نگاه امثال آوینی آسان تحمل نمیشود
رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم گفت: نگاه امثال شهید آوینی آسان تحمل نمیشود. میدانستم همدلی بین ما هست. البته این همدلی فقط در فکر و نظر بود. در مراتب اخلاقی، شهید آوینی به مدارجی رسید که او را ماندگار میکند و او را یکی از مفاخر زمان ما میکند.
مجله سوره اندیشه با رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و چهره ماندگار فلسفه به گفت و گو نشست که مشروح آن را در ادامه می خوانید ...
*نگاه امثال شهید آوینی آسان تحمل نمیشود
شما میبینید که در ایران کسانی بودند که بههرحال «گنونی» بودند و من هم در جوانی بسیار تمایل به آثار گنون و شوان داشتم. الان هم بیعلاقه نیستم و به آثارشان اهمیت میدهم. اما شما ببینید در اینجا هیچ مقالهای بر ضدگنون نوشته نشده و اگر مقالهای در نقد گنون نوشته شده باشد یکی از نویسندگانش من هستم و البته در آن این حرف گنون را که گفته بود علم شیطانی است و تمدن غربی شیطانی است، قبول نکردم. برای عارف، که گنون عارف بود، درست نمیدانم که اینطور فکر کند.
سراسر بخشش جانان طریق لطف و احسان بود/ اگر تسبیح میفرمود اگر زنّاز میآورد
و حالا اینجا مجال بسط این کلام نیست.
اما این فکری که اینجاست نگاه امثال شهید آوینی آسان تحمل نمیشود؛ آخرین مقالهای که دیدم امروز در یک سایت اینترنتی بوده است؛ کسی گفته بود-البته اگر نخواهیم آن چیزهای بدش را بگوییم-اثری که این فکر دارد این است که استبداد را تحکیم و توجیه میکند؛ من هرچند به درون خودم نگاه کردم آنطور که آن سایت اینترنتی گفته بود،نیستم؛ چون همدلی عجیبی با شهید آوینی داشتم، به طوری که وقتی سوره میرسید من میگفتم اگر من سرمقاله مینوشتم اینطور مینوشتم و شهید آوینی همانطور نوشته بود، ما مدتها همدیگر را نمیدیدیم. اما میدانستم چنین همدلی بین ما هست. البته این همدلی فقط در فکر و نظر بود. در مراتب اخلاقی شهید آوینی به مدارجی رسید که او را ماندگار میکند و او را یکی از مفاخر زمان ما میکند.
من سیاسی نیستم، ولی آدم میتواند نظر داشته باشد و این نظر به عمل نپیوندد و به آن اعتقاد نداشته باشد؟ اینکه نظر و عمل را ازهم جدا کنیم مگر امکانپذیر است؟ کسی که چنین استدلالی را تحکیم میکند، همین فرد وابسته به عالمی است -وابستگی سیاسی نه،وابستگی انتولوژیک- و از موضع یک عالم صحبت میکند، از موضع علمی و حتی بگویم از موضع سیاسی حرف میزند و از موضع سیاسی دارد با یک سیاستی مخالفت میکند. این را گفتم که توجه داشته باشید که این فکر آسان تحمل نمیشود و آسان خوانده نمیشود و ممکن است به جای آنکه دربارهاش بحث کنند به آن برچسب بزنند. با «راسیسم» میشود در کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» مخالفت کرد. خوب غرب هم با این نظریه نژادی مخالفت میکند اما وقتی خوب کندوکاو میکنید یک نوع راسیسم در غرب وجود دارد که «فاشیسم» و«نازیسم»هم جلوه ظهور همان راسیسم باطنی در غرب است.
من اصلاً از حرف سیاسی زدن خوشم نمیآید، ولی ببینید در بزرگترین دموکراسی عالم به نام فلسفه سیاسی ضدمدرن و به نام تحکیم دموکراسی و برقراری آن و دفاع از حقوق بشر همه اصول و مبادی نقض میشود.این تعارض را توجه کنید. این تعارض پنجاه سال پیش ظاهر نبود، نه اینکه در چشم تیزبینان پیدا نبود، اما در چشم همه ظاهر نبود؛ چیزهایی دارد در چشم همه ظاهر میشود.
مرحوم شهید آوینی با جرأت و جسارت در مبانی تمدن جدید رسوخ کرد
شهید آوینی با جرأتی که فقط شجاعت حضور در جبهههای جنگ نبود، با شجاعت فکری مسائلی را مطرح میکند که برای بسیاری از ما طرحش دشوار است. من نمیگویم این را بپذیریم و به صورت شعار دربیاوریم. نه، این کار را نکنیم؛ ببینیم میتوانیم با آن فکر کنیم، ببینیم آنچنان که او درباره توسعه و غلبه ساحت تمتع، درباره بهشت زمینی و درباره علم و تکنیک ونژاد و اقتصاد و آموزش و ترقی و تکامل گفته، ما میتوانیم با آرامش این حرفها را بخوانیم و از در همزبانی با او درآییم. مخالفت هم بکنیم، چون همزبانی این نیست که هرچه همزبان میگوید بگوییم؛ همزبان آن است که گوش شنیدن داشته باشد.این مطالب، مطالب سادهای نیست. اگر میتوانیم بخوانیم و همزبان شویم و در همان دم مواجه هستیم با غرب و اگر سؤال برای ما جدی مطرح شد مواجهه همان جا جدی اتفاق میافتد؛ مواجهه این نیست که محدود شود در یک مدت محدود. تفکر مثل آتشی که در پنبه نفوذ میکند؛ نفوذ میکند و اثرش را در زمان معین میگذارد، ممکن است این زمان به لحاظ حیات و زندگی ما کوتاه نباشد، ولی اثرش را ظاهر میکند.
مرحوم شهید آوینی با جرأت و جسارت رسوخ کرد در مبانی و مبادی تمدن جدید؛ این شرط مواجهه است و امکان برابر شدن، نفوذ کردن رسوخ کردن و حتی همزبان شدن و بحث کردن. وگرنه باید در آنچه که آنها گفتهاند سهمی و نیم خوردهای هم با ما برسد. لااقل ورود در فکر شهید آوینی به ما این درس را میتواند بدهد، اگر به یاد گرفتن الفاظ اکتفا نکنیم و به شعار تبدیلش نکنیم و یک نوع استقلال فکر داشته باشیم. سلام بر روان بزرگ او.
/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
*نگاه امثال شهید آوینی آسان تحمل نمیشود
شما میبینید که در ایران کسانی بودند که بههرحال «گنونی» بودند و من هم در جوانی بسیار تمایل به آثار گنون و شوان داشتم. الان هم بیعلاقه نیستم و به آثارشان اهمیت میدهم. اما شما ببینید در اینجا هیچ مقالهای بر ضدگنون نوشته نشده و اگر مقالهای در نقد گنون نوشته شده باشد یکی از نویسندگانش من هستم و البته در آن این حرف گنون را که گفته بود علم شیطانی است و تمدن غربی شیطانی است، قبول نکردم. برای عارف، که گنون عارف بود، درست نمیدانم که اینطور فکر کند.
سراسر بخشش جانان طریق لطف و احسان بود/ اگر تسبیح میفرمود اگر زنّاز میآورد
و حالا اینجا مجال بسط این کلام نیست.
اما این فکری که اینجاست نگاه امثال شهید آوینی آسان تحمل نمیشود؛ آخرین مقالهای که دیدم امروز در یک سایت اینترنتی بوده است؛ کسی گفته بود-البته اگر نخواهیم آن چیزهای بدش را بگوییم-اثری که این فکر دارد این است که استبداد را تحکیم و توجیه میکند؛ من هرچند به درون خودم نگاه کردم آنطور که آن سایت اینترنتی گفته بود،نیستم؛ چون همدلی عجیبی با شهید آوینی داشتم، به طوری که وقتی سوره میرسید من میگفتم اگر من سرمقاله مینوشتم اینطور مینوشتم و شهید آوینی همانطور نوشته بود، ما مدتها همدیگر را نمیدیدیم. اما میدانستم چنین همدلی بین ما هست. البته این همدلی فقط در فکر و نظر بود. در مراتب اخلاقی شهید آوینی به مدارجی رسید که او را ماندگار میکند و او را یکی از مفاخر زمان ما میکند.
من سیاسی نیستم، ولی آدم میتواند نظر داشته باشد و این نظر به عمل نپیوندد و به آن اعتقاد نداشته باشد؟ اینکه نظر و عمل را ازهم جدا کنیم مگر امکانپذیر است؟ کسی که چنین استدلالی را تحکیم میکند، همین فرد وابسته به عالمی است -وابستگی سیاسی نه،وابستگی انتولوژیک- و از موضع یک عالم صحبت میکند، از موضع علمی و حتی بگویم از موضع سیاسی حرف میزند و از موضع سیاسی دارد با یک سیاستی مخالفت میکند. این را گفتم که توجه داشته باشید که این فکر آسان تحمل نمیشود و آسان خوانده نمیشود و ممکن است به جای آنکه دربارهاش بحث کنند به آن برچسب بزنند. با «راسیسم» میشود در کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» مخالفت کرد. خوب غرب هم با این نظریه نژادی مخالفت میکند اما وقتی خوب کندوکاو میکنید یک نوع راسیسم در غرب وجود دارد که «فاشیسم» و«نازیسم»هم جلوه ظهور همان راسیسم باطنی در غرب است.
من اصلاً از حرف سیاسی زدن خوشم نمیآید، ولی ببینید در بزرگترین دموکراسی عالم به نام فلسفه سیاسی ضدمدرن و به نام تحکیم دموکراسی و برقراری آن و دفاع از حقوق بشر همه اصول و مبادی نقض میشود.این تعارض را توجه کنید. این تعارض پنجاه سال پیش ظاهر نبود، نه اینکه در چشم تیزبینان پیدا نبود، اما در چشم همه ظاهر نبود؛ چیزهایی دارد در چشم همه ظاهر میشود.
مرحوم شهید آوینی با جرأت و جسارت در مبانی تمدن جدید رسوخ کرد
شهید آوینی با جرأتی که فقط شجاعت حضور در جبهههای جنگ نبود، با شجاعت فکری مسائلی را مطرح میکند که برای بسیاری از ما طرحش دشوار است. من نمیگویم این را بپذیریم و به صورت شعار دربیاوریم. نه، این کار را نکنیم؛ ببینیم میتوانیم با آن فکر کنیم، ببینیم آنچنان که او درباره توسعه و غلبه ساحت تمتع، درباره بهشت زمینی و درباره علم و تکنیک ونژاد و اقتصاد و آموزش و ترقی و تکامل گفته، ما میتوانیم با آرامش این حرفها را بخوانیم و از در همزبانی با او درآییم. مخالفت هم بکنیم، چون همزبانی این نیست که هرچه همزبان میگوید بگوییم؛ همزبان آن است که گوش شنیدن داشته باشد.این مطالب، مطالب سادهای نیست. اگر میتوانیم بخوانیم و همزبان شویم و در همان دم مواجه هستیم با غرب و اگر سؤال برای ما جدی مطرح شد مواجهه همان جا جدی اتفاق میافتد؛ مواجهه این نیست که محدود شود در یک مدت محدود. تفکر مثل آتشی که در پنبه نفوذ میکند؛ نفوذ میکند و اثرش را در زمان معین میگذارد، ممکن است این زمان به لحاظ حیات و زندگی ما کوتاه نباشد، ولی اثرش را ظاهر میکند.
مرحوم شهید آوینی با جرأت و جسارت رسوخ کرد در مبانی و مبادی تمدن جدید؛ این شرط مواجهه است و امکان برابر شدن، نفوذ کردن رسوخ کردن و حتی همزبان شدن و بحث کردن. وگرنه باید در آنچه که آنها گفتهاند سهمی و نیم خوردهای هم با ما برسد. لااقل ورود در فکر شهید آوینی به ما این درس را میتواند بدهد، اگر به یاد گرفتن الفاظ اکتفا نکنیم و به شعار تبدیلش نکنیم و یک نوع استقلال فکر داشته باشیم. سلام بر روان بزرگ او.
/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *