چرا "ولایت هلمند" در افغانستان بیشتر مورد توجه آمریکا است؟
تداوم جنگ و بی ثباتی در هلمند علاوه بر ابعاد نظامی، اهمیت اقتصادی مانند وجود مواد مخدر، استخراج یورانیم و نیز قاچاق سنگهای گران قیمت نیز دارد که برای آمریکا نیز مهم است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل به نقل از ژمن، سال 2009 میلادی «باراک اوباما» در دور نخست ریاست جمهوری خود اعلام کرد که استراتژی وی در قبال افغانستان بر پایان جنگ در این کشور متمرکز است، اما اکنون با اتمام دور دوم ریاست جمهوری اوباما هیچ خبری از پایان جنگ نیست.
گزارشهای اخیر نشان میدهند که دولت آمریکا به افزایش تدریجی نیروهای نظامی خود در افغانستان رو آورده است مانند گزارش اخیر واشنگتنپست که از اعزام 300 نیروی تفنگدار آمریکایی به ولایت هلمند خبر داده بود.
سال 2010 میلادی نیز دولت آمریکا با بیش از 15 هزار سرباز آمریکایی همراه با 9500 سرباز انگلیسی بزرگترین عملیات نظامی مشترک را به راه انداختند که از سوی باراک اوباما در کاخ سفید این عملیات را دنبال میکرد.
هدف عمده آمریکاییها از این عملیات بزرگ کمرنگ ساختن نقش انگلیس در هلمند بود چرا که آمریکا پی برده بود که آنها از کشت، قاچاق و تولید مواد مخدر و نیز کشف و استخراج اورانیم در آن ولایت بهره زیادی میبرند.
با این حال، از شروع حضور انگلیس در افغانستان تا سال 2014 میلادی، بزرگترین پایگاه نظامی در ولایت هلمند به این کشور اختصاص داشت که در آن نزدیک به 10 هزار نیروی نظامی مستقر بود ولی این نیروها تقریبا در بیشتر از یک دهه و با تلفات نزدیک به 450 تن نتوانستندو یا هم نخواستند ثبات را در این ولایت برقرار کنند و اکنون تولید مواد مخدر در آن چند برابر شده است.
پس از آن آمریکا نیز توجه خاصی به این ولایت ناامن جنوبی داشت، زیرل تداوم جنگ و بی ثباتی در هلمند علاوه بر ابعاد نظامی ابعاد اقتصادی هم دارد که تجارت مواد مخدر، استخراج اورانیم و قاچاق سنگهای قیمتی از عمده ترین این مسائل بشمار میروند.
جالب اینجاست که در سال 2010میلادی زمانی که عملیات مشترک آمریکا و انگلیس آغاز شد، قاری «فیض الله» از فرماندهان محلی طالبان در هلمند به «رویترز» گفته بود که حدود 200 جنگجوی طالبان برای جنگ با نیروهای خارجی در سرتاسر هلمند آماده شدهاند اما چگونه ممکن است که 15 هزار نیروی نظامی همراه با تجهیزات پیشرفته در برابر 200 جنگجوی محلی پیروز نشدند؟
با این همه گفته می شود که جنگ هلمند بطور مستقیم با کشت و قاچاق مواد مخدر و نیز استخراج اورانیم مرتبط است.
عبیدالله بارکزی نماینده پارلمان میگوید که دلیل این که هلمند سه سال در جنگی خانمانسوز میسوزد، اورانیم و تریاک است.
وی اظهارداشت که هزاران کیلوگرم تریاک توسط چند قاچاقچی محلی ممکن نیست که منتقل شود بلکه این آمریکاییها و انگلیسیها هستند که با هواپیما این مواد را انتقال میدهند.
از سوی دیرگ، اظهارات اخیر «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه نیز نشان میدهد که استراتژی آمریکا بر قاچاق مواد مخدر در افغانستان استوار بوده است.
وی به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته بود که آمریکا پدر خوانده تولید مواد مخدر در افغانستان است زیرا که قبل از آغاز جهاد محصولات خشخاش در افغانستان بسیار کم بود ولی پس از آن به شکل گستردهای کشت و تجارت آن آغاز شد.
کابلوف گفته بود که سازمان سیا دهلیزهایی را برای بسته بندی و فروش هروئین فراهم ساخت که با این حساب آمریکاییها پدر خوانده مواد مخدر افغانستان هستند.
چندی قبل سازمان فضایی ناسا نیز اعلام کرد که ارزش ذخایر معادن اورانیم در افغانستان نزدیک به یک تریلیون دلار است.
با این حال آمریکا علاوه بر اهداف بزرگ و مقاصد پنهانش در منطقه از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر و نیز کشف و استخراج مواد معدنی گران قیمت در افغانستان به ویژه هلمند بهره میبرد.
پس چطور آمریکا، اعزام 300 نیروی تفنگدار دریایی را حمایت از مردم و فراهم ساختن امنیت، ثبات و نظم در افغانستان اعلام میکند در حالی که آن چه در 15 سال گذشته صورت گرفته، حکایت دیگری دارد.
گزارشهای اخیر نشان میدهند که دولت آمریکا به افزایش تدریجی نیروهای نظامی خود در افغانستان رو آورده است مانند گزارش اخیر واشنگتنپست که از اعزام 300 نیروی تفنگدار آمریکایی به ولایت هلمند خبر داده بود.
سال 2010 میلادی نیز دولت آمریکا با بیش از 15 هزار سرباز آمریکایی همراه با 9500 سرباز انگلیسی بزرگترین عملیات نظامی مشترک را به راه انداختند که از سوی باراک اوباما در کاخ سفید این عملیات را دنبال میکرد.
هدف عمده آمریکاییها از این عملیات بزرگ کمرنگ ساختن نقش انگلیس در هلمند بود چرا که آمریکا پی برده بود که آنها از کشت، قاچاق و تولید مواد مخدر و نیز کشف و استخراج اورانیم در آن ولایت بهره زیادی میبرند.
با این حال، از شروع حضور انگلیس در افغانستان تا سال 2014 میلادی، بزرگترین پایگاه نظامی در ولایت هلمند به این کشور اختصاص داشت که در آن نزدیک به 10 هزار نیروی نظامی مستقر بود ولی این نیروها تقریبا در بیشتر از یک دهه و با تلفات نزدیک به 450 تن نتوانستندو یا هم نخواستند ثبات را در این ولایت برقرار کنند و اکنون تولید مواد مخدر در آن چند برابر شده است.
پس از آن آمریکا نیز توجه خاصی به این ولایت ناامن جنوبی داشت، زیرل تداوم جنگ و بی ثباتی در هلمند علاوه بر ابعاد نظامی ابعاد اقتصادی هم دارد که تجارت مواد مخدر، استخراج اورانیم و قاچاق سنگهای قیمتی از عمده ترین این مسائل بشمار میروند.
جالب اینجاست که در سال 2010میلادی زمانی که عملیات مشترک آمریکا و انگلیس آغاز شد، قاری «فیض الله» از فرماندهان محلی طالبان در هلمند به «رویترز» گفته بود که حدود 200 جنگجوی طالبان برای جنگ با نیروهای خارجی در سرتاسر هلمند آماده شدهاند اما چگونه ممکن است که 15 هزار نیروی نظامی همراه با تجهیزات پیشرفته در برابر 200 جنگجوی محلی پیروز نشدند؟
با این همه گفته می شود که جنگ هلمند بطور مستقیم با کشت و قاچاق مواد مخدر و نیز استخراج اورانیم مرتبط است.
عبیدالله بارکزی نماینده پارلمان میگوید که دلیل این که هلمند سه سال در جنگی خانمانسوز میسوزد، اورانیم و تریاک است.
وی اظهارداشت که هزاران کیلوگرم تریاک توسط چند قاچاقچی محلی ممکن نیست که منتقل شود بلکه این آمریکاییها و انگلیسیها هستند که با هواپیما این مواد را انتقال میدهند.
از سوی دیرگ، اظهارات اخیر «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه نیز نشان میدهد که استراتژی آمریکا بر قاچاق مواد مخدر در افغانستان استوار بوده است.
وی به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته بود که آمریکا پدر خوانده تولید مواد مخدر در افغانستان است زیرا که قبل از آغاز جهاد محصولات خشخاش در افغانستان بسیار کم بود ولی پس از آن به شکل گستردهای کشت و تجارت آن آغاز شد.
کابلوف گفته بود که سازمان سیا دهلیزهایی را برای بسته بندی و فروش هروئین فراهم ساخت که با این حساب آمریکاییها پدر خوانده مواد مخدر افغانستان هستند.
چندی قبل سازمان فضایی ناسا نیز اعلام کرد که ارزش ذخایر معادن اورانیم در افغانستان نزدیک به یک تریلیون دلار است.
با این حال آمریکا علاوه بر اهداف بزرگ و مقاصد پنهانش در منطقه از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر و نیز کشف و استخراج مواد معدنی گران قیمت در افغانستان به ویژه هلمند بهره میبرد.
پس چطور آمریکا، اعزام 300 نیروی تفنگدار دریایی را حمایت از مردم و فراهم ساختن امنیت، ثبات و نظم در افغانستان اعلام میکند در حالی که آن چه در 15 سال گذشته صورت گرفته، حکایت دیگری دارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *