دو واحد درسی تحلیل سیاسی برای مسئولان / ۸ تحلیل برآمده از دیدار رهبری با مردم آذربایجان
یکی از مسئولان حزب الله لبنان گفته بود یکی از رموز پیروزی ما در جنگ ۳۳ روزه آن بود که بیانات رهبری ایران را در جلسات خود آنالیز کرده و از آن راهبردهایی برای مدیریت میدان استخراج می کردیم.
خبرگزاری میزان -
به نقل از جهان نیوز، یکی از مسئولان حزب الله لبنان گفته بود یکی از رموز پیروزی ما در جنگ ۳۳ روزه آن بود که بیانات رهبری ایران را در جلسات خود آنالیز کرده و از آن راهبردهایی برای مدیریت میدان استخراج می کردیم.
1- نجابت مردم و نشان ندادن گلایه ها:
مردم ایرن به دو ویژگی ممتاز شناخته شده اند: «انقلابی گری» و «نجابت». تجربه تاریخی نشان داده است ایرانی ها در برابر سختی ها، مقاوم و استوارند، به ویژه آنکه بدانند تحمل این شدائد برای رسیدن به آرمان ها ضروری است. اما گاهی اوقات، در گزارش های سفارشی و انتخاباتی، عدم اعتراض مردم، به حساب مدیریت قوی گذاشته شده و در پس پرده آن، حرکت لاک پشتی برخی مدیران محافظه کار، توجیه می شود. «این حضور مردمی در بیستودوم بهمن را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعالیت های ما مسئولین به حساب نیاورید» مقام معظم رهبری می کوشد با تحلیل های دقیق و ارائه هشدارهای تنبیهی، مسؤولان کم کار را بیدار کرده و از آن ها بخواهد برای حل مشکلات مردم، وارد میدان مجاهده شوند.
2- نمایندگی از مردم، و فهم عمیق تنگناهای زندگی ایشان:
برخی مسؤولان، محافظ مسلح دارند، در ماشین شیشه دودی تردد و بالا شهر تهران زندگی می کنند، از اول انقلاب تا به حال به هیچ اداره ای رجوع نکرده اند، هرجا که می روند چند ساعت زودتر، برایشان قرق می شود، در پرونده کاری شان دیدار مردمی ندارند و اگر هم دارند، کاملا هدایت شده و تنظیم شده! آن ها هیچ وقت نمی دانند «به نان شب محتاج بودن» یعنی چه؟ «چند ساعت پشت در یک اداره معطل شدن» چه حالی دارد؟ «دختر سن بالای منتظر ازدواج در خانه داشتن» چه دردی دارد؟ «پسر جوان بیکار لم داده جلو تلویزیون» چه مسائلی می آفریند؟
رهبری، درد زندگی مردم را به عمق جان می فهمد و برای آن زجر می کشد. ایشان با رفتار خود این باور را به دل می نشاند که مردم «عائله» مسؤولان هستند، پس باید شب تا صبح از درد و رنج مشکلات آن ها، خوابشان نبرد. اینجاست که با سوز و حرارت می گویند: «مردم گله مندند؛ از بسیاری از چیزهایی که در کشور می گذرد، مردم گله مندند»
3- شناسایی دقیق و شجاعانه نقاط عدم رضایت مردم:
رهبری به کم کاری های حکومتی که پیشرفت را در کشور عقب می اندازد معترض است و در آشکارترین وجه ممکن، نبود شفافیت در عملکرد دولتمردان را، نکوهش می کند. هر دولتمردی باید با کم کاری خداحافظی کند و خود را به تراز مدیریت جهادی برساند. مگر می شود یک مدیر یا وزیر دولتی، خندان و بی حال، 9 صبح خودش را به محل کار برساند و 3 بعد از ظهر، به خانه برگردد تا ناهار را در جمع خانواده میل کرده و آخر هفته را به مسافرت تفریحی بگذراند؟! این روحیه و روند، مسأله پیشرفت را مختل خواهد کرد. اینجاست که رهبری با کنار گذاشتن ملاحظات به صورت آشکار انذار می دهد: «به رئیسجمهور محترم گفتم به مدیرانتان تذکر بدهید تا مدیریت همراه با شفافیت انجام بدهند»
ایشان بر سر روش های مدیریت بروکراتیک و بی خاصیت، فریاد می کشند و از مسؤولان می خواهند گزارش عملیاتی بدهند: «همه، آخر سال باید نشان بدهند که در این سال برای اقدام و عمل چه کردند؛ نگویند باید چنین بشود، باید بگویند چنین شد؛ این را باید مشخّص بکنند».
4- زیرکی و فراست در طبقه بندی مشکلات:
هوشمندی رهبری در طبقه بندی مشکلات و اولویت گذاری مسائل کلان، بر همگان اثبات شده است. تقریبا بلااستثناء، ایشان در هر سخنرانی به اصلاح جهت های طرح شده در ادبیات مسؤولان و رسانه ها اقدام می کنند. ولی فقیه در مقام دیده بان پیشرفت و عدالت، می کوشد، جهت گیری های مدیریتی اجتماعی را شناسایی، ترمیم و یا اصلاح کند. «چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ؛ جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است» «یک عدهای تعبیر «آشتی ملی» را میگویند؛ اینها به نظر من معنی ندارد؛ مردم با هم متحدند؛ چرا میگویید آشتی؟ مگر مردم باهم قهرند؟»
5- شور و نشاط در مواجهه با مردم و تعظیم ملت:
تقریبا هیچ مسؤولی در جمهوری اسلامی به قدر امام و رهبری، باورمندانه از مردم ایران تمجید نکرده است. نه آنکه بخواهند با این تمجید، روش های سیاست ورزی خود را تکمیل کنند، خیر! آن ها به عزت و کرامت ملت ایران باور دارند و برای همین از عمق جان، هر بار و هرجا، از آنان و فضایل آنان ستایش می کنند «برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانان آذربایجانی، ای شجاعان میدانهای سخت که امتحان خودتان را دادهاید» برای همین بارها دیده شده است رهبری در دیدارهایشان و با شعف، از حضور مردم شهرها در حسینیه امام خمینی (ره)، تشکر کرده اند.
6- اطمینان به ادامه راه:
کمتر کسی را دیده ایم که به اندازه مقام معظم رهبری، به ادامه راه انقلاب باور و اطمینان داشته باشد. «معنایش این است که انقلاب زنده است؛ معنایش این است که انقلاب روینده است، بالنده است» ایشان معتقد به پیروزی بزرگ است «قطعاً پیروزی متعلّق به ملّت ایران است». ایشان این فتح و ظفر را مستند به امدادهای الهی می دانند. برای همین است که هر روز نشاط و اشتیاق ایشان بیشتر شده و سخت کوشی و مجاهده ایشان هیچ گاه فروکش نمی کند. هیچ گاه در برابر سرزنش دشمنان، میدان را خالی نمی کند: «یُجاهدُون فی سَبیل اللَّه و لا یَخافون لَومَه لائِم»
7- الهام از منطق قرآن:
رهبری به قرآن مسلط است و هربار از مفاهیم قرآنی برای تبیین مسائل، وام می گیرد. برای همین در هر بیان و دیدگاه، فقراتی از آیات قرآنی در ادبیات ایشان موج می زند آنچنان که هربار استفاده ای تازه از آن ارائه می کنند: «من عرض می کنم در آیهی شریفهی «و اَعِدوا لَهم ما استَطَعتُم من قُوَّه» به احتمال زیاد منظور از «قُوَّه» فقط قوه نظامی نیست».
8- امید و اعتقاد، روح حاکم بر سیاست ورزی:
یکی از اصول حاکم بر تحلیل های رهبری، امید فزاینده به پیشرفت و اعتقاد عمیق به آرمان های الهی است. بنابراین ایشان به عنوان «راهبر» اندیشه های ملت، می کوشد هربار منبعث از این روحیه، به ایجاد عزم عمومی در ملت کمک کند و این کیمیایی است در دستان ایشان؛ که ای کاش همه مسؤولان، مس وجود خودشان را با این روحیه به طلای اطمینان بخش تبدیل می کردند: «همه این امید مقدس را در دلهای شان گرم نگه دارند. خدا را شکر می کنیم که شعله امید را در دلهای ما زنده نگه داشت که یک لحظه نسبت به آینده کشور نا امید نشدیم»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
1- نجابت مردم و نشان ندادن گلایه ها:
مردم ایرن به دو ویژگی ممتاز شناخته شده اند: «انقلابی گری» و «نجابت». تجربه تاریخی نشان داده است ایرانی ها در برابر سختی ها، مقاوم و استوارند، به ویژه آنکه بدانند تحمل این شدائد برای رسیدن به آرمان ها ضروری است. اما گاهی اوقات، در گزارش های سفارشی و انتخاباتی، عدم اعتراض مردم، به حساب مدیریت قوی گذاشته شده و در پس پرده آن، حرکت لاک پشتی برخی مدیران محافظه کار، توجیه می شود. «این حضور مردمی در بیستودوم بهمن را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعالیت های ما مسئولین به حساب نیاورید» مقام معظم رهبری می کوشد با تحلیل های دقیق و ارائه هشدارهای تنبیهی، مسؤولان کم کار را بیدار کرده و از آن ها بخواهد برای حل مشکلات مردم، وارد میدان مجاهده شوند.
2- نمایندگی از مردم، و فهم عمیق تنگناهای زندگی ایشان:
برخی مسؤولان، محافظ مسلح دارند، در ماشین شیشه دودی تردد و بالا شهر تهران زندگی می کنند، از اول انقلاب تا به حال به هیچ اداره ای رجوع نکرده اند، هرجا که می روند چند ساعت زودتر، برایشان قرق می شود، در پرونده کاری شان دیدار مردمی ندارند و اگر هم دارند، کاملا هدایت شده و تنظیم شده! آن ها هیچ وقت نمی دانند «به نان شب محتاج بودن» یعنی چه؟ «چند ساعت پشت در یک اداره معطل شدن» چه حالی دارد؟ «دختر سن بالای منتظر ازدواج در خانه داشتن» چه دردی دارد؟ «پسر جوان بیکار لم داده جلو تلویزیون» چه مسائلی می آفریند؟
رهبری، درد زندگی مردم را به عمق جان می فهمد و برای آن زجر می کشد. ایشان با رفتار خود این باور را به دل می نشاند که مردم «عائله» مسؤولان هستند، پس باید شب تا صبح از درد و رنج مشکلات آن ها، خوابشان نبرد. اینجاست که با سوز و حرارت می گویند: «مردم گله مندند؛ از بسیاری از چیزهایی که در کشور می گذرد، مردم گله مندند»
3- شناسایی دقیق و شجاعانه نقاط عدم رضایت مردم:
رهبری به کم کاری های حکومتی که پیشرفت را در کشور عقب می اندازد معترض است و در آشکارترین وجه ممکن، نبود شفافیت در عملکرد دولتمردان را، نکوهش می کند. هر دولتمردی باید با کم کاری خداحافظی کند و خود را به تراز مدیریت جهادی برساند. مگر می شود یک مدیر یا وزیر دولتی، خندان و بی حال، 9 صبح خودش را به محل کار برساند و 3 بعد از ظهر، به خانه برگردد تا ناهار را در جمع خانواده میل کرده و آخر هفته را به مسافرت تفریحی بگذراند؟! این روحیه و روند، مسأله پیشرفت را مختل خواهد کرد. اینجاست که رهبری با کنار گذاشتن ملاحظات به صورت آشکار انذار می دهد: «به رئیسجمهور محترم گفتم به مدیرانتان تذکر بدهید تا مدیریت همراه با شفافیت انجام بدهند»
ایشان بر سر روش های مدیریت بروکراتیک و بی خاصیت، فریاد می کشند و از مسؤولان می خواهند گزارش عملیاتی بدهند: «همه، آخر سال باید نشان بدهند که در این سال برای اقدام و عمل چه کردند؛ نگویند باید چنین بشود، باید بگویند چنین شد؛ این را باید مشخّص بکنند».
4- زیرکی و فراست در طبقه بندی مشکلات:
هوشمندی رهبری در طبقه بندی مشکلات و اولویت گذاری مسائل کلان، بر همگان اثبات شده است. تقریبا بلااستثناء، ایشان در هر سخنرانی به اصلاح جهت های طرح شده در ادبیات مسؤولان و رسانه ها اقدام می کنند. ولی فقیه در مقام دیده بان پیشرفت و عدالت، می کوشد، جهت گیری های مدیریتی اجتماعی را شناسایی، ترمیم و یا اصلاح کند. «چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ؛ جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است» «یک عدهای تعبیر «آشتی ملی» را میگویند؛ اینها به نظر من معنی ندارد؛ مردم با هم متحدند؛ چرا میگویید آشتی؟ مگر مردم باهم قهرند؟»
5- شور و نشاط در مواجهه با مردم و تعظیم ملت:
تقریبا هیچ مسؤولی در جمهوری اسلامی به قدر امام و رهبری، باورمندانه از مردم ایران تمجید نکرده است. نه آنکه بخواهند با این تمجید، روش های سیاست ورزی خود را تکمیل کنند، خیر! آن ها به عزت و کرامت ملت ایران باور دارند و برای همین از عمق جان، هر بار و هرجا، از آنان و فضایل آنان ستایش می کنند «برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانان آذربایجانی، ای شجاعان میدانهای سخت که امتحان خودتان را دادهاید» برای همین بارها دیده شده است رهبری در دیدارهایشان و با شعف، از حضور مردم شهرها در حسینیه امام خمینی (ره)، تشکر کرده اند.
6- اطمینان به ادامه راه:
کمتر کسی را دیده ایم که به اندازه مقام معظم رهبری، به ادامه راه انقلاب باور و اطمینان داشته باشد. «معنایش این است که انقلاب زنده است؛ معنایش این است که انقلاب روینده است، بالنده است» ایشان معتقد به پیروزی بزرگ است «قطعاً پیروزی متعلّق به ملّت ایران است». ایشان این فتح و ظفر را مستند به امدادهای الهی می دانند. برای همین است که هر روز نشاط و اشتیاق ایشان بیشتر شده و سخت کوشی و مجاهده ایشان هیچ گاه فروکش نمی کند. هیچ گاه در برابر سرزنش دشمنان، میدان را خالی نمی کند: «یُجاهدُون فی سَبیل اللَّه و لا یَخافون لَومَه لائِم»
7- الهام از منطق قرآن:
رهبری به قرآن مسلط است و هربار از مفاهیم قرآنی برای تبیین مسائل، وام می گیرد. برای همین در هر بیان و دیدگاه، فقراتی از آیات قرآنی در ادبیات ایشان موج می زند آنچنان که هربار استفاده ای تازه از آن ارائه می کنند: «من عرض می کنم در آیهی شریفهی «و اَعِدوا لَهم ما استَطَعتُم من قُوَّه» به احتمال زیاد منظور از «قُوَّه» فقط قوه نظامی نیست».
8- امید و اعتقاد، روح حاکم بر سیاست ورزی:
یکی از اصول حاکم بر تحلیل های رهبری، امید فزاینده به پیشرفت و اعتقاد عمیق به آرمان های الهی است. بنابراین ایشان به عنوان «راهبر» اندیشه های ملت، می کوشد هربار منبعث از این روحیه، به ایجاد عزم عمومی در ملت کمک کند و این کیمیایی است در دستان ایشان؛ که ای کاش همه مسؤولان، مس وجود خودشان را با این روحیه به طلای اطمینان بخش تبدیل می کردند: «همه این امید مقدس را در دلهای شان گرم نگه دارند. خدا را شکر می کنیم که شعله امید را در دلهای ما زنده نگه داشت که یک لحظه نسبت به آینده کشور نا امید نشدیم»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *