بهترین روش برای انتقاد از دیگران
با بهکارگیری اصولی که در این نوشته یاد میگیریم، میتوانیم تا حد زیادی تبعات منفی انتقاد از دیگران را کاهش بدهیم.
خبرگزاری میزان -
انتقاد سازنده: در این شیوهی انتقاد علاوه بر بیان نقاط ضعف، راهکارهایی نیز برای بهبود شرایط پیشنهاد میشود. این نوع انتقاد به فرد کمک میکند تا علاوه بر شناسایی اشکالات خود با استفاده از راهحلهای پیشنهادی در جهت اصلاح مشکلات گام بردارد. در این شیوهی انتقاد، نهتنها اعتمادبهنفس فرد از بین نمیرود، بلکه فرد با اشتیاق بیشتری در جهت رفع مشکلات خود تلاش میکند.
بهترین روش این است که قبل از بیان هرگونه انتقادی، به بازخورد آن و عکسالعمل فرد انتقادشونده نیز فکر کنیم. در این مقاله سعی شده است چند راهکار کوتاه اما بسیار کاربردی برای بیان انتقاد بیان شود:
اصول انتقاد سازنده
۱. در انتقاد سازنده بر رفتاری که دوست داریم، تمرکز میکنیم
بازخورد خوب، چه مثبت و چه منفی بر رفتار تمرکز میکند. نکتهای که یک انتقاد را سازنده و یا مخرب میکند، نحوهی واکنش ما نسبت به آن رفتار است. در انتقاد سازنده، بدون توجه به این مسئله که این رفتار از طرف چه کسی و با چه اعتقاداتی سرزده است، یک گام فراتر میگذاریم و به رفتاری اشاره میکنیم که آن را دوست داریم نه اصلاح رفتاری که دیدهایم و دوست نداشتهایم.
نکته مهم در انتقاد سازنده:
به جای گفتن جملاتی مانند: «لطفا این کار را نکن، من از آن منتفرم» بگویید: «به نظرم اگر اینگونه رفتار میکردی، بهتر بود»
انتقاد کردن با این جملات برای فرد بسیار خوشایندتر است و بهتر هم از سوی او پذیرفته میشود، زیرا در این شیوه شما به صورت کاملا شفاف رفتاری را که دوست دارید بیان میکنید و در واقع یک راهحل یا گزینهی پیشنهادی برای تغییر ارائه میدهید.
۲. در انتقاد سازنده فقط از جانب خودتان صحبت کنید و از کلیگویی پرهیز کنید
مثلا بگویید: «من این کار را دوست ندارم». شاید کمی خودخواهی باشد اما فراموش نکنید شما از قصد، نیت و طرز فکر دیگران آگاه نیستید و فقط میتوانید از طرف خودتان حرف بزنید و انتقاد کنید. به همین خاطر هم بهتر است فقط احساس خود را از آن کار یا رفتار بیان کنید. برای مثال، ممکن است بگویید: «وقتی این کار را انجام میدهی، من فلان حس را دارم.»
در انتقاد سازنده، شما به رفتاری اشاره میکنید که دوست دارید ببینید و به همین خاطر باید حس بهتری را به فرد انتقادشونده منتقل کنید، تا انگیزهی تغییر رفتار در او بهوجود بیاید.
نکتهی مهم در بازخورد سازنده:
نگویید: «وقتی این کار را میکنی، من این احساس را دارم.» بهتر است بگویید: «اگر به جای این کار فلان کار را انجام بدهید، احساس بهتری در مورد شما خواهم داشت.»
۳. انتقاد سازنده و مؤثر باید خیلی خاص باشد
انتقاد خوب تا جایی که ممکن است، باید خاص باشد. هرچه فرد مقابل جزئیات بیشتری از رفتار مطلوب مورد نظر شما بداند، راحتتر میتواند آن را انجام بدهد.
اصلا لازم نیست در مورد رفتاری که دوست ندارید صحبت کنید؛ بهتر است فقط از فرد بخواهید به شیوهی دیگری عمل کند.
نکتهی مهم در بازخورد سازنده:
کافی است از فرد بخواهید کاری را که شما دوست دارید، انجام بدهد و اصلا به رفتار قبلی او اشاره نکنید. مثلا بگویید: «ممکن است این کار را انجام بدهید؟ اگر این کار را بکنید، لطف بزرگی به من کردهاید.»
این شاید در بلندمدت راهحل مناسبی نباشد، اما رفتاری را که شما دوست دارید به شیوهای مناسب و البته مؤثر به فرد نشان میدهد.
۴. بهتر است سریع به هر رفتاری واکنش نشان بدهید
اصلا خوب نیست تا بین رفتاری که از فرد سر میزند و واکنش شما به آن رفتار فاصلهی زیادی باشد.
برای اینکه بازخورد تأثیر خوبی بر فرد انتقادشونده داشته باشد، باید فوری و با کمترین فاصله انجام شود. در واقع تا تنور داغ است، نان را بچسبانید. وقتی زمان زیادی از آن رفتار بگذرد، موضوع تازگی خود را از دست میدهد و عکسالعمل شما به آن رفتار هم دیگر تأثیر خوبی نخواهد داشت.
اگر به خاطر چیزی که اتفاق افتاده است عصبانی هستید، بهتر است کمی صبر کنید تا آرام شوید بعد نسبت به آن رفتار واکنش نشان بدهید.
نکاتی که همیشه باید بهخاطر داشته باشید:
عصبانی نشوید!
سعی نکنید انتقام بگیرید، کمی صبر کنید تا آرامتر شوید و بعد در مورد موضوعی که عصبانیتان کرده است، صحبت کنید.
در هنگام عصبانیت، انتقاد کردن را بیخیال شوید. بیان هر گونه انتقادی در هنگام عصبانیت تنها موجب دلخوری میشود.
۵. بازخورد باید شنیده شود تا تأثیرگذار باشد
انتقاد باید زمانی بیان شود که فرد آمادگی شنیدن داشته باشد. مطمئنا وقتی هر دو نفر عصبانی یا خسته هستند زمان مناسبی برای بیان انتقاد نیست. باید زمانی را برای انتقاد کردن انتخاب کنید که فرد آمادگی شنیدن و پذیرش انتقاد را داشته باشد.
نکات مهم را یادداشت کنید و سعی کنید در اولین فرصت سر صحبت را باز کنید. آسمان و ریسمان نبافید و صاف بروید سر اصل مطلب. کلی گویی نکنید، تنها نکاتی را که یادداشت کردهاید با لحن خوب و دوستانه بیان کنید.
قبل از انتقاد کردن از کسی، اول کمی با کفشهای او راه بروید
قبل از اینکه هرگونه انتقادی بکنید، چه مثبت و چه منفی، به این فکر کنید که اگر شما جای آن فرد بودید، دوست داشتید چگونه رفتار میکردید و دوست داشتید بقیه با شما چگونه رفتار کنند.
انتقاد چگونه بیان شود تا برای شما قابل قبول باشد؟
این سؤال را از خودتان بپرسید و سعی کنید بدون رودربایستی به آن پاسخ بدهید.
اگر مطمئن شدید که پاسخ درست به این سؤال را پیدا کردهاید، آن را با دیگران هم در میان بگذارید.
۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان
آمارها به این واقعیت اشاره دارند که تقریبا ۸۵ درصد از موفقیت ما در زندگی، مستقیما به مهارتهای ارتباطیمان بهویژه قدرت بیان مربوط میشوند. یعنی فرقی نمیکند چقدر بلندپرواز، چقدر اهل پشتکار یا چقدر تحصیلکرده باشید؛ اگر مهارتهای ارتباطی صحیح و قدرت بیان کافی را در خودتان ایجاد و تقویت نکنید، احتمال موفقیتتان پایین است. این نوشته را بخوانید تا با ۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان آشنا شوید.
اگر به شیوهی برقراری ارتباط افراد با یکدیگر دقت کنید، به وضوح میبینید که بیشتر ما آدمها با کمی توجه بیشتر به قدرت بیان میتوانیم نفع زیادی ببریم.
«کیفیت زندگیتان، کیفیت روابطتان است.»
– تونی رابینز
رابطهی قدرت بیان با موفقیت
هر وقت میخواهید فراتر از دنیای درونیتان حرکت کنید و با کسانی که فکر و احساسشان با شما متفاوت است ارتباط برقرار کنید، مهارتهای ارتباطیتان، بهویژه قدرت بیان، عامل اصلیای هستند که نتیجه را رقم میزنند.
خبر خوب اینکه همه میتوانند قدرت بیان خود را تقویت کنند. حتما انگیزهی بیشتری پیدا میکنید اگر بدانید که حتی پیشرفتهای اندک در قدرت بیان در ارتباط با دیگران، تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی و کارتان خواهند داشت.
«برقراری ارتباط، یعنی ارتباط انسانی، کلید موفقیت شخصی و کاری است.»
– پاول جی میر
وقتی میخواهید با طیف گسترده و گوناگونی از آدمها ارتباط برقرار کنید، باید ابتدا ۵ سؤال از خودتان بپرسید:
چه اشتراکاتی داریم؟
آنها در گفتوگو با من احساس راحتی دارند؟
پاسخهای من باعث میشود احساس کنند درکشان کردهام؟
مقصود من به طور واضح منتقل شده است؟
پس از برقراری تعامل، ارتباطمان بهبود خواهد یافت؟
برای دستیابی به این اهداف، باید آنچه در ادامه میآید را مورد توجه قرار بدهید.
۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان
1. این حس را منتقل کنید که مشتاق صحبت با آنها هستید
آنها دوست دارند احساس کنند که شما ترجیح میدهید به جای هر کس دیگری، با آنها صحبت کنید. وقتی این حس را منتقل میکنید که برای صحبت هیجانزده هستید و به آنها اهمیت میدهید، باعث میشود حس بهتری نسبت به خود داشته باشند. در نتیجه، احتمال بیشتری دارد که حرف دلشان را با شما در میان بگذارند.
2. سؤالاتی با پایان باز دربارهی علایقشان بپرسید
سؤالاتی بپرسید که باعث شوند افراد دربارهی علایق و زندگیشان طوری صحبت کنند که بینشی دربارهی نیازها و خواستههایشان در اختیارتان بگذارد. وقتی به آنها کمک میکنید دید تازه و مثبتی نسبت به وضعیت خود به دست آورند، ارتباطی عمیقتری با شما حس میکنند.
3. به زبان بدن و احساساتشان توجه کنید
به ارتباطات غیرزبانیشان توجه ویژهای بکنید. به زبان بدن و طرز ایستادنشان دقت کنید. افعال و واژههایی که انتخاب میکنند را هم مد نظر داشته باشید. حالا، واژهها، زبان بدن و تُن صدایتان را طوری در کنار هم مرتب کنید که با آنچه در مخاطبتان مشاهده کردهاید سازگار شود. انجام این کار به آنها کمک خواهد کرد تا ارتباطِ ناخوداگاهِ عمیقتری با شما برقرار کنند.
4. تأییدشان کنید. بگویید چه چیزهایی را در آنها تحسین میکنید و چرا
یکی از بهترین روشها برای ارتباط سریع با دیگران، این است که رک باشید و به آنها بگویید چرا آنها را دوست دارید یا تحسینشان میکنید. اگر بیانِ زیادی مستقیم مناسب نیست، با اظهارات غیرمستقیمی در این طرف و آن طرف، منظورتان را به آنها برسانید. هر دو رویکرد به یک اندازه مؤثرند، زیرا همه به تأیید و تشویق دیگران، واکنش خوبی نشان میدهند.
5. به هر چه میگویند، با دقت گوش کنید
موقع صحبت با آنها، بیش از حد روی آنچه باید پاسخ دهید تمرکز نکنید؛ به جای آن، به هر واژهای که به زبان میآورند گوش کنید و تا جای ممکن، واکنش مرتبط و مناسبی نشان دهید. این برخورد به آنها نشان میدهد که به آنچه میگویند علاقه دارید و در لحظهی جاری، کاملا همراه و همدلشان هستید. هر وقت چیزی میگویند که درست متوجه نمیشوید، سؤال بپرسید. این امر کمک خواهد کرد تا هر گونه خطا و لغزشِ عجیب بالقوه در برقراری ارتباط را پوشش دهید.
6. به اندازهی کافی ارتباطی چشمی برقرار کنید
ارتباط چشمی به طرف مقابلتان میگوید که شما نه تنها به او و آنچه میگوید علاقه دارید، بلکه قابل اعتماد هم هستید. وقتی این ارتباط چشمی به اندازهی کافی و درست به کار میرود، آنها تصور میکنند به خاطر این تمایلتان به رودررویی مستقیم، به خودتان اطمینان هم دارید. در نتیجه، طبیعتا توجه بیشتری به شما و آنچه میگویید خواهند داشت.
7. تا جایی که ممکن است، خودتان را به آنها بشناسانید
یکی از بهترین روشها برای اینکه اعتماد دیگران را به دست آورید، این است که تا جایی که میتوانید خودتان را به آنها بشناسانید. از اتفاقات جالبی که در زندگیتان افتاده برایشان بگویید یا فقط سوتیهایی را که در زندگی روزمره دادهاید تعریف کنید. همینطور که این کار را انجام میدهید، مطمئن شوید که از علایق و ارزشهای آنها بیش از حد دور نمیشوید. هیچ چیز همچون شفافیت، ایجاد اعتماد نمیکند.
8. این حس را منتقل کنید که همگی در یک سوی میدان هستید
از واژههایی مانند «ما، برای ما، خود ما…» استفاده کنید تا فورا با هم ارتباط برقرار کنید. وقتی از چنین واژههایی استفاده میکنید، به نظر میرسد که همگی در یک گروه، با هدف و علایق مشترکی حضور دارید. اینطوری شما هم روی مدار آنها حرکت میکنید، در حالی که به نظر میرسد دیگران از بینش و درک ویژهی شما برخوردار نیستند.
9. به آنها لبخند بزنید
وقتی به دیگران لبخند میزنید، این حس را منتقل میکنید که آنها را دوست دارید و وجودشان برایتان شادیبخش است. لبخند زدن باعث میشود آنها هم ناخوداگاه بخواهند به شما لبخند بزنند که این امر فورا بینتان توافقی دو طرفه ایجاد میکند. فقط مطمئن شوید که لبخندتان صمیمانه است، اگر غیر از این باشد آنها میفهمند.
10. تجربههای خوبتان را به دیگران هم پیشنهاد بدهید
رستورانهایی که رفتهاید، مکانهایی که بودهاید، فیلمهایی که دیدهاید، آدمهای مفیدی که آنها باید ملاقات کنند، کتابهایی که خواندهاید، فرصتهای شغلی و خلاصه هر آنچه به ذهنتان میرسد را پیشنهاد کنید. توضیح دهید که چه چیزی در آن آدمها و مکانها و چیزها قابل توجه بوده و چگونه میتوانند برای بقیه هم جذاب باشند. اگر آنقدر ایده پیشنهاد کنید که بتوانید آنها را علاقهمند کنید، آنها هم به عنوان یک «همراه» به شما نگاه میکنند که در هنگام تصمیمگیری دربارهی کاری که باید انجام بدهند، میتوانند روی او حساب کنند.
11. به آنها دلگرمی بدهید
اگر کسی که با او طرف هستید، سن کمتری دارد یا در موقعیت دشوارتری نسبت به شماست، از هر دلگرمیای که بتوانید به او بدهید، استقبال خواهد کرد. وقتی به آنها کمک میکنید تا اطمینان بیشتری نسبت به تواناییهایشان پیدا کنند، برای اظهار نظر شما ارزش قائل خواهند شد. این حتی به رابطهتان هم کمک میکند. آنها را متقاعد کنید که میتوانند مشکلات و محدودیتهایشان را از بین ببرند و به برقراری ارتباط با شما حس خوبی پیدا کنند.
12. طوری به نظر برسید که انگار سطح انرژیتان کمی بالاتر از طرف مقابل است
عموما آدمها میخواهند دور و بر کسانی باشند که به جای تضعیف، روحیهی آنها را بالا ببرند. اگر با صدا و زبان بدنتان نشان دهید که سطح انرژی نسبتا بالاتری دارید، وقتی دور و بر شما هستند، حس پرانرژیتر و مثبتتری خواهند داشت. البته آنقدر هم پرانرژی نباشید که آنها را از خود دور کنید، اما آنقدر انرژی از خودتان نشان دهید که آنها هم بعد از صحبت با شما احساس پرانرژی بودن کنند.
13. نام آنها را طوری ادا کنید که به گوششان خوشایند باشد
نام هر شخصی، از نظر هیجانی، یکی از قدرتمندترین واژهها برای اوست. اما چگونه ادا کردن آن، مهمتر از تعداد دفعاتی است که آن را به زبان میآورید. اگر نام آنها را با انعطاف درستی به زبان بیاورید، واقعا میتواند حس مثبت زیادی را به طور مستقیم به سیستم عصبیشان منتقل کند. اگر وقتی نام آنها را میگویید، حس خوبی برایشان داشته باشد، بدون اینکه خودشان هم بدانند، به طور ناخوداگاه احساس نزدیکی با شما خواهند کرد.
14. پیشنهاد دهید این رابطه را یک گام به جلو ببرید
چند کار وجود دارد که میتوانید برای تقویت دوستیتان با طرف مقابل، انجام دهید. برای نمونه، پیشنهاد رفتن به رستوران بدهید، در کافه و کافیشاپ صحبت کنید، به استادیومهای ورزشی بروید و… حتی اگر آنها پیشنهادتان را قبول هم نکنند، باز هم از اینکه آنقدر ازشان خوشتان آمده که میخواهید به دوستیتان عمق بدهید، احساس خوشایندی خواهند داشت. از طرف دیگر آنها هم به سراغ شما خواهند آمد، چون دیدهاند که شما به جای آنکه منتظر بمانید تا دوستی با آنها به شکل جادویی اتفاق بیفتد، برای به دست گرفتن زندگیتان و برقراری دوستی جرئت دارید.
در استفاده از قدرت بیان ماهر شوید
اگر فرصتی را به تقویت حتی چند مورد از این مهارتهای ارتباطی اختصاص بدهید، تواناییتان در برقراری ارتباط با دیگران چه در محل کار و چه در موقعیتهای اجتماعی، به طرز چشمگیری بهبود مییابد. فرصتی را به مشاهدهی ماهرترین افراد از منظر اجتماعی که میشناسید اختصاص دهید؛ بسیاری از این روشها را در آنها خواهید دید. توجه داشته باشید که این روشها نباید مثل یک ربات به کار گرفته شوند یا خیلی در چشم باشند. باید به صورت طبیعی انجام شوند و به روشی که با موقعیت جاری سازگاری داشته باشند.
«ممکن است ایدههای فوقالعادهای داشته باشید، اما اگر نتوانید آنها را منتقل کنید، ایدههایتان شما را به هیچ جا نخواهند رساند.»
– لی لاکوکا
برای اینکه بهترین نتیجهی ممکن را به دست بیاورید، فقط آرام باشید و بگذارید این مهارتهای ارتباطی به طور طبیعی جریان یابند. تا جایی که میتوانید به خود حقیقیتان نزدیک باشید. روشهایی را انتخاب کنید که با شخصیتتان و انگیزههایتان در ارتباط با دیگران تناسب خوبی داشته باشند. یاد بگیرید که حس کنید کدامها برای موقعیتهای خاص مناسب هستند و کدامها با شخصیت حقیقی شما سازگاری ندارند.
قدرت بیان، منجر به فرصتهای جدید میشود
از آنجایی که آدمها نقش مهمی در زندگی شما ایفا میکنند، اگر فرصتی را به بهبود روشی که با تقویت مهارتهای ارتباطی، با دیگران ارتباط برقرار میکنید اختصاص دهید، کل زندگی برایتان آسانتر خواهد شد.
قدیمها برقراری ارتباط با هر کسی در هر موقعیتی خیلی آسانتر بود درست برعکس این روزها. قدرت مهارتهای موثر ارتباطی این است که با تقویتشان، فرصتهای جدیدی که در غیر این صورت در دسترس نبودند به وفور برایتان مهیا خواهد شد.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از بهداشت نیوز، با بهکارگیری اصولی که در این نوشته یاد میگیریم، میتوانیم تا حد زیادی تبعات منفی انتقاد از دیگران را کاهش بدهیم. در واقع در اینجا با هنر انتقاد سازنده آشنا خواهیم شد.
انتقاد مخرب و انتقاد سازنده
تفاوت بین انتقاد مخرب و انتقاد سازنده:
انتقاد مخرب: هیچ گزینه و پیشنهادی برای بهبود شرایط فعلی ارائه نمیدهد. فقط مشکلات را بدون هیچ راهکاری برای بهتر شدن، بیان میکند. فرد منتقد سعی میکند مواردی را که از نظر وی ایراد دارد، بیان کند و گاه این انتقاد حس بدی را در مخاطب ایجاد میکند. شاید فرد از گفتن این انتقادات منظور خاصی نداشته باشد ولی گاهی این انتقادات آنقدر تند و بیپرواست که اعتمادبهنفس فرد انتقادشونده کاملا از بین میرود و انگیزهای برای انجام یا اصلاح کار در فرد باقی نمیماند.
انتقاد مخرب و انتقاد سازنده
تفاوت بین انتقاد مخرب و انتقاد سازنده:
انتقاد مخرب: هیچ گزینه و پیشنهادی برای بهبود شرایط فعلی ارائه نمیدهد. فقط مشکلات را بدون هیچ راهکاری برای بهتر شدن، بیان میکند. فرد منتقد سعی میکند مواردی را که از نظر وی ایراد دارد، بیان کند و گاه این انتقاد حس بدی را در مخاطب ایجاد میکند. شاید فرد از گفتن این انتقادات منظور خاصی نداشته باشد ولی گاهی این انتقادات آنقدر تند و بیپرواست که اعتمادبهنفس فرد انتقادشونده کاملا از بین میرود و انگیزهای برای انجام یا اصلاح کار در فرد باقی نمیماند.
انتقاد سازنده: در این شیوهی انتقاد علاوه بر بیان نقاط ضعف، راهکارهایی نیز برای بهبود شرایط پیشنهاد میشود. این نوع انتقاد به فرد کمک میکند تا علاوه بر شناسایی اشکالات خود با استفاده از راهحلهای پیشنهادی در جهت اصلاح مشکلات گام بردارد. در این شیوهی انتقاد، نهتنها اعتمادبهنفس فرد از بین نمیرود، بلکه فرد با اشتیاق بیشتری در جهت رفع مشکلات خود تلاش میکند.
بهترین روش این است که قبل از بیان هرگونه انتقادی، به بازخورد آن و عکسالعمل فرد انتقادشونده نیز فکر کنیم. در این مقاله سعی شده است چند راهکار کوتاه اما بسیار کاربردی برای بیان انتقاد بیان شود:
اصول انتقاد سازنده
۱. در انتقاد سازنده بر رفتاری که دوست داریم، تمرکز میکنیم
بازخورد خوب، چه مثبت و چه منفی بر رفتار تمرکز میکند. نکتهای که یک انتقاد را سازنده و یا مخرب میکند، نحوهی واکنش ما نسبت به آن رفتار است. در انتقاد سازنده، بدون توجه به این مسئله که این رفتار از طرف چه کسی و با چه اعتقاداتی سرزده است، یک گام فراتر میگذاریم و به رفتاری اشاره میکنیم که آن را دوست داریم نه اصلاح رفتاری که دیدهایم و دوست نداشتهایم.
نکته مهم در انتقاد سازنده:
به جای گفتن جملاتی مانند: «لطفا این کار را نکن، من از آن منتفرم» بگویید: «به نظرم اگر اینگونه رفتار میکردی، بهتر بود»
انتقاد کردن با این جملات برای فرد بسیار خوشایندتر است و بهتر هم از سوی او پذیرفته میشود، زیرا در این شیوه شما به صورت کاملا شفاف رفتاری را که دوست دارید بیان میکنید و در واقع یک راهحل یا گزینهی پیشنهادی برای تغییر ارائه میدهید.
۲. در انتقاد سازنده فقط از جانب خودتان صحبت کنید و از کلیگویی پرهیز کنید
مثلا بگویید: «من این کار را دوست ندارم». شاید کمی خودخواهی باشد اما فراموش نکنید شما از قصد، نیت و طرز فکر دیگران آگاه نیستید و فقط میتوانید از طرف خودتان حرف بزنید و انتقاد کنید. به همین خاطر هم بهتر است فقط احساس خود را از آن کار یا رفتار بیان کنید. برای مثال، ممکن است بگویید: «وقتی این کار را انجام میدهی، من فلان حس را دارم.»
در انتقاد سازنده، شما به رفتاری اشاره میکنید که دوست دارید ببینید و به همین خاطر باید حس بهتری را به فرد انتقادشونده منتقل کنید، تا انگیزهی تغییر رفتار در او بهوجود بیاید.
نکتهی مهم در بازخورد سازنده:
نگویید: «وقتی این کار را میکنی، من این احساس را دارم.» بهتر است بگویید: «اگر به جای این کار فلان کار را انجام بدهید، احساس بهتری در مورد شما خواهم داشت.»
۳. انتقاد سازنده و مؤثر باید خیلی خاص باشد
انتقاد خوب تا جایی که ممکن است، باید خاص باشد. هرچه فرد مقابل جزئیات بیشتری از رفتار مطلوب مورد نظر شما بداند، راحتتر میتواند آن را انجام بدهد.
اصلا لازم نیست در مورد رفتاری که دوست ندارید صحبت کنید؛ بهتر است فقط از فرد بخواهید به شیوهی دیگری عمل کند.
نکتهی مهم در بازخورد سازنده:
کافی است از فرد بخواهید کاری را که شما دوست دارید، انجام بدهد و اصلا به رفتار قبلی او اشاره نکنید. مثلا بگویید: «ممکن است این کار را انجام بدهید؟ اگر این کار را بکنید، لطف بزرگی به من کردهاید.»
این شاید در بلندمدت راهحل مناسبی نباشد، اما رفتاری را که شما دوست دارید به شیوهای مناسب و البته مؤثر به فرد نشان میدهد.
۴. بهتر است سریع به هر رفتاری واکنش نشان بدهید
اصلا خوب نیست تا بین رفتاری که از فرد سر میزند و واکنش شما به آن رفتار فاصلهی زیادی باشد.
برای اینکه بازخورد تأثیر خوبی بر فرد انتقادشونده داشته باشد، باید فوری و با کمترین فاصله انجام شود. در واقع تا تنور داغ است، نان را بچسبانید. وقتی زمان زیادی از آن رفتار بگذرد، موضوع تازگی خود را از دست میدهد و عکسالعمل شما به آن رفتار هم دیگر تأثیر خوبی نخواهد داشت.
اگر به خاطر چیزی که اتفاق افتاده است عصبانی هستید، بهتر است کمی صبر کنید تا آرام شوید بعد نسبت به آن رفتار واکنش نشان بدهید.
نکاتی که همیشه باید بهخاطر داشته باشید:
عصبانی نشوید!
سعی نکنید انتقام بگیرید، کمی صبر کنید تا آرامتر شوید و بعد در مورد موضوعی که عصبانیتان کرده است، صحبت کنید.
در هنگام عصبانیت، انتقاد کردن را بیخیال شوید. بیان هر گونه انتقادی در هنگام عصبانیت تنها موجب دلخوری میشود.
۵. بازخورد باید شنیده شود تا تأثیرگذار باشد
انتقاد باید زمانی بیان شود که فرد آمادگی شنیدن داشته باشد. مطمئنا وقتی هر دو نفر عصبانی یا خسته هستند زمان مناسبی برای بیان انتقاد نیست. باید زمانی را برای انتقاد کردن انتخاب کنید که فرد آمادگی شنیدن و پذیرش انتقاد را داشته باشد.
نکات مهم را یادداشت کنید و سعی کنید در اولین فرصت سر صحبت را باز کنید. آسمان و ریسمان نبافید و صاف بروید سر اصل مطلب. کلی گویی نکنید، تنها نکاتی را که یادداشت کردهاید با لحن خوب و دوستانه بیان کنید.
قبل از انتقاد کردن از کسی، اول کمی با کفشهای او راه بروید
قبل از اینکه هرگونه انتقادی بکنید، چه مثبت و چه منفی، به این فکر کنید که اگر شما جای آن فرد بودید، دوست داشتید چگونه رفتار میکردید و دوست داشتید بقیه با شما چگونه رفتار کنند.
انتقاد چگونه بیان شود تا برای شما قابل قبول باشد؟
این سؤال را از خودتان بپرسید و سعی کنید بدون رودربایستی به آن پاسخ بدهید.
اگر مطمئن شدید که پاسخ درست به این سؤال را پیدا کردهاید، آن را با دیگران هم در میان بگذارید.
۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان
آمارها به این واقعیت اشاره دارند که تقریبا ۸۵ درصد از موفقیت ما در زندگی، مستقیما به مهارتهای ارتباطیمان بهویژه قدرت بیان مربوط میشوند. یعنی فرقی نمیکند چقدر بلندپرواز، چقدر اهل پشتکار یا چقدر تحصیلکرده باشید؛ اگر مهارتهای ارتباطی صحیح و قدرت بیان کافی را در خودتان ایجاد و تقویت نکنید، احتمال موفقیتتان پایین است. این نوشته را بخوانید تا با ۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان آشنا شوید.
اگر به شیوهی برقراری ارتباط افراد با یکدیگر دقت کنید، به وضوح میبینید که بیشتر ما آدمها با کمی توجه بیشتر به قدرت بیان میتوانیم نفع زیادی ببریم.
«کیفیت زندگیتان، کیفیت روابطتان است.»
– تونی رابینز
رابطهی قدرت بیان با موفقیت
هر وقت میخواهید فراتر از دنیای درونیتان حرکت کنید و با کسانی که فکر و احساسشان با شما متفاوت است ارتباط برقرار کنید، مهارتهای ارتباطیتان، بهویژه قدرت بیان، عامل اصلیای هستند که نتیجه را رقم میزنند.
خبر خوب اینکه همه میتوانند قدرت بیان خود را تقویت کنند. حتما انگیزهی بیشتری پیدا میکنید اگر بدانید که حتی پیشرفتهای اندک در قدرت بیان در ارتباط با دیگران، تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی و کارتان خواهند داشت.
«برقراری ارتباط، یعنی ارتباط انسانی، کلید موفقیت شخصی و کاری است.»
– پاول جی میر
تقویت قدرت بیان
وقتی میخواهید با طیف گسترده و گوناگونی از آدمها ارتباط برقرار کنید، باید ابتدا ۵ سؤال از خودتان بپرسید:
چه اشتراکاتی داریم؟
آنها در گفتوگو با من احساس راحتی دارند؟
پاسخهای من باعث میشود احساس کنند درکشان کردهام؟
مقصود من به طور واضح منتقل شده است؟
پس از برقراری تعامل، ارتباطمان بهبود خواهد یافت؟
برای دستیابی به این اهداف، باید آنچه در ادامه میآید را مورد توجه قرار بدهید.
۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان
1. این حس را منتقل کنید که مشتاق صحبت با آنها هستید
آنها دوست دارند احساس کنند که شما ترجیح میدهید به جای هر کس دیگری، با آنها صحبت کنید. وقتی این حس را منتقل میکنید که برای صحبت هیجانزده هستید و به آنها اهمیت میدهید، باعث میشود حس بهتری نسبت به خود داشته باشند. در نتیجه، احتمال بیشتری دارد که حرف دلشان را با شما در میان بگذارند.
2. سؤالاتی با پایان باز دربارهی علایقشان بپرسید
سؤالاتی بپرسید که باعث شوند افراد دربارهی علایق و زندگیشان طوری صحبت کنند که بینشی دربارهی نیازها و خواستههایشان در اختیارتان بگذارد. وقتی به آنها کمک میکنید دید تازه و مثبتی نسبت به وضعیت خود به دست آورند، ارتباطی عمیقتری با شما حس میکنند.
3. به زبان بدن و احساساتشان توجه کنید
به ارتباطات غیرزبانیشان توجه ویژهای بکنید. به زبان بدن و طرز ایستادنشان دقت کنید. افعال و واژههایی که انتخاب میکنند را هم مد نظر داشته باشید. حالا، واژهها، زبان بدن و تُن صدایتان را طوری در کنار هم مرتب کنید که با آنچه در مخاطبتان مشاهده کردهاید سازگار شود. انجام این کار به آنها کمک خواهد کرد تا ارتباطِ ناخوداگاهِ عمیقتری با شما برقرار کنند.
4. تأییدشان کنید. بگویید چه چیزهایی را در آنها تحسین میکنید و چرا
یکی از بهترین روشها برای ارتباط سریع با دیگران، این است که رک باشید و به آنها بگویید چرا آنها را دوست دارید یا تحسینشان میکنید. اگر بیانِ زیادی مستقیم مناسب نیست، با اظهارات غیرمستقیمی در این طرف و آن طرف، منظورتان را به آنها برسانید. هر دو رویکرد به یک اندازه مؤثرند، زیرا همه به تأیید و تشویق دیگران، واکنش خوبی نشان میدهند.
5. به هر چه میگویند، با دقت گوش کنید
موقع صحبت با آنها، بیش از حد روی آنچه باید پاسخ دهید تمرکز نکنید؛ به جای آن، به هر واژهای که به زبان میآورند گوش کنید و تا جای ممکن، واکنش مرتبط و مناسبی نشان دهید. این برخورد به آنها نشان میدهد که به آنچه میگویند علاقه دارید و در لحظهی جاری، کاملا همراه و همدلشان هستید. هر وقت چیزی میگویند که درست متوجه نمیشوید، سؤال بپرسید. این امر کمک خواهد کرد تا هر گونه خطا و لغزشِ عجیب بالقوه در برقراری ارتباط را پوشش دهید.
6. به اندازهی کافی ارتباطی چشمی برقرار کنید
ارتباط چشمی به طرف مقابلتان میگوید که شما نه تنها به او و آنچه میگوید علاقه دارید، بلکه قابل اعتماد هم هستید. وقتی این ارتباط چشمی به اندازهی کافی و درست به کار میرود، آنها تصور میکنند به خاطر این تمایلتان به رودررویی مستقیم، به خودتان اطمینان هم دارید. در نتیجه، طبیعتا توجه بیشتری به شما و آنچه میگویید خواهند داشت.
7. تا جایی که ممکن است، خودتان را به آنها بشناسانید
یکی از بهترین روشها برای اینکه اعتماد دیگران را به دست آورید، این است که تا جایی که میتوانید خودتان را به آنها بشناسانید. از اتفاقات جالبی که در زندگیتان افتاده برایشان بگویید یا فقط سوتیهایی را که در زندگی روزمره دادهاید تعریف کنید. همینطور که این کار را انجام میدهید، مطمئن شوید که از علایق و ارزشهای آنها بیش از حد دور نمیشوید. هیچ چیز همچون شفافیت، ایجاد اعتماد نمیکند.
8. این حس را منتقل کنید که همگی در یک سوی میدان هستید
از واژههایی مانند «ما، برای ما، خود ما…» استفاده کنید تا فورا با هم ارتباط برقرار کنید. وقتی از چنین واژههایی استفاده میکنید، به نظر میرسد که همگی در یک گروه، با هدف و علایق مشترکی حضور دارید. اینطوری شما هم روی مدار آنها حرکت میکنید، در حالی که به نظر میرسد دیگران از بینش و درک ویژهی شما برخوردار نیستند.
9. به آنها لبخند بزنید
وقتی به دیگران لبخند میزنید، این حس را منتقل میکنید که آنها را دوست دارید و وجودشان برایتان شادیبخش است. لبخند زدن باعث میشود آنها هم ناخوداگاه بخواهند به شما لبخند بزنند که این امر فورا بینتان توافقی دو طرفه ایجاد میکند. فقط مطمئن شوید که لبخندتان صمیمانه است، اگر غیر از این باشد آنها میفهمند.
10. تجربههای خوبتان را به دیگران هم پیشنهاد بدهید
رستورانهایی که رفتهاید، مکانهایی که بودهاید، فیلمهایی که دیدهاید، آدمهای مفیدی که آنها باید ملاقات کنند، کتابهایی که خواندهاید، فرصتهای شغلی و خلاصه هر آنچه به ذهنتان میرسد را پیشنهاد کنید. توضیح دهید که چه چیزی در آن آدمها و مکانها و چیزها قابل توجه بوده و چگونه میتوانند برای بقیه هم جذاب باشند. اگر آنقدر ایده پیشنهاد کنید که بتوانید آنها را علاقهمند کنید، آنها هم به عنوان یک «همراه» به شما نگاه میکنند که در هنگام تصمیمگیری دربارهی کاری که باید انجام بدهند، میتوانند روی او حساب کنند.
11. به آنها دلگرمی بدهید
اگر کسی که با او طرف هستید، سن کمتری دارد یا در موقعیت دشوارتری نسبت به شماست، از هر دلگرمیای که بتوانید به او بدهید، استقبال خواهد کرد. وقتی به آنها کمک میکنید تا اطمینان بیشتری نسبت به تواناییهایشان پیدا کنند، برای اظهار نظر شما ارزش قائل خواهند شد. این حتی به رابطهتان هم کمک میکند. آنها را متقاعد کنید که میتوانند مشکلات و محدودیتهایشان را از بین ببرند و به برقراری ارتباط با شما حس خوبی پیدا کنند.
12. طوری به نظر برسید که انگار سطح انرژیتان کمی بالاتر از طرف مقابل است
عموما آدمها میخواهند دور و بر کسانی باشند که به جای تضعیف، روحیهی آنها را بالا ببرند. اگر با صدا و زبان بدنتان نشان دهید که سطح انرژی نسبتا بالاتری دارید، وقتی دور و بر شما هستند، حس پرانرژیتر و مثبتتری خواهند داشت. البته آنقدر هم پرانرژی نباشید که آنها را از خود دور کنید، اما آنقدر انرژی از خودتان نشان دهید که آنها هم بعد از صحبت با شما احساس پرانرژی بودن کنند.
13. نام آنها را طوری ادا کنید که به گوششان خوشایند باشد
نام هر شخصی، از نظر هیجانی، یکی از قدرتمندترین واژهها برای اوست. اما چگونه ادا کردن آن، مهمتر از تعداد دفعاتی است که آن را به زبان میآورید. اگر نام آنها را با انعطاف درستی به زبان بیاورید، واقعا میتواند حس مثبت زیادی را به طور مستقیم به سیستم عصبیشان منتقل کند. اگر وقتی نام آنها را میگویید، حس خوبی برایشان داشته باشد، بدون اینکه خودشان هم بدانند، به طور ناخوداگاه احساس نزدیکی با شما خواهند کرد.
14. پیشنهاد دهید این رابطه را یک گام به جلو ببرید
چند کار وجود دارد که میتوانید برای تقویت دوستیتان با طرف مقابل، انجام دهید. برای نمونه، پیشنهاد رفتن به رستوران بدهید، در کافه و کافیشاپ صحبت کنید، به استادیومهای ورزشی بروید و… حتی اگر آنها پیشنهادتان را قبول هم نکنند، باز هم از اینکه آنقدر ازشان خوشتان آمده که میخواهید به دوستیتان عمق بدهید، احساس خوشایندی خواهند داشت. از طرف دیگر آنها هم به سراغ شما خواهند آمد، چون دیدهاند که شما به جای آنکه منتظر بمانید تا دوستی با آنها به شکل جادویی اتفاق بیفتد، برای به دست گرفتن زندگیتان و برقراری دوستی جرئت دارید.
در استفاده از قدرت بیان ماهر شوید
اگر فرصتی را به تقویت حتی چند مورد از این مهارتهای ارتباطی اختصاص بدهید، تواناییتان در برقراری ارتباط با دیگران چه در محل کار و چه در موقعیتهای اجتماعی، به طرز چشمگیری بهبود مییابد. فرصتی را به مشاهدهی ماهرترین افراد از منظر اجتماعی که میشناسید اختصاص دهید؛ بسیاری از این روشها را در آنها خواهید دید. توجه داشته باشید که این روشها نباید مثل یک ربات به کار گرفته شوند یا خیلی در چشم باشند. باید به صورت طبیعی انجام شوند و به روشی که با موقعیت جاری سازگاری داشته باشند.
«ممکن است ایدههای فوقالعادهای داشته باشید، اما اگر نتوانید آنها را منتقل کنید، ایدههایتان شما را به هیچ جا نخواهند رساند.»
– لی لاکوکا
برای اینکه بهترین نتیجهی ممکن را به دست بیاورید، فقط آرام باشید و بگذارید این مهارتهای ارتباطی به طور طبیعی جریان یابند. تا جایی که میتوانید به خود حقیقیتان نزدیک باشید. روشهایی را انتخاب کنید که با شخصیتتان و انگیزههایتان در ارتباط با دیگران تناسب خوبی داشته باشند. یاد بگیرید که حس کنید کدامها برای موقعیتهای خاص مناسب هستند و کدامها با شخصیت حقیقی شما سازگاری ندارند.
قدرت بیان، منجر به فرصتهای جدید میشود
از آنجایی که آدمها نقش مهمی در زندگی شما ایفا میکنند، اگر فرصتی را به بهبود روشی که با تقویت مهارتهای ارتباطی، با دیگران ارتباط برقرار میکنید اختصاص دهید، کل زندگی برایتان آسانتر خواهد شد.
قدیمها برقراری ارتباط با هر کسی در هر موقعیتی خیلی آسانتر بود درست برعکس این روزها. قدرت مهارتهای موثر ارتباطی این است که با تقویتشان، فرصتهای جدیدی که در غیر این صورت در دسترس نبودند به وفور برایتان مهیا خواهد شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *