حال ناخوش میراث فرهنگی در "افغانستان"
موزهها و آثار باستانی در افغانستان حکایت از آن دارد که این کشور تمدنی چند هزار ساله داشته و از فرهنگی غنی برخوردار است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل قلب تپنده تاریخ هر کشوری صنعت توریسم و میراث فرهنگی آن است. موزهها و آثار باستانی مانند دفترچهای که از گذشته به یادگار مانده است، فرهنگ و تاریخچه آن کشور را نشان میدهد.
در سراسر دنیا موزهها و آثار تاریخی همواره مورد استقبال گردشگران بوده است. با مشاهده موزهها میتوان لایههای پنهان تمدن بشری در هر کشوری پی برد. آثار باستانی رد پای تاریخ در برهههای مختلف را به تصویر میکشند.
موزهها و میراث فرهنگی علاوه بر آنکه ما را با زندگی بشر در زمانهای گذشته و سیر تحول و تکامل تمدن انسانی آشنا میکنند، به طور معجزه آسایی برای آن کشور درآمدزایی کرده و پول را به بطن جوامع تزریق میکنند.
پس میتوان به اهمیت نقش صنعت توریسم و میراث فرهنگی در پیشرفت و توسعه کشورها پی برد چراکه همواره دغدغه سران دولتها تولید سود ناخالص و افزایش سرانه ملی کشورها میباشد.
در دنیا موزهها و آثار باستانی فراوانی وجود دارد که از شهرت جهانی برخوردارند. این آثار توسط دولتهای مسئول حفظ و نگهداری شده و به نسلهای بعدی منتقل میشوند.
موزه «لوور» در فرانسه، «مردمشناسی» در کانادا، «آکروپولیس» دریونان و «هنر مدرن» در آمریکا تنها تعدادی از دهها موزه مشهور دنیا است که هرساله گردشگران خارجی زیادی را به سوی خود جلب میکند.
همواره عوامل زیادی وجود دارند که باعث میشوند آثار باستانی و میراث فرهنگی به مرور زمان دچار استهلاک شده و روبه نابودی روند. در برخی مواقع دولتها با ایجاد مکانهایی از این آثار حفاظت کرده و تنها تحت شرایطی خاص ممکن است به این آثار آسیبی برسد.
وجود بیش از دهها موزه و آثار باستانی در ولایات مختلف افغانستان، چهره و بافتی کاملا تاریخی را به این کشور داده و نشانگر آن است که افغانستان در عمر طولانی خود وقایع و حوادث زیادی را تجربه کرده است.
موزه ملی افغانستان در جنوب غربی کابل قرار دارد و مجموعهای است از گنجینه آثار تاریخی و میراث فرهنگی این کشور و شامل دو طبقه در منطقه دارالامان میباشد.
در طول قرنها، هویتها و فرهنگهای مختلفی در سرزمین افغانستان خود را به جهانیان نشان دادهاند. آثار، ظروف بجا مانده، ابزار آلات جنگی، وسایل کشاورزی و غیره، همه و همه نشان دهنده تمدنی با سابقه در دل افغانستان است. موزههای این کشور حاکی از سیر تکاملی تمدن بشر در افغانستان است.
در پی جنگهای طولانی و ناامنی، موزهها و آثار باستانی مورد تاراج و دستاندازی بیگانگان قرار گرفته و به خارج از کشور برده شدند. این اخبار یه حدی ناراحت کننده است که دل هر شنوندهای را به درد میآورد. بر اساس گزارشهای مسئولان مربوط، 70 درصد موزه ملی افغانستان به تاراج رفته است.
مجمسههای بودا، شهر ضحاک، شهر غلغله، چهل ستون و قلعه بابر در بامیان، مسجد جامع هرات، قلعه تاریخی هرات، منارهها و آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات، بالاحصار، آرامگاه سلطان محمود، آرامگاه سنائی در غزنی، خرقه مبارکه و باغ بابا در قندهار و تنگی شادیان و زیارت سخی در مزار و... ، تخت رستم در سمنگان از آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان و موزه تپه سردار، موزه ملی افغانستان، موزه جهاد، از جمله موزههای افغانستانبه شمار میآیند.
طلاتپه نام پایگاهی باستانی در نزدیکی شهر «شبرغان» در شمال افغانستان است که کاوش آن در سال 1978 میلادی توسط گروهی از باستانشناسان افغانستان و روس به سرپرستی «ویکتور ساریانیدی» صورت گرفت.
این تداوم و روند تاریخی، تنوعی پرباری را در میراث فرهنگی افغانستان بوجود آورده است. از پیکرههای یونانی-بودایی قندهار گرفته تا نگارههای دیواری مغارههای بامیان و نقوش تذهیب و خوشنویسی که زینتبخش بناهای دوران نخستین اسلامی هستند، همه در دل این سرزمین جای گرفتهاند.
افغانستان به دلیل حایل بودن میان تمدن شبه قاره و ایران، سیر تحولی زیادی را از عصر پارینه سنگی تا تمدن بینالنهرین در دل خود جای داده است.
پس میتوان گفت افغانستان کشوری است با فرهنگی غنی که سیر تحولی آن را میشود در آثار بجا مانده از زندگی مردم این کشور در عصرها و دورانهای مختلف دریافت.
تخریب آثار باستانی افغانستان به دست طالبان
با ادامه جنگ، خشونت، و ناامنی در افغانستان، طالبان در اقدامی غیر اخلاقی و ددمنشانه با فرمان ملاعمر به جان آثار باستانی مناطق تحت سیطره خود در این کشور افتاده و آنها را از میان برده و به برخی دیگر آسیب رساندند. تخریب مجسمههای بودا در بامیان نمونهای از این آثاری بود که به دست طالبان تخریب شد.
در میان این بحبوحه جنگهای داخلی در سال 1990 میلادی، سودجویان و فرصت طلبان، قطعاتی از آثار باستانی افغانستان را دزدیده و آن را که سرمایهای عظیم برای این کشور محسوب میشد، به خارج از افغانستان منتقل کردند. البته بعدها با پیگیری مقامات افغانستان تمامی این آثار به کابل باز گردانده شدند.
با توجه به ظرفیتهای خوبی که در افغانستان برای جذب گردشگر وجود دارد، اما مشکلاتی همواره بر سر راه این صنعت وجود دارد. با این حال وزارت فرهنگ و اطلاعات افغانستان اعلام کرد که سالانه حدود 20 هزار گردشگر خارجی، از این کشور بازدید میکنند.
16 می روز جهانی موزه و میراث فرهنگی نامگذاری شده است. افغانستان با داشتن موزههای زیاد پتانسیل فراوانی برای جذب گردشگر و ارزآوری برای این کشور را دارد.
حال ناخوش میراث فرهنگی در افغانستان
جنگ اولین عاملی است که پای گردشگران به موزه های افغانستان را قطع میکند و یکی از دلایل عدم رشد معرفی میراث فرهنگی افغانستان به دنیا شمرده میشود.
ناامنی، نبود مدیریتی قوی، عدم وجود قوانین محافظتی از میراث گرانبهای فرهنگی، از جمله عوامل رکود صنعت توریسم در افغانستان و تشدید تخریب آثار باستانی این کشور است.
نظر به اینکه میراث فرهنگی، سند تاریخی هر کشوری محسوب میشود و بدون آنها شناساندن تمدن به جهانیان کاری بیهوده و دشوار است، لازم است که در حفظ و نگهداری آنها کوشا بوده و با تمام توان و امکانات در جهت ترمیم آن برآمد.
در ابتدا واجب است تا تا با برنامهریزیها و مدیریت صحیح از سوی دولتمردان افغانستان و عزم راسخ آنها، از دستاندازی بیگانگان به آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان، جلوگیری کرده و در قدم بعدی شهروندان این کشور میبایست با گسترش فرهنگ حفظ و احترام به میراث فرهنگی، مانع تخریب و استهلاک آنها توسط عوامل انسانی شوند.
امید است که روز به روز شاهد رونق خوب بازدید از آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان که گنجینهای به یادگار از گذشتگان برای این کشور است، باشیم.
/
در سراسر دنیا موزهها و آثار تاریخی همواره مورد استقبال گردشگران بوده است. با مشاهده موزهها میتوان لایههای پنهان تمدن بشری در هر کشوری پی برد. آثار باستانی رد پای تاریخ در برهههای مختلف را به تصویر میکشند.
موزهها و میراث فرهنگی علاوه بر آنکه ما را با زندگی بشر در زمانهای گذشته و سیر تحول و تکامل تمدن انسانی آشنا میکنند، به طور معجزه آسایی برای آن کشور درآمدزایی کرده و پول را به بطن جوامع تزریق میکنند.
پس میتوان به اهمیت نقش صنعت توریسم و میراث فرهنگی در پیشرفت و توسعه کشورها پی برد چراکه همواره دغدغه سران دولتها تولید سود ناخالص و افزایش سرانه ملی کشورها میباشد.
در دنیا موزهها و آثار باستانی فراوانی وجود دارد که از شهرت جهانی برخوردارند. این آثار توسط دولتهای مسئول حفظ و نگهداری شده و به نسلهای بعدی منتقل میشوند.
موزه «لوور» در فرانسه، «مردمشناسی» در کانادا، «آکروپولیس» دریونان و «هنر مدرن» در آمریکا تنها تعدادی از دهها موزه مشهور دنیا است که هرساله گردشگران خارجی زیادی را به سوی خود جلب میکند.
همواره عوامل زیادی وجود دارند که باعث میشوند آثار باستانی و میراث فرهنگی به مرور زمان دچار استهلاک شده و روبه نابودی روند. در برخی مواقع دولتها با ایجاد مکانهایی از این آثار حفاظت کرده و تنها تحت شرایطی خاص ممکن است به این آثار آسیبی برسد.
افغانستان کشوری است که همواره به درگیری و جنگ و خشونت محکوم بوده است. این کشور با داشتن تمدن درخشان چندهزار ساله خود و آثار تاریخی فراوان، در زمره یکی از کشورهایی است که ظرفیتهای فراوانی برای جذب گردشگران خارجی و درآمدزایی از طریق صنعت توریسم دارد.
وجود بیش از دهها موزه و آثار باستانی در ولایات مختلف افغانستان، چهره و بافتی کاملا تاریخی را به این کشور داده و نشانگر آن است که افغانستان در عمر طولانی خود وقایع و حوادث زیادی را تجربه کرده است.
موزه ملی افغانستان در جنوب غربی کابل قرار دارد و مجموعهای است از گنجینه آثار تاریخی و میراث فرهنگی این کشور و شامل دو طبقه در منطقه دارالامان میباشد.
در طول قرنها، هویتها و فرهنگهای مختلفی در سرزمین افغانستان خود را به جهانیان نشان دادهاند. آثار، ظروف بجا مانده، ابزار آلات جنگی، وسایل کشاورزی و غیره، همه و همه نشان دهنده تمدنی با سابقه در دل افغانستان است. موزههای این کشور حاکی از سیر تکاملی تمدن بشر در افغانستان است.
در پی جنگهای طولانی و ناامنی، موزهها و آثار باستانی مورد تاراج و دستاندازی بیگانگان قرار گرفته و به خارج از کشور برده شدند. این اخبار یه حدی ناراحت کننده است که دل هر شنوندهای را به درد میآورد. بر اساس گزارشهای مسئولان مربوط، 70 درصد موزه ملی افغانستان به تاراج رفته است.
مجمسههای بودا، شهر ضحاک، شهر غلغله، چهل ستون و قلعه بابر در بامیان، مسجد جامع هرات، قلعه تاریخی هرات، منارهها و آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات، بالاحصار، آرامگاه سلطان محمود، آرامگاه سنائی در غزنی، خرقه مبارکه و باغ بابا در قندهار و تنگی شادیان و زیارت سخی در مزار و... ، تخت رستم در سمنگان از آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان و موزه تپه سردار، موزه ملی افغانستان، موزه جهاد، از جمله موزههای افغانستانبه شمار میآیند.
طلاتپه نام پایگاهی باستانی در نزدیکی شهر «شبرغان» در شمال افغانستان است که کاوش آن در سال 1978 میلادی توسط گروهی از باستانشناسان افغانستان و روس به سرپرستی «ویکتور ساریانیدی» صورت گرفت.
این تداوم و روند تاریخی، تنوعی پرباری را در میراث فرهنگی افغانستان بوجود آورده است. از پیکرههای یونانی-بودایی قندهار گرفته تا نگارههای دیواری مغارههای بامیان و نقوش تذهیب و خوشنویسی که زینتبخش بناهای دوران نخستین اسلامی هستند، همه در دل این سرزمین جای گرفتهاند.
افغانستان به دلیل حایل بودن میان تمدن شبه قاره و ایران، سیر تحولی زیادی را از عصر پارینه سنگی تا تمدن بینالنهرین در دل خود جای داده است.
پس میتوان گفت افغانستان کشوری است با فرهنگی غنی که سیر تحولی آن را میشود در آثار بجا مانده از زندگی مردم این کشور در عصرها و دورانهای مختلف دریافت.
تخریب آثار باستانی افغانستان به دست طالبان
با ادامه جنگ، خشونت، و ناامنی در افغانستان، طالبان در اقدامی غیر اخلاقی و ددمنشانه با فرمان ملاعمر به جان آثار باستانی مناطق تحت سیطره خود در این کشور افتاده و آنها را از میان برده و به برخی دیگر آسیب رساندند. تخریب مجسمههای بودا در بامیان نمونهای از این آثاری بود که به دست طالبان تخریب شد.
در میان این بحبوحه جنگهای داخلی در سال 1990 میلادی، سودجویان و فرصت طلبان، قطعاتی از آثار باستانی افغانستان را دزدیده و آن را که سرمایهای عظیم برای این کشور محسوب میشد، به خارج از افغانستان منتقل کردند. البته بعدها با پیگیری مقامات افغانستان تمامی این آثار به کابل باز گردانده شدند.
با توجه به ظرفیتهای خوبی که در افغانستان برای جذب گردشگر وجود دارد، اما مشکلاتی همواره بر سر راه این صنعت وجود دارد. با این حال وزارت فرهنگ و اطلاعات افغانستان اعلام کرد که سالانه حدود 20 هزار گردشگر خارجی، از این کشور بازدید میکنند.
16 می روز جهانی موزه و میراث فرهنگی نامگذاری شده است. افغانستان با داشتن موزههای زیاد پتانسیل فراوانی برای جذب گردشگر و ارزآوری برای این کشور را دارد.
حال ناخوش میراث فرهنگی در افغانستان
جنگ اولین عاملی است که پای گردشگران به موزه های افغانستان را قطع میکند و یکی از دلایل عدم رشد معرفی میراث فرهنگی افغانستان به دنیا شمرده میشود.
ناامنی، نبود مدیریتی قوی، عدم وجود قوانین محافظتی از میراث گرانبهای فرهنگی، از جمله عوامل رکود صنعت توریسم در افغانستان و تشدید تخریب آثار باستانی این کشور است.
نظر به اینکه میراث فرهنگی، سند تاریخی هر کشوری محسوب میشود و بدون آنها شناساندن تمدن به جهانیان کاری بیهوده و دشوار است، لازم است که در حفظ و نگهداری آنها کوشا بوده و با تمام توان و امکانات در جهت ترمیم آن برآمد.
در ابتدا واجب است تا تا با برنامهریزیها و مدیریت صحیح از سوی دولتمردان افغانستان و عزم راسخ آنها، از دستاندازی بیگانگان به آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان، جلوگیری کرده و در قدم بعدی شهروندان این کشور میبایست با گسترش فرهنگ حفظ و احترام به میراث فرهنگی، مانع تخریب و استهلاک آنها توسط عوامل انسانی شوند.
امید است که روز به روز شاهد رونق خوب بازدید از آثار باستانی و میراث فرهنگی افغانستان که گنجینهای به یادگار از گذشتگان برای این کشور است، باشیم.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *