشد سرش کلاه نرود!
عضو گروه جامعهشناسی پزشکی انجمن جامعهشناسی ایران همچنین درباره رابطه پزشک و بیماری تاکید کرد: این رابطه دیگر یک رابطه عمیق و پر از اعتماد و اعتقاد نخواهد بود و به همین دلیل از ارزشهای خود تهی میشود و پزشک دیگر نمیتواند آن تأثیر لازم را بر بیمار بگذارد و ترس و غم را از بیمار دور کند.
مزدک دانشور در انتها نیز گفت: به دلایل بازگفته، بیماری به خصوص بیمارهای مزمن و ناتوانکننده برای شهروند این مرز و بوم ترسناک و عذاب آور است. شهروندانی بی پناه، رها شده به دست سرد سرمایه، گرفتار در چنبره بیمارستانهای ناکارآمد و اسیر روابط ناسالم، حق دارند که از بیماری بهراسند و در پس آن فردایی نبینند.
استفاده از گوش پاک کن ممنوع
سلامت نیوز: جرم گوش از ترشحات طبیعی و ضروری بدن محسوب میشود که از گوش مراقبت کرده و وجود این جرم برای حفظ نرمی و سلامت مجرای گوش خارجی لازم است. جرم گوش مانع از ورود کثیفی و باکتری به عمق گوش میشود.
جرم گوش که به آن موم یا سرومن نیز گفته میشود، ترکیبی از چربی، سلولهای پوستی جدا شده از داخل گوش و ترشحات غدد ترشح کننده گوش در کانال گوش خارجی است. موم گوش مادهای سالم در گوش شماست و به عنوان تمیزکننده عمل میکند.
این ماده ویژگی محافظ، آنتیباکتریال و روانساز دارد و از پرده گوش تا مجرای بیرونی آن حرکت و کانال گوش را تمیز میکند و بعد خشک میشود و میریزد.
این یک فرآیند خودتنظیم است و در شرایط عادی نیازی به ایجاد تداخل در آن نیست، کمااین که اگر موم گوش وجود نداشته باشد، گوش خشک میشود و میخارد.
تمیز کردن گوش، کار صحیحی نیست. کسانی که سعی میکنند گوش خود را به طور مداوم تمیز کنند، ممکن است مشکلاتی را برای گوش خود ایجاد کنند، چون پوست مجرای گوش و پرده گوش از ظریفترین نقاط پوستی بدن به شمار میآیند؛ بنابراین ضروری است که نسبت به این بخش از بدن حساستر باشیم. استفاده از گوش پاک کن اگر چه روشی معمول به حساب میآید، اما به هیچ عنوان یک روش علمی نیست.
برای تمیز کردن گوش نباید چیزی داخل گوش تان فرو کنید، زیرا گوشها خودشان با موادی که ترشح میکنند، نقش پاکیزگی گوش را بر عهده دارند.
اگر جرم گوش باعث کیپ شدن گوش و کاهش شنوایی شما شد، به پزشک مراجعه کنید تا به طور اصولی گوش شما را شستشو دهد. مطمئن باشید بعد از شستشوی گوش، شنوایی تان به حالت طبیعی برمی گردد. ولی هرگز خودسرانه گوشتان را برای خارج کردن جرم آن، دستکاری نکنید.
برای خاراندن گوش یا خارج کردن جرم گوش، گوش پاک کن، سنجاق، انگشت دست و هر چیز دیگری را وارد گوش تان نکنید، زیرا با این کار جرم را بیشتر به سمت داخل گوش هل میدهید که میتواند گوش را کیپ کند و شنوایی شما کم شود. محققان این کار را با خطر آسیب رسیدن به شنوایی یا از دست دادن آن مرتبط میدانند.
از جمله عواملی که نشان دهنده پر شدن گوش از جرم است میتوان به درد گوش و احساس کیپ بودن گوش، کاهش شنوایی، صدای وز وز در گوش و خارش و خروج ترشحات از گوش اشاره کرد.
جرم گوش تا زمانی که باعث انسداد کامل کانال گوش نشود، افت شنوایی به همراه ندارد و حتی ممکن است فرد متوجه پر شدن گوشش نشود، اما هنگامی که انسداد کانال کامل شد، فرد متوجه کیپ شدن گوش و افت شنوایی میشود. معمولا این اتفاق در زمان استحمام ایجاد میشود، زیرا ورود آب به داخل کانال گوش باعث حجیمتر شدن جرم گوش موجود در کانال گوش میشود.
اگر جرم گوش باعث کیپ شدن گوش و کاهش شنوایی شما شد، به پزشک مراجعه کنید تا به طور اصولی گوش شما را شستشو دهد. مطمئن باشید بعد از شستشوی گوش، شنوایی تان به حالت طبیعی برمی گردد. ولی هرگز خودسرانه گوشتان را برای خارج کردن جرم آن، دستکاری نکنید.
بررسی وضعیت سلامتی از طریق جرم گوش
با بررسی رنگ و غلظت جرم گوش میتوان به اطلاعات زیادی درباره وضعیت سلامتی و آنچه در داخل بدن رخ میدهد، دست یافت.
جرم گوش آبکی و سبز
تعریق زیاد ممکن است باعث ورود عرق به درون گوش و مخلوط شدن آن با جرم گوش شود و حالت آبکی به موم گوش دهد. اما اگر عرق نکرده اید و جرم گوش آبکی سبز یا زرد پررنگ است، این میتواند نشانه عفونت گوش باشد.
جرم گوش خشک و یا چسبناک
این حالت بین افراد با نژادهای مختلف، متغیر است. نتایج بررسیها نشان میدهد که بیشتر مردم قاره آسیا دارای جرم گوش خشک و ساکنان قاره آفریقا و اروپا دارای جرم گوش چسبناک یا خیس هستند. مطالعات ژنتیکی نشان میدهد حالتهای متفاوت موم گوش، نوعی واکنش به شرایط محیطی است که آنها را از اجدادمان به ارث بردهایم.
جرم گوش با بوی تند
گاهی بهجای اینکه جرم خود به خود و به طور طبیعی از گوش خارج شود، در گوش تجمع پیدا میکند و به مرور زمان دچار علایمی مانند درد یا پری گوش میشوید
این نوع جرم نشانه عفونت یا آسیبدیدگی در قسمت میانی گوش است و میتواند نشانههای متعددی داشته باشد از جمله مشکل دار شدن قسمت میانی گوش، مشکل در حفظ تعادل بدن، وزوز گوش، احساس پری یا انسداد گوش. با داشتن این علایم حتماً به پزشک مراجعه کنید.
ترشح جرم گوش به بیرون
عفونت یا پارگی پرده گوش میتواند به رشد غیرطبیعی پوست روی پرده گوش (ضایعات پوستی) منجر شود که ساختاری شبیه کیست دارند. این ضایعات پوستی به شکل جرم و کثیفی از گوش بیرون زده و باعث درد و گرفتگی مجرای گوش میشوند.
تجمع جرم گوش
این مشکل نادر است و بهجای اینکه جرم خود به خود و به طور طبیعی از گوش خارج شود، در گوش تجمع پیدا میکند و به مرور زمان دچار علایمی مانند درد یا پری گوش میشوید.
جرم گوش پوستهپوسته
این نوع جرم گوش نشانهی بیماری نیست، بلکه در پی بالا رفتن سن، جرم گوش بهصورت پوستهپوسته در میآید. بهطورکلی با بالا رفتن سن، غدد کم کار میشوند. در چنین حالتی هیچ خطری سلامتیتان را تهدید نمیکند.
اکونومیست: وای فای از دیوارها عبور میکند و به همین دلیل است که میتوانیم از یک روتر بی سیم که در اتاق دیگری قرار دارد برای وارد شدن به دنیای اینترنت استفاده کنیم.
اکنون گروهی از محققان در آلمان راهی را پیدا کرده اند که میتوان با استفاده از وای فای، تصاویر هولوگرام یا تصاویر سه بعدی از اشیا و افرادی که در آن سوی دیوار یک اتاق قرار دارند را تهیه کرد.
فیلیپ هال محقق جوان ۲۳ سالهای است که این نوآوری را به عنوان بخشی از پایان نامه تحصیلی خود در دانشگاه فنی مونیخ ارایه کرده است. او میگوید: اکنون این امکان فراهم شده که اتاق را با استفاده از امواج وای فای به طور کامل اسکن کرد.
البته وی تصریح کرده که این فناوری هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد و فعلا در قالب یک فناوری پیش ساخته مطرح است که وضوح تصویر به دست آمده کیفیت چندانی ندارد، اما نکته مهم این است که این امکان فراهم شده است.
این محقق جوان میگوید: با استفاده از این فناوری میتوان تصویر مبهمی از یک فنجان قهوه که آن سوی دیوار قرار دارد تهیه کرد هر چند شاید نتوان شکل آن را به درستی تشخیص داد، اما وقتی صحبت از انسان یا یک حیوان نظیر سگ به میان میآید میتوان تصویر آن را با وضوح بیشتری پدیدار کرد. در واقع از این طریق میتوان تصویر اجسام بزرگتر از ۴ سانتیمتر را تهیه کرد.
انتهای پیام/
: انتشار
مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید
محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *