بیماری مهلک این روزهای "افغانستان"
فساد اداری در افغانستان که مانند بیماری مهلکی این روزها به جان افغانستان افتاده، باعث میشود تا مردم این کشور روز به روز فقیرتر شده و زمینه برای بروز مشکلات دیگری همچون، اعتیاد، خشونت، تعصبات و نزاعهای قومی، و غیره نیز فراهم شود.
به گزارش سرویس بین الملل مردمانی که در پی روزی حلال میگردند همواره از رحمت و لطف الهی برخوردارند. این پیام خداوند مهربانی است که همواره رزق پاک و طیب را یکی از افتخارات آدمی عنوان میکند که باعث نزدیکیاش به او میشود.
در کشوری که مردم آن به سختی روزگار میگذارنند اما حاضر نیستند لقمه خود را به مال حرام آلوده کنند، هستند کسانیکه با دست درازی به سوی اموال ملت، از آن برای خود کیسهای دوخته و هرروز در گناه خود غرق میشوند.
افغانستان کشوری است درگیر جنگ. از یک سو با وحشت آفرینیهای طالبان و از سوی دیگر با مداخلات نیروهای نظامی آمریکا و همپیمانانش روبروست. در چنین وضعیتی نمیتوان توقع داشت که زیرساختهای این کشور در حالت مناسبی بسر ببرند.
همواره از آغاز جوامع بشری تاکنون فساد در حالتهای مختلفی وجود داشته است. فساد اداری در هر کشوری موجب اختلال در دستگاههای مختلف آن و از همه مهمتر نظام سیاسی میشود.اما در کشورهای عقبافتاده و در حال پیشرفت نمود بیشتری به خود میگیرد.مهمترین نوعی از فساد که این روزها مانند بیماری مهلکی به جان افغانستان افتاده، فساد اداری است.
افغانستان در طول 15 سال گذشته با ناامنی، فقر، مواد مخدر و فساد اداری روبرو بوده است. بر اساس گزارش نهادهای بینالمللی مبارزه با فساد، افغانستان در زمره فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد. به گفته این نهادها فساد در کشورها را نمیتوان به طور کامل محو کرد اما میتوان میزان آن را کاهش داد.
فساد اداری این روزها به اشکال مختلفی در افغانستان خود را نشان میدهد. رشوه، زیر میزی، پارتیبازی، اختلاس و سوءاستفاده کارمندان از موقعیت در نظام اداری به نفع خود و به ضرر عامه مردم و کشور، نمونههایی از مظاهر فساد در افغانستان هستند.
براساس آخرین گزارش سالیانه سازمان شفافیت بینالمللی از نظر فساد، افغانستان در میان ۱۷۶ کشور با کسب ۱۵ نمره جایگاه ۱۶۹ را از آن خود ساخت.
دستدازی به منابع ثروت مردم افغانستان توسط گروه یا کشوری خاص به تاراج رفته و اکنون این کشور در وضعیتی بسر میبرد که سیل عظیمی از کمکهای مالی به آن وارد میشود.
فقر و ناامنی از عواملی هستند که منجر به فساد اداری در افغانستان میشوند. در نتیجه فقر و ناامنی، کشور به سمتی سوق پیدا میکند که تمامی پایههایش سست بوده و دولت بر صدد آن برمیآید تا این مشکلات را برطرف کند. بنابراین، ظرفیتها و منابع کشور در این نابسامانی هدر رفته و زمینه برای شیوع فساد در ادارات و نظام اداری فراهم میشود.
شاید بتوان گفت که اراده ناکافی دولت برای مبارزه با فساد در افغانستان از مهمترین عواملی است که فرصت را در اختیار رشوهبگیران، اختلاسگران و مخلان نظام پولی و بانکی در این کشور قرار میدهد. در واقع دولت باید اولین قدم را برای کاهش فساد اداری در افغانستان بردارد. از طرفی سیاستزدگی نظام اداری و طمعورزی افراد به منابع در آمدی دولت، میتواند فساد اداری را در افغانستان گسترش دهد.
پول و کمکهای مالی خارجی نیز از جمله عواملی هستند که زمینه را برای افراد فرصتطلب ایجاد میکنند. چراکه در آشفته بازار نظام پولی و بانکی و نبود نظارتهای دقیق از سوی نهادهای مربوطه دولتی، این کمکها تنها به نفع افرادی خاص و ذینفوذ به گردش میافتد و دست مستمندان و فقرا از حقوق خود کوتاه میماند.
و در نهایت باید گفت ناکارآمدی سیستم اداری از مبارزه با فساد در افغانستان جلوگیری کرده و ضمن ایجاد بستر برای ظهور انواع مختلف فساد، ظرفیتها و منابع مالی و انسانی را فدای منافع افرادی خاص در این کشور میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که با اصلاح نظام سیاسی در گام نخست و تقویت اراده دولت در مبارزه با فساد اداری میتوان آن را تا حد چشمگیری در افغانستان کاهش داد.
تقویت فرهنگ اسلامی و افزایش عزم دولت از راههای مبارزه با فساد اداری در افغانستان
آگاهی دادن به مردم، تقویت نظامهای الکترونیکی، فرهنگ سازی مناسب و اطلاعرسانی گسترده، و جاری ساختن فرهنگ ناب محمدی که همواره رشوهخواری و دستاندازی به اموال بیتالمال را نفی کرده و آن را امری مذموم میشمارد، میتواند تا حدودی از عوامل کاهش فساد اداری در افغانستان باشد.
فساد اداری از قبیل رشوه، اختلاس و زیرمیزی که از مظاهر عمده آن بشمار میآیند، مانند بلایی به جان افغانستان افتاده و باعث میشود مردم زحمتکش و نجیب این کشور روز به روز فقیرتر شده و مفاسدی همچون، اعتیاد، خشونت، تعصبات قومی، نزاعهای نژادی و هزاران بحرانهای خانمانسوز دیگر را برای کشوری مانند افغانستان که با جنگ و ناامنی دست و پنجه نرم میکند، به وجود آورد.
/
در کشوری که مردم آن به سختی روزگار میگذارنند اما حاضر نیستند لقمه خود را به مال حرام آلوده کنند، هستند کسانیکه با دست درازی به سوی اموال ملت، از آن برای خود کیسهای دوخته و هرروز در گناه خود غرق میشوند.
افغانستان کشوری است درگیر جنگ. از یک سو با وحشت آفرینیهای طالبان و از سوی دیگر با مداخلات نیروهای نظامی آمریکا و همپیمانانش روبروست. در چنین وضعیتی نمیتوان توقع داشت که زیرساختهای این کشور در حالت مناسبی بسر ببرند.
همواره از آغاز جوامع بشری تاکنون فساد در حالتهای مختلفی وجود داشته است. فساد اداری در هر کشوری موجب اختلال در دستگاههای مختلف آن و از همه مهمتر نظام سیاسی میشود.اما در کشورهای عقبافتاده و در حال پیشرفت نمود بیشتری به خود میگیرد.مهمترین نوعی از فساد که این روزها مانند بیماری مهلکی به جان افغانستان افتاده، فساد اداری است.
افغانستان در طول 15 سال گذشته با ناامنی، فقر، مواد مخدر و فساد اداری روبرو بوده است. بر اساس گزارش نهادهای بینالمللی مبارزه با فساد، افغانستان در زمره فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد. به گفته این نهادها فساد در کشورها را نمیتوان به طور کامل محو کرد اما میتوان میزان آن را کاهش داد.
فساد اداری این روزها به اشکال مختلفی در افغانستان خود را نشان میدهد. رشوه، زیر میزی، پارتیبازی، اختلاس و سوءاستفاده کارمندان از موقعیت در نظام اداری به نفع خود و به ضرر عامه مردم و کشور، نمونههایی از مظاهر فساد در افغانستان هستند.
براساس آخرین گزارش سالیانه سازمان شفافیت بینالمللی از نظر فساد، افغانستان در میان ۱۷۶ کشور با کسب ۱۵ نمره جایگاه ۱۶۹ را از آن خود ساخت.
دستدازی به منابع ثروت مردم افغانستان توسط گروه یا کشوری خاص به تاراج رفته و اکنون این کشور در وضعیتی بسر میبرد که سیل عظیمی از کمکهای مالی به آن وارد میشود.
فقر و ناامنی از عواملی هستند که منجر به فساد اداری در افغانستان میشوند. در نتیجه فقر و ناامنی، کشور به سمتی سوق پیدا میکند که تمامی پایههایش سست بوده و دولت بر صدد آن برمیآید تا این مشکلات را برطرف کند. بنابراین، ظرفیتها و منابع کشور در این نابسامانی هدر رفته و زمینه برای شیوع فساد در ادارات و نظام اداری فراهم میشود.
شاید بتوان گفت که اراده ناکافی دولت برای مبارزه با فساد در افغانستان از مهمترین عواملی است که فرصت را در اختیار رشوهبگیران، اختلاسگران و مخلان نظام پولی و بانکی در این کشور قرار میدهد. در واقع دولت باید اولین قدم را برای کاهش فساد اداری در افغانستان بردارد. از طرفی سیاستزدگی نظام اداری و طمعورزی افراد به منابع در آمدی دولت، میتواند فساد اداری را در افغانستان گسترش دهد.
پول و کمکهای مالی خارجی نیز از جمله عواملی هستند که زمینه را برای افراد فرصتطلب ایجاد میکنند. چراکه در آشفته بازار نظام پولی و بانکی و نبود نظارتهای دقیق از سوی نهادهای مربوطه دولتی، این کمکها تنها به نفع افرادی خاص و ذینفوذ به گردش میافتد و دست مستمندان و فقرا از حقوق خود کوتاه میماند.
و در نهایت باید گفت ناکارآمدی سیستم اداری از مبارزه با فساد در افغانستان جلوگیری کرده و ضمن ایجاد بستر برای ظهور انواع مختلف فساد، ظرفیتها و منابع مالی و انسانی را فدای منافع افرادی خاص در این کشور میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که با اصلاح نظام سیاسی در گام نخست و تقویت اراده دولت در مبارزه با فساد اداری میتوان آن را تا حد چشمگیری در افغانستان کاهش داد.
تقویت فرهنگ اسلامی و افزایش عزم دولت از راههای مبارزه با فساد اداری در افغانستان
آگاهی دادن به مردم، تقویت نظامهای الکترونیکی، فرهنگ سازی مناسب و اطلاعرسانی گسترده، و جاری ساختن فرهنگ ناب محمدی که همواره رشوهخواری و دستاندازی به اموال بیتالمال را نفی کرده و آن را امری مذموم میشمارد، میتواند تا حدودی از عوامل کاهش فساد اداری در افغانستان باشد.
فساد اداری از قبیل رشوه، اختلاس و زیرمیزی که از مظاهر عمده آن بشمار میآیند، مانند بلایی به جان افغانستان افتاده و باعث میشود مردم زحمتکش و نجیب این کشور روز به روز فقیرتر شده و مفاسدی همچون، اعتیاد، خشونت، تعصبات قومی، نزاعهای نژادی و هزاران بحرانهای خانمانسوز دیگر را برای کشوری مانند افغانستان که با جنگ و ناامنی دست و پنجه نرم میکند، به وجود آورد.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *