دانلود آهنگ ابر میبارد و من میشوم از یار جدا
خبرگزاری میزان-قطعه «رگ خواب» با مطلعِ «رو سر بنه به بالین» از مولانا را که برای تیتراژ پایانی فیلم «رگ خواب» ساخته شده بود، میتوان در ادامه تجربه تیتراژ پایانی فیلم «آرایشِغلیظ» دانست.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه چند رسانه ای ،فیلم «رگ خواب» که به زودی اکران عمومی آن آغاز خواهد شد با بازی لیلا
حاتمی و کوروش تهامی در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و
لیلا حاتمی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از آنِ خود
کند.
حمید نعمت الله کارگردان فیلم «رگ خواب» که در جشنواره فیلم فجر سال
جاری به نمایش درآمد گویندگی متنِ این اثر را به عهده داشته است. همچنین
دیوید گارنرآهنگساز آمریکایی، بردیا کیارس آهنگساز و رهبر ارکستر- و آرین
کشیشی آهنگساز و نوازنده بیس به عنوان تنظیم کننده در آن ایفای نقش
کردهاند. آثارِ باکلام این اثر نیز متاثر از فضاهایِ متفاوتی است که این
دو هنرمند پیش از این در آثارشان تجربه کرده بودند.
قطعه
«رگ خواب» با مطلعِ «رو سر بنه به بالین» از مولانا را که برای تیتراژ
پایانی فیلم «رگ خواب» ساخته شده بود، میتوان در ادامه تجربه تیتراژ
پایانی فیلم «آرایشِغلیظ» دانست.
دانلود ابر میبارد و من میشوم از یار جدا
"ابر میبارد" یکی از قطعه های آلبوم رگ خواب است که در فیلم خوانده میشود و مورد توجه علاقه مندان بوده است.
خوانندگان محترم میتوانند قطعه ابر میبارد و من میشوم از یار جدا را در قسمت زیر دانلود کنند.
[video src='https://www.mizan.news/wp-content/uploads/2022/01/01']
شعر اثر ابر میبارد و من میشوم از یار جدا از امیر خسرو دهلوی که متن آن را در زیر مشاهده میکنید:
ابر میبارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز. دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل روی سیه مانده ز. گلزار جداای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز. بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد،ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده، چون دیده ازان نعمت دیدار جدا
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز. رهت
زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا
میدهم جان مرو از من، وگرت باور نیست
پیش ازان خواهی، بستان و نگهدار جدا
حسن تو دیر نپاید چو ز. خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز. دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل روی سیه مانده ز. گلزار جداای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز. بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد،ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده، چون دیده ازان نعمت دیدار جدا
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز. رهت
زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا
میدهم جان مرو از من، وگرت باور نیست
پیش ازان خواهی، بستان و نگهدار جدا
حسن تو دیر نپاید چو ز. خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *