رمضان ماه نزول قرآن/اهمیت رمضان به قرآن است نه به روزه
آنچه در ماه رمضان مهم است این است که ماه رمضان، ماه قرآن است. قرآن نمیگوید: ماه رمضانی که روزه واجب شد. میگوید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره/ ۱۸۵).
خبرگزاری میزان -
۲ - همه کارهایی که همه مردم میکنند من شاهد هستم. همه کارهای شخص پیغمبر و همه کارهای همه مردم، کنار همه همه، میگوید: قرآنی که تلاوت میکنی. یعنی خدا تلاوت قرآن را کنار همه کارهای پیغمبر گذاشته است.و همه کارهای همه مردم...
خدا در این آیه میگوید: من گواهم بر سه چیز است. ۱ - تمام کارهای پیغمبر، ۲ - تمام کارهای همه مردم. ۳ - قرائت قرآنی که پیغمبر دارد. یعنی تلاوت قرآن را یک کفه گذاشته است. همه کارهای پیغمبر و همه کارهای همه مردم را در یک کفه گذاشته است. این برای تلاوت است.
زشت است دیگر ما این همه، میلیونها تحصیل کرده داریم قرآنشان ضعیف است. بعضیهایشان قرآنشان ضعیف است. الآن همه شبکهها قرآن میگذارند. حالا همه با کم و زیادش میگویم. خیلی از شبکهها، یکی صبح میگذارد. یکی شب میگذارد، یکی نصف شب میگذارد. رادیو و تلویزیون، این قرآنمان را درست کنیم. بیایید تصمیم بگیریم.
قرآن مهجور است. ببینید ماشینهایی که هوا گرفته است، کجا هل میدهند روشن میشود؟ در سرازیری ماشین روشن میشود. سرازیری قرآن ماه رمضان است. یک طوری باشد همه منبرها تفسیر بگویند. آقای قرائتی ما اگر نخواسته باشیم به حرف شما گوش بدهیم باید چه کنیم؟ من نمیخواهم تفسیر بگویم، میخواهم منبر بروم. ممکن است یک کسی بگوید: آقا من نمیخواهم تفسیر بگویم. ما میخواهیم روی منبر تاریخ بگوییم. میخواهیم حدیث بگوییم. حدیث هم بگو، تاریخ هم بگو. اما بدنه سخنرانی باید قرآن باشد. دلیل قرآنیاش را هم برای شما میگویم. این خطاب به همه امام جمعهها و علما و همکاران عزیز ما است. قرآن میگوید: «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ» پیغمبر برای مردم بیان کن. چه چیز؟ «مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل/ ۴۴) اگر برای مردم میخواهی صحبت کنی، آنچه نازل شده را بگو. حالا میخواهی یک شعر هم بخوانی، بخوان. دو بیت هم بخوان. یک تکه تاریخ هم در حد نیم دقیقه بگو. یک خواب هم میخواهی بگویی، در سی روز ماه رمضان هفت دقیقه هم خواب بگو. اما سخنرانی باید قرآن باشد. خدا چه گفته است؟ هرچه بگویید کم میآورید جز قرآن.
هر منبری و واعظی و هر طلبهای هرچه بگوید کم میآورد. بنده اگر میخواستم، بهترین کتاب در زمان ما کتابهای مطهری است. ما از کتابهای مطهری بهتر نداریم. اگر میخواستم کتابهای مرحوم مطهری را تکیهگاه خودم در تلویزیون قرار بدهم، سال اول از تلویزیون خارج شده بودم. برای اینکه مطهری تقریباً پنجاه کتاب دارد، از هر کتابی ده سخنرانی درمیآورم، ده تا پنجاه تا ۵۰۰ تا میشود. بعد این ۵۰۰ سخنرانی تمام میشد. من الآن چهار، پنچ هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردم. هنوز هم حرف نو دارم بزنم، چون صبح به قرآن نگاه میکنیم یک چیزی میفهمیم، عصر یک چیز دیگر میفهمیم. قرآن مثل این ساختمان است. امروز یکی آپارتمان ساخت، کنارش همین مهندس یک چیز دیگر میسازد. ولو سیمان و آجرش یکی است. خاصیت قرآن این است. تفسیر راه بیاندازیم. منتهی تفسیر طولانی نشود. یک آیه را بخوانیم. تفسیر هم به ترتیب نگوییم. اینها تجربههای خودم هست میگویم. کسی خواست بشنود، بشنود.به ترتیب که تفسیر میگویید، ممکن است به یک آیه برسید، مثلاً آیه طلاق. «الطَّلَاقُ مَرَّتَان» (بقره/ ۲۲۹) جوان میگوید: بلند شو برویم! ما هنوز داماد نشدیم، این شیخ برای ما آیه طلاق را تفسیر میکند. مثل اینکه آقا مریض هستی، میگوید: به ترتیب این قفسه را میخوری، فردا هم این قفسه، فردا هم این قفسه. مریض که قفسهای نمیشود بخورد. آیه شانزده، آیه هفده، آیه هجده، یک قرص از آن قفسه، یک شربت از آن قفسه، ببین چه نیاز دارد. براساس نیازش تفسیر بگو، نه به ترتیب. تفسیر ترتیبی برای حوزه خوب است. برای دانشگاه خوب است. اما در مسجد و مردم باید موردی باشد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ،"جایگاه تلاوت قرآن در ماه رمضان چیست ؟" در ادامه خبر گزیده ای از صحبت های حجت الاسلام و المسلمین قرائتی را با "موضوع رمضان، ماه روزه و تلاوت قرآن کریم که در تاریخ 21 خرداد 94 ایراد شده است را می خوانیدکه به پرسش ما پاسخ میدهد.
آنچه در ماه رمضان مهم است این است که ماه رمضان، ماه قرآن است. قرآن نمیگوید: ماه رمضانی که روزه واجب شد. میگوید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره/ ۱۸۵) نمیگوید: «شهر رمضان الذی کتب علیکم الصیام» اهمیت رمضان به قرآن است نه به روزه. «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» نمیگوید: «شهر رمضان الذی کتب علیکم الصیام». قرآن هم یک تلاوت داریم و یک تدبر.
در سوره یونس، خدا به پیغمبرش میگوید: من به سه چیز شاهد هستم. ۱ - «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» (یونس/ ۶۱)استقبال از رمضان،
اهمیت ماه به قرآن است. ۲ - تلاوت قرآن، راجع به تلاوت قرآن میگوید: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» در هر شأن و شرایطی هستی، در هر مرحلهای هستی، «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» در هر شأنی هستی، و بعد میگوید: «وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا» آیهی عجیبی است. به پیغمبر میگوید: من شاهد سه چیز هستم. اما «تعملون» نمیگوید: «تعملُ». «تعملون» برای همه مردم است. همه شما مردم کره زمین هر عملی انجام میدهید. همه اعمال شما یکی، قرآنی هم که تو پیغمبر تلاوت میکنی، یکی. تمام کارهای شخص تو هم یکی. من شاهد سه چیز هستم. همه کارهای تو، قرآنی که تو میخوانی، همه کارهای همه مردم، خدا میگوید: من بر سه چیز گواه هستم. ۱ - تمام شرایطی که تو داری. خوردن، خوابیدن، جنگ کردن، نصیحت کردن، عبادت. همه کارهایی که تو میکنی من شاهد هستم.
اهمیت ماه به قرآن است. ۲ - تلاوت قرآن، راجع به تلاوت قرآن میگوید: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» در هر شأن و شرایطی هستی، در هر مرحلهای هستی، «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ» در هر شأنی هستی، و بعد میگوید: «وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا» آیهی عجیبی است. به پیغمبر میگوید: من شاهد سه چیز هستم. اما «تعملون» نمیگوید: «تعملُ». «تعملون» برای همه مردم است. همه شما مردم کره زمین هر عملی انجام میدهید. همه اعمال شما یکی، قرآنی هم که تو پیغمبر تلاوت میکنی، یکی. تمام کارهای شخص تو هم یکی. من شاهد سه چیز هستم. همه کارهای تو، قرآنی که تو میخوانی، همه کارهای همه مردم، خدا میگوید: من بر سه چیز گواه هستم. ۱ - تمام شرایطی که تو داری. خوردن، خوابیدن، جنگ کردن، نصیحت کردن، عبادت. همه کارهایی که تو میکنی من شاهد هستم.
۲ - همه کارهایی که همه مردم میکنند من شاهد هستم. همه کارهای شخص پیغمبر و همه کارهای همه مردم، کنار همه همه، میگوید: قرآنی که تلاوت میکنی. یعنی خدا تلاوت قرآن را کنار همه کارهای پیغمبر گذاشته است.و همه کارهای همه مردم...
خدا در این آیه میگوید: من گواهم بر سه چیز است. ۱ - تمام کارهای پیغمبر، ۲ - تمام کارهای همه مردم. ۳ - قرائت قرآنی که پیغمبر دارد. یعنی تلاوت قرآن را یک کفه گذاشته است. همه کارهای پیغمبر و همه کارهای همه مردم را در یک کفه گذاشته است. این برای تلاوت است.
زشت است دیگر ما این همه، میلیونها تحصیل کرده داریم قرآنشان ضعیف است. بعضیهایشان قرآنشان ضعیف است. الآن همه شبکهها قرآن میگذارند. حالا همه با کم و زیادش میگویم. خیلی از شبکهها، یکی صبح میگذارد. یکی شب میگذارد، یکی نصف شب میگذارد. رادیو و تلویزیون، این قرآنمان را درست کنیم. بیایید تصمیم بگیریم.
ماه رمضان، ماه آشنایی با معارف قرآن
قرآن مهجور است. ببینید ماشینهایی که هوا گرفته است، کجا هل میدهند روشن میشود؟ در سرازیری ماشین روشن میشود. سرازیری قرآن ماه رمضان است. یک طوری باشد همه منبرها تفسیر بگویند. آقای قرائتی ما اگر نخواسته باشیم به حرف شما گوش بدهیم باید چه کنیم؟ من نمیخواهم تفسیر بگویم، میخواهم منبر بروم. ممکن است یک کسی بگوید: آقا من نمیخواهم تفسیر بگویم. ما میخواهیم روی منبر تاریخ بگوییم. میخواهیم حدیث بگوییم. حدیث هم بگو، تاریخ هم بگو. اما بدنه سخنرانی باید قرآن باشد. دلیل قرآنیاش را هم برای شما میگویم. این خطاب به همه امام جمعهها و علما و همکاران عزیز ما است. قرآن میگوید: «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ» پیغمبر برای مردم بیان کن. چه چیز؟ «مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل/ ۴۴) اگر برای مردم میخواهی صحبت کنی، آنچه نازل شده را بگو. حالا میخواهی یک شعر هم بخوانی، بخوان. دو بیت هم بخوان. یک تکه تاریخ هم در حد نیم دقیقه بگو. یک خواب هم میخواهی بگویی، در سی روز ماه رمضان هفت دقیقه هم خواب بگو. اما سخنرانی باید قرآن باشد. خدا چه گفته است؟ هرچه بگویید کم میآورید جز قرآن.
هر منبری و واعظی و هر طلبهای هرچه بگوید کم میآورد. بنده اگر میخواستم، بهترین کتاب در زمان ما کتابهای مطهری است. ما از کتابهای مطهری بهتر نداریم. اگر میخواستم کتابهای مرحوم مطهری را تکیهگاه خودم در تلویزیون قرار بدهم، سال اول از تلویزیون خارج شده بودم. برای اینکه مطهری تقریباً پنجاه کتاب دارد، از هر کتابی ده سخنرانی درمیآورم، ده تا پنجاه تا ۵۰۰ تا میشود. بعد این ۵۰۰ سخنرانی تمام میشد. من الآن چهار، پنچ هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردم. هنوز هم حرف نو دارم بزنم، چون صبح به قرآن نگاه میکنیم یک چیزی میفهمیم، عصر یک چیز دیگر میفهمیم. قرآن مثل این ساختمان است. امروز یکی آپارتمان ساخت، کنارش همین مهندس یک چیز دیگر میسازد. ولو سیمان و آجرش یکی است. خاصیت قرآن این است. تفسیر راه بیاندازیم. منتهی تفسیر طولانی نشود. یک آیه را بخوانیم. تفسیر هم به ترتیب نگوییم. اینها تجربههای خودم هست میگویم. کسی خواست بشنود، بشنود.به ترتیب که تفسیر میگویید، ممکن است به یک آیه برسید، مثلاً آیه طلاق. «الطَّلَاقُ مَرَّتَان» (بقره/ ۲۲۹) جوان میگوید: بلند شو برویم! ما هنوز داماد نشدیم، این شیخ برای ما آیه طلاق را تفسیر میکند. مثل اینکه آقا مریض هستی، میگوید: به ترتیب این قفسه را میخوری، فردا هم این قفسه، فردا هم این قفسه. مریض که قفسهای نمیشود بخورد. آیه شانزده، آیه هفده، آیه هجده، یک قرص از آن قفسه، یک شربت از آن قفسه، ببین چه نیاز دارد. براساس نیازش تفسیر بگو، نه به ترتیب. تفسیر ترتیبی برای حوزه خوب است. برای دانشگاه خوب است. اما در مسجد و مردم باید موردی باشد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *