پراهیچ: شاید فصل بعد در دربی تهران بازی کنم/ برانکو به اندازه ایران در کرواسی محبوب نیست

9:54 - 05 فروردين 1396
کد خبر: ۲۹۲۶۸۸
دسته بندی: ورزشی ، فوتبال
مدافع تیم فوتبال نفت تهران گفت: ممکن است فصل بعد در دربی تهران بازی کنم، حالا باید دید با پیراهن کدام تیم این اتفاق خواهد افتاد.
به گزارش گروه ورزشی ، ایگور پراهیچ چند سالی است که در لیگ برتر ایران بازی می‌کند و در حال حاضر هم عضو تیم پدیده است. با او درباره زندگی در ایران مصاحبه‌ای انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
 
 تو چندین سالی می‌شود که در ایران هستی. برمی‌گریم عقب، جایی که از ایران پیشنهاد دریافت کردی. چرا پیشنهاد بازی در ایران را قبول کردی؟ اصلاً شناختی از فوتبال ایران داشتی؟

دو سال پیش پیشنهادی از ایران دریافت کردم، این در حالی بود که از تیم اشتروم گراتس هم پیشنهاد داشتم، اما چون پیشنهاد مالی پدیده مشهد دو برابر بهتر از پیشنهاد تیم اتریشی بود، تصمیم گرفتم فوتبال ایران را برای بازی انتخاب کنم، اما حقیقتش شناختی از ایران و فوتبالش نداشتم. دلیل اصلی انتخاب لیگ باشگاهی ایران برای بازی هم جنبه مالی بود چون من در آن مقطع 27 ساله بودم و چون رفته رفته به پایان دوران حرفه‌ای‌ام نزدیک می‌شوم، باید به جنبه مالی هم توجه می‌کردم.

پیش از اینکه به ایران بیایی تصورت در مورد اینجا چه بود؟

همانطور که گفتم شناختی از ایران نداشتم و در واقع چیزی در مورد کشور شما نمی‌دانستم و فقط حرف‌هایی که اطرافیانم می‌زدند را می‌شندیم. آنها می‌گفتند که ایران شبیه به عراق و سوریه است. در واقع وقتی صحبت از ایران می‌شد، می‌گفتند که در ایران هم همانند عراق و سوریه جنگ است و برای زندگی کردن، امن نیست، اما حرف‌های اینچنینی هم مانع از آمدن من به ایران نشد. در این بین خانواده‌ام بابت تصمیمی که گرفته بودم، حمایتم کردند.

 در این مدت ایران و مردمش را چطور دیدی؟

ایران کشوری امن است که مردمانی خونگرم و مهربان دارد. آنها به خارجیان بها می‌دهند و به عنوان یک خارجی در کشور شما حس خیلی خوبی از بودن در جامعه ایرانیان دارم.

 نظرت در خصوص تهران چیست؟ کجاهای پایتخت ایران را دوست داشتی و برایت جذاب بوده است؟

تهران شهری بزرگ است که با جاذبه‌هایی که دارد، فرصت‌های خوبی را در اختیار شهروندانش می‌گذارد تا از اوقات فراغت خود لذت ببرند. راستش اهل رستوران‌گردی هم هستم و غذاهای رستوران ایتالیایی‌های زیادی را در تهران تست کرده‌ام. همین اخیراً هم به همراه همسرم برای بازدید به برج میلاد رفتیم و در بالای برج هم شام به یاد ماندنی خوردیم. اغلب اوقات هم با دوستم یعنی رادوشویچ (دروازه‌بان کروات پرسپولیس) برای خرید به فروشگاه کورش و هایپراستار می‌رویم و به نوعی وقت می‌گذرانیم یا اینکه در خانه می‌مانیم و غذاهای محلی کشور خودمان را درست می‌کنیم. گاهی اوقات هم برای دویدن و آماده نگه داشتن بدنم به پارک می‌روم. تهران پارک‌های زیبایی دارد.

کدام شهر یا شهرهای ایران را دوست داری؟

مشهد را دوست دارم چون یک سال و نیم در آنجا بودم و خاطرات خیلی خوب از آن شهر دارم. در آنجا با کسانی آشنا شدم که در طول اقامتم در مشهد خیلی کمکم کردند از جمله رضا مافی، میلاد طاهری و صادق غفاریان. تهران هم که حالا در آن زندگی می‌کنم شهر خوبی است و انسان‌های خوبی اطرافم هستند که همیشه می‌خواهند به من کمک کنند که می‌توانم به پوریا متقی اشاره کنم، اما تهران شهری بزرگ با ترافیک سرسام‌آور است که من واقعاً از ترافیک و ماندن در اتومبیل در یک نقطه بیزارم. من در اصفهان هم بوده‌ام و این شهر را هم خیلی دوست دارم. اصفهان واقعاً شهر خیلی زیبایی است.

 از بین غذاهای ایرانی کدامیک از آنها را دوست داری؟

جوجه کباب و کباب کوبیده را دوست دارم، اما به نظرم بهترین غذاهای ایران که من عاشق‌شان هستم، شیشلیگ و ماهیچه است.

 اخیراً همسرت «ایرِنا» هم به ایران آمد. می‌خواهم نظر ایرِنا را در مورد ایران و به خصوص تهران، تجربیاتش در کشور ما، برخوردش با مردم ما، غذاهای ما و جاهایی که بازدید کرده را بدانم.

ایرِنا: بدون هیچ توقع و انتظاری به ایران آمدم، اما در همان سفر توریستی اولم به اینجا عاشق تهران شدم. جاهای زیبای زیادی را در تهران دیدم، اما برج میلاد را خیلی دوست داشتم. یک شب با ایگور شام را بالای برج میلاد خوردیم و از منظره شب تهران از آن بالا واقعاً لذت بردم. غذاهای ایران هم شبیه به غذاهای کرواسی است، بنابراین مشکلی از این بابت اینجا نداشتم. تا به این لحظه خیلی فرصت پیدا نکرده‌ام که با مردم برخورد داشته باشم، اما فکر می‌کنم ایرانی مردمانی فوق‌العاده هستند. از بودن در ایران لذت می‌برم و به خصوص وقتی که با ایگور در این شهر فوق‌العاده هستم، دلم برای چیزی تنگ نمی‌شود.

 ایگور، اگر قرار باشد روزی ایران را ترک کنی، مایل هستی این بار به عنوان توریست به کشور ما بازگردی؟

علیرغم مشکلاتی که اینجا با باشگاه‌های پدیده و نفت داشتم که امیدوارم این مشکلات هم حل شود، اگر به هر دلیلی از ایران بروم، یک روز دوباره سفر توریستی با خانواده‌ام به اینجا خواهم داشت.

بهترین اتفاقی که در ایران برایت افتاد، چیست؟

بهترین اتفاقی که در ایران برایم افتاد، آشنایی با فرهنگ ایرانیان و سازگاری با این نوع زندگی بود. آشنایی با انسان‌های خوب که حالا دوستان خوب من هستند. کار با چند مربی خوب که قطعاً در رأس آنها علی دایی است. آشنایی با هم‌تیمی‌های جدید که با همه آنها رابطه خیلی خوبی دارم. در یادگیری زبان فارسی هم پیشرفت زیادی داشته‌ام. اتفاق خوب دیگر هم این بود که کیفیت فوتبالم را توانستم به مردم ایران نشان بدهم.

 و بدترین اتفاقی که برایت اینجا افتاد؟

بدترین اتفاقی که در ایران برایم افتاد این بود که من در باشگاه‌هایی (پدیده و نفت) بازی کردم که مدیرانش من را با دروغ‌ها و وعده‌های پوشالی‌ خود حسابی اذیت کردند. در حال حاضر هم در نفت شرایط همینطور است که امیدوارم هر چه زودتر مشکلاتم برطرف شود. از افراد دروغگو و ریاکار متنفرم که در دو باشگاه پدیده و نفت به اندازه کافی با اینطور افراد برخورد داشتم.

 امیدوارم مشکلاتت به زودی حل شوند. شباهتی بین مردمان ایران و کرواسی می‌بینی؟

در کرواسی داستان‌های قدیمی مطرح است که می‌گویند اولین مردمانی که پا به خاک کرواسی گذاشتند، ایرانیان بودند. من می‌توانم تأیید کنم که بین مردمان این دو ملت شباهت‌های بسیاری وجود دارد که نوع پخت و پز غذاها یکی از آنهاست. از این رو مشکلی با غذاهای ایرانی ندارم و همه چیز می‌خورم.

 مهمترین ویژگی ایرانیان چیست؟

با توجه به شناختی که از مردم ایران پیدا کردم و مدتی هم در شهر مذهبی مشهد زندگی کردم، ایمان و اعتقاد برای مردم ایران خیلی اهمیت دارد و بارزترین ویژگی مردمان شماست. البته نباید از قلم انداخت که ایرانیان مردمانی خانواده دوست هم هستند.
 
ما در طول عید نوروز در سفره هفت‌سین خود، هفت قلم در سفره می‌گذاریم که با حرف «سین» آغاز می‌شوند. این هفتم قلم عبارتند از سبزه که سمبل تولد دوباره است، سمنو که سمبل فراوانی است، سنجد که سمبل عشق است، سیر که سمبل سلامتی است، سیب که سمبل زیبایی است، سماق که سمبل رنگ طلوع خورشید است و سرکه که سمبل پیری و صبوری است. اگر قرار باشد یکی از این سین‌ها را انتخاب کنی، انتخابت کدام است؟

انتخاب من سیر و سنجد است چون همیشه سلامتی و عشق را انتخاب می‌کنم.

 در تیم نفت با کدام بازیکنان صمیمی‌تر هستی؟

من رابطه خیلی خوبی با ایمان مبعلی، اکبر صادقی، فرهانی، فخرالدینی، آل‌نعمه، عزتی و فرید محمدزاده دارم، اما صمیمی‌ترین دوستم در نفت محمد قاضی است. او پسر فوق‌العاده‌ای است.

 نظرت در مورد علی دایی چیست؟

دایی مردی بزرگ، باشخصیت و اسطوره فوتبال ایران است. خوشحالم که می‌توانم زیرنظر او کار کنم.

 برانکو ایوانکوویچ یکی از موفق‌ترین مربیان خارجی تاریخ لیگ برتر ایران بوده است. نظرت در خصوص او چیست؟ آیا برانکو به همان اندازه که در ایران محبوب است، در کرواسی هم محبوبیت دارد؟ دوست داری روزی زیرنظر او کار کنی؟

برانکو مربی بزرگی است. در کرواسی او مربی سرشناسی است، اما به اندازه ایران محبوب نیست. البته این را باید بگویم که او در کرواسی نتایج خوبی گرفته، اما مردم آنطور که باید قدردان موفقیت‌های او نبوده‌اند. ایوانکوویچ حالا با بازیکنانش در پرسپولیس فوق‌العاده کار کرده و هواداران هم عاشق او هستند چون ایرانی‌ها دیوانه فوتبال هستند. من و برانکو و مارکو استیلینوویچ (مربی بدنساز پرسپولیس) همشهری و اهل شهری به نام واراژدین در کرواسی هستیم، بنابراین جالب خواهد بود اگر روزی در یک باشگاه با هم کار کنیم.

 نظرت در مورد دو قدرت فوتبال ایران یعنی استقلال و پرسپولیس چیست؟

استقلال و پرسپولیس بزرگترین باشگاه‌های ایران هستند که میلیون‌ها هوادار دارند و رقابت سنتی این دو تیم به سود فوتبال ایران است.
 
اگر فرصت بازی در دربی تهران را پیدا کنی، ترجیحت بازی برای کدام تیم خواهد بود؟

نمی‌توانم بگویم که ترجیح می‌دادم برای کدامیک از این دو تیم بازی می‌کردم، اما ممکن است فصل بعد در دربی تهران بازی کنم، حالا باید دید با پیراهن کدام تیم این اتفاق خواهد افتاد.

 آیا فوتبالیست‌های ایرانی کیفیت لازم برای بازی در لیگ‌های معتبر اروپایی را دارند؟

فوتبالیست‌های ایرانی مستعد هستند و اطمینان دارم که می‌توانند در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی اروپا بازی کنند، اما برای تحقق این موضوع باید از زمان کودکی روی آنها کار شود، عادات کاری متفاوتی به آنها آموزش داده شود، استراحت در این بین معنایی ندارد و اگر می‌خواهند بهترین باشند باید سخت بکوشند.

 به عنوان پرسش پایانی، نظرت درباره فرهنگ رانندگی در ایران چیست؟

اول باید بگویم که ترافیک خیابان‌های تهران فاجعه است. من به کشورهای زیادی در دنیا سفر کرده‌ام، اما رانندگی شبیه به رانندگی ایرانی‌ها را در هیچ جای دیگر ندیده‌ام! در ترافیک هیچکس به طرف مقابلش احترام نمی‌گذارد و کسی که در این بین اتومبیل‌های بزرگتر دارد، نسبت به بقیه برتری دارد و با به وحشت انداختن دیگران می‌تواند راه خود را باز کند.
 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *