عفت مرعشی خطاب به پیکر آِیت الله هاشمی: بى معرفت مگر قرار نبود مرا تنها نگذارى
سید حسن خمینی در اینستاگرام خود از آخرین لحظات مراسم تدفین آیت الله هاشمی نوشت.
خبرگزاری میزان -
امروز تن حضرت آيت الله هاشمى را در خاك گذاشتند و من كه به اندازه عمرم از اين مرد خاطره دارم ناباورانه نگاه مى كردم. سى و شش سال همسايه ديوار به ديوار بوديم و با فرزندان ايشان از كودكى هم بازى و هم درس و هم مدرسه.
روزى همراه ايشان به سفرم رفتم. جنگ بود و هزار خطر. مادرم از پدرم پرسيد براى حسن خطر ندارد؟ يادم نمى رود كه جواب شنيداگر خطرى آشيخ اكبر را تهديد كند بگذار حسن را هم تهديد كند. نمى دانم چرا ولى بسيار دوستش مى داشتم. نوشته اند الحبّ و البغض يتوارثان( حب و بغض به ارث مى رسند) شايد اين نيز ميراث ماست.
در اين سالها و سالهاى مبارزه همسر مكرمه اش كه سالها از نزديكترين دوستان و همدمان همسر امام بود، بسيار سختى كشيد. كمتر به ايشان تسليت گفته شده است. لازم دانستم به اين بانوى بزرگوار كه از نوادگان مرجع عظيم الشأن حضرت آيت الله العظمى سيد محمد كاظم يزدى(ره) است ،مستقلاً تسليت بگويم. پريشب خطاب به بدن بى جان آقاى هاشمى مى گفت بى معرفت مگر قرار نبود مرا تنها نگذارى. ؟ حالا من بى تو چه كنم؟ تقدير ديگرگونه رقم خورد.
به گزارش گروه فضای مجازی ، سید حسن خمینی در اینستاگرام خود از آخرین لحظات مراسم تدفین آیت الله هاشمی نوشت.
امروز تن حضرت آيت الله هاشمى را در خاك گذاشتند و من كه به اندازه عمرم از اين مرد خاطره دارم ناباورانه نگاه مى كردم. سى و شش سال همسايه ديوار به ديوار بوديم و با فرزندان ايشان از كودكى هم بازى و هم درس و هم مدرسه.
روزى همراه ايشان به سفرم رفتم. جنگ بود و هزار خطر. مادرم از پدرم پرسيد براى حسن خطر ندارد؟ يادم نمى رود كه جواب شنيداگر خطرى آشيخ اكبر را تهديد كند بگذار حسن را هم تهديد كند. نمى دانم چرا ولى بسيار دوستش مى داشتم. نوشته اند الحبّ و البغض يتوارثان( حب و بغض به ارث مى رسند) شايد اين نيز ميراث ماست.
در اين سالها و سالهاى مبارزه همسر مكرمه اش كه سالها از نزديكترين دوستان و همدمان همسر امام بود، بسيار سختى كشيد. كمتر به ايشان تسليت گفته شده است. لازم دانستم به اين بانوى بزرگوار كه از نوادگان مرجع عظيم الشأن حضرت آيت الله العظمى سيد محمد كاظم يزدى(ره) است ،مستقلاً تسليت بگويم. پريشب خطاب به بدن بى جان آقاى هاشمى مى گفت بى معرفت مگر قرار نبود مرا تنها نگذارى. ؟ حالا من بى تو چه كنم؟ تقدير ديگرگونه رقم خورد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *