عجیب و غریبترین گذرگاهای دنیا/یوگای حیوانات/اینشتین جدید دنیا کیست؟ /تلاش ستودنی دختر نوجوان برای نجات جان کودک ۲ ساله
اشنایی با عجیب و غریبترین گذرگاهای دنیا، حرکات ورزشی توسط حیوانات، دختری با ویژگیهای اینشتین، کشف موجود عظیم الجثه در اندونزی
تلاشی ستودنی برای نجات جان کودک ۲ ساله، هیولای کوپهی تویوتا بیدار میشود، بندهای عجیب و غریب قرارداد ستارههای فوتبال از اخبار برگزیده فضای مجازی امروز است.
خبرگزاری میزان -
سابرینای ۲۳ ساله، نخستین خانمی است که در طی ۲۰ سال گذشته رتبهی اول دوره لیسانس دانشگاه MIT را کسب کرده است و در حال حاضر دوره دکترای فیزیک دانشگاه هاروارد را شروع میکند.
سابرینا جزو نسل اول مهاجران کوبایی-آمریکایی است، وی تلفن همراه هوشمند نداشته، به علاوه از شبکههای اجتماعی نظیر تویتر، فیسبوک و اینستاگرام نیز استفاده نمیکند. او یک وبسایت شخصی به نام PhysicsGirl دارد که بطور مداوم تجربیات و دستاوردهایش را در آنجا به اشتراک میگذارد.
پاسترسکی متخصص ثقل کوانتمی است و هدفش توضیح نیروی جاذبه در قالب مکانیک کوانتمی میباشد. تحقیقات و دستاوردهای وی در رشته فیزیک از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله استفان هاوکینز مورد ستایش قرار گرفته و شرکتهایی از جمله ناسا، بلو اوریجین و جف بزوس (موسس آمازون) به این دانشمند جوان پیشنهاد کار دادهاند.
لکسوس LC 500؛ هیولای کوپهی تویوتا بیدار می شود!
تلاش ستودنی دختر نوجوان برای نجات جان کودک 2 ساله +تصاویر
بندهای عجیب و غریب قرارداد ستارههای فوتبال
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، رسانهها در فضای خبری روزانه خود اخبار اختصاصی و عمومی مختلفی را منتشر میکنند که این اخبار بعضا فقط در یک رسانه منتشر شده است. گروه فضای مجازی در نظر دارد هر روز اخبار منتخب فضای مجازی را از سایتها و خبرگزاریها و حتی کانالهای تلگرامی مختلف جمعآوری کرده و در قالب یک بسته خبری منتشر کند. در این بسته همه خبرها و آیتمها با ذکر منبع منتشر میشوند و انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست.
تصاویری از عجیب و غریب ترین گذرگاه دنیا
میزان: کوه های تیانمن با ارتفاعی حدود 1518.6 متر در 8 کیولومتری مرکز ژنژیجی چین واقع شده است.در بالای این کوه بلند ترین و طولانی ترین پل کابلی خودرو جهان به طول 7455 متر قرار دارد . همچنین شما می توانید برسید به جاده ای به نام بزرگراه آسمان که 99 چرخش دارد.این جاده یکی از قابل توجه ترین جاده های مارپیچ جهان است که ساختو ساز در آن 8 سال به طول می کشد.
طول مسیر این جاده از11 کیلومتر کنتر است و فاصله بین هر چرخش بین 200 تا 1300 متر می باشدو زاویه شیب آن 70 در جه می باشد.
در ادامه تصاویری از گذرگاه آسمان که به عجیب ترین جاذبه گردشگری جهان نیز معروف است را مشاهده می کنید.
در ادامه تصاویری از گذرگاه آسمان که به عجیب ترین جاذبه گردشگری جهان نیز معروف است را مشاهده می کنید.
کشف موجود عظیم الجثه در اندونزی +عکس
ساعت24: لاشه یک موجود عظیم الجثه در ساحل هواموال در اندونزی پیدا شده است. این موجود غول پیکر مرموز، جمعیت زیادی را برای پی بردن به هویتش دورخود
جمع کرده است. برخی آن را شبیه به نهنگ و برخی هم آن را شبیه اختاپوس بزرگ
دریایی می دانند.
«باتاسیوا کومبانگ آمالاتو» توانست به جثه عجیب و غریب حیوان نزدیک شود و اقدام به عکس گرفتن کند. وی با انتشار تصاویر این حیوان در فیسبوک نوشت:«به نظر می رسد بقایای این حیوان مربوط به نهنگ بزرگی باشد».
برخی دیگر تصاویری از این جثه بزرگ را در اینترنت منتشر کردند. آنها معتقدند که این حیوان، گونه ای نهنگ است اما به علت تجزیه، مشخص کردن نوع آن مشکل به نظر می رسد.
کارشناسان دفتر مدیریت منابع دریایی و ساحلی اندونزی گفتند: برای اطلاع از اینکه این لاشه مربوط به چه جانوری است، نمونه هایی از لاشه آن به آزمایشگاه برده می شود.
«باتاسیوا کومبانگ آمالاتو» توانست به جثه عجیب و غریب حیوان نزدیک شود و اقدام به عکس گرفتن کند. وی با انتشار تصاویر این حیوان در فیسبوک نوشت:«به نظر می رسد بقایای این حیوان مربوط به نهنگ بزرگی باشد».
برخی دیگر تصاویری از این جثه بزرگ را در اینترنت منتشر کردند. آنها معتقدند که این حیوان، گونه ای نهنگ است اما به علت تجزیه، مشخص کردن نوع آن مشکل به نظر می رسد.
کارشناسان دفتر مدیریت منابع دریایی و ساحلی اندونزی گفتند: برای اطلاع از اینکه این لاشه مربوط به چه جانوری است، نمونه هایی از لاشه آن به آزمایشگاه برده می شود.
انجام حرکات کششی توسط حیوانات
مشرق: عکاسان حیات وحش تصاویری از حیوانات در حالت های مختلف به ثبت رسانده اند. لاشه یک موجود عظیم الجثه در ساحل هواموال در اندونزی پیدا شده است.
این دختر ۲۳ ساله اینشتین جدید دنیا است +عکس
تابناک: یک خانم جوان رقیب جدیدی برای آلبرت اینشتین،
فیزیکدان نابغه جهان شد. سابرینا گونزالس پاسترسکی یکی معروفترین
فیزیکدانان حال حاضر در امریکا است. نشریه
فوربس اعلام کرد که دانشگاه هاروارد آمریکا، از خانم سابرینا گونزالس
پاسترسکی به عنوان اینشتین بعدی نام میبرد. سابرینا زمانی که فقط ۱۴ ساله
بود، در گاراژ خانهی پدرش توانست یک هواپیمای تک موتورهی کامل را بسازد.
سابرینای ۲۳ ساله، نخستین خانمی است که در طی ۲۰ سال گذشته رتبهی اول دوره لیسانس دانشگاه MIT را کسب کرده است و در حال حاضر دوره دکترای فیزیک دانشگاه هاروارد را شروع میکند.
سابرینا جزو نسل اول مهاجران کوبایی-آمریکایی است، وی تلفن همراه هوشمند نداشته، به علاوه از شبکههای اجتماعی نظیر تویتر، فیسبوک و اینستاگرام نیز استفاده نمیکند. او یک وبسایت شخصی به نام PhysicsGirl دارد که بطور مداوم تجربیات و دستاوردهایش را در آنجا به اشتراک میگذارد.
پاسترسکی متخصص ثقل کوانتمی است و هدفش توضیح نیروی جاذبه در قالب مکانیک کوانتمی میباشد. تحقیقات و دستاوردهای وی در رشته فیزیک از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله استفان هاوکینز مورد ستایش قرار گرفته و شرکتهایی از جمله ناسا، بلو اوریجین و جف بزوس (موسس آمازون) به این دانشمند جوان پیشنهاد کار دادهاند.
لکسوس LC 500؛ هیولای کوپهی تویوتا بیدار می شود!
برترین ها: این کوپه جدید LC نگران اعدادی که از تست های آزمایشی به بیرون منتشر می شوند نیست؛ پس شما هم نگران نباشید چرا که در نوع خود بهترین است. علی رغم چند نقص کوچک در این ماشین، می توان گفت مدل های LC 500 و LC 500h از چنان ظاهر لوکسی برخوردارند که در بازار کنونی نظیر ندارد.
به تازگی ویدئویی منتشر شده که در آن قدرت موتور LC 500 به نمایش در آمد؛ قدرت این ماشین به قدری حیرت انگیز بود که کاربران بسیاری در قسمت نظرات، صدای غران موتور این ماشین را بی نظیر توصیف کردند. اما این همه داستان Lc 500 نیست، موتور کواد کم 5 لیتری این ماشین 8 سیلندر است و قادر به تولید 471 اسب بخار نیرو با دور موتور 7100 rpm است. صدای اگزوز چند لوله ای این ماشین واقعا غران است. شاید تعجب کنید که این موتور غران توسط تیتانیوم فورج شده به صورت جدا جدا، به اگزوز متصل شده است.
سرسیلندرها با سوپاپ های متغیر چندزمانه تجهیز شده اند و با توجه به شرایط، سوخت به طور مستقیم (با نسبت فشرده سازی بالای 12.3 به 1) یا پورت به موتور تزریق می شود. نمی توان گفت این غول عضلانی 8 سیلندر بهترین نمونه در کلاس خود است اما می توان آن را در جمع بهترین ها آورد.
خودرویی تقریبا سریع
به فلز به کار رفته در این ماشین دقت کنید. این ماشین از یک کاپوت آلومینیومی، و گلگیر جلو و درب و صندوق عقبی از جنس فیبرکربن تقویت شده با پلیمر ساخته شده است و همه این عوامل باعث شده است که LC 500/500h بدون چون و چرا ماشینهایی زیبا و سریع لقب گیرند.اما همه این موارد، حرف است و این ماشین شاید آنچنان که در اخبار گفته می شود نیز سریع نباشد، برای اطمینان از این موضوع مقایسه ای بین این مدلها با برخی مدل های هم رده آنها در بازار انجام داده ایم.
اگر با تفاسیری که در سایتهای مختلف شنیده اید تصور می کنید که LC 500 عملکردی شبیه به مرسدس بنز SL550 یا استون مارتین 12 سیلندر وانتاژ S دارد احتمالا خیالاتی شده اید. شاید با اغراق هایی که در مورد سرعت این ماشین در اخبار شنیده اید تصور کنید که مدل هیبرید این ماشین قادر به تعقیب مدل هیبرید BMW i8 است، اگر اینطور است باید بدانید که سخت در اشتباهید.
این ماشین از کمبود یک برنامه راه انداز ویژه و اختصاصی رنج می برد به طوری که در صورت وجود چنین برنامه ای، شاهد افزایش کارایی مبدل گشتاور در سیستم انتقال هستیم و به واسطه همین ضعف، شاهد هستیم که این ماشین ظرف 4.8 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد و ظرف 13.2 ثانیه با سرعت 110.2 مایل بر ساعت می تواند مسافت 250 فوت را طی کند. سرعت چرخش چرخها در این ماشین کمی کند و آرام به نظر می رسد و این موضوع کنترل کشش این ماشین را در شرایط ویژه با مشکل رو به رو می کند. اما باید اذعان کرد که در تاریخچه تست های ما هر مدلی از ماشین ها که بتواند زیر 5 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت برسد را سریع می نامیم اما این مورد درباره ماشین های اسپورت صدق نمی کند.(رانندگان آزمایشی این مدل، به این نکته اشاره کرده اند که بهترین عملکرد این ماشین از لحاظ سرعت در حالت نرمال به دست آمده است ونه در حالت اسپورت + یا استفاده از دنده دستی).
این خروجی از LC 500 در واقع این مدل را نیم ثانیه عقب تر و کندتر از استون مارتین 12 سیلندر وانتاژ S است.آنچه سرعت این ماشین را بد جلوه می دهد این است که رکورد سرعت و شتاب این ماشین 1 ثانیه کندتر از مدل Sl 550 مرسدس بنز که در سال 2013 یعنی چهار سال پیش، تولید شده است به حساب می آید. از این گذشته LC 500 از سریعترین سدان لکسوس سری GS F حدود 0.4 ثانیه و از لکسوس های سری RC F کوپه 0.5 ثانیه کندتر است که هر دو از موتوری با قدرت 467 اسب بخار بهره می برند و از همین موتور 8 سیلندر به کار رفته درLC 500 استفاده می کنند.
این ماشین چه چیزی برای ارائه دارد؟
چرا این ماشین آنقدرها هم که فکر می کردیم، سریع نبود؟ تنها علتش، جاذبه زمین زیر تایرها است. مدل LC 500 حدود 4370 پوند و LC 500h حدود 4471 پوند وزن دارند که نقش مهمی در کاهش شتاب این ماشین ها دارد. این در حالی است که سدان LS 460 لکسوس با وزنی معادل 4466 پوند توانست از پس تمامی آزمایشات پیست ما با موفقیت بر آید.
با اینکه تلاش می شود وزن این ماشین ها نادیده گرفته شود اما این ماشینها در زمره ماشین های سنگین وزن طبقه بندی می شوند اما در کمال تعجب وقتی سوار بر این ماشین ها می شوید، اصلا احساس سوار شدن بر یک ماشین سنگین وزن را نمی کنید. نسبت وزن به نیروی LC 500 تقریبا برابر با مدل SL550 مرسدس است که با 429 اسب بخار قدرت موتور و وزنی معادل 4105 پوند سریعتر حرکت می کند؛ و در این بخش به نظر می رسد، قوانین فیزیک زیر سوال رفته است. پیچیدگی های به کار رفته در LC 500 نیاز به توضیح بیشتری از سوی کارشناسان این امر دارند.
این ماشین یک مدل عالی ده دنده محسوب نمی شود
اگر موتور LC 500 قادر به ایجاد 471 اسب بخار نیرو با دور موتور 7100 rpm و حداکثر سرعت 168 مایل بر ساعت با ده دنده است اما باید این نکته را هم اضافه کرد که 5 دنده اول این ماشین بسیار کوتاه و نزدیک به هم هستند و 5 دنده دوم آن مصرف سوخت شدیدی را طلب می کنند.
در تصاویری که جیسون کامیسا از تاکومتر واقعی این ماشین در سرعت های مختلف ضبط کرده است موارد حیرت انگیزی را می بینیم، تصویر اول مربوط به سرعت 40 مایل بر ساعت، تصویر دوم مربوط به سرعت 67 مایل بر ساعت، تصویر سوم مربوط به سرعت 89 مایل بر ساعت و تصویر چهارم مربوط به سرعت 110 مایل بر ساعت است که با آن از 250 فوتی عبور کرده و به دنده 5 شیفت می کنیم و همچنان 5 دنده دیگر نیز باقی است. دنده های این ماشین به واقع شبیه یک ماشین مسابقه ای ناسکار چهار دنده پلاس شش است. بر اساس محاسبات تئوری اگر LC 500 با یک نسبت مساوی قادر به افزایش سرعت در هر یک از ده دنده بود، میبایست در دنده ده شاهد سرعتی معادل 336 مایل بر ساعت می بودیم. این فاصله های متفاوت بین دنده یکی از مشکلات این ماشین است که به آن می پردازیم.
قدرت هیبریدی و ده دنده ای از نوع دیگر
با همان تکنیک به کار رفته در موتور های عادی در حالت نرمال در مدل های هیبریدی lc 500 شاهد بیشترین خروجی موتور هستیم. قدرت موتور مدل lc 500h 354 اسب بخار است که به طور ترکیبی ایجاد می شود( 295 اسب بخار از این قدرت توسط یک پیشرانه 3.5 لیتری شش سیلندر و موتورهای برقی خاص لکسوس ایجاد می شود) که این ماشین را ظرف 5.3 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد و ظرف 14 ثانیه با سرعت 101 مایل بر ساعت با دنده ششم، از مسافت 250 فوتی عبور می کند. دور درجای چرخها در این ماشین امکان پذیر نیست. این ماشین چهار سرنشینی متاسفانه کندتر از BMW i8 با 357 اسب بخار دو سرنشینه اسپورت است که بدنه آن از کربن ساخته شده و حدود 1000 پوند نیز سبک تر از این ماشین است. BMW i8 قادر است ظرف 3.8 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت برسد که رکوردی عالی برای این ماشین محسوب می شود.
با توجه به ترکیب موتور هیبریدی این ماشین(یک موتور و دو ژنراتور موتور) و دو سیستم انتقال نیرو، می توان این ماشین را هم در زمره ماشین های هیبردی سری و هم در زمره ماشین های هیبریدی موازی طبقه بندی کرد. برنامه سیستم انتقال نیروی این ماشین ده دنده اتوماتیک است و LC 500h اولین لکسوس هیبریدی است که باتری های کامپکت و سبک لیتیوم یونی استفاده می کند. محل قرار گیری پکیج باتری ها بین جایگاه صندلی های عقب و صندوق عقب در زیر ماشین است. این ماشین قادر است در حالت برقی با سرعتی معادل 87 مایل بر ساعت حرکت کند. با توجه به محل قرار گیری باتری ها، شاهد کاهش 0.5 اینچی فضای جلوی پای سرنشینان عقب و 0.7 فوت مکعبی در صندوق عقب آن هستیم. به طور منطقی، باک این ماشین 22.2 گالن سوخت در خود جای می دهد که نسبت به مدل LC 500 که 21.7 گالن در خود جای می دهد، بیشتر است.
LC 500/500h هر دو از شش پیستون در جلو و چهار پیستون در قسمت عقب استفاده می کنند که همین مسئله خیال راننده را برای مواقعی که به ترمز نیاز دارد، راحت می کند چرا که با فشرده شدن دیسک های 15.7 اینچی و 14.1 اینچی واکنش مناسبی از سوی ترمزها را شاهدند. برای کم کردن سرعت، کار سختی با پدال ترمز پیش رو ندارید چرا که با کمترین فشار بر روی پدال، این کار انجام می شود و میزان فشار وارد شده به پدال متناسب با قدرت ترمز برای توقف ماشین و کم کردن سرعت، ارزیابی شد.
هیچ ضعفی از ترمز این ماشین ندیدیم تا اینکه وارد پیست شدیم! در پیست متوجه شدیم که ترمزهای الکترونیکی و ABS این لکسوس در توقف های ناگهانی در سرعت های بالا، کمی مشکل دارند؛ این مشکل در LC 500 حادتر از LC 500h بود و در سرعت بالا با فشردن پدال ترمز، دیرتر شاهد توقف ماشین بودیم. با ترمز در سرعت بالا، به نظر می رسید تایرهای جلو کمی گیج می شوند. پس از فشردن پدال ترمز، مدل LC 500 پس از 114 فوت از سرعت 60 مایل بر ساعت به توقف کامل می رسد و مدل LC 500h پس از 112 فوت از این سرعت، کاملا متوقف می شود که حدود 6 فوت از رقبای بیشتر است. با وجود عملکرد نسبتا خوب موتور، سیستم انتقال و تمرزهای LC 500/500h ، رانندگی با این ماشین اعتماد به نفس خاصی به راننده آن می دهد.
دنده های این ماشین خیلی روان عوض می شوند و این حالت حتی اگر در بالاترین شتاب هم باشید، اتفاق می افتد که یکی از ویژگی های برجسته گرند تورینگ این ماشین است که در هر ماشین اسپورتی دیده نمی شود. به طور کلی باید توجه داشته باشیم در هر صورت LC نیز یک لکسوس به حساب می آید و از لحاظ روانی رانندگی بسیار عالی است. این ماشین آنقدر لوکس است که بسیاری از خریداران این ماشین، از ترس تصادف تا مدتها جرات رانندگی با سرعت بالا با آن به سرشان نمی زند. LC 500 چه از نظر ظاهر بیرونی و چه از نظر طراحی داخلی آن باشکوه و لوکس است به طوری که سرنشینان آن دوست دارند یک روز کامل را درون آن بگذرانند.
لکوس در این قسمت، خراب کرد
لکسوس در این ماشین برخی نکاتی که می توانست بر لوکس تر شدن فضای داخلی این ماشین بیافزاید را رعایت نکرده است. مثلا سیستم کنترل آب و هوای این ماشین بسیار ساده طراحی شده که دکمه های سفتی هم دارد. اگرچه لکسوس بر این نکته اصرار دارد که برای این سیستم یک ریموت در نظر گرفته و نیازی به لمس فیزیکی دکمه ها نیست. خبری از جوی استیک در این ماشین نیست و جای آن را یک موس پد گرفته است که دکمه های کمی در ان کار شده است که آنها نیز تا حدی سفت و بزرگ هستند.
(دکمه هایی برای رادیو، نقشه، به عقب برگشتن، چند رسانه ای) یکی دیگر از نقاط ضعف این ماشین این است که برای تنظیم رادیو باید دستی عمل کنیم و به طور اتوماتیک به جستجوی ایستگاه های رادیویی نمی پردازد. در بیشتر مواقع نشانگر موس به یکباره به جای دیگر صفحه می رود و با کلیک بر روی یک فانکشن دیگر به دردسر خواهید افتاد.
این تمام ماجرا نیست بلکه منطق طراحی منو نیز مشکل دارد. مثلا برای تنظیم سیستم صوتی ماشین باید وقت بسیاری برای تنظیم این منوها صرف کنید تا صدای دلخواه خود را از سیستم صوتی بشنوید اما از طرفی سیستم تشخیص صدای به کار رفته در این ماشین در سطح خوبی است و در اغلب موارد برای اینکه درگیر اشتباهات پد نشویم، مجبور به استفاده ار فزمان های صوتی ماشین بودیم.
شکوه بیرونی و دورنی
به واقع می توان گفت که تاکنون هیچ خودرویی را ندیده ام که طراحی بیرونی ان به زیبایی طراحی درونی ان باشد ولی لکسوس در این مدلها اینکار را به خوبی انجام داده است. فضای داخلی این ماشین ما را به یاد کابین خلبان ها در هواپیما می اندازد. در این ماشین از آخرین فناوری صفحه نمایش (TFT) که در ابرخودروی LFA لکسوس معرفی شده بود، استفاده شده است. چرم به کار رفته در دور این صفحه نمایش نیز بر زیبایی آن افزوده است. در طراحی اطراف این صفحه نمایش 10.3 اینچی از المان های تیتانیومی بسیار زیبایی استفاده شده که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
نکته جالبی که در این ماشین وجود دارد این است که آینه راننده و سرنشین کناری آن، یکدیگر را کاور نمی کنند و هرگز از آینه یکدیگر را نمی بینند. صندلی های عقب نیز تا شانه سرنشینان از چرم است و قابل شستشو بودن آن از مزیت های آن به شمار می رود. به طور کلی سوار شدن در صندلی های عقب این ماشین حس خوشایند تری به سرنشینان القا می کند. از نظر فضای داخلی نیز، 32 اینچ فضای پاها در قسمت عقب ماشین وجود دارد که نسبت به BMW سری 6 که 30.5 اینچ فضا دارد، بزرگتر به نظر می رسد اما از مرسدس بنز SL و استون مارتین وانتاژ فضای کمتری در قسمت عقب دارد.
نکات مثبت این ماشین
از نکات مثبت این دو مدل از لکسوس می توان به سیستم قابل تنظیم و تطبیقی تعلیق و تایرهای 20 اینچی آلیاژی و سقف شیشه ای و چراغ های Led هوشمند جلوی ماشین و یک سیستم صوتی 12 اسپیکری پایونیر اشاره کرد. سیستم ناوبری و سیستم ایمنی + این ماشین که متشکل از ترمز اتوماتیک در هنگام تشخیص عابر پیاده، هشدار تصادف، کنترل سرعت کروز داینامیک و هشدار خروج از خطوط است، در وضعیت خوبی به سر می برند. قیمت LC 500 خدود 92995 دلار و قیمت LC 500h حدود 97505 دلار تخمین زده می شود.
نتیجه گیری
درست است که در صورت رانندگی با LC 500 یا LC 500h ممکن است در رقابت با رقبای قوی این ماشین در جاده عقب بیفتید اما سواری با این ماشین لوکس لذت خاص خود را دارد. این ماشین از کلاس LFA نیست و هرگز با این نیت نیز ساخته نشده است پس باید انتظاراتی معقول از آن داشته باشیم. با وجود اینکه در حال حاضر مدل های LC F با موتورهای 8 سیلندر توربو دوقلو با 600 اسب بخار قدرت در جاده ها جولان می دهند، اما نمی توان از مدل های LC 500/500h نیز به سادگی گذشت چرا که به طور قطع به شما می گوییم که این دو مدل هیچ رقیبی در سال 2018 در کلاس خود نخواهند داشت چرا که جزو بهترین گرند تور های لوکس 4 سرنشین محسوب می شوند.
سرسیلندرها با سوپاپ های متغیر چندزمانه تجهیز شده اند و با توجه به شرایط، سوخت به طور مستقیم (با نسبت فشرده سازی بالای 12.3 به 1) یا پورت به موتور تزریق می شود. نمی توان گفت این غول عضلانی 8 سیلندر بهترین نمونه در کلاس خود است اما می توان آن را در جمع بهترین ها آورد.
خودرویی تقریبا سریع
به فلز به کار رفته در این ماشین دقت کنید. این ماشین از یک کاپوت آلومینیومی، و گلگیر جلو و درب و صندوق عقبی از جنس فیبرکربن تقویت شده با پلیمر ساخته شده است و همه این عوامل باعث شده است که LC 500/500h بدون چون و چرا ماشینهایی زیبا و سریع لقب گیرند.اما همه این موارد، حرف است و این ماشین شاید آنچنان که در اخبار گفته می شود نیز سریع نباشد، برای اطمینان از این موضوع مقایسه ای بین این مدلها با برخی مدل های هم رده آنها در بازار انجام داده ایم.
اگر با تفاسیری که در سایتهای مختلف شنیده اید تصور می کنید که LC 500 عملکردی شبیه به مرسدس بنز SL550 یا استون مارتین 12 سیلندر وانتاژ S دارد احتمالا خیالاتی شده اید. شاید با اغراق هایی که در مورد سرعت این ماشین در اخبار شنیده اید تصور کنید که مدل هیبرید این ماشین قادر به تعقیب مدل هیبرید BMW i8 است، اگر اینطور است باید بدانید که سخت در اشتباهید.
این ماشین از کمبود یک برنامه راه انداز ویژه و اختصاصی رنج می برد به طوری که در صورت وجود چنین برنامه ای، شاهد افزایش کارایی مبدل گشتاور در سیستم انتقال هستیم و به واسطه همین ضعف، شاهد هستیم که این ماشین ظرف 4.8 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد و ظرف 13.2 ثانیه با سرعت 110.2 مایل بر ساعت می تواند مسافت 250 فوت را طی کند. سرعت چرخش چرخها در این ماشین کمی کند و آرام به نظر می رسد و این موضوع کنترل کشش این ماشین را در شرایط ویژه با مشکل رو به رو می کند. اما باید اذعان کرد که در تاریخچه تست های ما هر مدلی از ماشین ها که بتواند زیر 5 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت برسد را سریع می نامیم اما این مورد درباره ماشین های اسپورت صدق نمی کند.(رانندگان آزمایشی این مدل، به این نکته اشاره کرده اند که بهترین عملکرد این ماشین از لحاظ سرعت در حالت نرمال به دست آمده است ونه در حالت اسپورت + یا استفاده از دنده دستی).
این خروجی از LC 500 در واقع این مدل را نیم ثانیه عقب تر و کندتر از استون مارتین 12 سیلندر وانتاژ S است.آنچه سرعت این ماشین را بد جلوه می دهد این است که رکورد سرعت و شتاب این ماشین 1 ثانیه کندتر از مدل Sl 550 مرسدس بنز که در سال 2013 یعنی چهار سال پیش، تولید شده است به حساب می آید. از این گذشته LC 500 از سریعترین سدان لکسوس سری GS F حدود 0.4 ثانیه و از لکسوس های سری RC F کوپه 0.5 ثانیه کندتر است که هر دو از موتوری با قدرت 467 اسب بخار بهره می برند و از همین موتور 8 سیلندر به کار رفته درLC 500 استفاده می کنند.
این ماشین چه چیزی برای ارائه دارد؟
چرا این ماشین آنقدرها هم که فکر می کردیم، سریع نبود؟ تنها علتش، جاذبه زمین زیر تایرها است. مدل LC 500 حدود 4370 پوند و LC 500h حدود 4471 پوند وزن دارند که نقش مهمی در کاهش شتاب این ماشین ها دارد. این در حالی است که سدان LS 460 لکسوس با وزنی معادل 4466 پوند توانست از پس تمامی آزمایشات پیست ما با موفقیت بر آید.
با اینکه تلاش می شود وزن این ماشین ها نادیده گرفته شود اما این ماشینها در زمره ماشین های سنگین وزن طبقه بندی می شوند اما در کمال تعجب وقتی سوار بر این ماشین ها می شوید، اصلا احساس سوار شدن بر یک ماشین سنگین وزن را نمی کنید. نسبت وزن به نیروی LC 500 تقریبا برابر با مدل SL550 مرسدس است که با 429 اسب بخار قدرت موتور و وزنی معادل 4105 پوند سریعتر حرکت می کند؛ و در این بخش به نظر می رسد، قوانین فیزیک زیر سوال رفته است. پیچیدگی های به کار رفته در LC 500 نیاز به توضیح بیشتری از سوی کارشناسان این امر دارند.
این ماشین یک مدل عالی ده دنده محسوب نمی شود
اگر موتور LC 500 قادر به ایجاد 471 اسب بخار نیرو با دور موتور 7100 rpm و حداکثر سرعت 168 مایل بر ساعت با ده دنده است اما باید این نکته را هم اضافه کرد که 5 دنده اول این ماشین بسیار کوتاه و نزدیک به هم هستند و 5 دنده دوم آن مصرف سوخت شدیدی را طلب می کنند.
در تصاویری که جیسون کامیسا از تاکومتر واقعی این ماشین در سرعت های مختلف ضبط کرده است موارد حیرت انگیزی را می بینیم، تصویر اول مربوط به سرعت 40 مایل بر ساعت، تصویر دوم مربوط به سرعت 67 مایل بر ساعت، تصویر سوم مربوط به سرعت 89 مایل بر ساعت و تصویر چهارم مربوط به سرعت 110 مایل بر ساعت است که با آن از 250 فوتی عبور کرده و به دنده 5 شیفت می کنیم و همچنان 5 دنده دیگر نیز باقی است. دنده های این ماشین به واقع شبیه یک ماشین مسابقه ای ناسکار چهار دنده پلاس شش است. بر اساس محاسبات تئوری اگر LC 500 با یک نسبت مساوی قادر به افزایش سرعت در هر یک از ده دنده بود، میبایست در دنده ده شاهد سرعتی معادل 336 مایل بر ساعت می بودیم. این فاصله های متفاوت بین دنده یکی از مشکلات این ماشین است که به آن می پردازیم.
قدرت هیبریدی و ده دنده ای از نوع دیگر
با همان تکنیک به کار رفته در موتور های عادی در حالت نرمال در مدل های هیبریدی lc 500 شاهد بیشترین خروجی موتور هستیم. قدرت موتور مدل lc 500h 354 اسب بخار است که به طور ترکیبی ایجاد می شود( 295 اسب بخار از این قدرت توسط یک پیشرانه 3.5 لیتری شش سیلندر و موتورهای برقی خاص لکسوس ایجاد می شود) که این ماشین را ظرف 5.3 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد و ظرف 14 ثانیه با سرعت 101 مایل بر ساعت با دنده ششم، از مسافت 250 فوتی عبور می کند. دور درجای چرخها در این ماشین امکان پذیر نیست. این ماشین چهار سرنشینی متاسفانه کندتر از BMW i8 با 357 اسب بخار دو سرنشینه اسپورت است که بدنه آن از کربن ساخته شده و حدود 1000 پوند نیز سبک تر از این ماشین است. BMW i8 قادر است ظرف 3.8 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت برسد که رکوردی عالی برای این ماشین محسوب می شود.
با توجه به ترکیب موتور هیبریدی این ماشین(یک موتور و دو ژنراتور موتور) و دو سیستم انتقال نیرو، می توان این ماشین را هم در زمره ماشین های هیبردی سری و هم در زمره ماشین های هیبریدی موازی طبقه بندی کرد. برنامه سیستم انتقال نیروی این ماشین ده دنده اتوماتیک است و LC 500h اولین لکسوس هیبریدی است که باتری های کامپکت و سبک لیتیوم یونی استفاده می کند. محل قرار گیری پکیج باتری ها بین جایگاه صندلی های عقب و صندوق عقب در زیر ماشین است. این ماشین قادر است در حالت برقی با سرعتی معادل 87 مایل بر ساعت حرکت کند. با توجه به محل قرار گیری باتری ها، شاهد کاهش 0.5 اینچی فضای جلوی پای سرنشینان عقب و 0.7 فوت مکعبی در صندوق عقب آن هستیم. به طور منطقی، باک این ماشین 22.2 گالن سوخت در خود جای می دهد که نسبت به مدل LC 500 که 21.7 گالن در خود جای می دهد، بیشتر است.
LC 500/500h هر دو از شش پیستون در جلو و چهار پیستون در قسمت عقب استفاده می کنند که همین مسئله خیال راننده را برای مواقعی که به ترمز نیاز دارد، راحت می کند چرا که با فشرده شدن دیسک های 15.7 اینچی و 14.1 اینچی واکنش مناسبی از سوی ترمزها را شاهدند. برای کم کردن سرعت، کار سختی با پدال ترمز پیش رو ندارید چرا که با کمترین فشار بر روی پدال، این کار انجام می شود و میزان فشار وارد شده به پدال متناسب با قدرت ترمز برای توقف ماشین و کم کردن سرعت، ارزیابی شد.
هیچ ضعفی از ترمز این ماشین ندیدیم تا اینکه وارد پیست شدیم! در پیست متوجه شدیم که ترمزهای الکترونیکی و ABS این لکسوس در توقف های ناگهانی در سرعت های بالا، کمی مشکل دارند؛ این مشکل در LC 500 حادتر از LC 500h بود و در سرعت بالا با فشردن پدال ترمز، دیرتر شاهد توقف ماشین بودیم. با ترمز در سرعت بالا، به نظر می رسید تایرهای جلو کمی گیج می شوند. پس از فشردن پدال ترمز، مدل LC 500 پس از 114 فوت از سرعت 60 مایل بر ساعت به توقف کامل می رسد و مدل LC 500h پس از 112 فوت از این سرعت، کاملا متوقف می شود که حدود 6 فوت از رقبای بیشتر است. با وجود عملکرد نسبتا خوب موتور، سیستم انتقال و تمرزهای LC 500/500h ، رانندگی با این ماشین اعتماد به نفس خاصی به راننده آن می دهد.
دنده های این ماشین خیلی روان عوض می شوند و این حالت حتی اگر در بالاترین شتاب هم باشید، اتفاق می افتد که یکی از ویژگی های برجسته گرند تورینگ این ماشین است که در هر ماشین اسپورتی دیده نمی شود. به طور کلی باید توجه داشته باشیم در هر صورت LC نیز یک لکسوس به حساب می آید و از لحاظ روانی رانندگی بسیار عالی است. این ماشین آنقدر لوکس است که بسیاری از خریداران این ماشین، از ترس تصادف تا مدتها جرات رانندگی با سرعت بالا با آن به سرشان نمی زند. LC 500 چه از نظر ظاهر بیرونی و چه از نظر طراحی داخلی آن باشکوه و لوکس است به طوری که سرنشینان آن دوست دارند یک روز کامل را درون آن بگذرانند.
لکوس در این قسمت، خراب کرد
لکسوس در این ماشین برخی نکاتی که می توانست بر لوکس تر شدن فضای داخلی این ماشین بیافزاید را رعایت نکرده است. مثلا سیستم کنترل آب و هوای این ماشین بسیار ساده طراحی شده که دکمه های سفتی هم دارد. اگرچه لکسوس بر این نکته اصرار دارد که برای این سیستم یک ریموت در نظر گرفته و نیازی به لمس فیزیکی دکمه ها نیست. خبری از جوی استیک در این ماشین نیست و جای آن را یک موس پد گرفته است که دکمه های کمی در ان کار شده است که آنها نیز تا حدی سفت و بزرگ هستند.
(دکمه هایی برای رادیو، نقشه، به عقب برگشتن، چند رسانه ای) یکی دیگر از نقاط ضعف این ماشین این است که برای تنظیم رادیو باید دستی عمل کنیم و به طور اتوماتیک به جستجوی ایستگاه های رادیویی نمی پردازد. در بیشتر مواقع نشانگر موس به یکباره به جای دیگر صفحه می رود و با کلیک بر روی یک فانکشن دیگر به دردسر خواهید افتاد.
این تمام ماجرا نیست بلکه منطق طراحی منو نیز مشکل دارد. مثلا برای تنظیم سیستم صوتی ماشین باید وقت بسیاری برای تنظیم این منوها صرف کنید تا صدای دلخواه خود را از سیستم صوتی بشنوید اما از طرفی سیستم تشخیص صدای به کار رفته در این ماشین در سطح خوبی است و در اغلب موارد برای اینکه درگیر اشتباهات پد نشویم، مجبور به استفاده ار فزمان های صوتی ماشین بودیم.
شکوه بیرونی و دورنی
به واقع می توان گفت که تاکنون هیچ خودرویی را ندیده ام که طراحی بیرونی ان به زیبایی طراحی درونی ان باشد ولی لکسوس در این مدلها اینکار را به خوبی انجام داده است. فضای داخلی این ماشین ما را به یاد کابین خلبان ها در هواپیما می اندازد. در این ماشین از آخرین فناوری صفحه نمایش (TFT) که در ابرخودروی LFA لکسوس معرفی شده بود، استفاده شده است. چرم به کار رفته در دور این صفحه نمایش نیز بر زیبایی آن افزوده است. در طراحی اطراف این صفحه نمایش 10.3 اینچی از المان های تیتانیومی بسیار زیبایی استفاده شده که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
نکته جالبی که در این ماشین وجود دارد این است که آینه راننده و سرنشین کناری آن، یکدیگر را کاور نمی کنند و هرگز از آینه یکدیگر را نمی بینند. صندلی های عقب نیز تا شانه سرنشینان از چرم است و قابل شستشو بودن آن از مزیت های آن به شمار می رود. به طور کلی سوار شدن در صندلی های عقب این ماشین حس خوشایند تری به سرنشینان القا می کند. از نظر فضای داخلی نیز، 32 اینچ فضای پاها در قسمت عقب ماشین وجود دارد که نسبت به BMW سری 6 که 30.5 اینچ فضا دارد، بزرگتر به نظر می رسد اما از مرسدس بنز SL و استون مارتین وانتاژ فضای کمتری در قسمت عقب دارد.
نکات مثبت این ماشین
از نکات مثبت این دو مدل از لکسوس می توان به سیستم قابل تنظیم و تطبیقی تعلیق و تایرهای 20 اینچی آلیاژی و سقف شیشه ای و چراغ های Led هوشمند جلوی ماشین و یک سیستم صوتی 12 اسپیکری پایونیر اشاره کرد. سیستم ناوبری و سیستم ایمنی + این ماشین که متشکل از ترمز اتوماتیک در هنگام تشخیص عابر پیاده، هشدار تصادف، کنترل سرعت کروز داینامیک و هشدار خروج از خطوط است، در وضعیت خوبی به سر می برند. قیمت LC 500 خدود 92995 دلار و قیمت LC 500h حدود 97505 دلار تخمین زده می شود.
نتیجه گیری
درست است که در صورت رانندگی با LC 500 یا LC 500h ممکن است در رقابت با رقبای قوی این ماشین در جاده عقب بیفتید اما سواری با این ماشین لوکس لذت خاص خود را دارد. این ماشین از کلاس LFA نیست و هرگز با این نیت نیز ساخته نشده است پس باید انتظاراتی معقول از آن داشته باشیم. با وجود اینکه در حال حاضر مدل های LC F با موتورهای 8 سیلندر توربو دوقلو با 600 اسب بخار قدرت در جاده ها جولان می دهند، اما نمی توان از مدل های LC 500/500h نیز به سادگی گذشت چرا که به طور قطع به شما می گوییم که این دو مدل هیچ رقیبی در سال 2018 در کلاس خود نخواهند داشت چرا که جزو بهترین گرند تور های لوکس 4 سرنشین محسوب می شوند.
تلاش ستودنی دختر نوجوان برای نجات جان کودک 2 ساله +تصاویر
باشگاه خبرنگاران: تصاویری که به تازگی منتشر شده است تلاش ستودنی دختر نوجوانی را برای نجات جان یک کودک 2 ساله در شهر " شنگیانگ " استان هنان چین نشان می دهد. کودک 2 ساله با بالا رفتن از پنجره طبقه سوم آپارتمان در حالی که گریه می کرد مادرش را صدا می زد. در حالی که اکثر رهگذران بی تفاوت از کنار این صحنه شوک آور می گذشتند، این دختر پایه ششم ابتدایی با دیدن سقوط این کودک از پنجره طبقه سوم، بلافاصله سمت وی خیز برداشت تا جانش را نجات دهد.
متاسفانه این دختر موفق به گرفتن این کودک نشد و با وجود اینکه وی روی یک موتور پارک شده سقوط کرد اما شدیدا به زمین برخورد کرد. بلافاصله این کودک توسط مردم به بیمارستان منتقل و با وجود سقوط از طبقه سوم، بطور معجزه آمیزی دچار هیچ گونه جراحت جدی نشد.
این دختر نوجوان بخاطر تلاش ستودنی خود برای نجات جان این کودک مورد تحسین کاربران در فضای مجازی قرار گرفت. یکی از کاربران در کامنتی نوشت: " اگر چه این دختر موفق به گرفتن این کودک نشد اما من بخاطر این حس مهربانی و انساندوستی که از خود نشان داد از وی واقعا سپاسگزارم."
متاسفانه این دختر موفق به گرفتن این کودک نشد و با وجود اینکه وی روی یک موتور پارک شده سقوط کرد اما شدیدا به زمین برخورد کرد. بلافاصله این کودک توسط مردم به بیمارستان منتقل و با وجود سقوط از طبقه سوم، بطور معجزه آمیزی دچار هیچ گونه جراحت جدی نشد.
این دختر نوجوان بخاطر تلاش ستودنی خود برای نجات جان این کودک مورد تحسین کاربران در فضای مجازی قرار گرفت. یکی از کاربران در کامنتی نوشت: " اگر چه این دختر موفق به گرفتن این کودک نشد اما من بخاطر این حس مهربانی و انساندوستی که از خود نشان داد از وی واقعا سپاسگزارم."
بندهای عجیب و غریب قرارداد ستارههای فوتبال
شمانیوز: امروز فوتبال در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان
درآمد زا است و حتی حکومتها و دولتها با مالیات هایی که از بازیکنان
دریافت میکنند از فوتبال سود میبرند، اما این ورزش در کشورهایی همانند
ایران فقط هزینه زاست و دولت نه تنها از فوتبال سود نمیبرد، بلکه به علت
دولتی بودن تیمهای فوتبال، متحمل هزینههای بسیاری شده اند.
اما نکته مهم درباره هزینه باشگاه ها، بحث قراردادها است. برخی از تیمهای فوتبال کشورمان بر اساس تاکتیک تیمی، نقطه ضعف و نیاز مربی، بازیکنان موردنظر خود را جذب میکنند، اما برخی دیگر، تنها برای جمع کردن تیمی پر ستاره، مبلغ زیادی را هزینه میکنند، مانند استیل آذین فصل ۱۳۸۹ - ۹۰ که با وجود هزینه زیاد و حضور ستارههای میلیاردی بازهم به لیگ آزادگان سقوط کرد.
اما قرارداد و جزئیات قبل از آنکه در حوزه ورزش فوتبال بررسی شود، بدون شک بار حقوقی و تعریف مختص خود را دارد و مشخص است که باید از حداقلهای حقوقی و اداری برخوردار باشد تا به مرز رسمیت برسد که متاسفانه برخی از مدیران تنها به فکر جذب بازیکنان هستند و هیچ اهمیتی به بحثهای حقوقی نمیدهند، مانند مشکلاتی که در نیم فصل لیگ شانزدهم برای تیمهای استقلال تهران و تراکتورسازی به دلیل پرداخت نشدن مطالبات بازیکنان خارجی پیش آمد.
متاسفانه در فوتبال کشورمان گاه حداقلها هم در یک قرارداد ساده لحاظ نمیشود و نتیجه چنین سهل انگاریهایی را به راحتی میتوانید در اخبار و حواشی فوتبال ایران پیگیری کنید.
بازیکنانی که سالها پس از فعالیت در یک باشگاه متوجه میشوند که اصل قراردادشان نزد یک دلال بوده است و آنها هرگز از رقم اصلی دریافتی خود با خبر نبوده اند و بازیکنانی که ناگهان به خود آمده و دیدهاند بدون آنکه بدانند زیر بار کوهی از تعهدات عجیب و غریب رفته اند!
قرار داد با بازیکنان فوتبال چه از سوی باشگاه و بازیکن گاهی آنقدر بندهای نامعقول را در خود میبیند که قرار دادهای یک طرفه و نامعقول دوره قاجار را فراموش میکند. گلستان و ترکمنچای کجا و این قرار دادها کجا؟!
اما در فوتبال اروپا، بازیکنان زمانی که با باشگاهی قرارداد میبندند، ۵ نسخه رسمی و تایید شده (برابر اصل) از قرارداد خود را رویت میکند. یکی از این قراردادها در اختیار بازیکن و دیگری در اختیار مدیربرنامههای او خواهد بود، مدیرعامل باشگاه قرارداد شماره ۳ را تحویل میگیرد و دو قرارداد دیگر در اختیار فدراسیون فوتبال آن کشور و یوفا (کنفدراسیون فوتبال اروپا) قرار خواهد گرفت، اما در فوتبال ایران کمتر این اتفاق رخ میدهد و دلالان به تنهایی تمام این کارها را انجام میدهند.
گفتنی است درفوتبال کشورمان به جز مراحل قانونی قراردادها که اجرا نمیشود، بحث پاداشهای عجیب و غریب نیز مطرح است و برای مثال به مورد تیم لیگ برتری اشاره میکنیم که قرارداد چند صد میلیونی با دروازه بان خود منعقد کرده و در مفاد قرارداد آمده است که اگر در هر بازی گل نخورد (کلین شیت) پاداش خواهد گرفت. نکته جالب آن است که آیا وظیفه دروازه بان بسته نگه داشتن دروازه نیست؟
البته از این دست موارد در فوتبال کشورمان زیاد است که به چند مورد آن اشاره خواهیم کرد:
مهاجم تیم لیگ برتری که به عنوان یکی از شاه ماهیهای نقل و انتقالات محسوب میشود، قرارداد چند صد میلیونی با تیمی منعقد کرد و پس از آن شرط گذاشت اگر بیش از ۱۰ پاس گل بدهد، مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به قراردادش اضافه شود.
نکته جالبتر از همه، هدیه آپارتمان و ماشین به بازیکنان بود. زمانیکه قانون سقف قرارداد در فوتبال ایران آمد، باشگاهها برای دور زدن این قانون، میتوان به دادن ماشین، آپارتمان، پاداش صدمیلیونی پس از هر برد و. اشاره کرد تا بتوانند مبلغ اصلی قرار داد بازیکن را پرداخت کنند.
همچنین میتوان از بند دریافت کمتر از ۵۰ درصد هم نام برد که اگر تیمی تا مدت زمانی مبلغ مورد نظر بازیکن را پرداخت نکند، فوتبالیست میتواند قراردادش را با آن باشگاه فسخ و راهی تیم دیگری شود.
البته موضوع پاداشهای عجیب و غریب در فوتبال اروپا هم وجود دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
۱ - قرارداد محرمانه
رونالدو به طور مثال بندی در قراردادش دارد که بر اساس آن کارمندان خانه اش اگر تا ۷۰ سال بعد از مرگش در مورد او صحبت کنند باید حداقل ۳۰۰ هزار یورو جریمه بپردازند!.
۲ - پاداش بر اساس عملکرد
در قرارداد آگوئرو با سیتی بندی وجود دارد که بر اساس آن به ازای تعداد گلهایش پاداش میگیرد: ۲۵۰ هزار یورو برای زدن ۱۵ گل در لیگ برتر، یک میلیون یورو برای هر جامی که در سیتی میبرد.
۳ - امضای تمبر
نیمار و رونالدو با شرکت تمبرسازی پانینی همکاری کرده اند. بازیکن برزیلی در سال ۲۰۱۳ مبلغ ۵۰ هزار دلار برای چاپ امضایش روی ۶۰۰ تمبر دریافت کرد و رونالدو در سال ۲۰۱۵ مبلغ ۱۷۵ هزار دلار برای ۱۰۰۰ تمبر
۴ - پاداش برای باخت
هوگو لوریس، دروازه بان تاتنهام در سال ۲۰۱۰ با تیم انگلیسی قرارداد بست. ملی پوش فرانسوی برای هر برد ۷ هزار پوند پاداش میگرفت و برای باخت یا مساوی ۳۵۰۰ پوند.
۵ - پاداش خوش رفتاری
هر بازیکنی مطابق انتظار باید خوش رفتار باشد، اما لیورپول در قرارداد بالوتلی بندی گذاشت که بر اساس آن مهاجم ایتالیایی برای این که به بازیکن حریف آب دهان پرتاب نکند یا این که در یک فصل بیش از سه بار اخراج نشود ۱۸۴. ۰۰۰ یورو دریافت میکرد.
۶ - فقط فولکس
ریکاردو رودریگز، ستاره سوئیسی ولفسبورگ در قراردادش با باشگاه آلمانی قرار بود که در زمان حضور در بازیها، کنفرانس مطبوعاتی و تمرینات ولفسبورگ فقط سوار خودروی فولکس شود. شرکت خودرسازی فولکس مالک تیم ولفسبورگ است.
۷ - کاهش دستمزد در هر سال
برای هر بازیکن معمولا مرسوم است که در قراردادهایش دستمزدش به مرور زمان افزایش یابد، اما شرایط قرارداد آندر هررا، هافبک اسپانیایی با منچستر یونایتد فرق داشت. این بازیکن در سال اول قراردادش یعنی سال ۲۰۱۴ مبلغ ۳، ۵۳۶. ۰۰۰ پوند دستمزد میگرفت، در سال ۲۰۱۵ مبلغ ۲، ۶۵۲. ۰۰۰ یورو و در فصل جاری دستمزدش ۲، ۳۴۰. ۰۰۰ یوروست. البته در این مدت درآمد هررا از تبلیغات افزایش مییابد.
در قرارداد توماس فرمالن با بارسلونا هم بندهای عجیبی وجود داشت، مثلا تلاش برای هماهنگ شدن با فرهنگ کاتالونیایی و یاد گرفتن زبان کاتالونیایی نیم میلیون یورو علاوه بر پاداش چهل میلیونی دریافت میکرد، دریافت ۱۰۰ هزار یورو سالانه برای رضایت دادن به این که در پست دلخواه مربی بازی کند.
۸ - بازیکن ۵۰۰ میلیونی
لوکاس سیلوا، هافبک برزیلی که از کروزیرو به رئال مادرید پیوست در برنابئو ناکام بود و امسال به علت مشکلات قلبی حتی در لیست هم قرار نگرفت، اما بند فسخ قرارداد وی ۵۰۰ میلیون یورو تعیین شده است.
۹ - همه به جز آرسنال
وجود رقم فسخ قرارداد در بازیکنان بزرگ فوتبال دنیا اتفاقی عادی است، اما مورد فیرمینو خاصتر است. رقم فسخ قرارداد وی برای همه باشگاههای دنیا ۹۸ میلیون پوند است به جز آرسنال.
در واقع تیم لندنی حتی اگر حاضر به پرداخت ۹۸ میلیون پوند هم شود بدون اجازه لیورپول حق خرید این بازیکن را ندارد!
۱۰ - بندهای ضد رقیب
در سال ۲۰۱۵، بتیس در قرارداد فن درفارت بندی گذاشت که بر اساس آن اجازه نداشت کفش قرمز بپوشد (به خاطر رنگ پیراهن رقیب اصلی این تیم یعنی سویا). بدین ترتیب بازیکن هلندی برای این که کفش قرمز نپوشد ماهانه ۱۱۴، ۴۲۸ یورو دریافت میکرد.
۱۱ - پاداشهای ویژه
اسکیل لاوتزی برای این که از پاریسن ژرمن به لیگ چین برود برای ۲۳ ماه ۵۶، ۷ میلیون یورو دستمزد گرفت. علاوه بر آن ملی پوش آرژانتینی دو خانه ویلایی، دو خودرو به علاوه آشپز و راننده هم داشت.
۱۲ - فقط پاداش
مایکل اسین در زمانی که در سال ۲۰۱۴ قرارداد یک ساله قرضی با رئال مادرید بست، دستمزد وی فقط ۶۰۰۰ یورو در ماه تعیین شد، اما نکته این جا بود که برای فرار از مالیات، پاداش وی ۴، ۷۵ میلیون یورو تعیین شده است.
۱۳ - پرداخت بدهی ها
پاریسن ژرمن برای خرید تیاگو سیلوا در سال ۲۰۱۲ از میلان حاضر شد که بدهی این بازیکن به اداره مالیات ایتالیا را هم بپردازد.
۱۴ - قرارداد سلطنتی
میشل لادروپ، سرمربی دانمارکی در زمان حضورش در لخویا قرارداد جالبی بسته بود. این مربی علاوه بر دستمزد سالانه ۲، ۶ میلیون یورویی خود یک اقامتگاه مجلل برای خود و خانواده اش، پنج تا هشت سفر به شهر دلخواه اروپایی در سال، یک تلفن با استفاده نامحدود از اینترنت و دو خودروی شیک را در اختیار داشت.
۱۵ - فرار از آدیداس
با توجه به قرارداد شالکه با آدیداس، تمام بازیکنان این تیم باید کفشهای شرکت آلمانی را میپوشیدند و به همین خاطر خرید ماتیا ناستاسیچ برای انها مشکل ساز بود چرا که این بازیکن با شرکت نایکی قرارداد داشت. به همین خاطر در قرارداد وی بندی گذاشته شد که فقط در صورتی حق دارد کفشهای آدیداس را نپوشد که پزشکان تائید کنند که کفش نایکی برایش مناسبتر است. به نظر میرسد که ناستاسیچ در هدفش موفق شد.
۱۶ - تبلیغ رایگان
اما نکته مهم درباره هزینه باشگاه ها، بحث قراردادها است. برخی از تیمهای فوتبال کشورمان بر اساس تاکتیک تیمی، نقطه ضعف و نیاز مربی، بازیکنان موردنظر خود را جذب میکنند، اما برخی دیگر، تنها برای جمع کردن تیمی پر ستاره، مبلغ زیادی را هزینه میکنند، مانند استیل آذین فصل ۱۳۸۹ - ۹۰ که با وجود هزینه زیاد و حضور ستارههای میلیاردی بازهم به لیگ آزادگان سقوط کرد.
اما قرارداد و جزئیات قبل از آنکه در حوزه ورزش فوتبال بررسی شود، بدون شک بار حقوقی و تعریف مختص خود را دارد و مشخص است که باید از حداقلهای حقوقی و اداری برخوردار باشد تا به مرز رسمیت برسد که متاسفانه برخی از مدیران تنها به فکر جذب بازیکنان هستند و هیچ اهمیتی به بحثهای حقوقی نمیدهند، مانند مشکلاتی که در نیم فصل لیگ شانزدهم برای تیمهای استقلال تهران و تراکتورسازی به دلیل پرداخت نشدن مطالبات بازیکنان خارجی پیش آمد.
متاسفانه در فوتبال کشورمان گاه حداقلها هم در یک قرارداد ساده لحاظ نمیشود و نتیجه چنین سهل انگاریهایی را به راحتی میتوانید در اخبار و حواشی فوتبال ایران پیگیری کنید.
بازیکنانی که سالها پس از فعالیت در یک باشگاه متوجه میشوند که اصل قراردادشان نزد یک دلال بوده است و آنها هرگز از رقم اصلی دریافتی خود با خبر نبوده اند و بازیکنانی که ناگهان به خود آمده و دیدهاند بدون آنکه بدانند زیر بار کوهی از تعهدات عجیب و غریب رفته اند!
قرار داد با بازیکنان فوتبال چه از سوی باشگاه و بازیکن گاهی آنقدر بندهای نامعقول را در خود میبیند که قرار دادهای یک طرفه و نامعقول دوره قاجار را فراموش میکند. گلستان و ترکمنچای کجا و این قرار دادها کجا؟!
اما در فوتبال اروپا، بازیکنان زمانی که با باشگاهی قرارداد میبندند، ۵ نسخه رسمی و تایید شده (برابر اصل) از قرارداد خود را رویت میکند. یکی از این قراردادها در اختیار بازیکن و دیگری در اختیار مدیربرنامههای او خواهد بود، مدیرعامل باشگاه قرارداد شماره ۳ را تحویل میگیرد و دو قرارداد دیگر در اختیار فدراسیون فوتبال آن کشور و یوفا (کنفدراسیون فوتبال اروپا) قرار خواهد گرفت، اما در فوتبال ایران کمتر این اتفاق رخ میدهد و دلالان به تنهایی تمام این کارها را انجام میدهند.
گفتنی است درفوتبال کشورمان به جز مراحل قانونی قراردادها که اجرا نمیشود، بحث پاداشهای عجیب و غریب نیز مطرح است و برای مثال به مورد تیم لیگ برتری اشاره میکنیم که قرارداد چند صد میلیونی با دروازه بان خود منعقد کرده و در مفاد قرارداد آمده است که اگر در هر بازی گل نخورد (کلین شیت) پاداش خواهد گرفت. نکته جالب آن است که آیا وظیفه دروازه بان بسته نگه داشتن دروازه نیست؟
البته از این دست موارد در فوتبال کشورمان زیاد است که به چند مورد آن اشاره خواهیم کرد:
مهاجم تیم لیگ برتری که به عنوان یکی از شاه ماهیهای نقل و انتقالات محسوب میشود، قرارداد چند صد میلیونی با تیمی منعقد کرد و پس از آن شرط گذاشت اگر بیش از ۱۰ پاس گل بدهد، مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به قراردادش اضافه شود.
نکته جالبتر از همه، هدیه آپارتمان و ماشین به بازیکنان بود. زمانیکه قانون سقف قرارداد در فوتبال ایران آمد، باشگاهها برای دور زدن این قانون، میتوان به دادن ماشین، آپارتمان، پاداش صدمیلیونی پس از هر برد و. اشاره کرد تا بتوانند مبلغ اصلی قرار داد بازیکن را پرداخت کنند.
همچنین میتوان از بند دریافت کمتر از ۵۰ درصد هم نام برد که اگر تیمی تا مدت زمانی مبلغ مورد نظر بازیکن را پرداخت نکند، فوتبالیست میتواند قراردادش را با آن باشگاه فسخ و راهی تیم دیگری شود.
البته موضوع پاداشهای عجیب و غریب در فوتبال اروپا هم وجود دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
۱ - قرارداد محرمانه
رونالدو به طور مثال بندی در قراردادش دارد که بر اساس آن کارمندان خانه اش اگر تا ۷۰ سال بعد از مرگش در مورد او صحبت کنند باید حداقل ۳۰۰ هزار یورو جریمه بپردازند!.
۲ - پاداش بر اساس عملکرد
در قرارداد آگوئرو با سیتی بندی وجود دارد که بر اساس آن به ازای تعداد گلهایش پاداش میگیرد: ۲۵۰ هزار یورو برای زدن ۱۵ گل در لیگ برتر، یک میلیون یورو برای هر جامی که در سیتی میبرد.
۳ - امضای تمبر
نیمار و رونالدو با شرکت تمبرسازی پانینی همکاری کرده اند. بازیکن برزیلی در سال ۲۰۱۳ مبلغ ۵۰ هزار دلار برای چاپ امضایش روی ۶۰۰ تمبر دریافت کرد و رونالدو در سال ۲۰۱۵ مبلغ ۱۷۵ هزار دلار برای ۱۰۰۰ تمبر
۴ - پاداش برای باخت
هوگو لوریس، دروازه بان تاتنهام در سال ۲۰۱۰ با تیم انگلیسی قرارداد بست. ملی پوش فرانسوی برای هر برد ۷ هزار پوند پاداش میگرفت و برای باخت یا مساوی ۳۵۰۰ پوند.
۵ - پاداش خوش رفتاری
هر بازیکنی مطابق انتظار باید خوش رفتار باشد، اما لیورپول در قرارداد بالوتلی بندی گذاشت که بر اساس آن مهاجم ایتالیایی برای این که به بازیکن حریف آب دهان پرتاب نکند یا این که در یک فصل بیش از سه بار اخراج نشود ۱۸۴. ۰۰۰ یورو دریافت میکرد.
۶ - فقط فولکس
ریکاردو رودریگز، ستاره سوئیسی ولفسبورگ در قراردادش با باشگاه آلمانی قرار بود که در زمان حضور در بازیها، کنفرانس مطبوعاتی و تمرینات ولفسبورگ فقط سوار خودروی فولکس شود. شرکت خودرسازی فولکس مالک تیم ولفسبورگ است.
۷ - کاهش دستمزد در هر سال
برای هر بازیکن معمولا مرسوم است که در قراردادهایش دستمزدش به مرور زمان افزایش یابد، اما شرایط قرارداد آندر هررا، هافبک اسپانیایی با منچستر یونایتد فرق داشت. این بازیکن در سال اول قراردادش یعنی سال ۲۰۱۴ مبلغ ۳، ۵۳۶. ۰۰۰ پوند دستمزد میگرفت، در سال ۲۰۱۵ مبلغ ۲، ۶۵۲. ۰۰۰ یورو و در فصل جاری دستمزدش ۲، ۳۴۰. ۰۰۰ یوروست. البته در این مدت درآمد هررا از تبلیغات افزایش مییابد.
در قرارداد توماس فرمالن با بارسلونا هم بندهای عجیبی وجود داشت، مثلا تلاش برای هماهنگ شدن با فرهنگ کاتالونیایی و یاد گرفتن زبان کاتالونیایی نیم میلیون یورو علاوه بر پاداش چهل میلیونی دریافت میکرد، دریافت ۱۰۰ هزار یورو سالانه برای رضایت دادن به این که در پست دلخواه مربی بازی کند.
۸ - بازیکن ۵۰۰ میلیونی
لوکاس سیلوا، هافبک برزیلی که از کروزیرو به رئال مادرید پیوست در برنابئو ناکام بود و امسال به علت مشکلات قلبی حتی در لیست هم قرار نگرفت، اما بند فسخ قرارداد وی ۵۰۰ میلیون یورو تعیین شده است.
۹ - همه به جز آرسنال
وجود رقم فسخ قرارداد در بازیکنان بزرگ فوتبال دنیا اتفاقی عادی است، اما مورد فیرمینو خاصتر است. رقم فسخ قرارداد وی برای همه باشگاههای دنیا ۹۸ میلیون پوند است به جز آرسنال.
در واقع تیم لندنی حتی اگر حاضر به پرداخت ۹۸ میلیون پوند هم شود بدون اجازه لیورپول حق خرید این بازیکن را ندارد!
۱۰ - بندهای ضد رقیب
در سال ۲۰۱۵، بتیس در قرارداد فن درفارت بندی گذاشت که بر اساس آن اجازه نداشت کفش قرمز بپوشد (به خاطر رنگ پیراهن رقیب اصلی این تیم یعنی سویا). بدین ترتیب بازیکن هلندی برای این که کفش قرمز نپوشد ماهانه ۱۱۴، ۴۲۸ یورو دریافت میکرد.
۱۱ - پاداشهای ویژه
اسکیل لاوتزی برای این که از پاریسن ژرمن به لیگ چین برود برای ۲۳ ماه ۵۶، ۷ میلیون یورو دستمزد گرفت. علاوه بر آن ملی پوش آرژانتینی دو خانه ویلایی، دو خودرو به علاوه آشپز و راننده هم داشت.
۱۲ - فقط پاداش
مایکل اسین در زمانی که در سال ۲۰۱۴ قرارداد یک ساله قرضی با رئال مادرید بست، دستمزد وی فقط ۶۰۰۰ یورو در ماه تعیین شد، اما نکته این جا بود که برای فرار از مالیات، پاداش وی ۴، ۷۵ میلیون یورو تعیین شده است.
۱۳ - پرداخت بدهی ها
پاریسن ژرمن برای خرید تیاگو سیلوا در سال ۲۰۱۲ از میلان حاضر شد که بدهی این بازیکن به اداره مالیات ایتالیا را هم بپردازد.
۱۴ - قرارداد سلطنتی
میشل لادروپ، سرمربی دانمارکی در زمان حضورش در لخویا قرارداد جالبی بسته بود. این مربی علاوه بر دستمزد سالانه ۲، ۶ میلیون یورویی خود یک اقامتگاه مجلل برای خود و خانواده اش، پنج تا هشت سفر به شهر دلخواه اروپایی در سال، یک تلفن با استفاده نامحدود از اینترنت و دو خودروی شیک را در اختیار داشت.
۱۵ - فرار از آدیداس
با توجه به قرارداد شالکه با آدیداس، تمام بازیکنان این تیم باید کفشهای شرکت آلمانی را میپوشیدند و به همین خاطر خرید ماتیا ناستاسیچ برای انها مشکل ساز بود چرا که این بازیکن با شرکت نایکی قرارداد داشت. به همین خاطر در قرارداد وی بندی گذاشته شد که فقط در صورتی حق دارد کفشهای آدیداس را نپوشد که پزشکان تائید کنند که کفش نایکی برایش مناسبتر است. به نظر میرسد که ناستاسیچ در هدفش موفق شد.
۱۶ - تبلیغ رایگان
دنیل
اگر در سال ۲۰۱۴ با سه میلیون یورو از لیورپول راهی بروندبی شد تا تبدیل
به گرانقیمتترین بازیکن تاریخ لیگ دانمارک شود. تیم دانمارکی در قراردادش
بندی گذاشته بود که بر اساس آن بروندبی در همه بازیهای خانگی باید بنر شرکت
شخصی اقوامش یعنی "کلواگر" را نصب میکرد.
۱۷ - باشگاهی که اعتماد به نفس نداشت
علی عدنان کاظم، بازیکن تیم ملی عراق که در حال حاضر در اودینزه ایتالیا توپ میزند در زمان حضورش در ریزه اسپور ترکیه بند جالبی در قرادادش وجود داشت: او بر اساس قراردادش حق نداشت که بازیکنان و کارمندان دیگر باشگاه را به حضور در باشگاهی دیگر ترغیب کند!
۱۸ - جریمههای شگفت انگیز
در قرارداد لری کایوده، مهاجم نیجریهای با تیم آستوریا وین هم بندیهای عجیبی وجود دارد: اگر غذایش را در اتاقش بخورد، ۵۰ یورو جریمه میشود، اگر به ساعت خاموشی احترام نگذارد، ۱۵ درصد از قراردادش کم میشود، اگر در مکانهای عمومی دچار حالت غیرعادی شود، ۳۰ درصد از دستمزدش کم میشود، اگر بدون اجازه پیش از اتمام بازی نیمکت را ترک کند، ۱۰۰۰ یورو جریمه میشود، اگر با کفش به اتاقش برود یا در اتوبوس با تلفن صحبت کند، ۱۰۰ جریمه میشود، اگر به خاطر درگیری با حریف درون زمین جریمه شود یا در تمرینات تاخیر کند، ۵۰۰ یورو جریمه میشود، اگر در یک تمرین بدون عذرخواهی غیبت کند، ۱۰۰۰ یوریو جریمه میشود.
۱۹ - خرید میلیونی و باورنکردنی
ژو ژین، هافبک ۲۲ ساله چینی با مبلغ ۲۲ میلیون یورو از اتلتیکو مادرید به گوانگژو اورگرانده ملحق شد که امسال در لیگ چین فقط ۵۹ دقیقه بازی کرده است. مبلغ نجومی قرارداد وی با توجه به این که هرگز بازیکن بزرگی حتی در سطح فوتبال چین نبوده در نوع خود قابل توجه به نظر میرسد.
۲۰ - پاداشهای شرطی
در قرارداد توماس فرمالن با بارسلونا هم بندهای عجیبی وجود داشت، مثلا تلاش برای هماهنگ شدن با فرهنگ کاتالونیایی و یاد گرفتن زبان کاتالونیایی نیم میلیون یورو علاوه بر پاداش چهل میلیونی دریافت میکرد، دریافت ۱۰۰ هزار یورو سالانه برای رضایت دادن به این که در پست دلخواه مربی بازی کند.
۱۷ - باشگاهی که اعتماد به نفس نداشت
علی عدنان کاظم، بازیکن تیم ملی عراق که در حال حاضر در اودینزه ایتالیا توپ میزند در زمان حضورش در ریزه اسپور ترکیه بند جالبی در قرادادش وجود داشت: او بر اساس قراردادش حق نداشت که بازیکنان و کارمندان دیگر باشگاه را به حضور در باشگاهی دیگر ترغیب کند!
۱۸ - جریمههای شگفت انگیز
در قرارداد لری کایوده، مهاجم نیجریهای با تیم آستوریا وین هم بندیهای عجیبی وجود دارد: اگر غذایش را در اتاقش بخورد، ۵۰ یورو جریمه میشود، اگر به ساعت خاموشی احترام نگذارد، ۱۵ درصد از قراردادش کم میشود، اگر در مکانهای عمومی دچار حالت غیرعادی شود، ۳۰ درصد از دستمزدش کم میشود، اگر بدون اجازه پیش از اتمام بازی نیمکت را ترک کند، ۱۰۰۰ یورو جریمه میشود، اگر با کفش به اتاقش برود یا در اتوبوس با تلفن صحبت کند، ۱۰۰ جریمه میشود، اگر به خاطر درگیری با حریف درون زمین جریمه شود یا در تمرینات تاخیر کند، ۵۰۰ یورو جریمه میشود، اگر در یک تمرین بدون عذرخواهی غیبت کند، ۱۰۰۰ یوریو جریمه میشود.
۱۹ - خرید میلیونی و باورنکردنی
ژو ژین، هافبک ۲۲ ساله چینی با مبلغ ۲۲ میلیون یورو از اتلتیکو مادرید به گوانگژو اورگرانده ملحق شد که امسال در لیگ چین فقط ۵۹ دقیقه بازی کرده است. مبلغ نجومی قرارداد وی با توجه به این که هرگز بازیکن بزرگی حتی در سطح فوتبال چین نبوده در نوع خود قابل توجه به نظر میرسد.
۲۰ - پاداشهای شرطی
در قرارداد توماس فرمالن با بارسلونا هم بندهای عجیبی وجود داشت، مثلا تلاش برای هماهنگ شدن با فرهنگ کاتالونیایی و یاد گرفتن زبان کاتالونیایی نیم میلیون یورو علاوه بر پاداش چهل میلیونی دریافت میکرد، دریافت ۱۰۰ هزار یورو سالانه برای رضایت دادن به این که در پست دلخواه مربی بازی کند.
انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به
معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای
منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *