شهیدی که در عملیات بدر همانند مالک اشتر میجنگید
شهید رستمخانی در عملیات بدر چنان میجنگید که همه در حیرت بودند گویی مالک اشتر در خیبر میجنگند.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: سردار شهید میرزاعلی رستمخانی از سرداران و خط شکنان باغیرت زنجانی که در تاریخ 4 فروردین 1332 دیده به جهان گشوده بود روز 26 اسفند ماه سال 63 در عملیات بدر به شهادت نائل شد.
شهید رستمخانی که فرمانده تیپ یک لشگر 31 عاشورا بود، سال 32 در روستای علی آباد زنجان به دنیا آمد، پدرش به شغل کشاورزی اشتغال داشت، دوره ابتدایی را در سپاه دانش طی کرد، اگرچه همواره به ادامه تحصیل ابراز علاقه میکرد و از پدرش میخواست برای ادامه تحصیل به شهر برود اما این امر ممکن نشد.
وی با آغاز نخستین حرکتهای مردمی علیه رژیم پهلوی به صف مخالفین این رژیم پیوست، با تشکیل سپاه وارد این نهاد شد و با آغاز غائله کردستان به این منطقه اعزام شد و در مناطق بانه، تکاب، سردشت و سنندج با ضد انقلابیون به مبارزه پرداخت و همزمان با شروع جنگ تحمیلی به جبهههای حق علیه باطل شتافت.
شهید رستمخانی در طول جنگ سه بار زخمی شد، او در عملیات حصر آبادن جانشین فرمانده گردان بود و در عملیات والفجر مقدماتی، فرمانده گردان امام محمدتقی(ع) از لشگر علی بن ابی طالب بود و بعد از مدتی به لشگر 31 عاشورا منتقل و به سمت جانشین محور( تیپ) منصوب شد.
در مورد شهادت سردار رستمخانی چنین نقل میکنند که در عملیات بدر قرار بود نیروهای عمل کننده از چند نقطه حرکت کنند تا در محل مشخص شده بهم برسند اما حمله لو رفت و آنها نتوانستند به موقع برسند و نیروهای تحت امر رستمخانی به محل رسیده بودند بدون نیروی کمکی و پشتیبانی به محاصره دشمن درآمدند اما با تمام توان به عملیات ادامه دادند تا اینکه سنگر آنها توسط نیروهای عراقی به محاصره درآمد و رستمخانی و همرزمانش به شهادت رسیدند.
سردار جهانبخش کرمی فرمانده سپاه انصارالمهدی(عج) استان زنجان در مورد شهید رسمتخانی می گوید: در عملیات بدر شبی که آخرین شب بعد از 6 و 7 روز عملیات بود شهید رستمخانی با بیسیمچی و تعدادی از نیروهای خودشان روی اتوبان بصره ـ العماره در غرب دجله رفته بود (تنها لشگری که از دجله عبور کرد لشگر عاشورا بود) که شهید رستمخانی از شهرک حلیبیه نیز عبور کرده بود در اتوبان پایش را به آسفالت میکوبید و بیسیم را به دست گرفته بود و به شهید باکری میگفت آقا مهدی نیرو تخریبچی بفرستید من این پل را تخریب و جاده را مسدود کنم، همه در حیرت بودند انگار مالک اشتر در خیبر میجنگند.
روزی که پایت را در زمین دشمن بر زمین میکوبیدی و فریاد مردانگی سر میدادی برای آرامش امروز ما بود باشد تا ما هم قدردان خون پاکت باشیم که درخت تنومند این انقلاب را آبیاری کرده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *