هوای برجام به نفسهای بورس نرسید/ چراغهای قرمز تالار از سبزها پیشی گرفتند
در حالی که بیش از یک سال از برجام و توافق هستهای میگذرد، هنوز پالسهای مثبت این جریان به بورس نرسیده و همچمنان شاهد روند منفی در تالار شیشهای هستیم و صنایع و فلزات اساسی و خودروییها نیز هنوز در مدار منفی قرار دارند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد ، بسیاری از کارشناسان، بورس را ویترین اقتصاد هر کشور میدانند و به عقیده آنها برای بررسی وضعیت اقتصاد هر کشور ابتدا باید به بازار سرمایه آن توجه کرد.
اما شاید نتوان چنین تعبیری را در رابطه با بورس ایران پذیرفت، چرا که این بازار در ایران از عمق زیادی برخوردار نیست و هنوز راه طولانی تا تبدیل شدن به یک بازار مالی بزرگ و متنوع در پیش دارد.
بنابراین بورس ایران به عنوان بخشی از اقتصاد از شاخصهای کلان اقتصادی تاثیر میپذیرد و تا به امروز نتوانسته است به عنوان منجی اقتصاد ایران عمل کند. به همین ترتیب رکود پس از سه سال هنوز گریبان بازار سرمایه را گرفته و در حدود شش ماه گذشته پیشبینیها از بهبود اوضاع بورس در سال جدید محقق نشده است و نوسانات هر روزه در دو فصل ابتدایی سال ۱۳۹۵ بارزترین نشانه بازار سرمایه ایران بود. با این حال و در کنار بدبینیهای برخی اقتصاددانان، برخی از کارشناسان وضعیت بهتری را برای دو ماه پایانی سال پیشبینی میکنند.
بررسی نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد که رشد کاذب و حبابگونه بورس در شرایط بحران اقتصاد داخلی و فشارهای خارجی تحریمها به غیر از افزایش سه برابری نرخ ارز و دستکاری شاخصها دلیل قانعکننده دیگری ندارد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی سالهای ۷۹ تا ۸۳ را میتوان دوران اوج و شکوه بورس نامگذاری کرد. زیرا در این دوران علاوه بر اینکه شرکتهای جدید زیادی در بورس پذیرفته شدند، قیمتها نیز رشد محسوسی داشتند و حجم معاملات هم بسیار افزایش یافت. اما با اتمام دولت اصلاحات و روی کار آمدن دولت نهم بود که بازار سرمایه ایران با دوران شکوه خود خداحافظی کرد و هر روز با افت دو تا سه درصدی روی مدار نزولی قرار گرفت.
شاید از سال ۸۶ به بعد شرکتهای جدیدی وارد بورس شدند، اما در آن زمان دولت وقت با دستکاری شاخصها و ایجاد حباب در بورس، شفافیت این بازار را از بین برد و بسیاری از سرمایهگذاران را از بورس خارج کرد و در واقع سرمایهها به شکل راکد درآمدند.
این شرایط تا پایان کار دولت گذشته بر بورس ایران حاکم بود تا اینکه با کنار رفتن این دولت، تا آذر ۹۲ بیشترین تعداد و حجم معاملات و بازده در بازار سرمایه به وجود آمد و این اتفاق جهش شدیدی را در شاخصها ایجاد کرد که البته به گفته برخی تحلیلگران بورس رکود سه ماه آخر بورس در سال ۹۲ هم ناشی از همان رشد ناگهانی بود.
گفتنی است در آن سال بورس با سرعتی بیش از ۱۰۰ درصد رشد در ۹ ماه، ارزش خود را در مجموع به ۵۵۰ هزار میلیارد تومان رساند و طبیعتا نمیتوانست رشد خود را با آن سرعت ادامه دهد. درست از همان زمان بود که شاخصهای بورس شروع به ریزش کردند و اکنون حدود ۳۲ ماه است کمتر روزی چراغ بورس به رنگ سبز در آمده است و حجم معاملات نیز در این مدت به روند کاهشی خود ادامه داده است.
در یک سال گذشته شاید برخی معاملات افزایش یافتهاند، اما با این وجود قیمتها منفی بودهاند و این اتفاق به هیچ وجه امیدوارکننده نیست، در این مدت سهامداران یا فعالیت خود را متوقف ساختهاند یا داراییهایشان را به طور کلی از بورس خارج کردهاند، اما اقدامی که در این مدت از سوی دولت تدبیر و امید صورت گرفته و تحسینبرانگیز بوده، تاکید بر حرکت به سمت شفافیت مالی بنگاه و شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانان، بورس را شفافترین بازار اقتصادی ایران میدانند. در واقع به دلیل همین شفافیت موجود در بورس، نمیتوان آن را ویترین و آیینه تمامنمای اقتصاد ایران دانست. چرا که دیگر بازارها حتی یک دهم شفافیت بورس را ندارند و در واقع بورس را باید تافته جدابافته اقتصاد ایران دانست.
از سال 92 همان شاخصهای بورس روند صعودی را طی کردند، اما با شروع مذاکرات هستهای، سرمایهگذاران از فعالیت دست کشیدند تا نتایج آن مشخص شود. با اجرایی شدن برجام در دی ماه سال گذشته دوباره سرمایهگذاران وارد بورس شدند و روز به روز رکوردهای تازهتری در آن به جای گذشتند.
این روند تا روز آخر سال گذشته ادامه داشت و امید میرفت با شروع سال جاری چراغ بورس همچنان سبز بماند، اما بر خلاف تصورات، از ابتدای سال جاری روند نزولی بر شاخصهای بازار سرمایه حاکم شده است و اگرچه در فواصل منفی شدن شاخص بورس، گاه دورههای استراحت و خیز هم به چشم خورده، ولی هیچگاه روند ثبات یا رشد، پایدار نبوده است. به همین دلیل اگر روند بلندمدت شش ماهه را برای تحلیل این بازار در نظر بگیریم، شاخص در اکثر روزها نزولی بوده که این فرایند نیز به طور عمده مبتنی بر انتظارات فعالان بازار سرمایه از آینده اقتصاد ایران بوده است.
دراین رابطه عظیم ثابت کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با میزان گفت: با توجه به برنامههای کنونی دولت نباید در شش ماه دوم سال هم منتظر اتفاقی خاص و چشمگیر در رابطه با وضعیت بورس بود.
وی در این باره ادامه داد: حال با توجه به بدبینیهایی که نسبت به شرایط داخلی و خارجی وجود دارد، نمیتوان نوید آیندهای خوش را برای بازار سرمایه ایران داد.
کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: بازار سرمایه به دلیل خوشبینی به رفع محدودیتها، کاهش نرخ سود بانکی و تغییرات و سیاستهای اقتصادی منتظر جهش بود، اما اکنون به دلیل زیرساختهای نامناسبی که در بازار سرمایه وجود دارد، توانانی جذب سرمایهگذار به اندازه کافی و ایجاد امنیت سرمایهگذاری از بین رفته است و به همین دلیل نمیتوان توقع تحولی جدی در بورس داشت.
براساس گزارش میزان، اما باید دید که با گذشت روزها و ماهها از توافق هستهای، بورس تهران و بانک های ایرانی تا چه حد میتواند با بورسهای بزرگ و بازارپول دنیا وارد مذاکره شود و بازارهای سرمایه جهان تا چه حد به بازار سرمایه ایران روی خوش نشان میدهند.
انتهای پیام/
اما شاید نتوان چنین تعبیری را در رابطه با بورس ایران پذیرفت، چرا که این بازار در ایران از عمق زیادی برخوردار نیست و هنوز راه طولانی تا تبدیل شدن به یک بازار مالی بزرگ و متنوع در پیش دارد.
بنابراین بورس ایران به عنوان بخشی از اقتصاد از شاخصهای کلان اقتصادی تاثیر میپذیرد و تا به امروز نتوانسته است به عنوان منجی اقتصاد ایران عمل کند. به همین ترتیب رکود پس از سه سال هنوز گریبان بازار سرمایه را گرفته و در حدود شش ماه گذشته پیشبینیها از بهبود اوضاع بورس در سال جدید محقق نشده است و نوسانات هر روزه در دو فصل ابتدایی سال ۱۳۹۵ بارزترین نشانه بازار سرمایه ایران بود. با این حال و در کنار بدبینیهای برخی اقتصاددانان، برخی از کارشناسان وضعیت بهتری را برای دو ماه پایانی سال پیشبینی میکنند.
بررسی نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد که رشد کاذب و حبابگونه بورس در شرایط بحران اقتصاد داخلی و فشارهای خارجی تحریمها به غیر از افزایش سه برابری نرخ ارز و دستکاری شاخصها دلیل قانعکننده دیگری ندارد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی سالهای ۷۹ تا ۸۳ را میتوان دوران اوج و شکوه بورس نامگذاری کرد. زیرا در این دوران علاوه بر اینکه شرکتهای جدید زیادی در بورس پذیرفته شدند، قیمتها نیز رشد محسوسی داشتند و حجم معاملات هم بسیار افزایش یافت. اما با اتمام دولت اصلاحات و روی کار آمدن دولت نهم بود که بازار سرمایه ایران با دوران شکوه خود خداحافظی کرد و هر روز با افت دو تا سه درصدی روی مدار نزولی قرار گرفت.
شاید از سال ۸۶ به بعد شرکتهای جدیدی وارد بورس شدند، اما در آن زمان دولت وقت با دستکاری شاخصها و ایجاد حباب در بورس، شفافیت این بازار را از بین برد و بسیاری از سرمایهگذاران را از بورس خارج کرد و در واقع سرمایهها به شکل راکد درآمدند.
این شرایط تا پایان کار دولت گذشته بر بورس ایران حاکم بود تا اینکه با کنار رفتن این دولت، تا آذر ۹۲ بیشترین تعداد و حجم معاملات و بازده در بازار سرمایه به وجود آمد و این اتفاق جهش شدیدی را در شاخصها ایجاد کرد که البته به گفته برخی تحلیلگران بورس رکود سه ماه آخر بورس در سال ۹۲ هم ناشی از همان رشد ناگهانی بود.
گفتنی است در آن سال بورس با سرعتی بیش از ۱۰۰ درصد رشد در ۹ ماه، ارزش خود را در مجموع به ۵۵۰ هزار میلیارد تومان رساند و طبیعتا نمیتوانست رشد خود را با آن سرعت ادامه دهد. درست از همان زمان بود که شاخصهای بورس شروع به ریزش کردند و اکنون حدود ۳۲ ماه است کمتر روزی چراغ بورس به رنگ سبز در آمده است و حجم معاملات نیز در این مدت به روند کاهشی خود ادامه داده است.
در یک سال گذشته شاید برخی معاملات افزایش یافتهاند، اما با این وجود قیمتها منفی بودهاند و این اتفاق به هیچ وجه امیدوارکننده نیست، در این مدت سهامداران یا فعالیت خود را متوقف ساختهاند یا داراییهایشان را به طور کلی از بورس خارج کردهاند، اما اقدامی که در این مدت از سوی دولت تدبیر و امید صورت گرفته و تحسینبرانگیز بوده، تاکید بر حرکت به سمت شفافیت مالی بنگاه و شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانان، بورس را شفافترین بازار اقتصادی ایران میدانند. در واقع به دلیل همین شفافیت موجود در بورس، نمیتوان آن را ویترین و آیینه تمامنمای اقتصاد ایران دانست. چرا که دیگر بازارها حتی یک دهم شفافیت بورس را ندارند و در واقع بورس را باید تافته جدابافته اقتصاد ایران دانست.
از سال 92 همان شاخصهای بورس روند صعودی را طی کردند، اما با شروع مذاکرات هستهای، سرمایهگذاران از فعالیت دست کشیدند تا نتایج آن مشخص شود. با اجرایی شدن برجام در دی ماه سال گذشته دوباره سرمایهگذاران وارد بورس شدند و روز به روز رکوردهای تازهتری در آن به جای گذشتند.
این روند تا روز آخر سال گذشته ادامه داشت و امید میرفت با شروع سال جاری چراغ بورس همچنان سبز بماند، اما بر خلاف تصورات، از ابتدای سال جاری روند نزولی بر شاخصهای بازار سرمایه حاکم شده است و اگرچه در فواصل منفی شدن شاخص بورس، گاه دورههای استراحت و خیز هم به چشم خورده، ولی هیچگاه روند ثبات یا رشد، پایدار نبوده است. به همین دلیل اگر روند بلندمدت شش ماهه را برای تحلیل این بازار در نظر بگیریم، شاخص در اکثر روزها نزولی بوده که این فرایند نیز به طور عمده مبتنی بر انتظارات فعالان بازار سرمایه از آینده اقتصاد ایران بوده است.
دراین رابطه عظیم ثابت کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با میزان گفت: با توجه به برنامههای کنونی دولت نباید در شش ماه دوم سال هم منتظر اتفاقی خاص و چشمگیر در رابطه با وضعیت بورس بود.
وی در این باره ادامه داد: حال با توجه به بدبینیهایی که نسبت به شرایط داخلی و خارجی وجود دارد، نمیتوان نوید آیندهای خوش را برای بازار سرمایه ایران داد.
کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: بازار سرمایه به دلیل خوشبینی به رفع محدودیتها، کاهش نرخ سود بانکی و تغییرات و سیاستهای اقتصادی منتظر جهش بود، اما اکنون به دلیل زیرساختهای نامناسبی که در بازار سرمایه وجود دارد، توانانی جذب سرمایهگذار به اندازه کافی و ایجاد امنیت سرمایهگذاری از بین رفته است و به همین دلیل نمیتوان توقع تحولی جدی در بورس داشت.
براساس گزارش میزان، اما باید دید که با گذشت روزها و ماهها از توافق هستهای، بورس تهران و بانک های ایرانی تا چه حد میتواند با بورسهای بزرگ و بازارپول دنیا وارد مذاکره شود و بازارهای سرمایه جهان تا چه حد به بازار سرمایه ایران روی خوش نشان میدهند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *