فعلا روغن کاری می کنیم
حبیب دهقان نسب که این روزهایش بیشتر روی صحنه تئاتر می گذرد، می گوید تئاتر برای بازیگر فرصتی برای خودسازی و گرفتن انرژی دوباره است؛ تئاتر در واقع برای بازیگر حکم روغن کاری و آماده شدن مجدد دارد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از جام جم آنلاین، حبیب دهقان نسب بازیگر پیشکسوت و شیرازی و خوش اخلاق تلویزیون، سینما و تئاتر است، او این شب ها در تماشاخانه سنگلج در یکی از نمایشنامه های شاهکار بهرام بیضایی به نام «میراث» نقش بزرگ آقا را ایفا می کند،نمایشی که خودش 30 سال پیش آن را در شیراز روی صحنه برده و کارگردانی کرده است و بهرام بیضایی هم 50 سال پیش در همین تماشاخانه سنگلج آن را برای نخستین بار به نمایش درآورده و جالب است که جمشید مشایخی همین نقش بزرگ آقا را برای اولین بار بازی کرده است.
اجرای این نمایش بهانه ای شد تا جام جم آنلاین با حبیب دهقان نسب به گپ و گفتی خودمانی و صمیمی بپردازد.
از «میراث» شروع کنیم، شما دوباره رسیدید به کاری از بهرام بیضایی، چه شد که که میراثی شدید؟
کار بازیگر و هنرمند حفاظت از «میراث» هاست، اما جالب است بدانید که خود من این نمایشنامه استاد بیضایی را سی سال پیش در شهر خودم شیراز کارگردانی و اجرا کردم. اتفاقا محمود پاک نیت هم در آن نمایش و آن روزگار بازی می کرد.
اما درباره این نمایش خاص مانند کارهای دیگر با من تماس گرفتند قرار بود کار در دهه فجر و جشنواره با بازیگر دیگری روی صحنه برود و من در اجراهای عمومی کار کنم که گویا به هر دلیلی کار به جشنواره و آن ایام نرسید و در نهایت من برای اجرای عمومی به گروه پیوستم.
البته این که نمایشنامه آقای بیضایی بود هم برایم ارزش داشت انکارناپذیر است، من سال ها در کنار ایشان بودم و آموختم و ارادت ویژه ای به ایشان دارم.
کار قبلی همین کارگردان آقای خلیلی را هم با نام «راپورت های شبانه دکتر مصدق» دیده بودم و دوستش داشتم.
چه می شود که یک نمایشنامه نیم قرن پیش روی صحنه می رود خود شما 30 سال پیش آن را اجرا می کنید و امروز هم همچنان مخاطب دارد؟ در واقع می خواهم بپرسم مهمترین حرف «میراث» از نگاه شما که چیست.
حرفش به گونه ای است که در واقع امروز و فردا نمی شناسد، داستان درباره خانه ای است که میراث پدری است، فرزندان درباره این میراث به جامانده و خانه پدری اختلاف نظر دارند، یک نفر کوچک آقا است که تحصیلکرده و روشنفکر و خارج برگشته است و می خواهد خانه را خراب کند و در واقع نماد مدرنیسم است ، از طرفی بزرگ آقا فرزند بزرگتر است آدمی سنتی که به گذشته فکر می کند و می خواهد خانه را همان طور که ارث پدران بوده حفظ کند اما یک برادر وسطی هم به نام میون آقا وجود دارد که یک حالت میانبری دارد هم می خواهد خانه را با شکل سنتی حفظ کند و هم یک دستی به سر و روی خانه بکشد و نونوارش کند، این حرف و تقابل سنت و مدرنیته هیچ وقت کهنه نخواهد شد.
آقای دهقان نسب مدتی است شما را روی صحنه تئاتر بیشتر از گذشته می بینیم، از نمایش «روز سیاوش» و «رویاهای رام شده» بگیریم تا همین کار «میراث»، چه شد با تئاتر آشتی کردید؟
والا ما همیشه با تئاتر آشتی بودیم، گاهی کار تصویری و فشردگی برنامه ها اجازه حضور روی صحنه را کمتر می دهد اما این روزها که درهای سینما و تلویزیون به رویمان بسته شده است خب طبیعتا بیشتر تئاتر کار می کنیم. اتفاقا خیلی هم راضی هستم چون ما از تئاتر شروع کردیم و ریشه مان تئاتر است، اگرچه بالاخره از نظر مشکلات اقتصادی تئاتر نمی تواند خیلی پاسخگوی معیشت مان باشد.
خاطرم هست آل پاچینو یک جمله ای دارد که می گوید من هر از گاهی می روم تئاتر کار می کنم خودم را روغن کاری می کنمف حالا حکایت ماست، می آییم تئاتر روغن کاری می شویم، خودمان را می سازیم انرژی می گیریم.
کار تازه تصویری ندارید؟
امسال یک فیلم سینمایی به نام «امپراطور جهنم» داشتم به کارگردانی آقای پیرهادی که در جشنواره فیلم فجر هم به نمایش درنیامد.
شما بازنشسته هستید؟
بله بازنشسته وزارت ارشاد
بازنشستگی برای بازیگر معنی دارد؟ از طرفی خیلی از همکاران شما بدون بازنشستگی اکنون خانه نشین هستند.
واقعیت این است که کسی که سال ها در یک کاری بوده، حالا بازیگری شدیدتر چون عاطفی تر و حسی تر است، بعد از بیکاری و خانه نشینی واقعا اذیت می شود ، خود من وقتی بیکار بام و در خانه دچار افسردگی می شوم، بداخلاق می شوم، کسل می شوم و هرچه قدر هم می خواهم خودم را سرگرم کنم با مطالعه و تماشای فیلم باز هم ما عادت کردیم روی صحنه یا مقابل دوربین باشیم و غیر از این اذیت مان می کند.
البته شما که ماشاءالله ترافیک اجرای تئاتر دارید ولی واقعا چرا شرایط برای برخی بازیگران توانمند و پیشکسوت این گونه شده است؟
من هیچ وقت بلد نبودم و بلد هم نخواهم شد که با لابی گری و دم این و آن را دیدن نقش بگیرم، نقش فروشی و نقش خریدن کار نسل ما نیست.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
اجرای این نمایش بهانه ای شد تا جام جم آنلاین با حبیب دهقان نسب به گپ و گفتی خودمانی و صمیمی بپردازد.
از «میراث» شروع کنیم، شما دوباره رسیدید به کاری از بهرام بیضایی، چه شد که که میراثی شدید؟
کار بازیگر و هنرمند حفاظت از «میراث» هاست، اما جالب است بدانید که خود من این نمایشنامه استاد بیضایی را سی سال پیش در شهر خودم شیراز کارگردانی و اجرا کردم. اتفاقا محمود پاک نیت هم در آن نمایش و آن روزگار بازی می کرد.
اما درباره این نمایش خاص مانند کارهای دیگر با من تماس گرفتند قرار بود کار در دهه فجر و جشنواره با بازیگر دیگری روی صحنه برود و من در اجراهای عمومی کار کنم که گویا به هر دلیلی کار به جشنواره و آن ایام نرسید و در نهایت من برای اجرای عمومی به گروه پیوستم.
البته این که نمایشنامه آقای بیضایی بود هم برایم ارزش داشت انکارناپذیر است، من سال ها در کنار ایشان بودم و آموختم و ارادت ویژه ای به ایشان دارم.
کار قبلی همین کارگردان آقای خلیلی را هم با نام «راپورت های شبانه دکتر مصدق» دیده بودم و دوستش داشتم.
چه می شود که یک نمایشنامه نیم قرن پیش روی صحنه می رود خود شما 30 سال پیش آن را اجرا می کنید و امروز هم همچنان مخاطب دارد؟ در واقع می خواهم بپرسم مهمترین حرف «میراث» از نگاه شما که چیست.
حرفش به گونه ای است که در واقع امروز و فردا نمی شناسد، داستان درباره خانه ای است که میراث پدری است، فرزندان درباره این میراث به جامانده و خانه پدری اختلاف نظر دارند، یک نفر کوچک آقا است که تحصیلکرده و روشنفکر و خارج برگشته است و می خواهد خانه را خراب کند و در واقع نماد مدرنیسم است ، از طرفی بزرگ آقا فرزند بزرگتر است آدمی سنتی که به گذشته فکر می کند و می خواهد خانه را همان طور که ارث پدران بوده حفظ کند اما یک برادر وسطی هم به نام میون آقا وجود دارد که یک حالت میانبری دارد هم می خواهد خانه را با شکل سنتی حفظ کند و هم یک دستی به سر و روی خانه بکشد و نونوارش کند، این حرف و تقابل سنت و مدرنیته هیچ وقت کهنه نخواهد شد.
آقای دهقان نسب مدتی است شما را روی صحنه تئاتر بیشتر از گذشته می بینیم، از نمایش «روز سیاوش» و «رویاهای رام شده» بگیریم تا همین کار «میراث»، چه شد با تئاتر آشتی کردید؟
والا ما همیشه با تئاتر آشتی بودیم، گاهی کار تصویری و فشردگی برنامه ها اجازه حضور روی صحنه را کمتر می دهد اما این روزها که درهای سینما و تلویزیون به رویمان بسته شده است خب طبیعتا بیشتر تئاتر کار می کنیم. اتفاقا خیلی هم راضی هستم چون ما از تئاتر شروع کردیم و ریشه مان تئاتر است، اگرچه بالاخره از نظر مشکلات اقتصادی تئاتر نمی تواند خیلی پاسخگوی معیشت مان باشد.
خاطرم هست آل پاچینو یک جمله ای دارد که می گوید من هر از گاهی می روم تئاتر کار می کنم خودم را روغن کاری می کنمف حالا حکایت ماست، می آییم تئاتر روغن کاری می شویم، خودمان را می سازیم انرژی می گیریم.
کار تازه تصویری ندارید؟
امسال یک فیلم سینمایی به نام «امپراطور جهنم» داشتم به کارگردانی آقای پیرهادی که در جشنواره فیلم فجر هم به نمایش درنیامد.
شما بازنشسته هستید؟
بله بازنشسته وزارت ارشاد
بازنشستگی برای بازیگر معنی دارد؟ از طرفی خیلی از همکاران شما بدون بازنشستگی اکنون خانه نشین هستند.
واقعیت این است که کسی که سال ها در یک کاری بوده، حالا بازیگری شدیدتر چون عاطفی تر و حسی تر است، بعد از بیکاری و خانه نشینی واقعا اذیت می شود ، خود من وقتی بیکار بام و در خانه دچار افسردگی می شوم، بداخلاق می شوم، کسل می شوم و هرچه قدر هم می خواهم خودم را سرگرم کنم با مطالعه و تماشای فیلم باز هم ما عادت کردیم روی صحنه یا مقابل دوربین باشیم و غیر از این اذیت مان می کند.
البته شما که ماشاءالله ترافیک اجرای تئاتر دارید ولی واقعا چرا شرایط برای برخی بازیگران توانمند و پیشکسوت این گونه شده است؟
من هیچ وقت بلد نبودم و بلد هم نخواهم شد که با لابی گری و دم این و آن را دیدن نقش بگیرم، نقش فروشی و نقش خریدن کار نسل ما نیست.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *