فضای مجازی پیرامون پلاسکو/ پاسخنامه پرسشنامه آشنا
هنوز داغ حادثه پلاسکو روی دل همه ایرانی ها سنگینی می کند، حادثه ای ناگوار که تا دیروز هنوز فرآیند آوار برداری و کشف اجساد شهدا در آن به پایان نرسیده بود اما در این هنگامه حواشی سیاسی هم کم از تلخی اصل حادثه ندارد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از تسنیم، حالا ساختمان هم زیباییاش را از دست داده و هم لحظه به لحظه که از شروع آتش سوزی میگذرد به مرحله بحران نزدیکتر میشود. نفسها به جای اینکه در سینه حبس شوند فریادی شدهاند تا جان آتشنشانان را نجات دهند و به آنها برای بیرون آمدن از ساختمان پیر پایتخت هشدار دهند. صدای مهیبی فضا را پر میکند و پلاسکو فرو میریزد.
پلاسکو فرو ریخت، ساختمان 17 طبقه 42 متری چهارراه استانبول تهران پس از سقوط آزاد نهایتا ده دوازده متر شده بود.
21 هزار تن آوار فرو ریخت تا برخی روی آوار ویرانی پلاسکو ساختمان شایعات را بنا کنند. ساختمان پلاسکو ویران شد تا عدهای زیر آوار دفن شوند و عدهای عقده گشایی سیاسی را آغاز کنند. ساختمان پلاسکو فرو ریخت تا تسویه حسابهای شخصی و جناحی شروع شود.
ساعت به ساعت که از حادثه میگذشت پدیدههای همیشه در صحنه فضای مجازی یک به یک فعالتر میشدند. بازار شایعات داغ و داغتر میشود.
کاربری ضد انقلاب چت خود با یک نفر به اصطلاح امداد رسان را در فضای مجازی منتشر میکند و آمار حداقلی جان باختگان را 150 نفر اعلام میکند. نکته جالب در متن چت منتشر شده از یکی از کارشناسان همه چیز دان، همه کس شناس و با همه ارتباط دار فضای مجازی این است که در محوطه پیرامونی تا شعاع 50 متری ساختمان پلاسکو هیچ طلا فروشی وجود ندارد که از داخل آن بشود نقبی زد و وارد آوارهای پلاسکو شد. امداد رسان مسلط بر فضای کار و آوار برداری و حتی مسلط بر منطقه در بخش انتهایی چت عنوان میکند کار آواربرداری تا 48 ساعت آینده به پایان میرسد.
در موردی دیگر شخصی که در اظهار نظرهای سیاسی و اعلام نقطه نظرات عجیب در عمر کوتاه سیاسی خود ید طولایی دارد شایعات مطرح شده در فضای مجازی و گروههای آشپزی را به عنوان پیام واصله منتشر میکند و از بروز فاجعهای دیگر ابراز نگرانی میکند.
حساب کاربری دیگری دیگری که متاسفانه در زمینه انتشار جک و پیامهای نقض این روزها پیشتاز شده است، خنده دارترین طنز پساپلاسکو (به قول بعضیها) را اینگونه درج میکند: چرا باید هزینه خرابی تجهیزات از آتش نشان کسر بشه.
این حساب کاربری که در شرایط سخت و بهت آور حادثه پلاسکو میخواست با مخاطبان سر شوخی را باز کند و پرچمدار ساخت طنز در این حادثه دلخراش شود با بازخورد بدی مواجه شد. انگار کارشناسان خبره فضای مجازی در جریان نبودند که آتش نشانی و مسئولان آن که تمام تلاش و حسرتشان بیمه و بیمه کردن وسایل و تجهیزات از سوی مردم است خودشان از سوراخ بیمه نکردن وسایل گزیده نمیشوند و تمام تجهیزاتشان بیمه است و هیچ هزینهای از آتش نشانان کم نمیشود!
شخص دیگری دانستن عدد و تعداد شهدا و جانباختگان پلاسکو را حق خود و مردم میداند و در توئیتی آن را مطالبه میکند و در فهوای کلام خود معتقد است آمار اعلام شده درست نیست و تعداد بیشتری در این حادثه به شهادت رسیدهاند یا جان خود را از دست دادهاند.
فضای مجازی در بخش خبرنگارنمایی و اطلاعات غلط رسانی داغ داغ است تا اینکه فیلمی در فضای مجازی منتشر میشود در ارتباط با آن 3 یا 4 نفر معروف در موتور خانه که از همان ابتدای حادثه پیامک میدادند، زنگ میزدند، عکس سلفی میفرستادند و حتی در برههای از زمان از زیر 21 هزار تن آوار و در میان صدای آن دستگاههای سنگین مشغول عملیات جستجو ناله میکردند و نالهشان به گوش هم میرسید!
فیلمی تقطیع شده که 37 ثانیه پایانی آن حذف شده بود تا اوج بداخلاقی سیاسی و اطلاع رسانی به نمایش درآید.
به نظر می رسید در حادثه ناگوار پلاسکو برخی آمده بودند تا در فضای مجازی عقده ها و ارزوهای سیاسی خود را در تخریب رقیب از ساعات اولیه اتش سوزی عملیاتی کنند.
آوار برداری آغاز شد، آوارها منتقل شد، پیکرها از زیر آوار خارج شد، خیابان جمهوری بازگشایی شد اما رویه های جدیدی نیز خلق شد تا مستقیم یا غیر مستقیم کمکی باشد به کاسبان ویرانی پلاسکو.
هنوز داغ حادثه پلاسکو روی دل همه ایرانها از اقوام و مذاهب گرفته تا تار وپود قاطبه مسئولین کشور سنگینی می کند.
حادثه ای ناگوار که تا دیروز هنوز فرآیند آوار برداری و کشف اجساد شهدا در آن به پایان نرسیده بود در این هنگامه اما حواشی سیاسی هم کم از تلخی اصل حادثه نداشت برداشتها و قرائت های متفاوت که هرکدام از یک خط و مشی سیاسی نشات میگرفتند در تمام این مدت بطور پیوسته ادامه داشت.
یک روز حمله به شهردار تهران ، یک روز شورای شهر ، یک روز بنیاد ، یک روز وزارت کار و و ... در حادثه ای که هنوز علت آن مشخص نشده فضای مجازی و کاسبان حاشیه در بحران چندین مقصر و مسئول پیدا کردند و هر یک به زعم خویش علیه منافع دیگری تاختند.
در این بین اما دیروز در حساب توئیتری مشاور نسبتا پر حاشیه رییس جمهور توئیت عجیبی منشتر شد ! یک پیام شش بندی در ظاهر و شاید شصت بندی از باب ایجاد اقسام ِ ابهام.
ابتدا متن این توئیت کد دار حسام الدین آشنا را بخوانیم و سپس به تحلیل این توصیه های عجیب می پردازیم :
برای رسیدن به پرسشهای متعددی که در قالب این توئیت آورده شده باید به یک روشی فلسفی رجوع کرد " تجاهل سقراطی " یعنی از طریق پرسش های پیوسته به پاسخ های نهان در توئیت آقای آشنا رسید.
توصیه شماره یک : از هرگونه آتش بازی در همه اماکن به خصوص ساختمانهای کهنه و سازه های سست خودداری کنید چرا که ممکن است یک ساختمان پنجاه ساله در طول چند ساعت بطور کامل فرو برید !
پرسش:
آیا حادثه پلاسکو محصول آتش بازی بوده؟
آیا این به اصطلاح آتش بازی در "همه اماکن " در حال رخ دادن است؟
آیا اشاره به پنجاه سالگی ساختمان پلاسکو و فرور ریختن آن طی چند ساعت مقصر مفرد و از پیش تعیین شده ای را هدف میگیرد؟
توصیخ شماره دو : مراقب جرقه ها باشید ممکن است مواد اشتعال زا تلاش آتش نشانان را هم بی اثر کند !
پرسش :
آیا جرقه ای به عمد در جایی زده شده است ؟
آیا اساسا درپلاسکو به نظر کاتب جرقه زنندگانی وجود داشته؟
آیا عاملی غیر از متن واقعی حادثه تلاش در بی اثر کردن تلاشهای آتش نشانان جان برکف داشته است؟
توصیه شماره سه : فقط آسیاب به نوبت نیست ، ممکن است آتش هم به نوبت باشد!
پرسش :
آیا آتش سوزی جانکاه پلاسکو خدای ناکرده زبان قاصرمان لال ، عمدی بوده که به نوبت باشد ؟!
آیا ما در حال خواندن یک اتهام بزرگ سیاسی و انسانی هستیم؟!
آیا پس از القای تلویحی آتش زدن عمدی ، توامان تهدیدی هم چاشنی کار است که نوبت به شما هم میرسد ؟!
آیا روا داشتن مستقیم یا غیر مستقیم چنین اتهامات و شبهه افکنی های بزرگ وعجیب و غریب مستلزم اثبات ادعا یا پیگردهای ملزم قانونی علیه ادعا کننده نخواهد شد ؟
توصیه شماره چهار : درست است که برخی آتش به اختیار شده اند اما آتش همیشه به اختیار آتش افروزان باقی نمیماند!
پرسش :
آیا کسانی اختیار آتش دارند و تعمدا آتش به پا میکنند ؟!
آیا این اختیار از جبر در اختیار عده ای است و روز هم دراختیار عده ای دیگر قرار میگیرد و این آتش افروزی انتزاعی در نظر آقای آشنا به تهدید به ادامه دار بودن و نوبت شدن کار ختم می شود ؟!
توصیه شماره پنج : به مالکان ساختمانهای با نمای شیشه ای توصیه میشود از سنگ پرانی به دیگران خود داری کنند!
آیا این حرف دعوت به یک سنگ پرانی رسمی است ؟
آیا این ساختمانهای شیشه ای اشاره به شکنندگی جناح مقابل در تقابل ذهنی آقا آشنا دارد ، یا تهدید به چنان پرتابی که شیشه ها را پایین بیاورد ؟!
آیا در حادثه تلخ ساختمان پلاسکو " دیگرانی داریم " ؟ یعنی عده ای مقصر هستند و جدا و عده ای "دیگران" هستند و مبرا و کنار ؟!
توصیه شماره شش : ساختمان ها و ساختارها همیشه بصورت عمودی در خود فرو نمیریزند گاهی به ساختمانهای مجاور هم آسیب جدی وارد میکنند !
آیا کنایه به عبارت "ساختار" در کنار ساختمان ، اشاره به فروریختن یک ساختار احتمالا متعلق به تشکیلات سیاسی رقیب آقای آشنا دارد ؟
آیا احتمال آسیب رسیدن به ساختمانهای دیگر هم باز یک تهدید دیگر است ؟
آیا دکتر حسام الدین آشنا به تمام تبعات حقوقی ایراد (مثلا زیرپوستی) چنین تهدیدات و اتهامات متعددی واقف است ؟
آنچه خواندیم صرفا تعدادی سئوال است ، پرسشهایی که شاید پاسخ آنها اتفاقا هدف غایی حسام الدین آشنا بوده که البته به نظر می رسد وی باید هر چه سریعتر به آنها پاسخ دهد این گونه سخن گفتن و توییت کردن تیغه دو لبه است یکسو نیل به اغراض سیاسی آقای مشاور و لبه دیگر تیغ برنده قانون است که حالا منتسب به عرایض بالا پرونده ای قطور از تهدید ، اتهام ، انگ و از نگاه اخلاق هم یک کوه بی انصافی و جفا . البته نگارنده نا آشنا نمی باشد با این گونه اقدامات عجیب و عجولانه حسام الدین آشنا در همین هفته های اخیر هم وی پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی در توییتی که به نظر می رسید حتی لحظه ای قبل از نگارش به آن دقت نکرده بود نوشت: امشب عدهای سر آرام بر بالین خواهند نهاد اما بیخبر از فردا و پس فردا...
وی بلافاصله این توییت را از حساب کاربری خود حذف کرد ولی به نظر می رسد سه - چهار سال حضور در دولت به عنوان مشاور رسانه ای از ایشان مشاور رسانه ای کارآزموده ساخته باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
پلاسکو فرو ریخت، ساختمان 17 طبقه 42 متری چهارراه استانبول تهران پس از سقوط آزاد نهایتا ده دوازده متر شده بود.
21 هزار تن آوار فرو ریخت تا برخی روی آوار ویرانی پلاسکو ساختمان شایعات را بنا کنند. ساختمان پلاسکو ویران شد تا عدهای زیر آوار دفن شوند و عدهای عقده گشایی سیاسی را آغاز کنند. ساختمان پلاسکو فرو ریخت تا تسویه حسابهای شخصی و جناحی شروع شود.
ساعت به ساعت که از حادثه میگذشت پدیدههای همیشه در صحنه فضای مجازی یک به یک فعالتر میشدند. بازار شایعات داغ و داغتر میشود.
کاربری ضد انقلاب چت خود با یک نفر به اصطلاح امداد رسان را در فضای مجازی منتشر میکند و آمار حداقلی جان باختگان را 150 نفر اعلام میکند. نکته جالب در متن چت منتشر شده از یکی از کارشناسان همه چیز دان، همه کس شناس و با همه ارتباط دار فضای مجازی این است که در محوطه پیرامونی تا شعاع 50 متری ساختمان پلاسکو هیچ طلا فروشی وجود ندارد که از داخل آن بشود نقبی زد و وارد آوارهای پلاسکو شد. امداد رسان مسلط بر فضای کار و آوار برداری و حتی مسلط بر منطقه در بخش انتهایی چت عنوان میکند کار آواربرداری تا 48 ساعت آینده به پایان میرسد.
در موردی دیگر شخصی که در اظهار نظرهای سیاسی و اعلام نقطه نظرات عجیب در عمر کوتاه سیاسی خود ید طولایی دارد شایعات مطرح شده در فضای مجازی و گروههای آشپزی را به عنوان پیام واصله منتشر میکند و از بروز فاجعهای دیگر ابراز نگرانی میکند.
حساب کاربری دیگری دیگری که متاسفانه در زمینه انتشار جک و پیامهای نقض این روزها پیشتاز شده است، خنده دارترین طنز پساپلاسکو (به قول بعضیها) را اینگونه درج میکند: چرا باید هزینه خرابی تجهیزات از آتش نشان کسر بشه.
این حساب کاربری که در شرایط سخت و بهت آور حادثه پلاسکو میخواست با مخاطبان سر شوخی را باز کند و پرچمدار ساخت طنز در این حادثه دلخراش شود با بازخورد بدی مواجه شد. انگار کارشناسان خبره فضای مجازی در جریان نبودند که آتش نشانی و مسئولان آن که تمام تلاش و حسرتشان بیمه و بیمه کردن وسایل و تجهیزات از سوی مردم است خودشان از سوراخ بیمه نکردن وسایل گزیده نمیشوند و تمام تجهیزاتشان بیمه است و هیچ هزینهای از آتش نشانان کم نمیشود!
شخص دیگری دانستن عدد و تعداد شهدا و جانباختگان پلاسکو را حق خود و مردم میداند و در توئیتی آن را مطالبه میکند و در فهوای کلام خود معتقد است آمار اعلام شده درست نیست و تعداد بیشتری در این حادثه به شهادت رسیدهاند یا جان خود را از دست دادهاند.
فضای مجازی در بخش خبرنگارنمایی و اطلاعات غلط رسانی داغ داغ است تا اینکه فیلمی در فضای مجازی منتشر میشود در ارتباط با آن 3 یا 4 نفر معروف در موتور خانه که از همان ابتدای حادثه پیامک میدادند، زنگ میزدند، عکس سلفی میفرستادند و حتی در برههای از زمان از زیر 21 هزار تن آوار و در میان صدای آن دستگاههای سنگین مشغول عملیات جستجو ناله میکردند و نالهشان به گوش هم میرسید!
فیلمی تقطیع شده که 37 ثانیه پایانی آن حذف شده بود تا اوج بداخلاقی سیاسی و اطلاع رسانی به نمایش درآید.
به نظر می رسید در حادثه ناگوار پلاسکو برخی آمده بودند تا در فضای مجازی عقده ها و ارزوهای سیاسی خود را در تخریب رقیب از ساعات اولیه اتش سوزی عملیاتی کنند.
آوار برداری آغاز شد، آوارها منتقل شد، پیکرها از زیر آوار خارج شد، خیابان جمهوری بازگشایی شد اما رویه های جدیدی نیز خلق شد تا مستقیم یا غیر مستقیم کمکی باشد به کاسبان ویرانی پلاسکو.
هنوز داغ حادثه پلاسکو روی دل همه ایرانها از اقوام و مذاهب گرفته تا تار وپود قاطبه مسئولین کشور سنگینی می کند.
حادثه ای ناگوار که تا دیروز هنوز فرآیند آوار برداری و کشف اجساد شهدا در آن به پایان نرسیده بود در این هنگامه اما حواشی سیاسی هم کم از تلخی اصل حادثه نداشت برداشتها و قرائت های متفاوت که هرکدام از یک خط و مشی سیاسی نشات میگرفتند در تمام این مدت بطور پیوسته ادامه داشت.
یک روز حمله به شهردار تهران ، یک روز شورای شهر ، یک روز بنیاد ، یک روز وزارت کار و و ... در حادثه ای که هنوز علت آن مشخص نشده فضای مجازی و کاسبان حاشیه در بحران چندین مقصر و مسئول پیدا کردند و هر یک به زعم خویش علیه منافع دیگری تاختند.
در این بین اما دیروز در حساب توئیتری مشاور نسبتا پر حاشیه رییس جمهور توئیت عجیبی منشتر شد ! یک پیام شش بندی در ظاهر و شاید شصت بندی از باب ایجاد اقسام ِ ابهام.
ابتدا متن این توئیت کد دار حسام الدین آشنا را بخوانیم و سپس به تحلیل این توصیه های عجیب می پردازیم :
برای رسیدن به پرسشهای متعددی که در قالب این توئیت آورده شده باید به یک روشی فلسفی رجوع کرد " تجاهل سقراطی " یعنی از طریق پرسش های پیوسته به پاسخ های نهان در توئیت آقای آشنا رسید.
توصیه شماره یک : از هرگونه آتش بازی در همه اماکن به خصوص ساختمانهای کهنه و سازه های سست خودداری کنید چرا که ممکن است یک ساختمان پنجاه ساله در طول چند ساعت بطور کامل فرو برید !
پرسش:
آیا حادثه پلاسکو محصول آتش بازی بوده؟
آیا این به اصطلاح آتش بازی در "همه اماکن " در حال رخ دادن است؟
آیا اشاره به پنجاه سالگی ساختمان پلاسکو و فرور ریختن آن طی چند ساعت مقصر مفرد و از پیش تعیین شده ای را هدف میگیرد؟
توصیخ شماره دو : مراقب جرقه ها باشید ممکن است مواد اشتعال زا تلاش آتش نشانان را هم بی اثر کند !
پرسش :
آیا جرقه ای به عمد در جایی زده شده است ؟
آیا اساسا درپلاسکو به نظر کاتب جرقه زنندگانی وجود داشته؟
آیا عاملی غیر از متن واقعی حادثه تلاش در بی اثر کردن تلاشهای آتش نشانان جان برکف داشته است؟
توصیه شماره سه : فقط آسیاب به نوبت نیست ، ممکن است آتش هم به نوبت باشد!
پرسش :
آیا آتش سوزی جانکاه پلاسکو خدای ناکرده زبان قاصرمان لال ، عمدی بوده که به نوبت باشد ؟!
آیا ما در حال خواندن یک اتهام بزرگ سیاسی و انسانی هستیم؟!
آیا پس از القای تلویحی آتش زدن عمدی ، توامان تهدیدی هم چاشنی کار است که نوبت به شما هم میرسد ؟!
آیا روا داشتن مستقیم یا غیر مستقیم چنین اتهامات و شبهه افکنی های بزرگ وعجیب و غریب مستلزم اثبات ادعا یا پیگردهای ملزم قانونی علیه ادعا کننده نخواهد شد ؟
توصیه شماره چهار : درست است که برخی آتش به اختیار شده اند اما آتش همیشه به اختیار آتش افروزان باقی نمیماند!
پرسش :
آیا کسانی اختیار آتش دارند و تعمدا آتش به پا میکنند ؟!
آیا این اختیار از جبر در اختیار عده ای است و روز هم دراختیار عده ای دیگر قرار میگیرد و این آتش افروزی انتزاعی در نظر آقای آشنا به تهدید به ادامه دار بودن و نوبت شدن کار ختم می شود ؟!
توصیه شماره پنج : به مالکان ساختمانهای با نمای شیشه ای توصیه میشود از سنگ پرانی به دیگران خود داری کنند!
آیا این حرف دعوت به یک سنگ پرانی رسمی است ؟
آیا این ساختمانهای شیشه ای اشاره به شکنندگی جناح مقابل در تقابل ذهنی آقا آشنا دارد ، یا تهدید به چنان پرتابی که شیشه ها را پایین بیاورد ؟!
آیا در حادثه تلخ ساختمان پلاسکو " دیگرانی داریم " ؟ یعنی عده ای مقصر هستند و جدا و عده ای "دیگران" هستند و مبرا و کنار ؟!
توصیه شماره شش : ساختمان ها و ساختارها همیشه بصورت عمودی در خود فرو نمیریزند گاهی به ساختمانهای مجاور هم آسیب جدی وارد میکنند !
آیا کنایه به عبارت "ساختار" در کنار ساختمان ، اشاره به فروریختن یک ساختار احتمالا متعلق به تشکیلات سیاسی رقیب آقای آشنا دارد ؟
آیا احتمال آسیب رسیدن به ساختمانهای دیگر هم باز یک تهدید دیگر است ؟
آیا دکتر حسام الدین آشنا به تمام تبعات حقوقی ایراد (مثلا زیرپوستی) چنین تهدیدات و اتهامات متعددی واقف است ؟
آنچه خواندیم صرفا تعدادی سئوال است ، پرسشهایی که شاید پاسخ آنها اتفاقا هدف غایی حسام الدین آشنا بوده که البته به نظر می رسد وی باید هر چه سریعتر به آنها پاسخ دهد این گونه سخن گفتن و توییت کردن تیغه دو لبه است یکسو نیل به اغراض سیاسی آقای مشاور و لبه دیگر تیغ برنده قانون است که حالا منتسب به عرایض بالا پرونده ای قطور از تهدید ، اتهام ، انگ و از نگاه اخلاق هم یک کوه بی انصافی و جفا . البته نگارنده نا آشنا نمی باشد با این گونه اقدامات عجیب و عجولانه حسام الدین آشنا در همین هفته های اخیر هم وی پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی در توییتی که به نظر می رسید حتی لحظه ای قبل از نگارش به آن دقت نکرده بود نوشت: امشب عدهای سر آرام بر بالین خواهند نهاد اما بیخبر از فردا و پس فردا...
وی بلافاصله این توییت را از حساب کاربری خود حذف کرد ولی به نظر می رسد سه - چهار سال حضور در دولت به عنوان مشاور رسانه ای از ایشان مشاور رسانه ای کارآزموده ساخته باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *