تحقیر آل سعود از سوی ایران
بحران غرب آسیا در حالی ششمین سال خود را می گذراند که بازندگان اصلی آن همان هایی هستند که بحران را آفریدند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، سوریه مرکز بحران آفرینی در غرب آسیا برگزیده شد تا این بحران پس از اجرای طرح و برنامه بحران آفرینان در این کشور، به دیگر سرزمین های اسلامی هم گسترش یابد.
سوریه به این خاطر نخستین کشور برای ایجاد بحران در آن انتخاب شد که در جبهه مقاومت قرار داشت و به همین خاطر هم مانعی بر سر راه پیاده شده اهداف بحران آفرینان بود.
پل ارتباطی ایران و جبهه مقاومت در حالی درگیر فتنه تکفیری وهابی شد که از گمان آنها تصور می شد در کمتر از 6 ماه سوریه از هم می پاشد و به دست تروریست های تکفیری می افتد.
اکنون 6 ماه آن ها به 6 سال رسیده است و نه تنها پیروزی برای فتنه انگیزان تکفیری وهابی به دست نیامده است، بلکه اکنون باید برای این که زنده بمانند تن به مذاکره بدهند.
جدای از وجود گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش در سوریه، گروه های دیگری با نام معارض و مخالف دولت هم وجود دارند، این گروه ها بخشی از جنگ 6 ساله در سوریه را تشکیل می دهند.
اما کارکرد آنها با گروه های تروریستی همچون داعش و جبهه النصره تفاوتی ندارد و هر گروهی که اکنون در سوریه علیه دولت و ملت این کشور می جنگد، تروریسم و تکفیری وهابی است.
همه گروه های موجود در سوریه از سوی کشورهایی همچون ترکیه، عربستان سعودی و از همه مهمتر آمریکا و رژیم اسرائیل حمایت می شوند.
هرگونه تجهیزات نظامی و غیر نظامی آنها از سوی کشورهای آمریکا، ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه تأمین می شود.
با همه تدارکات و لجستیک نظامی که برای حمایت از تروریست های تکفیری انجام شد، اکنون پس از گذشت 6 سال از بحران، شکست دامن آنها را گرفته است.
پیروزی های بزرگی که در سوریه واقع شد، نتیجه مقاومت دولت و ملت سوریه، حمایت های جمهوری اسلامی ایران، نیروهای حزب الله و ورود روسیه در حمایت از دولت سوریه به بحران است.
پیروزی هایی که در سوریه به دست آمد، حتی باعث شد تا رفتار برخی کشورها هم در قبال سوریه تغییراتی بیابد.
بازپس گیری حلب و ایجاد یک ثبات نسبی در بخش های تحت کنترل دولت سوریه، باعث شد تا گروه های مسلح تروریست دراین کشور تن به مذاکره بدهند.
وضعیت تروریست ها و گروه های به ظاهر معارض و مخالف دولت سوریه اکنون در شرایط دشواری قرار گرفته است و برای این که بتوانند در آینده سیاسی سوریه نقشی داشته باشند، تن به مذاکره داده اند.
اگر هم مذاکراتی که اکنون در شهر آستانه پایتخت قزاقستان جریان دارد، به نتیجه ای هم نرسد، پیروز این میدان مذاکرات سوریه و ائتلافی است که میان ایران، روسیه و سوریه ایجاد شده است.
شهر آستانه، آستانه تحمل و مقاومت دو طرف را نشان می دهد. گروه های به اصطلاح معارض و مخالف دولت سوریه، باعث ویرانی گسترده این کشور و آواره شدن میلیون های نفر از مردم آن شده اند، صدها هزار نفر جان خود را از دست داده و مجروح گشته اند حال، چنین گروه هایی اصرار دارند که دولت قانونی سوریه کناره گیری کند تا آنها دولت تشکیل دهند!
شرایط در منطقه حتی به گونه ای شده است که اگر پیش از این از ایران برای شرکت در نشست هایی برای پیدا کردن راه حل بحران غرب آسیا دعوت نمی شد، اکنون این ایران است که برای حضور یافتن یا نیافتن آمریکا در نشست آستانه تصمیم می گیرد تا جایی که باعث می شود هیأت آمریکایی در آستانه شرکت نکند و تنها سفیر ایالات متحده آن هم به عنوان ناظر حاضر شود.
در هر حال نشست آستانه، اثبات شکست آمریکا، آل سعود، ترکیه و رژیم صهیونیستی در عرصه هماوردی سوریه است.
آنها اکنون در شرایط ضعف قرار دارند و این ضعف و ناتوانی به خاطر اقتدار و توانمندی جمهوری اسلامی ایران در نقش آفرینی های تأثیر گذار و مثبتی است که در منطقه دارد.
اکنون سران سعودی از شرایطی که در سوریه و عراق ایجاد شده عصبانی و خشمگین هستند، اما دیگر کاری از دست آنها بر نمی آید، دلارهای نفتی سعودی ها تا پیش از این به فتنه سوریه و عراق دامن می زد، اما اکنون چرا کارایی ندارد؟
شرایط اقتصادی عربستان سعودی به خاطر مخارج بالایی که دارد از یک سو و هزینه های سنگین مداخلات خارجی این رژیم در کشورهای منطقه از جمله یمن، سوریه، عراق و بحرین از سوی دیگر، وضعیت مالی سعودی ها را بحرانی کرده است.
عربستان سعودی دیگر مانند گذشته نمی تواند کمک های خود را به گروه های تروریستی تکفیری وهابی ارسال کند. این کشور رو به ورشکستگی مالی پیش می رود.
حتی به او اجازه داده نشد تا در نشست آستانه حضور داشته باشد. این یک تحقیر سیاسی برای آل سعود محسوب می شود.
کشوری که تا پیش از این یکه تازی می کرد، اکنون بی اهمیت ترین کشور منطقه شده است. هر چند نباید از گزندها و فتنه های سران سعودی غافل شد.
سوریه به این خاطر نخستین کشور برای ایجاد بحران در آن انتخاب شد که در جبهه مقاومت قرار داشت و به همین خاطر هم مانعی بر سر راه پیاده شده اهداف بحران آفرینان بود.
پل ارتباطی ایران و جبهه مقاومت در حالی درگیر فتنه تکفیری وهابی شد که از گمان آنها تصور می شد در کمتر از 6 ماه سوریه از هم می پاشد و به دست تروریست های تکفیری می افتد.
اکنون 6 ماه آن ها به 6 سال رسیده است و نه تنها پیروزی برای فتنه انگیزان تکفیری وهابی به دست نیامده است، بلکه اکنون باید برای این که زنده بمانند تن به مذاکره بدهند.
جدای از وجود گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش در سوریه، گروه های دیگری با نام معارض و مخالف دولت هم وجود دارند، این گروه ها بخشی از جنگ 6 ساله در سوریه را تشکیل می دهند.
اما کارکرد آنها با گروه های تروریستی همچون داعش و جبهه النصره تفاوتی ندارد و هر گروهی که اکنون در سوریه علیه دولت و ملت این کشور می جنگد، تروریسم و تکفیری وهابی است.
همه گروه های موجود در سوریه از سوی کشورهایی همچون ترکیه، عربستان سعودی و از همه مهمتر آمریکا و رژیم اسرائیل حمایت می شوند.
هرگونه تجهیزات نظامی و غیر نظامی آنها از سوی کشورهای آمریکا، ترکیه، عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه تأمین می شود.
با همه تدارکات و لجستیک نظامی که برای حمایت از تروریست های تکفیری انجام شد، اکنون پس از گذشت 6 سال از بحران، شکست دامن آنها را گرفته است.
پیروزی های بزرگی که در سوریه واقع شد، نتیجه مقاومت دولت و ملت سوریه، حمایت های جمهوری اسلامی ایران، نیروهای حزب الله و ورود روسیه در حمایت از دولت سوریه به بحران است.
پیروزی هایی که در سوریه به دست آمد، حتی باعث شد تا رفتار برخی کشورها هم در قبال سوریه تغییراتی بیابد.
بازپس گیری حلب و ایجاد یک ثبات نسبی در بخش های تحت کنترل دولت سوریه، باعث شد تا گروه های مسلح تروریست دراین کشور تن به مذاکره بدهند.
وضعیت تروریست ها و گروه های به ظاهر معارض و مخالف دولت سوریه اکنون در شرایط دشواری قرار گرفته است و برای این که بتوانند در آینده سیاسی سوریه نقشی داشته باشند، تن به مذاکره داده اند.
اگر هم مذاکراتی که اکنون در شهر آستانه پایتخت قزاقستان جریان دارد، به نتیجه ای هم نرسد، پیروز این میدان مذاکرات سوریه و ائتلافی است که میان ایران، روسیه و سوریه ایجاد شده است.
شهر آستانه، آستانه تحمل و مقاومت دو طرف را نشان می دهد. گروه های به اصطلاح معارض و مخالف دولت سوریه، باعث ویرانی گسترده این کشور و آواره شدن میلیون های نفر از مردم آن شده اند، صدها هزار نفر جان خود را از دست داده و مجروح گشته اند حال، چنین گروه هایی اصرار دارند که دولت قانونی سوریه کناره گیری کند تا آنها دولت تشکیل دهند!
شرایط در منطقه حتی به گونه ای شده است که اگر پیش از این از ایران برای شرکت در نشست هایی برای پیدا کردن راه حل بحران غرب آسیا دعوت نمی شد، اکنون این ایران است که برای حضور یافتن یا نیافتن آمریکا در نشست آستانه تصمیم می گیرد تا جایی که باعث می شود هیأت آمریکایی در آستانه شرکت نکند و تنها سفیر ایالات متحده آن هم به عنوان ناظر حاضر شود.
در هر حال نشست آستانه، اثبات شکست آمریکا، آل سعود، ترکیه و رژیم صهیونیستی در عرصه هماوردی سوریه است.
آنها اکنون در شرایط ضعف قرار دارند و این ضعف و ناتوانی به خاطر اقتدار و توانمندی جمهوری اسلامی ایران در نقش آفرینی های تأثیر گذار و مثبتی است که در منطقه دارد.
اکنون سران سعودی از شرایطی که در سوریه و عراق ایجاد شده عصبانی و خشمگین هستند، اما دیگر کاری از دست آنها بر نمی آید، دلارهای نفتی سعودی ها تا پیش از این به فتنه سوریه و عراق دامن می زد، اما اکنون چرا کارایی ندارد؟
شرایط اقتصادی عربستان سعودی به خاطر مخارج بالایی که دارد از یک سو و هزینه های سنگین مداخلات خارجی این رژیم در کشورهای منطقه از جمله یمن، سوریه، عراق و بحرین از سوی دیگر، وضعیت مالی سعودی ها را بحرانی کرده است.
عربستان سعودی دیگر مانند گذشته نمی تواند کمک های خود را به گروه های تروریستی تکفیری وهابی ارسال کند. این کشور رو به ورشکستگی مالی پیش می رود.
حتی به او اجازه داده نشد تا در نشست آستانه حضور داشته باشد. این یک تحقیر سیاسی برای آل سعود محسوب می شود.
کشوری که تا پیش از این یکه تازی می کرد، اکنون بی اهمیت ترین کشور منطقه شده است. هر چند نباید از گزندها و فتنه های سران سعودی غافل شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *