وزن اردوغان و همه پرسی ترکیه
ترکیه پس از برگزاری همه پرسی قانون اساسی، شرایط نابهنجاری را سپری خواهد کرد چرا که تفاوت آراء مخالف و موافق بسیار نزدیک است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از اتاق خبر 24، رجب طیب اردوغان با برگزاری همه پرسی سعی داشت تا با افزایش قدرت خود در ترکیه به یکه تازی های خود گسترش دهد و بتواند با قدرت طلبی، مخالفان را هم سرکوب کند.
اقداماتی که اردوغان در این سال ها در ترکیه انجام داده است، فضای کشور را به سوی چند قطبی سوق داد تا جایی که احزاب گوناگون این کشور و مردم اعتراضات گسترده ای نسبت به سیاست های اردوغان نشان دادند.
سیاستهای دولت حاکم در ترکیه نه تنها باعث اتحاد و انسجام داخلی نشد، بلکه افتراق و اختلاف را افزون کرد.
حتی کودتای نافرجام و مشکوکی که در ترکیه انجام شد، نتوانست همبستگی درونی ترکیه را تقویت کند و گسترش دهد، بلکه برخوردهای تند، خشن و غیر اصولی با عوامل کودتا و حتی افرادی که دستی در کودتا نداشتند، باعث شد تا حتی آنهایی که خود را برای دفاع از اردوغان مقابل کودتاچیان سپر کرده بودند، از کرده خود پشیمان شوند.
اقدامات دولت اردوغان تنها در بخش سیاسی ترکیه تأثیر منفی نداشته است، بلکه در زمینه اقتصادی نیز باعث شده تا اوضاع وخیم شود و مردم در شرایط سخت اقتصادی قرار گیرند. فقر گسترش یافته و روز به روز وخیم تر می شود.
چند دستگی در ترکیه رو به تزاید است و این اتفاق نه تنها برای ترکیه بلکه برای هر کشوری مضر است و باعث اغتشاش و آشوب می شود.
جدای از اینکه اکنون چند قشر از نظر قومیتی و مذهبی مردم ترکیه را تشکیل میدهند، اما اکنون دوقطب در این کشور تشکیل شده، موافقین اردوغان و مخالفینش.
مخالفین و موافقین اردوغان تقریباً در یک سطح قرار دارند، فاصله زیادی میان آنها وجود ندارد، از نظر کمیت تقریباً مساوی هستند، اما از لحاظ کیفیت تفاوت محسوسی دارند، چرا که هواداران اردوغان وصل به قدرت هستند و حاکمیت هم از آنها دفاع و حمایت می کند.
اما در هر صورت، چنین شرایطی در ترکیه به فضای دو قطبی تند و متضاد دامن می زند و باعث تشدید آن میشود، شدت گرفتن دوقطبی در جامعه، تنش ها، چالش ها و درگیری هایی را باعث میشود که برای هیچ جامعه ای مناسب نیست.
با توجه به این که شرایط منطقه ای حال خوشی ندارد و روز به روز وخیم تر می شود، امنیت برای کشوری مانند ترکیه همچون هوا است، اگر امنیت در این کشور از این هم شکننده تر شود، شرایط سیاسی و اجتماعی آن به حد انفجار خواهد رسید و نافرمانی های مردمی گسترش خواهد یافت.
همه پرسی ای که اردوغان برای به دست آوردن قدرت مطلق در ترکیه برگزار کرد و با رأی بسیار شکننده و شبهه انگیز توانست به تغییر قانون اساسی دست یابد، یک عامل بسیار مهم برای ایجاد فضای دو قطبی و تضاد در جامعه بحران زده ترکیه است.
با برگزاری همه پرسی تغییر قانون اساسی، نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی تغییر می یابد که با واسطه آن رئیس جمهور از اختیارات ویژه و بیشتری برخوردار خواهد شد.
البته برگزاری همه پرسی تغییر قانون اساسی در ترکیه وزن اردوغان راهم در میان مردم این کشور نشان داد. همه پرسی ثابت کرد که اردغان آن محبوبیتی که شاید تصور می شد، ندارد درغیر این صورت درصد آراء موافقین تغییر قانون اساسی نباید ۵۱.۴ درصد برای رأی «آری» و ۴۸.۶ درصد رأی نه باشد.
اردوغان با این «همه پرسی» می تواند قدرت بیشتری به دست آورد اما مهمترین عامل را کم دارد، او از حمایت اکثریتی مردم ترکیه برخوردار نیست و این یک ضعف استراتژیک برای حکومت او محسوب میشود.
با توجه به رأی شکننده ای که در واقع اردوغان به دست آورده است، نمیتوان متصور بود که در برنامه های دولت این کشور تغییرات خاصی به ویژه در سطح منطقه ایجاد شود چرا که پشتوانه مردمی اردوغان توان آن را ندارد دست به کارهای غیر منطقی و غیر عقلانی بزند.
اگر هم تاکنون در بحران منطقه نقش منفی و مخرب را بازی کرده به خاطر جاه طلبی و غیر منطقی بودن حکومت اردوغان بوده است، اما اکنون باید متوجه شده باشد که حد و اندازه او چقدر است و پا را از گلیم اش فراتر نگذارد. اردوغان هیچگاه نباید از حمایت مردمی غافل باشد.
اقداماتی که اردوغان در این سال ها در ترکیه انجام داده است، فضای کشور را به سوی چند قطبی سوق داد تا جایی که احزاب گوناگون این کشور و مردم اعتراضات گسترده ای نسبت به سیاست های اردوغان نشان دادند.
سیاستهای دولت حاکم در ترکیه نه تنها باعث اتحاد و انسجام داخلی نشد، بلکه افتراق و اختلاف را افزون کرد.
حتی کودتای نافرجام و مشکوکی که در ترکیه انجام شد، نتوانست همبستگی درونی ترکیه را تقویت کند و گسترش دهد، بلکه برخوردهای تند، خشن و غیر اصولی با عوامل کودتا و حتی افرادی که دستی در کودتا نداشتند، باعث شد تا حتی آنهایی که خود را برای دفاع از اردوغان مقابل کودتاچیان سپر کرده بودند، از کرده خود پشیمان شوند.
اقدامات دولت اردوغان تنها در بخش سیاسی ترکیه تأثیر منفی نداشته است، بلکه در زمینه اقتصادی نیز باعث شده تا اوضاع وخیم شود و مردم در شرایط سخت اقتصادی قرار گیرند. فقر گسترش یافته و روز به روز وخیم تر می شود.
چند دستگی در ترکیه رو به تزاید است و این اتفاق نه تنها برای ترکیه بلکه برای هر کشوری مضر است و باعث اغتشاش و آشوب می شود.
جدای از اینکه اکنون چند قشر از نظر قومیتی و مذهبی مردم ترکیه را تشکیل میدهند، اما اکنون دوقطب در این کشور تشکیل شده، موافقین اردوغان و مخالفینش.
مخالفین و موافقین اردوغان تقریباً در یک سطح قرار دارند، فاصله زیادی میان آنها وجود ندارد، از نظر کمیت تقریباً مساوی هستند، اما از لحاظ کیفیت تفاوت محسوسی دارند، چرا که هواداران اردوغان وصل به قدرت هستند و حاکمیت هم از آنها دفاع و حمایت می کند.
اما در هر صورت، چنین شرایطی در ترکیه به فضای دو قطبی تند و متضاد دامن می زند و باعث تشدید آن میشود، شدت گرفتن دوقطبی در جامعه، تنش ها، چالش ها و درگیری هایی را باعث میشود که برای هیچ جامعه ای مناسب نیست.
با توجه به این که شرایط منطقه ای حال خوشی ندارد و روز به روز وخیم تر می شود، امنیت برای کشوری مانند ترکیه همچون هوا است، اگر امنیت در این کشور از این هم شکننده تر شود، شرایط سیاسی و اجتماعی آن به حد انفجار خواهد رسید و نافرمانی های مردمی گسترش خواهد یافت.
همه پرسی ای که اردوغان برای به دست آوردن قدرت مطلق در ترکیه برگزار کرد و با رأی بسیار شکننده و شبهه انگیز توانست به تغییر قانون اساسی دست یابد، یک عامل بسیار مهم برای ایجاد فضای دو قطبی و تضاد در جامعه بحران زده ترکیه است.
با برگزاری همه پرسی تغییر قانون اساسی، نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی تغییر می یابد که با واسطه آن رئیس جمهور از اختیارات ویژه و بیشتری برخوردار خواهد شد.
البته برگزاری همه پرسی تغییر قانون اساسی در ترکیه وزن اردوغان راهم در میان مردم این کشور نشان داد. همه پرسی ثابت کرد که اردغان آن محبوبیتی که شاید تصور می شد، ندارد درغیر این صورت درصد آراء موافقین تغییر قانون اساسی نباید ۵۱.۴ درصد برای رأی «آری» و ۴۸.۶ درصد رأی نه باشد.
اردوغان با این «همه پرسی» می تواند قدرت بیشتری به دست آورد اما مهمترین عامل را کم دارد، او از حمایت اکثریتی مردم ترکیه برخوردار نیست و این یک ضعف استراتژیک برای حکومت او محسوب میشود.
با توجه به رأی شکننده ای که در واقع اردوغان به دست آورده است، نمیتوان متصور بود که در برنامه های دولت این کشور تغییرات خاصی به ویژه در سطح منطقه ایجاد شود چرا که پشتوانه مردمی اردوغان توان آن را ندارد دست به کارهای غیر منطقی و غیر عقلانی بزند.
اگر هم تاکنون در بحران منطقه نقش منفی و مخرب را بازی کرده به خاطر جاه طلبی و غیر منطقی بودن حکومت اردوغان بوده است، اما اکنون باید متوجه شده باشد که حد و اندازه او چقدر است و پا را از گلیم اش فراتر نگذارد. اردوغان هیچگاه نباید از حمایت مردمی غافل باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *