"شور بازار" نگین شهر کابل
شور بازار از تخته پل، به بالاحصار (قلعه شاهی سابق) وصل و بواسطه ازدحام و شلوغی جمعیت، این نام را به خود گرفته بود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل شور بازار کابل بین گذر سنگتراشی و بالاحصار کابل قرار دارد، بازاری که کابل را با آن نام و نشان میشناسند.
اما متاسفانه باید گفت که این بازار دیگر همان بازار قدیمی نیست که روزی «امیر عبدالرحمن» از آن عبور میکرد.
این شور بازاری که روزی جایگاه مسجد ملا محمود، کوچه حضرتها، سرسرای پیشاوریها، جایگاه کاکهها و عیاران، هندوگذر و محل «بودباش مولوی غلام محیالدین افغان مشروطهخواه و معلم مدرسه حبیبیه که به همراه دوستانش در آن نذری میپختند، از رونق افتاده است.
جا دارد که یوسف آیینه، که خود از رندان صوفی عشقری بوده است، تحت عنوان عشقرینامه این قصیده جالب را بسراید:
عشقری آن شور بازارت چه شد؟
غرفه خالی ز نصوارت چه شد؟
آن دیار عشق و شور و شوق و شعر
آن سرود انداز، گلزارت چه شد؟
شور بازار را برخی به شهر و بازار تفسیر کردهاند. شهری که عبارت است از بالاحصار و بازار یعنی محل داد و ستد. اما بعدها به شور بازار تبدیل شد.
میگویند این بازار در زمان «امیر شیرعلی خان» ساخته شد. در این بازار هر 2 سرای تجاری به نامهای سرای تجاری «عزیز» و سرای «صویه» به رونق و شهرت این بازار افزوده بود.
از تاجران آن وقت میتوان به «شیرجان آرتی»، «فقیر جان»، «آغا عبدالرحمن»، «حاجی شمسالدین»، «حاجی عبدالروف»، «حاجی عبدالرحیم»، «عبدالعزیز لندنی»، «حاجی عبدالحمید» و «بایی صوبه» اشاره کرد.
شور بازار، بازار بسیار قدیمی کابل بوده و مسجد علیا که در قدیم به مسجد «اورنگ زیب» شهرت داشت و اورنگ زیب پادشاه مقتدر مغولی هند آن را با مسجد «گدری» واقع در بازار «سراجی» بنا کرده، نیز در همین بازار است.
در قرن گذشته مادر شاه امان الله خان این مسجد را بازسازی کرد و به مسجد علیا یعنی «علیا حضرت» تغییر نام داد.
اما عدهای عقیده دارند که نام این بازار به دلیل ازدحام زیاد آن به شور بازار شهرت یافته است.
شوربازار از تخته پل، به بالاحصار (قلعه شاهی سابق) وصل و بواسطه ازدحام و شلوغی جمعیت، این نام را به خود گرفته بود.
تخته پل که «شور بازار» را به «بالاحصار» وصل می کرد، پل شناوری بود که در هنگام ضرورت برداشته میشد و «قلعه شاهی» بالاحصار در هنگام خطر در بین خندق پهناور قرار میگرفت و دسترسی به آن مشکل بود و این گونه از دستبرد در امان می ماند. ولی اکنون آن بازار تقریبا متروک مانده است و کسی در آنجا زندگی نمیکند.
سرای دیگر سرای پیشاوریها بود که «حاجی غلام نبی»، «حاجی غلام نقشبند» و «حاجی غلام حیدر» از مشهورترین تاجران آن بودند.
بعد از این سرا بازار کفش فروشی قرار داشت. کفشهای زنانه از چرم سبز و بعضاً گلابتون دوزی ساخته میشد.
قسمت انتهای این بازار؛ گذر سنگتراشی نام داشت. بطوریکه گویا شور بازار از تخته پل تا سنگتراشی موقعیت داشت.
شور بازار نیز مانند «چهار چته» از ابتدا تا انتهای آن سرپوشیده بود.
/
اما متاسفانه باید گفت که این بازار دیگر همان بازار قدیمی نیست که روزی «امیر عبدالرحمن» از آن عبور میکرد.
این شور بازاری که روزی جایگاه مسجد ملا محمود، کوچه حضرتها، سرسرای پیشاوریها، جایگاه کاکهها و عیاران، هندوگذر و محل «بودباش مولوی غلام محیالدین افغان مشروطهخواه و معلم مدرسه حبیبیه که به همراه دوستانش در آن نذری میپختند، از رونق افتاده است.
جا دارد که یوسف آیینه، که خود از رندان صوفی عشقری بوده است، تحت عنوان عشقرینامه این قصیده جالب را بسراید:
عشقری آن شور بازارت چه شد؟
غرفه خالی ز نصوارت چه شد؟
آن دیار عشق و شور و شوق و شعر
آن سرود انداز، گلزارت چه شد؟
شور بازار را برخی به شهر و بازار تفسیر کردهاند. شهری که عبارت است از بالاحصار و بازار یعنی محل داد و ستد. اما بعدها به شور بازار تبدیل شد.
میگویند این بازار در زمان «امیر شیرعلی خان» ساخته شد. در این بازار هر 2 سرای تجاری به نامهای سرای تجاری «عزیز» و سرای «صویه» به رونق و شهرت این بازار افزوده بود.
از تاجران آن وقت میتوان به «شیرجان آرتی»، «فقیر جان»، «آغا عبدالرحمن»، «حاجی شمسالدین»، «حاجی عبدالروف»، «حاجی عبدالرحیم»، «عبدالعزیز لندنی»، «حاجی عبدالحمید» و «بایی صوبه» اشاره کرد.
شور بازار، بازار بسیار قدیمی کابل بوده و مسجد علیا که در قدیم به مسجد «اورنگ زیب» شهرت داشت و اورنگ زیب پادشاه مقتدر مغولی هند آن را با مسجد «گدری» واقع در بازار «سراجی» بنا کرده، نیز در همین بازار است.
در قرن گذشته مادر شاه امان الله خان این مسجد را بازسازی کرد و به مسجد علیا یعنی «علیا حضرت» تغییر نام داد.
اما عدهای عقیده دارند که نام این بازار به دلیل ازدحام زیاد آن به شور بازار شهرت یافته است.
شوربازار از تخته پل، به بالاحصار (قلعه شاهی سابق) وصل و بواسطه ازدحام و شلوغی جمعیت، این نام را به خود گرفته بود.
تخته پل که «شور بازار» را به «بالاحصار» وصل می کرد، پل شناوری بود که در هنگام ضرورت برداشته میشد و «قلعه شاهی» بالاحصار در هنگام خطر در بین خندق پهناور قرار میگرفت و دسترسی به آن مشکل بود و این گونه از دستبرد در امان می ماند. ولی اکنون آن بازار تقریبا متروک مانده است و کسی در آنجا زندگی نمیکند.
سرای دیگر سرای پیشاوریها بود که «حاجی غلام نبی»، «حاجی غلام نقشبند» و «حاجی غلام حیدر» از مشهورترین تاجران آن بودند.
بعد از این سرا بازار کفش فروشی قرار داشت. کفشهای زنانه از چرم سبز و بعضاً گلابتون دوزی ساخته میشد.
قسمت انتهای این بازار؛ گذر سنگتراشی نام داشت. بطوریکه گویا شور بازار از تخته پل تا سنگتراشی موقعیت داشت.
شور بازار نیز مانند «چهار چته» از ابتدا تا انتهای آن سرپوشیده بود.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *