جوانان امروز، سمفونیهای پیشرفت را مینوازند
جوانان امروز، سمفونیهای آینده کشور را مینوازند و تقدیر را در صدایی آشنا به پیشرفت، در گوش دنیا فریاد میزنند.
به گزارش خبرنگار ، روزهایی در زندگی پیش میآید که به ثانیهای پلک زدن میگذرد و به خاطرات ذهن منگنه میشود. درست درهمین زمان است که آه از حنجره به بیرون تراوش کرده و روزهای رفته و حسرتها را، چون سناریوی تاریخ آدمهای بزرگ بر پرده زندگی نمایش میدهد. در کنج خانه پدری هنوز صدای کودک بازیگوش تاریخ شنیده میشود و دنیای عکسهای سیاه را، رنگی میکند. ماهیهای حوض دیگر همانند آن روزها جنب و جوش ندارند و چون نقش و نگارهای قرمز، بر کف حوض آبی نقش بسته اند. گذشت و دنیای کوچک و محدود کودکی ها، در چشمان منتظر به موفقیت، بزرگ شد. انگار دیگر لباسها هم آب رفته یا شاید در تاریخ رفته، مانده ایم و زمان میرود تا آرزوی بزرگی را، در فرصتهای زندگی محقق کند.
حال زمان مفید بودن و شور جوانی رسیده است و آینده در دستان این قشر همچون خمیر، آماده شکل گرفتن است. امیدها دیگر تنها محدود به پدر و مادر نیست و اینک یک جامعه، یک کشور به وجود نسل جوان امیدوار میشوند و روزش را ارج میدهند. هم اکنون زمان، یادآور این روز شده و این چنین ۱۱ شعبان، روز میلاد حضرت علیاکبر فرزند امام حسین (ع)، به عنوان روز جوان نامگذاری شد تا جایگاه جوان ایرانی ارج داده شود. جوانی واژهای قرین با زمان است که مثل برق و باد می رود تا تمام شود و در آخر حسرت روزهای رفته، بر دل میماند.
در روزگاری که مشغلهها به دنیای کودکان هم رخنه کرده، جوان بودن و جوانی کردن کار سختی است و همچون شنا کردن در خلاف جهت آب، نیاز به تلاشهای بی وقفه را فریاد میزند. در این بین پیراهنهای پاره شده از تجربیات پدر و مادرهای قدیمی همیشه در گوش این نسل تازه نفس، نصیحت میشود و توقعات سنگین را بر گردن جوانان میاندازد.
دختر 28 ساله، این چنین از جوانی میگوید: وقتی خاطرات دوران جوانی پدر و مادرم را میشنوم به حال خود حسرت میخورم که بهترین روزهایم به مشغلهها گذشت و در حال حاضر سالهای آخر جوانی را میگذرانم و در خیال خود، روزهای رفته را، زندگی میکنم.
در این میان جوانانی هم از جنس امروزیترین آدمهای زمین وجود دارند که تنها در عالم هاشور خورده خود، زندگی را از برمی کنند و مشغولیات را محدود به سرخوشیهای لحظه ای، میدانند.
با این وجود، فراموش نکنیم که همه این آدمهای رنگ و وارنگ، با تفکرات جور واجور، دستی بر تقدیر کشور دارند و ستونهای یک کشور را بردوش میکشند. باشد که نوازندگان سمفونیهای آینده، سرنوشت خوبی را در گوش دنیا فریاد زنند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *