ملاقات با آیتالله خامنهای و آیتالله مکارم شیرازی در ایرانشهر و چابهار/ماجرای دستگیری پدر توسط نیروهای ساواک
سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص فعالیتهای انقلابی خود در شهرستان رفسنجان و دیدار با تبعیدی های انقلابی در شهرهای مختلف کشور، خاطراتی را بیان کرد.
خبرگزاری میزان -
سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی و فعال فرهنگی کشورمان، در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی ، با بیان اینکه در جریان مبارزات انقلابی مردم علیه رژیم پهلوی، از اوایل دهه 50 که نوجوان بودم به تدریج در جریان فعالیت های سیاسی و مبارزاتی قرار گرفتم اظهار کرد: از سال 54 به بعد در قالب نمایشنامه های مذهبی همراه با دوستان، حرکت هایی را در سطح شهرستان رفسنجان و استان کرمان شروع کردیم؛ نمایشنامه هایی مثل "ابوذر"، "حر"، "حجر ابن عدی" و "سلحشوران علوی" را که جنبه مذهبی و سیاسی داشتند به روی صحنه بردیم که در تقویت روحیه انقلابی مردم نقش موثری داشت.
وی با بیان اینکه پس از شهادت حاج آقا مصطفی فرزند ارشد امام خمینی (ره) ، نام ایشان به صورت علنی در محافل و جلسه ها گفته می شد اظهار کرد: به عنوان مثال به یاد دارم که در مسجد امام (سقاخانه) رفسنجان ،مرحوم آقای فاکر بالای منبر صراحتا نام "امام خمینی (ره)" را بر زبان آورد که موجب وجد و نشاط مردم انقلابی شد؛ درحالیکه قبل از آن محدودیت های سخت و شدیدی در این زمینه وجود داشت.
حسینی ادامه داد: انتشار مقاله کذایی "ایران و استعمار سرخ و سیاه" در روزنامه اطلاعات با نام مستعار "رشیدی مطلق" که گستاخانه به امام اهانت کرده بود، خشم و غضب گسترده پیروان، مریدان و مقلدان امام خمینی (ره) را برانگیخت؛ در قم طلاب، روحانیون و مردم در اعتراض و محکومیت انتشار این مقاله موهن اجتماع و تظاهرات کردند که پاسخ آنها گلوله و آتش بود و در نتیجه چندین نفر به شهادت رسیدند؛ ما نیز در رفسنجان و در چهلمین روز قیام خونین 19 دی مردم قم، راهپیمایی و تظاهراتی را در اعتراض به جنایت رژیم پهلوی برگزار کردیم؛ شب قبل از راهپیمایی، همراه با چند نفر از دوستان، اعلامیه هایی را در سطح شهر رفسنجان و خانه های مردم توزیع و آنان را به حضور در راهپیمایی دعوت کردیم؛ در نوبت صبح این راهپیمایی که آقایان در آن حضور داشتند، از حوزه علمیه به سمت مسجد حاج شریف در جوار بازار، حرکت آغاز شد. آن موقع مردم آشنایی چندانی با برگزاری راهپیمایی نداشتند؛ به خاطر دارم که در شروع حرکت یک نفر صرفا قرآن می خواند و جمعیت گوش می دادند؛ به مسجدکه رسیدیم با درب بسته مواجه شدیم. معلوم بود که کارشهربانی بود! با هدایت روحانیون به سمت بازار رفتیم که با حمله ماموران مواجه شدیم؛ عده ای به عقب برگشتندکه موجب شد چند نفری زمین بخورند؛ به هر حال مردم را متفرق ساختند و بعضی از روحانیون مثل "حاج شیخ عباس پورمحمدی" را دستگیر و بعد هم ایشان و حجت الاسلام خراسانی را تبعید کردند؛ جالب اینکه بعد از ظهر آن روز هم بانوان رفسنجان در تظاهرات شرکت کردند؛ این راهپیمایی در آن مقطع در شرایطی برگزار شد که هنوز در برخی شهرها خبری از تظاهرات نبود.
چون سن و سال زیادی نداشتم ماموران نسبتا ملاحظهام را میکردند
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه مردم تبریز نیز در همان روز، در گرامیداشت شهدای 19 دی قم، راهپیمایی عظیمی را برگزار کردند که در نتیجه آن چندین نفر به خاک و خون کشیده شده و به شهادت رسیدند اظهار کرد: در چهلمین روز درگذشت شهدای تبریز، مردم یزد راهپیمایی بزرگی را در مخالفت با جنایت های رژیم برگزار کردند و باز هم در نتیجه این راهپیمایی چندین نفر به شهادت رسیدند؛ در راهپیمایی چهلم شهدای تبریز که ما در رفسنجان برگزار کردیم، بنده در حالیکه در آن زمان دانش آموز مقطع سوم دبیرستان بودم، به همراه بالغ بر 20 نفر دیگر دستگیر شدم؛ بعد از محاکمه چند روزی را در زندان به سر بردم و چون سن و سال زیادی نداشتم ماموران هم به نسبت ملاحظه می کردند اما در برخورد با دیگر بازداشت شدگان شدت عمل به خرج می دادند.
ماجرای دستگیری پدر توسط نیروهای ساواک
حسینی ادامه داد: چون اعضای خانواده ما مذهبی و انقلابی بودند، هر از چندی نوبت دستگیری یکی فرامی رسید؛ بعد از مدتی ماموران ساواک که شاهد تحرکات و جلسات در منزل ما بودند و کم و بیش خبردار شده بودند که اعلامیه، نوار سخنان امام حمینی (ره) و کتابها و عکسهای ممنوعه داریم، شبانه به خانه ما یورش آوردند و مرحوم پدر را دستگیر کردند و به همراه دیگر دستگیرشدگان، از رفسنجان به کرمان بردند؛ موج این دستگیری ها باعث شد که مردم رفسنجان به کرمان بروند و چند روزی متحصن شوند تا رژیم ناگزیر به آزادی زندانیان دربند شود.
ملاقات با آیتالله خامنهای و آیتالله مکارم شیرازی در ایرانشهر و چابهار
وی همچنین گفت: به خاطر دارم یکی از کارهای مثبت و مفیدی که در آن زمان انجام می دادیم این بود که به دیدار تبعیدشدگان در شهرهای مختلف کشور می رفتیم؛ به عنوان مثال به ایرانشهر در سیستان و بلوچستان رفتیم و با مقام معظم رهبری، آقای راشد یزدی و آقای محمدجواد حجتی کرمانی و در سراوان با حاج شیخ عباس پورمحمدی دیدار کردیم؛ در چابهار هم به دیدار آیت الله مکارم شیرازی رفتیم.
6 بهمن برای استقبال از امام خمینی (ره) به تهران آمدیم اما رژیم مانع انجام پرواز شد
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: زمانیکه خبردار شدیم قرار است امام خمینی (ره) بعد از سالها تبعید به کشور بازگردد، به اتفاق برادران به سمت تهران حرکت کردیم تا در روز 6 بهمن در تهران در مراسم استقبال تاریخی شرکت کنیم؛ البته رژیم مانع از پرواز امام خمینی (ره) به کشور در آن روز شد و متاسفانه نتوانستیم حضور امام (ره) را در آن مقطع درک کنیم؛ مردم در آن روز اجتماع بزرگی را در بهشت زهرا (س) ترتیب داده بودند و ما نیز همراه سایر مردم به آنجا رفتیم؛ یادم می آید در آن مراسم آیت الله بهشتی با لحنی شیوا و دلنشین سخنرانی کردند و مقام معظم رهبری قطعنامه اجتماع میلیونی مردم را خواندند؛ در واقع این مراسم اولتیماتوم به بختیار بود که تلاش مذبوحانه نکند! به علت ازدحام جمعیت نمی توانستیم چهره این دو بزرگوار (آیت الله بهشتی و مقام معظم رهبری) را ببینیم و صرفا قادر بودیم صدایشان را بشنویم؛ هنگامی که در حال خروج از بهشت زهرا (س) بودیم آقای هاشمی رفسنجانی را دیدیم، آن زمان به دلیل همشهری بودن ایشان را به عنوان "حاج شیخ اکبر" می شناختیم؛ برادر بزرگم از ایشان درخواست کرد که با خودرو ما به مرکز شهر برگردد؛ آقای هاشمی باخوش رویی پذیرفت و تا مدرسه رفاه که محل رفت و آمد سران انقلاب بود با ایشان همراهی کردیم؛ در مسیر فرصت را غنیمت شمرده و کنجکاوانه سوالاتی را درباره شورای انقلاب و آینده انقلاب، از ایشان پرسیدیم که ایشان نیز نکات قابل توجهی مطرح کردند.
حسینی افزود: دو روز دیگر در تهران ماندیم اما چون نمی دانستیم تا کی باید منتظر باشیم و جای درستی هم نداشتیم به شهرستان برگشتیم؛ سرانجام روز موعود فرا رسید و امام خمینی (ره) در اوج عزت و محبوبیت روز 12 بهمن به آغوش وطن و ملت مبارز ایران برگشت؛ حضور امام خمینی (ره) در تهران، شور و نشاط عجیب و غیرقابل وصفی را در میان مردم سراسر کشور ایجاد کرد. یادم می آید یکی از روحانیون رفسنجانی، برای اولین بار شعری را به شکل آواز درباره ورود امام خمینی (ره) به کشور خواند؛ شعری با مضمون "دیو چو بیرون رود فرشته درآید".
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در روز 22 بهمن نیز در مسیر کرمان به رفسنجان بودیم که صدای شهید محلاتی را از رادیو در حالیکه می گفت " این صدای انقلاب اسلامی ایران است"، شنیدیم و بسیار به وجد آمدیم؛ لحظه ای که هنوز شیرینی آن در کام نیروهای انقلاب است.
با پیروزی انقلاب، پایان نمایشنامه ما مشخص شد
حسینی در پایان یادآور شد: در آن ایام همراه با دوستان هنرورز نمایشنامه ای انقلابی را تمرین می کردیم که به دلیل مشخص نبودن پایان مبارزات مردمی، نمایشنامه ما هم به نوعی ناقص مانده بود؛ با به پیروزی رسیدن انقلاب، نمایشنامه ما هم کامل شد؛ آن نمایشنامه را در دبیرستان اقبال رفسنجان و بعد هم در پادگان 05 کرمان اجرا کردیم؛ آن هم در شرایطی که نگرانی هایی وجود داشت مبنی بر اینکه ممکن است معدودی از فرماندهان آن پادگان که هنوز با انقلاب همراه نبودند واکنش نشان دهند که البته به خیر گذشت؛ یاد باد آن روزگاران یاد باد!
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *