شش خطای علی مطهری در فهم معنای " آتش به اختیار"
سخن علی مطهری مبنی بر اینکه " آتش به اختیار دو طرفه است" نشان از بی توجهی به این روابط معنایی ومصادره به مطلوب تعبیر رهبر انقلاب دارد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، علی مطهری در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت گفته است:" آتش به اختیار دو طرفه است، مثلاً اگر در دستگاهی مسئله نظارت بر پوشش اسلامی نادیده گرفته شد یا آزادی بیان مخدوش شد، دانشجویان موظفند خود وارد عمل شوند".
از جمله روشهای فهم یک سخن، توجه به زمینه و محیط معنایی آن است. ضمن آنکه درک صحیح از موقعیت زمانی ومکانی ومخاطبان آن سخن نیز میتواند به فهم مطلب، دقت و وضوح بیشتری ببخشد.
سخن علی مطهری مبنی بر اینکه " آتش به اختیار دو طرفه است" نشان از بی توجهی به این روابط معنایی ومصادره به مطلوب تعبیر رهبر انقلاب دارد. ثانیاً ناشی از توهم تقابل بین طرفداران تکالیف اسلامی همچون حجاب یا مدافعان حقوق اسلامی از جمله آزادی بیان است از این رو در این زمینه ذکر نکاتی چند لازم به نظر می رسد:
1.تعبیر " آتش به اختیار" خطاب به افسران جنگ نرم یعنی جوانان مؤمن وانقلابی به کار رفته است که در صفوف خود واحدند وشقاقی بین آنها وجود ندارد تا اجرای فرمان " آتش به اختیار" دو طرفه باشد.
2.آتش به اختیار هر چند اصطلاحی نظامی است، اما درتبیین وظیفهای فرهنگی و درمقام تمثیل به کار رفته است؛ به این معنا که نباید به دلیل کم کاری احتمالی برخی مسئولان ، کارهای فرهنگی از سوی دلسوزان انقلاب به ویژه جوانان بر زمین گذاشته شود. در نتیجه برخی مثالهایی که علی مطهری به عنوان مصادیق فرمان "آتش به اختیار" عنوان کرده است، از این مقال خروج موضوعی دارد.
3. فرمان آتش به اختیار در چارچوب نظم و قانون اجرا می شود، زیرا انقلاب اسلامی و رهبر فرزانه آن، خود مظهر نظم وقانونند. مروری بر اندیشههای رهبر انقلاب نیز نشان میدهد که اندیشههای ایشان عمدتاً بر چهار عنصر " اسلام، مردم ، قانون گرایی و دشمن ستیزی" ابتنا دارد. بنابر این و به روشنی میتوان دریافت که رفتار " آتش به اختیار" به معنی تقابل با نظم عمومی و رقابت با قانون نیست. برهمین سیاق نمیتوان به بهانه " آتش به اختیار" از فتنه وفتنه گران وکسانی که به دنبال هرج ومرج ومقابله با اساس نظم وامنیت جامعه اسلامی بودهاند، حمایت کرد.
4.اجرای فرمان آتش به اختیار، جریانی دو طرفه است؛اما در یک طرف آن جبهه "عقلانیت انقلابی" و در سوی دیگر، جبهه محاسبات محافظه کارانه، قشری گری، تحجر، اوهام، تخیلات و سازشکاری با دشمن قرار دارد. بنابر این برخلاف آنچه علی مطهری گفته است، این جبهه بندی میان طرفداران احکام اسلامی و مدافعان حقوق اسلامی شکل نمیگیرد. در واقع این گونه نیست که در جامعه اسلامی، عدهای صرفاً به احکام اسلامی مانند حجاب و عفاف اعتقاد داشته باشند و عدهای دیگر آزادی بیان را باور داشته باشند؛ چرا که آزادی بیان از جمله حقوق مسلم اسلامی و احکامی همچون حجاب وعفاف نیز از حدود الهی اند وروشن است که حدود و حقوق ناشی از یک نظام منسجم دینی در تقابل با هم قرار نخواهند گرفت.
بگذریم که علی مطهری با نگاهی مبتذل و تقلیل گرایانه کوشیده است دو سوی این جبهه را " بسیج دانشجویی" و " انجمن اسلامی" قلمداد کند و با ایجاد دو قطبی های تصنعی که سالهاست او و همفکرانش از آن نفع سیاسی میجویند، این بار نیز از این نمد برای خود کلاهی ببافد.
5. " فرمان آتش به اختیار" در شرایطی قابل اجرا است که در قرارگاه عملیاتی اختلال وجود داشته باشد. با استفاده از سخنان رهبر انقلاب، وجود این اختلال و عدم شناخت مسائل " اصلی" از " فرعی" در برخی دستگاههای فرهنگی قابل درک است؛ اما تعمیم اختلاف به همه اجزا و ارکان حاکمیت نه با زمینه سخنان ایشان در جمع " دانشجویان سازگار می نماید نه در خطاب ایشان به فعالان حوزه فکر و فرهنگ"
6. رفتار " آتش به اختیار" رفتاری ایجابی و مثبت برای جبران کم کاریهای فرهنگی است ؛ نه رفتاری منفی و سلبی تا بتوان چنانکه علی مطهری اصرار دارد، " تقابل" و " دوسویگی" را از آن برداشت کرد.
باید برای ظرفیت فکری علی مطهری متاسف بود و نسبت به درک او از منطقی چنین شفاف و قدرتمند افسوس خورد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *