اینجا پدران و مادران با چشمان منتظر سال را تحویل می کنند/ دردی که درمانش "دیدار" است
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، تا ساعاتی دیگر، سال 95 به اتمام می رسد و وارد سال 96 خواهیم شد.
در آستانه عید نوروز و نو شدن فصل، حال و هوای ایران نیز تغییر پیدا کرده است.
از کوچه ها و خیابان ها گرفته تا مراکز خرید و بازارها همه رنگ و بوی عید به خود گرفته اند.
مردم همه از ثروتمند گرفته تا فقیر برای نو شدن فصل در تکاپو هستند. هر کس در حد توان و بضاعتی که دارد تلاش می کند که استقبال ویژه ای از فصل "بهار" داشته باشد.
مردم همه دل هایشان را بهاری کرده اند اما در این شرایط هستند پدران و مادرانی که در مراکز نگهداری از سالمندان چشم انتظار فرزندان خود هستند و تغییر فصل تغییری در کام آنها ایجاد نمی کند.
پدران و مادرانی که سال ها برای فرزندان خود زحمت کشیده اند، اکنون به هر دلیلی در این مراکز نگهداری می شوند و تنها خواسته شان دیدار با فرزندانی است که سال ها زحمت آنها را کشیده اند.
کوکب خانم، یکی از همان مادرانی است که اکنون مدت 5 سال است که در مرکز نگهداری از سالمندان کهریزک زندگی می کند.
وی در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه می گوید: پس از مرگ همسرم، فرزندانم تصمیم گرفتند خانه ای که در آن زندگی می کردیم را به فروش رسانده و هر کدام سهم خود را بگیرند. من نیز پذیرفتم و سهم خودم از سال ها زندگی ام را به فرزند بزرگم دادم و قرار شد با او زندگی کنم.
وی می افزاید: پس از 3 ماه، فرزندم به من گفت که قرار است با همسرش به کشور دیگری بروند و نمی تواند که مرا با خود همراه کند. آن زمان، 2 فرزند دیگرم هم حاضر نشدند که من را در خانه شان بپذیرند.
کوکب خانم با بیان اینکه " بعد ها متوجه شدم که فرزندم از ایران هم نرفته است" می گوید: پسرم به من گفت که باید به خانه سالمندان بروم. تا حدودی مشکل راه رفتن داشتم و به خوبی از پس کارهایم بر نمی آمدم به همین خاطر پذیرفتم که به خانه سالمندان بروم.
وی با اشاره به لحظات سال تحویلی که طی 5 سال گذشته پشت سر گذاشته است می گوید: شب عید و لحظه سال تحویل برای من در این 5 سال گذشته همیشه همراه با حسرت و دوری بوده است. آرزو می کنم در لحظه سال تحویل فرزندانم نیز در کنارم باشند اما آنها من را فراموش کرده اند و تنها یکی از فرزندانم یک یا دو بار در سال به دیدن من می آید.
اگر چه افرادی هستند که مادران و پدران خود را فراموش کرده اند اما در مقابل هستند کسانی که در پی هر مناسبتی به دیدن پدران و مادران منتظر می روند.
عده از آنها حتی سال تحویل نیز در کنار سالمندان حضور پیدا کرده تا آنها درد تنهایی خود را فراموش کنند.
زهرا جعفری، 36 ساله است. وی در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه به حضور خود در جمع سالمندان اشاره می کند و می گوید: من در یک تصادف رانندگی پدر و مادرم را از دست دادم. در پی آن حادثه خودم را به شدت تنها احساس می کردم. تصمیم گرفتم که یک تغییر اساسی در زندگی ام ایجاد کنم و پس از آن هر هفته پس از حضور در بهشت زهرا، سری هم به کهریزک می زنم.
وی می افزاید: اکنون پدران و مادران زیادی دارم. کسانی که با شادی آنها شاد می شوم و آنها نیز من را همانند فرزندان خود پذیرفته اند.
درد تنهایی پدران و مادران منتظر دردی است که با یک دیدار درمان می شود. چه خوب است که در سال جدید هیچ چشمی به در خیره نماند.