دلنوازی ها و دلخراشی های حادثه پلاسکو
آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو صحنه های دلخراشی داشته و هنوز هم دارد، اما صحنه های دلنواز آن کم نیست.
به گزارش گروه سیاسی ، هنگامی که حادثه ساختمان پلاسکو اتفاق افتاد، خود حادثه دردناک و دلخراش بود، هر حادثه ای چنین ویژگی هایی دارد.
عده ای از مردم جان خود را از دست می دهند و یا مصدوم می شوند، برخی دیگر داغدار این حادثه می شوند، زیان بسیاری به جامعه وارد می شود.
امدادگران در این میان جان خود را به خاطر هموطنان خود به خطر می اندازند، تا از تبعات حادثه بکاهند.
این جانفشانی تأثیر گذارترین صحنه ای است که در یک حادثه شکل می گیرد.
یک انسان دیگر، خود را به آب و آتش می زند تا انسان گرفتار را نجات دهد و شاید در این راه جان خود را از دست بدهد و یا مصدوم شود که دراین صورت حادثه ابعاد دیگری می یابد.
خانواده امدادگر نیز به خاطر حادثه زیان می بیند، هم زیان مادی و هم زیان معنوی و روحی.
اما هیچگاه این حس خوب و دوست داشتنی را تا پایان عمر از یاد نمی برد که روزی روزگاری همسرش یا پدرش برای نجات جان هموطنش، همشهری اش جان خود را نثار کرده تا او زنده بماند.
و مردم شهر و دیار به وجود چنین انسان هایی در جامعه خود افتخار می کنند.
صحنه های زشت و زیبای حوادث و اتفاقات بسیار است، اما بهتر است تا زیبایی ها را بیشتر ببینیم تا این که به زشتی ها بپردازیم.
اندازه زیبایی های جامعه ای مانند ایران قطعاً زیادتر از زشتی هایی است که دیده می شود. می دانید اشکال کار چیست؟
ایراد در این است که این زیبایی ها و دلنوازی ها از چشم آنهایی که باید ببینند دیده نمی شود، توجه نمی کنند یا این که برایشان عادی شده است.
تا زمانی که از چشم همه رسانه های کشور به جای زیبایی تنها به سیاه و یا خاکستری جامعه پرداخته شود و آن جلوه های قشنگ به نمایش در نیاید، زشتی ها و پلیدی ها خود را هر چه بیشتر در دل جامعه جا می کند تا عزیزتر و گرامی تر باشد.
همین حادثه ساختمان پلاسکو، فارغ از برخی بازی های سیاسی و تسویه حساب هایی که بر سر این حادثه شکل گرفت و البته در رسانه ها هم نمود یافت، غفلت از بخش های زیبای این حادثه باعث شد تا سیاه انگاری های زیادی بر سر آن شود.
و البته رسانه ها از هر جنس و نوعی در این مسیر مقصر هستند چرا که همانطور که هنوز یک ستاد بحران و یا نیروی واکنش سریع در مقابل حوادث و اتفاقات نداریم تا بتواند در آن شرایط وارد عمل شود، هنوز هم در حوزه رسانه، خبرنگار بحران برای شرایط ویژه نداریم. به همین خاطر است که هر خبری و عکسی به دستش می رسد بدون سبک و سنگین کردن، آن را در اختیار رسانه خود قرار می دهد و مسئول مربوطه هم آن را منتشر می کند.
«سلفی هایی» که برخی در روزهای نخستین حادثه ساختمان پلاسکو از خود گرفتند و در فضای مجازی پخش کردند، یکی از آن جلوه های ناپسند بود که می شد و می توانست اتفاق نیفتد اگر اندکی تعقل و اندیشه چاشنی آن می شد.
بی توجهی و کم توجهی به چنین واکنش هایی که از سوی اندک افرادی که در صحنه حضور دارند، بهترین کار ممکن است و به جای پرداختن به چنین واکنش هایی حتی اگر در نقد و نفی آن باشد، به واکنش های مثبت حادثه توجه ویژه شود.
در واقعه ساختمان پلاسکو، ایثاری که آتش نشانان از خود بروز دادند آن هم در آن شرایط بسیار دشوار که هر آن جان تک تک آنها در خطر است، آیا یک زیبایی تمام عیار نیست؟
یا اقدام مردم خوب تهران برای اهداء خون خود، که حتی نیاز هم نبود، اما با خود اندیشیده است، تنها کار و زیباترین واکنشی که اکنون می تواند انجام دهد، رفتن به سازمان انتقال خود و اهداء آن برای یاری به مصدومین حادثه است.
چقدر زیباست صف مردمی که برای اهدا خون خود ایستادند و منتظر تا نوبت به آنها برسد، ساعت ها باید وقت صرف این کار کنند، اما حس نوع دوستی و وطن پرستی در وجود مردم ایران سرشار است. این استقبال گسترده در حالی صورت گرفت که سازمان انتقال خون هیچ فراخوانی نداده بود.
اختلاف یکی از زشتی هایی است که احتمال بروز آن در برخی اتفاقات و حوادث بسیار می رود. در همین حادثه ساختمان پلاسکو، خیلی ها تلاش کردند تا به این اختلافات دامن بزنند ما نیز از روی آن سر می خوریم و به اتفاقات شیرین حادثه می پردازیم اما همچنان داغدار عزیزانی هستیم که در این حادثه جان باختند.
فرو ریختن ساختمان باعث از بین رفتن صدها کارگاه تولید و فروش محصولاتی شد که در این ساختمان تولید و عرضه می شد.
هم صنفان و دیگر اقشار جامعه، خود را موظف دانستند تا سهمی در یاری هموطنان خود داشته باشند. هر کدام به اندازه توان خود گوشه ای از گرفتاری های صاحبان مشاغل و کارکنان ساختمان پلاسکو را پذیرفتند.
واکنش ها آنقدر شیرین و جذاب و زیاد است که نمی دانیم کدام را تعریف کنیم.
اقدام یک صنف آذری را حتماً شنیده یا خوانده اید، همانهایی که چک های صاحبان مشاغل ساختمان پلاسکو را برای نقد شدن به بانک نبردند و آنها را به امانت نزد رئیس صنف خود گذاشتند تا گیر و گرفتاری های اهالی پلاسکو بر طرف شود. چنین کاری و واکنشی زیبا نیست؟
تنها مردم تهران نبودند که برای دلاوران آتشنشان سنگ تمام گذاشتند، همه ایران به احترام آتشنشانان شهید ایستادند تا بار دیگر ثابت کنند که همدلی و همراهی میان مردم ایران موج می زند، مسئولین هم از آن ها یاد بگیرند.
تلخ و شیرین های حادثه ای مانند آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو را اگر می خواهیم ببینم، نباید تنها به یکی از آنها بپردازیم، و اگر هم می خواهیم به یکی آنها اهمیت دهیم بهتر است شیرینی ها و زیبایی هایی که با وجود تلخی ها دیده می شود، بیشتر جلوه کند.
یاد جانباختگان این حادثه همیشه در خاطر می ماند چه آتش نشانان قهرمان را شهید بنامند یا ننامند، آنها نزد خدا و مردم قدرشناس، عزیز هستند.
انتهای پیام/
عده ای از مردم جان خود را از دست می دهند و یا مصدوم می شوند، برخی دیگر داغدار این حادثه می شوند، زیان بسیاری به جامعه وارد می شود.
امدادگران در این میان جان خود را به خاطر هموطنان خود به خطر می اندازند، تا از تبعات حادثه بکاهند.
این جانفشانی تأثیر گذارترین صحنه ای است که در یک حادثه شکل می گیرد.
یک انسان دیگر، خود را به آب و آتش می زند تا انسان گرفتار را نجات دهد و شاید در این راه جان خود را از دست بدهد و یا مصدوم شود که دراین صورت حادثه ابعاد دیگری می یابد.
خانواده امدادگر نیز به خاطر حادثه زیان می بیند، هم زیان مادی و هم زیان معنوی و روحی.
اما هیچگاه این حس خوب و دوست داشتنی را تا پایان عمر از یاد نمی برد که روزی روزگاری همسرش یا پدرش برای نجات جان هموطنش، همشهری اش جان خود را نثار کرده تا او زنده بماند.
و مردم شهر و دیار به وجود چنین انسان هایی در جامعه خود افتخار می کنند.
صحنه های زشت و زیبای حوادث و اتفاقات بسیار است، اما بهتر است تا زیبایی ها را بیشتر ببینیم تا این که به زشتی ها بپردازیم.
اندازه زیبایی های جامعه ای مانند ایران قطعاً زیادتر از زشتی هایی است که دیده می شود. می دانید اشکال کار چیست؟
ایراد در این است که این زیبایی ها و دلنوازی ها از چشم آنهایی که باید ببینند دیده نمی شود، توجه نمی کنند یا این که برایشان عادی شده است.
تا زمانی که از چشم همه رسانه های کشور به جای زیبایی تنها به سیاه و یا خاکستری جامعه پرداخته شود و آن جلوه های قشنگ به نمایش در نیاید، زشتی ها و پلیدی ها خود را هر چه بیشتر در دل جامعه جا می کند تا عزیزتر و گرامی تر باشد.
همین حادثه ساختمان پلاسکو، فارغ از برخی بازی های سیاسی و تسویه حساب هایی که بر سر این حادثه شکل گرفت و البته در رسانه ها هم نمود یافت، غفلت از بخش های زیبای این حادثه باعث شد تا سیاه انگاری های زیادی بر سر آن شود.
و البته رسانه ها از هر جنس و نوعی در این مسیر مقصر هستند چرا که همانطور که هنوز یک ستاد بحران و یا نیروی واکنش سریع در مقابل حوادث و اتفاقات نداریم تا بتواند در آن شرایط وارد عمل شود، هنوز هم در حوزه رسانه، خبرنگار بحران برای شرایط ویژه نداریم. به همین خاطر است که هر خبری و عکسی به دستش می رسد بدون سبک و سنگین کردن، آن را در اختیار رسانه خود قرار می دهد و مسئول مربوطه هم آن را منتشر می کند.
«سلفی هایی» که برخی در روزهای نخستین حادثه ساختمان پلاسکو از خود گرفتند و در فضای مجازی پخش کردند، یکی از آن جلوه های ناپسند بود که می شد و می توانست اتفاق نیفتد اگر اندکی تعقل و اندیشه چاشنی آن می شد.
بی توجهی و کم توجهی به چنین واکنش هایی که از سوی اندک افرادی که در صحنه حضور دارند، بهترین کار ممکن است و به جای پرداختن به چنین واکنش هایی حتی اگر در نقد و نفی آن باشد، به واکنش های مثبت حادثه توجه ویژه شود.
در واقعه ساختمان پلاسکو، ایثاری که آتش نشانان از خود بروز دادند آن هم در آن شرایط بسیار دشوار که هر آن جان تک تک آنها در خطر است، آیا یک زیبایی تمام عیار نیست؟
یا اقدام مردم خوب تهران برای اهداء خون خود، که حتی نیاز هم نبود، اما با خود اندیشیده است، تنها کار و زیباترین واکنشی که اکنون می تواند انجام دهد، رفتن به سازمان انتقال خود و اهداء آن برای یاری به مصدومین حادثه است.
چقدر زیباست صف مردمی که برای اهدا خون خود ایستادند و منتظر تا نوبت به آنها برسد، ساعت ها باید وقت صرف این کار کنند، اما حس نوع دوستی و وطن پرستی در وجود مردم ایران سرشار است. این استقبال گسترده در حالی صورت گرفت که سازمان انتقال خون هیچ فراخوانی نداده بود.
اختلاف یکی از زشتی هایی است که احتمال بروز آن در برخی اتفاقات و حوادث بسیار می رود. در همین حادثه ساختمان پلاسکو، خیلی ها تلاش کردند تا به این اختلافات دامن بزنند ما نیز از روی آن سر می خوریم و به اتفاقات شیرین حادثه می پردازیم اما همچنان داغدار عزیزانی هستیم که در این حادثه جان باختند.
فرو ریختن ساختمان باعث از بین رفتن صدها کارگاه تولید و فروش محصولاتی شد که در این ساختمان تولید و عرضه می شد.
هم صنفان و دیگر اقشار جامعه، خود را موظف دانستند تا سهمی در یاری هموطنان خود داشته باشند. هر کدام به اندازه توان خود گوشه ای از گرفتاری های صاحبان مشاغل و کارکنان ساختمان پلاسکو را پذیرفتند.
واکنش ها آنقدر شیرین و جذاب و زیاد است که نمی دانیم کدام را تعریف کنیم.
اقدام یک صنف آذری را حتماً شنیده یا خوانده اید، همانهایی که چک های صاحبان مشاغل ساختمان پلاسکو را برای نقد شدن به بانک نبردند و آنها را به امانت نزد رئیس صنف خود گذاشتند تا گیر و گرفتاری های اهالی پلاسکو بر طرف شود. چنین کاری و واکنشی زیبا نیست؟
تنها مردم تهران نبودند که برای دلاوران آتشنشان سنگ تمام گذاشتند، همه ایران به احترام آتشنشانان شهید ایستادند تا بار دیگر ثابت کنند که همدلی و همراهی میان مردم ایران موج می زند، مسئولین هم از آن ها یاد بگیرند.
تلخ و شیرین های حادثه ای مانند آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو را اگر می خواهیم ببینم، نباید تنها به یکی از آنها بپردازیم، و اگر هم می خواهیم به یکی آنها اهمیت دهیم بهتر است شیرینی ها و زیبایی هایی که با وجود تلخی ها دیده می شود، بیشتر جلوه کند.
یاد جانباختگان این حادثه همیشه در خاطر می ماند چه آتش نشانان قهرمان را شهید بنامند یا ننامند، آنها نزد خدا و مردم قدرشناس، عزیز هستند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *