وقتی قبرستان پلاسکو، همسایه ات می شود!/ فاجعه ای بزرگ تر در راه است

10:54 - 10 بهمن 1395
کد خبر: ۲۷۳۲۳۰
حدود چهار ماه از گزارش خیابان بهشت می گذرد، خیابانی که گفته می شد به دلیل ناامنی هایش به دوزخ تبدیل شده و حالا هم این خیابان، همسایه قبرستان بقایای پلاسکو در میان ساختمان هایی است که هنوز نفس می کشند.
وقتی قبرستان پلاسکو، همسایه ات می شود! به نقل از ایرنا، تماس های تلفنی مردم با ایرنا، امروز نه به خاطر ناامنی منطقه یا بافت فرسوده ای که هر آن، ممکن است برسر اهالی محل آوار شود و نه به خاطر کارتن خواب هایی است که این محله را پاتوق خود کرده اند، بلکه امروز، تماس ها از سوی شهروندانی است که اکنون در چند قدمی آنان، آوارهای پلاسکو همسایه شان شده است.

در گزارشی که پیش از این از محله خیابان مختاری، کوچه بهشت با عنوان «بهشتی که دوزخ شد» تهیه شد و در خروجی ایرنا قرار گرفت، گفته شد که اهالی این محله از نا امنی و بافت فرسوده رنج می برند این در حالی است که به گفته اهالی محل با گذشت چهار ماه از اعتراضات مردم و درج این اعتراضات در گزارش ایرنا ، راهکاری اساسی برای اهالی اندیشیده نشده است و به گفته یکی از ساکنان این محله تا اتفاق ناگواری همچون پلاسکو رخ ندهد، کسی به داد ما نمی رسد.

با وجود مشکلات مردم این محل ، از هفته گذشته دستور داده شد تا زمین هشت هکتاری در منطقه ۱۲ به نام «گود باغ چالی» که در خیابان مختاری ، خیابان بهشت قرار دارد برای انتقال نخاله های پلاسکو اختصاص یابد که چنین نیز شد، آنهم فارغ از نگرانی بابت هر گونه آلودگی های زیست محیطی و نا امنی های دو چندان در کنار بافت های فرسوده ای که در اثر کوچک ترین تلنگری، فرو می ریزید.
ساعت 8 و 30 دقیقه صبح است. خیابان بهشت واقع در خیابان مختاری واقع شده است و به محل دپوی آوارهای پلاسکو مشرف است .خودروهای نیروی انتظامی و آتش نشانی، جلوی در محل دپوی آوارهای پلاسکو مستقرند.ماموران نیز ایستاده اند و اجازه ورود به کسی را نمی دهند.

مغازه های خیابان بهشت، یک در میان بازند چراکه بسیاری از مغازه داران که آهن آلات می فروختند این مغازه ها را تخلیه کرده اند و کرکره مغازه ها سال های سال، پایین است.

صاحب یکی از مغازه ها معروف است به «علی گازی» که مغازه اش از کپسول های گاز پر است و اتفاقا این مغازه دقیقا پشت آوارهای پلاسکو قرار گرفته است این در حالی است که همچنان از این آوارها، اندکی دود بلند می شود.

یکی از کسبه های محل که تولیدی پوشاک دارد به مغازه علی گازی اشاره می کند و اینکه نخاله و آوارهای پلاسکو شامل البسه، پلاستیک و چسب، همگی مستعد آتش گرفتن هستند که اگر آتش بگیرند، انفجار این مغازه تا چند صد متر اطراف را نابود می کند؛ ضمن اینکه خانه های این اطراف همه فرسوده هستند و در صورت کوچک ترین انفجار فرو می ریزند.

وی به تولیدی پوشاک خودش که روبه روی آوار های پلاسکو قرار دارد اشاره می کند و اینکه حدود 30 کارگر در این تولیدی کار می کنند و محصولی از جنس پارچه های نفتی، پلاستیکی و شیمیایی تولید می کنند که در شرایط عادی هم این محصولات، خطرناک و آماده اشتعالند.

وی می افزاید:‌ حال که آوارهای پلاسکو را آورده اند، وضعیت، بدتر شده است ، ضمن اینکه این محله به دلیل وجود کارتن خواب ها ناامن است و از این پس ناامن تر هم می شود و در شرایطی که این محله ، محله مسکونی است از این پس، باید بیشتر مراقب فرزندانمان باشیم چرا که نا امنی موجود، نه تنها کمتر نشده است که بیشتر نیز می شود.

این کاسب خیابان مختاری ، پیامدهای بهداشتی و زیست محیطی آوارهای پلاسکو برای اهالی محل را هم خاطرنشان می کند و می گوید: از این به بعد کارتن خواب ها اطراف، اینجا را محل تجمع خود قرار می دهند، متاسفانه مسئولان شهری به این محله که بسیار قدیمی است و در قلب پایتخت قرار گرفته است توجهی نمی کنند، این محله، پر است از جانوران موذی از موش گرفته تا سگ و گربه های ولگرد که وجود این آوار (آوار پلاسکو) به این معضل دامن می زند.از سوی دیگر این آوار، خود ، مستعد یک آتش سوزی دیگر است و ممکن است پلاسکوی دیگری البته با حجم وسیع تر تکرار شود.

به گزارش خبرنگار ایرنا ، پشت محل دپوی آوار پلاسکو، ورزشگاه الزهرا قراردارد که روزانه تعداد بسیاری از اهالی محل به این مکان می آیند. یکی از خانم هایی که بیش از 35 سال ساکن این محله است از بابت بوی ناشی از این آوار بسیار گله مند است.

او می گوید: بارها این شکایت را به شورایاری محله نیز اعلام کرده ایم، دو فرزند دارم که مدام برای رفتن به مدرسه و سایر فعالیت های دیگر در محل، رفت و آمد می کنند تا قبل از آوارها به دلیل ناامنی محله، آرامش نداشتیم و حالا با این وضعیت جدید، نا امنی بچه هایمان از قبل هم کمتر می شود؛ جدا از اینکه در معرض انواع بیماری ها قرارداریم.

وی ادامه می دهد: طی این مدت که آوار پلاسکو به این مکان آورده شده است ، هر بار که از باشگاه به خانه می روم مدام سرفه می کنم. بوی تعفن و دود ناشی از این آوار ، زندگی را از ما گرفته است. خانه های ما به حدی فرسوده است که محل جولان موش ها شده است.

این شهروند به فکر تابستان است و گرفتاری های دیگری که با وجود آوار پلاسکو پیش روی او و اهالی محل قراردارد.

مادر سه فرزند و ساکن دیگر این محله می گوید: پیش از اینکه این آوارها به این محل بیاید از وضعیت امنیتی اینجا شاکی بودیم. کارتن خواب ها در روز روشن جلوی فرزندانمان انواع مواد مخدر را استفاده می کنند و انواع رفتارهای غیر اخلاقی از آنها سر می زند که حالا با دپو شدن آوار پلاسکو، این محله ، محل تجمع کارتن خواب ها و افراد سودجوی بیشتری خواهد شد.

وی ادامه می دهد: بیشتر از آلودگی های بهداشتی و زیستی محیطی، نگران آسیب هایی هستم که فرزندانمان را تهدید می کند، آیا آن دسته از مسئولانی که با بی فکری، دستور دپوی این آوارها را به این مکان داده اند به ما و فرزندانمان فکر کرده اند؟ اگر خودشان و زن و بچه هایشان اینجا زندگی می کردند، چنین دستوری می دادند؟ چرا هیچ یک از مسئولان به فکر ما نیستند؟ هر فردی که از این محله تردد کند، باور نمی کند که اینجا پایتخت است آن هم قلب پایتخت.

وی به یکی از دختران کوچک همسایه اش اشاره کرد که با سرنگ یکی از کارتن خواب ها بازی می کرد و الان ایدز گرفته است .

او می گوید: چه کسی دلش برای این دختر بچه میسوزد؟ شاید فردا فرزند من هم دچار چنین بیماری شود، اصلا برای کسی مهم است؟

حاج ماشاءالله عبدالحسنی ، پیرمرد 85 ساله، پدر شهید ابوالفضل حاج عبدالحسنی و از ریش سفیدان این محله است. او دل پردردی دارد.

حاج ماشاءالله می گوید: مردم به « من ریش سفید »مراجعه می کنند و دردشان را می گویند. آخر ، من پیرمرد برای آنها ، جز غصه خوردن ، چه کاری می توانم انجام دهم ؟70 سال در این محله زندگی کرده ام، همه فرزندانم رفته اند شمیرانات ، اما من مانده ام چون خودم را متعلق به این محله می دانم، درد اهالی محل، درد من است، همه مردم در مضیقه اند، مسئولان بدانید مردم در مضیقه اند، حداقل به ریش سفید من احترام بگذارید و مشکل این مردم را حل کنید. این آوارها ، آوار شده بر سر ما، دود و بوی آن ، ما را می کشد. بچه های مردم بیمار می شوند. این محله، محله ای است که شهدای بسیاری تقدیم کرده است که البته افتخار است از تختی و تندگویان گرفته تا ...

پیرمرد، سرفه می کند . او در حالی که با صدای بلند و ناشی ازعصبانیت و نفس نفس زنان صحبت می کند ، ادامه می دهد: برای رضای خدا بیایند و به داد مردم برسند، بدانند که فردایی وجود دارد.
به گزارش خبرنگار ایرنا ، بوی دود و تعفن ناشی از آوارهای پلاسکو، تمامی ندارد و کودکانی که از در خانه های کوچک و فرسوده بیرون می آیند و بی تفاوت نسبت به آنچه در اطرافشان می گذرد، جست و خیز می کنند.

**پلاسکوی دیگری در راه است

یکی از مسئولان محلی که می خواهد نامش فاش نشود در گفت و گو با خبرنگار ایرنا می گوید: در مصالح ساختمانی پلاسکو «آزبست» به کار برده شده است . همین ماده ، یکی از آلاینده های مهم هواست.پراکنده شدن ذرات آزبست در هوا سبب ایجاد اختلالات تنفسی و ابتلای افراد به بیماری های وخیم ریوی می شود.

وی ادامه می دهد: در گذشته آزبست برای حفاظت از آتش سوزی و ایزوله کردن لوله های آب گرم ، پوشش و نمای ساختمان و لنت ترمز خودروها استفاده می شد اما به دلیل سرطان زا بودن این ماده در بسیاری از کشورها تولید و استفاده از این ماده ممنوع شده است. در هر شبانه روز معادل هفت تن آزبست یا لنت ترمز در هوای تهران تولید می شود.

این مسئول محلی ادامه می دهد: براین اساس، ذرات میکروبی ناشی ازاین ماده در آوارهای پلاسکو که اکنون در میان محله مسکونی دپو شده است با یک وزش باد، وارد ریه های این مردم می شود که اثرات جبران ناپذیری برای شهروندان محله خواهد داشت.

وی می گوید: از طرفی گفته شده است که آوارها برای انجام تفحص به این مکان آورده شده است که اگر چنین باشد ، کار درستی نیست، همان طور که متوجه می شوید، اکنون علاوه بر بوی دود ناشی از آتش، بوی تفعن از این آوارها بلند می شود که بسیار آزاردهنده است و اگر هوا به تدریج رو به گرما برود، این آلودگی با وجود موجودات موذی ، بدتر خواهد شد. از طرفی تا مسائل مالی و حقوقی این آوارها مشخص نشود، آوارها باقی خواهد ماند و معلوم نیست تا آن روز چه اتفاقاتی رخ دهد، چنانچه آتش سوزی دوباره ای در این مکان اتفاق بیفتد، خانه های کوچک 30 متری و فرسوده با خاک یکسان خواهند شد ، مسئولان قبل از اینکه اتفاقی رخ دهد باید به فکر باشند.

وی با بیان اینکه اهالی محل، استشهاد محلی امضا کرده اند، گفت: گود باغ چالی یک زمین حدود هشت هکتاری است که باید صرف ایجاد مکان تفریحی، ورزشی و فرهنگی برای اهالی محل شود. نه تنها این زمین بلاتکلیف رها شده است که آن را تبدیل به آوار پلاسکو کرده اند که اهالی ، بابت این دو مساله ،استشهاد محلی امضا کرده اند و قصد دارند در این زمینه شکایت کنند.

وی اضافه کرد: اهالی محل بابت زمین هشت هکتاری باغ چالی شکایت دارند ، اینکه چرا این مکان صرف امکانات تفرحی و فرهنگی اهالی محل نمی شود و دیگر اینکه چرا تبدیل به دپوی آوار پلاسکو شده است؟گفته می شود این زمین به بانک شهر واگذار شده است و قرار است صنف جواهرسازها که از مشاغل خطرناک (از نظر زیست محیطی) است به این مکان ، آنهم در دل بافت مسکونی بیاید. سئوال این است اگر این زمین، واگذار شده چرا شهردار منطقه، اعلام آمادگی کرده است که مکانی مثل اینجا می تواند دپوی آوار پلاسکو شود؟

وی ادامه می دهد: از سوی دیگر مگر غیر این است که برای واگذاری زمین باید ابتدا حدود60 تا 70 درصد سرانه محل اعم از تفریحی و ورزشی تامین شود و بعد مقدار دیگری از زمین را واگذار کنند؟ این درحالی است که سرانه های محلی اهالی تامین نشده است.

وی به کتابخانه عمومی سید مرتضی اشاره می کند و می گوید: وجود این کتابخانه برای اهالی، محل بسیار مهم است، این در حالی است که می خواستند این کتابخانه را از بین ببرند و واگذار کنند که با مقاومت اهالی محل مواجه شدند از طرف دیگر حیاط این کتابخانه به انباری شهرداری تبدیل شده است و در این مکان، سگ های ولگرد زاد و ولد می کنند و بارها این سگ ها به اهالی محل آسیب رسانده اند.

وی اضافه می کند: آوار پلاسکو در پشت این کتابخانه و انباری شهرداری ، قرار دارد که زمین هشت هکتاری باغ چالی با این شرایط، بهترین مکان برای حیوانات و کارتن خواب هاست.

وی ادامه می دهد: نه تنها فکری به حال سگ های ولگرد، کارتن خوابها، موش و هزاران مشکل دیگر نشده که با دپوی آوار پلاسکو به این مشکلات دامن زده شده است .

وی ادامه می دهد: چنانچه فکری به حال این مشکل نکنند، پیش بینی می کنیم، پلاسکویی دیگر با وسعتی بیشتر در راه باشد.

این مسئول محلی افزود: خیابان مختاری مشکلات فراوانی دارد به عبارت دیگر مغازه های خالی یا مغازه های حاوی کپسول های گاز دارد ،‌ مغازه یا خانه هایی دارد که به آشپزخانه (محل تولید مواد اعتیاد آور ازجمله شیشه) تبدیل شده اند. این خیابان، تولیدهای پوشاک فعالی دارد که مواد خطرناک و اشتعال زا را در خود جای داده اند ؛ ضمن اینکه خانه های فرسوده را هم نباید فراموش کرد که با این اوصاف با جرقه ای کوچک ، فاجعه ای بزرگ ایجاد می شود و اگر مسئولان ، امروز به فکر نباشند، فردا دیر است.
به گزارش ایرنا ، همه این گفته ها ، صحبت و درد دل اهالی محله ای است که بیش از 30 سال در این محله سکونت دارند. اهالی محله ای که برای دفاع از کشور خود ، خون ها داده اند و اکنون با وجود مشکلات بیشمار، نه تنها مشکل فعلی آنها حل نشده است و همچنان بر قوت خود باقی است که با وجود آوارهای پلاسکو بر دغدغه هایشان افزوده شده است، «دغدغه فرزندان و امنیت آنها»، از جمله خواسته های مهمی است که می خواهند دیده شود .

ساختمان پلاسکو از نخستین ساختمان های تجاری و مدرن تهران با قدمتی بیش از 50 سال ، روز 30 دیماه امسال در آتش سوخت و فرو ریخت.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *