سرمستان قدرت
هفته گذشته «همه پرسی» در انتخابات ترکیه در فضایی پرالتهاب که با ترس و نگرانی مردم آمیخته بود، برگزار شد و رای شکنندهای که به تغییرات قانون اساسی این کشور داده شد این امکان را برای صاحبات فعلی قدرت بوجود آورد تا با اختیاراتی گسترده و تقریبا مهارناشدنی، زمام امور را برای سالیان سال بر عهده بگیرند.
به گزارش گروه فضای مجازی ،هفته گذشته "همه پرسی" در انتخابات ترکیه در فضایی پرالتهاب که با ترس و نگرانی مردم آمیخته بود ، برگزارشد و رای شکننده ای که به تغییرات قانون اساسی این کشورداده شد این امکان را برای صاحبات فعلی قدرت بوجود آورد تا با اختیاراتی گسترده و تقریبا مهارناشدنی، زمام امور را برای سالیان سال بر عهده بگیرند. نوع و گستره اختیاراتی که به بهانه گذر از نظام پارلمانی به سیستم ریاستی برای آقای رییس جمهور- بخوانید اردوغان-طراحی و درنظرگرفته شده، حاکی از این است که رییس قوه اجرایی عملا در سودای سلطنت در پوشش پررنگ و لعاب دموکراسی است.البته اولین آفت این اقدام، شکل گرفتن یک دوقطبی در جامعه ترکیه بود که اکنون پس از گذشت چند روز از همه پرسی در این کشور، موج اعتراضات و برپایی تظاهرات در شهرهای مختلف ادامه دارد.موضوع اصلی این نوشته واکاوی این پیامدها و تبعات داخلی و منطقه ای همه پرسی و تغییرات قانون اساسی این کشورکه بااختیارات گسترده برای رییس جمهور گره خورده، نیست؛ بلکه نکته ای است که تامل در آن، درس آموز خواهد بود. و این نکته هم باز می گردد به تکاپو و تقلا برخی داخلی ها در کشور که در مقطعی می خواستند مدل ترکیه را شبیه سازی نمایند. این جماعت آنچنان از ترکیه و اردغان می گفتند که گویا، یگانه راه پیشرفت و ترقی را کشف نموده و بر این اساس نسخه پیچی می کردند! و این در حالی است که امروز سیمای واقعی ترکیه از پرده برون افتاده است و جولان و یکه تازی اردوغان که بی محابا بر اسب چموش قدرت سوار است، نشان دهنده به بن بست رسیدن اسلام سکولاری است که از یکسو در خدمت صاحبان قدرت است و از سوی دیگر؛ برای رسیدن به زر و زور بیشتر با اسلام سلفی و تکفیری ائتلاف می کند.
در قریب به چهاردهه گذشته از عمر جمهوری اسلامی ایران، بوده اند افراد و جماعتی که آنچنان سرمست قدرت شده اند که برای ماندن بیشتر در قلعه قدرت خیز برداشته بودند؛ یکی با اباحه گری و لیبرالیسم، آن یکی با لابی گری و پراگماتیسم و دیگری با شلتاق گری و پوپولیسم. ولی در شرایطی که هرکدام از این تفکرات می توانست کشور را به ورطه های خطرناک بکشاند،( نظیر آنچه که در ترکیه شاهد هستیم) کشتی انقلاب به سلامت با دیده بانی و هدایت ولایت فقیه ، از این پیچ های پرفراز و نشیب عبور کرد.
به تعبیردیگر باید گفت؛ اینجا نظام جمهوری اسلامی ایران است و نعمت ولایت فقیه بر سر مردم سایه افکنده است. اگر جریانی بخواهد با "تغلب "و غلبه بر رای مردم، دست به "تقلب" بزند و علیه قانون و جمهوریت شورش کند با بودن ولی فقیه طرفی نخواهد بست. اگر جریان دیگری به دنبال حرکات ایذایی و انتحاری در صحنه قدرت است و احساس می کند با دوربرگردان از اصول می تواند اوج بگیرد با بودن ولی فقیه چاره ای جز فرود ندارد.
اینجا نه انقلاب های مخملین جواب می دهد و نه تحرکات پوپولیستی. نه تئوری ها و دسیسه های جرج سوروسی کارگر خواهد بود و نه مدل اردوغانی و سودای قدرت به اصطلاح مهارناشدنی.
در نظام ولایت فقیه به معنای واقعی کلمه" قانون" حاکمیت دارد و جایی برای بلند پروازی یا ماجراجویی های غیرقانونی و نامشروع وجود ندارد. ملاک، حال افراد است و اشخاص ، چهره ها و رجال سیاسی تا زمانیکه در مسیر قانون باشند مورد احترام هستند و اگر از مسیر قانونی و اصول و محکمات انقلاب منحرف شوند جای هیچ رودربایستی نیست و به مانند هر شهروندی که در رانندگی، قانون را رعایت نمی کند یا به حرکات زیگزاگی رو بیاورد، اعمال قانون می شود.
و بالاخره باید گفت؛ امروز اگر امنیت داخلی و بیرونی جمهوری اسلامی زبانزد است، ناشی از نعمت ولایت فقیه است که پاسدار قانون بوده است و در داخل از مکانیسم و ساختارهای قانونی صیانت کرده و اجازه جولان به کمین کرده ها نداده است . برای همین در نظامی که مفتخر و مجهز به ولایت فقیه است ، امنیت چون خورشید بر تمام نقاط سرزمینش می درخشد ؛ آنهم در منطقه ای که دور تا دور آن آتش تروریسم زبانه کشیده است.
حسامالدین برومند
روزنامه حمایت
/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *