تا حال مربیان ما خوب نباشد حال فوتبال ما خوب نمیشود/ مشکل کیروش و برانکو این است که «مونولوگ» دارند نه «دیالوگ»!
سرمربی تیم فوتبال پیکان گفت: برانکو و کیروش مربیان کوچکی نیستند که به راحتی از دستشان بدهیم.
خبرگزاری میزان -
مجید جلالی در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی ، در خصوص اختلاف عمیقی که بین کیروش و برانکو پیش آمده، استعفای سرمربی تیم ملی، شرایط خوب تیم پیکان در نیم فصل اول و ... صحبتهای زیر را انجام داد:
* ابتدا در مورد شرایط تیم پیکان صحبت کنید.
نیم فصل خوبی بود و همین جمله برای توصیفش کافی است. نمیخواهم کاری که صورت گرفته را بشکافم چون مجال مفصلتری میطلبد. الان در اینجاییم و حال خوبی داریم و مهمترش برای ما این است که این حال خوش تداوم داشته باشد. تلاش ما بوده که کار را به سمتی ببریم که به ثبات برسد و حاصلش این شود که باشگاه پیکان به یک باشگاه سازنده تبدیل شود. دوست دارم این کار اثربخشی طولانی مدتی داشته باشد.
* در سالهای اخیر خیلی به شما فرصت کافی برای پیاده کردن برنامههایتان داده نشد. اگر باور کنیم که مربیگری کاری است که باید با ثبات به حد اعلا برسد شما از این ثبات بیبهره بودید. این روزهای خوب در پیکان شما را به آن ثبات شخصی میرسانند؟
خیلی به خودم فکر نمی کنم. وقتی از ثبات حرف میزنم ده درصدش به خودم اشاره دارد، نود درصدش به این برمیگردد که باشگاه به ثبات تصمیم گیری و ثبات در تداوم این مسیر برسد. بالاخره مسئولان باشگاه هم دغدغههای خودشان را دارند. وقتی باشگاه دیگر نگران بقا نباشد، آنوقت من میتوانم نگران تولید باشم. میتوانم انرژی خودم و پتانسیل باشگاه را روی این موضع متمرکز کنم. مربیگری فقط بردن مسابقات نیست. مربیگری باید چیزی فراتر از این حرفها باشد. باید دغدغهای باشد برای ساختن، برای خدمت کردن و اثرگذاشتن و فکر میکنم در پیکان میتوانم به بالاترین حد خودم در سالهای اخیر در مقوله خدمت کردن و اثر گذاشتن برسم. این هدف شخصی من است. یعنی چالشی که با خودم دارم در این است که از خود تمام این سالهایم بیشتر خدمت کنم و بیشتر بسازم و بیشتر اثر بگذارم.
ثبات، جادهای است که من را به این هدف میرساند. طبیعی هم هست که دوست دارم اگر در پیکان کلنگی میزنم، خودم هم روبانش را ببرم. این را نمیتوانم انکار کنم که این هدف را دارم و میخواهم اینجا به این ثبات برسم تا قیچی دستم باشد و موقع بریدن روبان به این نتیجه برسم که کاری کردهام که ماندگار است.
در مورد اینکه میگویید در سالهای اخیر خیلی به من فرصت داده نشد تا کارم را تداوم ببخشم حق با شماست. تاسف باید بخورم و بگویم که جریان فوتبال، الان میل دارد به بی ثباتی و این تلخ است. جریان غالب فوتبال ایران اینگونه پیش میرود و این بد است.
* در پیکان حالتان خوب است و انگار کم هستند مربیانی که در لیگ برتر چنین جوابی بدهند...
آرامش روانی واقعا مهم است. احساس خوبی دارم از اینکه اینجا کار میکنم و صادقانه بگویم نمیدانم چند مربی بتوانند این حرفها را بزنند چون جو فوتبال ما به این سمت رفته که این کلمه را از فرهنگ لغات فوتبال حذف کند. من حالم خوب است چون خودم را منشا خدمات میبینم. این حس خوب را دارم چون میتوانم کار مفیدی انجام بدهم. فضای فوتبال الان این حال خوب و این امکان انجام دادن کار مفید را دارد از آدمهایش دریغ میکند. فضای فوتبال بسیار پریشانی داریم. بسیار هم فضای شلوغی داریم. یعنی انگار آدمها اینجا برای شنیده شدن ناچارند فریاد بزنند. روابط در فوتبال ما تنظیم شده نیست و به همین خاطر از همه طرف مورد تهاجم هستیم. این تهاجم را مربیان دارند حس میکنند و روی کارشان اثر دارد. این تهاجم منجر میشود به اینکه فضا چه از داخل و چه از بیرون متشنج بشود.
اینکه میپرسید چند مربی باید حالشان خوب باشد تا حال فوتبال ما خوب شود را اینگونه جواب میدهم و به این جواب اعتقاد دارم.باور کنید اگر فقط یک سوم مربیان باشگاهی ما در لیگ برتر حالشان خوب باشد، در کوتاه مدت حال فوتبال ما خوب میشود. فقط یک سوم مربیان ما حالشان خوب باشد و آرامش روانی داشته باشند. تمرکزشان روی کارشان باشد نه روی آدمهایی که دارند با فریاد ، تمرکزشان را برهم میزنند، مطمئن باشید حال این فوتبال خوب میشود.
* برانکو ایوانکوییچ و آقای کارلوس کیروش دو انسان منطقی و با شخصیت هستند و منشا خدماتی هم شدهاند.این دو نفر الان به گونهای با هم درگیر میشوند که باورش آسان نیست. در این مورد چه صحبتی دارید؟
در جامعه ما این فضا هست. کلا فضای اجتماعی ما الان این تنش را دارد، خانوادهها همچنین. جامعه دارد آسیب میبیند از این تنش و خانوادهها هم همچنین. در تمام حوزهها هم دیده میشود. کشور لطمه میخورد از این نوع تنشها حالا چه در جامعه باشد یا سیاست یا ورزش. به نظرم قبل از اینکه من و شما در مورد این حرفها و این جدلها صحت کنیم باید جامعهشناسها بیایند و در مورد این تنشها در سطح کلانتر یعنی جامعه حرف بزنند.باید بررسی شود و سطحش هم باید از سطح فوتبال بالاتر باشد، خیلی مهم است.
در مورد فوتبال حرفی بزنم. ما کلا نشست نداریم یا بسیار کم داریم. برای یکجانبه حرف زدن تریبون زیاد داریم، نشست نداریم. حرفی بین دو نفر رد و بدل نمیشود اما تا دلتان بخواهد آدمها علیههم حرف میزنند. وقتی نشستی باشد من یک چیزی میگویم و شما جوابی میدهید. حتی اگر دعوایمان هم شود آخرش با هم کنار میآییم اما با تریبونهای یک نفره به این تبادل معنایی و گفتمانی نمیرسیم.در نشستهایی که در کانون مربیان در این سالها برگزار شد بخشی از تنش بین مربیان ایرانی را کم کردیم. نمیتوانم ادعا کنم این تنشها کاملا قابل محو شدن است چون نیست . بخشی از این تنش ها حاصل این کار است و در تمام دنیا میبینیم که مربیان بزرگ هم با هم بر سر مسائل کوچک و بزرگ تنش دارند اما کمتر از اینجاست.
* در حقیقت شما به این اشاره میکنید که ما در فوتبال مان دیالوگ نداریم و مونولوگ داریم.ارتباطی که برقرار میکنیم از طریق تک صدایی است نه چند صدایی.
بسیار عالی. منظورم دقیقا همین بود.
* با این تحلیل مناقشه آقایان کیروش و برانکو را چگونه تحلیل میکنید؟
این مناقشه بین دو مردی است که هر دو به کشور خدمت میکنند. هر دو هم در زمینه مربیگری، آدمهای بزرگی هستند و محبوب و مقبول به حساب میآیند. اینها پارامترهای مناقشهای است که در موردش حرف میزنیم. اشتباه است اگر کسی در این وسط بگوید حق با این سمت است یا آن سمت. یعنی هر چه آدمهای بیشتری بگویند حق با کیروش است یا برانکو حق دارد، اختلاف این دو نفر عمیقتر میشود.
دامنه این اختلاف نباید افزایش پیدا کند. باید با یک دید مثبت برای حل این اختلاف جلو برویم و کمک کنیم تا دیالوگ برقرار شود. به ذکر این جمله بسنده میکنم که فوتبال ایران از حذف هر کدام از این دو نفر ضرر میکند چون هر دو منشا خدمت هستند. هیچ کدامشان مربیان کوچکی نیستند که راحت از دستشان بدهیم. با جانبداری کسی این مشکل حل نمیشود. بکوشیم تا مشکل را مهار کنیم نه اینکه افزایشش دهیم.
انتهای پیام/
* ابتدا در مورد شرایط تیم پیکان صحبت کنید.
نیم فصل خوبی بود و همین جمله برای توصیفش کافی است. نمیخواهم کاری که صورت گرفته را بشکافم چون مجال مفصلتری میطلبد. الان در اینجاییم و حال خوبی داریم و مهمترش برای ما این است که این حال خوش تداوم داشته باشد. تلاش ما بوده که کار را به سمتی ببریم که به ثبات برسد و حاصلش این شود که باشگاه پیکان به یک باشگاه سازنده تبدیل شود. دوست دارم این کار اثربخشی طولانی مدتی داشته باشد.
* در سالهای اخیر خیلی به شما فرصت کافی برای پیاده کردن برنامههایتان داده نشد. اگر باور کنیم که مربیگری کاری است که باید با ثبات به حد اعلا برسد شما از این ثبات بیبهره بودید. این روزهای خوب در پیکان شما را به آن ثبات شخصی میرسانند؟
خیلی به خودم فکر نمی کنم. وقتی از ثبات حرف میزنم ده درصدش به خودم اشاره دارد، نود درصدش به این برمیگردد که باشگاه به ثبات تصمیم گیری و ثبات در تداوم این مسیر برسد. بالاخره مسئولان باشگاه هم دغدغههای خودشان را دارند. وقتی باشگاه دیگر نگران بقا نباشد، آنوقت من میتوانم نگران تولید باشم. میتوانم انرژی خودم و پتانسیل باشگاه را روی این موضع متمرکز کنم. مربیگری فقط بردن مسابقات نیست. مربیگری باید چیزی فراتر از این حرفها باشد. باید دغدغهای باشد برای ساختن، برای خدمت کردن و اثرگذاشتن و فکر میکنم در پیکان میتوانم به بالاترین حد خودم در سالهای اخیر در مقوله خدمت کردن و اثر گذاشتن برسم. این هدف شخصی من است. یعنی چالشی که با خودم دارم در این است که از خود تمام این سالهایم بیشتر خدمت کنم و بیشتر بسازم و بیشتر اثر بگذارم.
ثبات، جادهای است که من را به این هدف میرساند. طبیعی هم هست که دوست دارم اگر در پیکان کلنگی میزنم، خودم هم روبانش را ببرم. این را نمیتوانم انکار کنم که این هدف را دارم و میخواهم اینجا به این ثبات برسم تا قیچی دستم باشد و موقع بریدن روبان به این نتیجه برسم که کاری کردهام که ماندگار است.
در مورد اینکه میگویید در سالهای اخیر خیلی به من فرصت داده نشد تا کارم را تداوم ببخشم حق با شماست. تاسف باید بخورم و بگویم که جریان فوتبال، الان میل دارد به بی ثباتی و این تلخ است. جریان غالب فوتبال ایران اینگونه پیش میرود و این بد است.
* در پیکان حالتان خوب است و انگار کم هستند مربیانی که در لیگ برتر چنین جوابی بدهند...
آرامش روانی واقعا مهم است. احساس خوبی دارم از اینکه اینجا کار میکنم و صادقانه بگویم نمیدانم چند مربی بتوانند این حرفها را بزنند چون جو فوتبال ما به این سمت رفته که این کلمه را از فرهنگ لغات فوتبال حذف کند. من حالم خوب است چون خودم را منشا خدمات میبینم. این حس خوب را دارم چون میتوانم کار مفیدی انجام بدهم. فضای فوتبال الان این حال خوب و این امکان انجام دادن کار مفید را دارد از آدمهایش دریغ میکند. فضای فوتبال بسیار پریشانی داریم. بسیار هم فضای شلوغی داریم. یعنی انگار آدمها اینجا برای شنیده شدن ناچارند فریاد بزنند. روابط در فوتبال ما تنظیم شده نیست و به همین خاطر از همه طرف مورد تهاجم هستیم. این تهاجم را مربیان دارند حس میکنند و روی کارشان اثر دارد. این تهاجم منجر میشود به اینکه فضا چه از داخل و چه از بیرون متشنج بشود.
اینکه میپرسید چند مربی باید حالشان خوب باشد تا حال فوتبال ما خوب شود را اینگونه جواب میدهم و به این جواب اعتقاد دارم.باور کنید اگر فقط یک سوم مربیان باشگاهی ما در لیگ برتر حالشان خوب باشد، در کوتاه مدت حال فوتبال ما خوب میشود. فقط یک سوم مربیان ما حالشان خوب باشد و آرامش روانی داشته باشند. تمرکزشان روی کارشان باشد نه روی آدمهایی که دارند با فریاد ، تمرکزشان را برهم میزنند، مطمئن باشید حال این فوتبال خوب میشود.
* برانکو ایوانکوییچ و آقای کارلوس کیروش دو انسان منطقی و با شخصیت هستند و منشا خدماتی هم شدهاند.این دو نفر الان به گونهای با هم درگیر میشوند که باورش آسان نیست. در این مورد چه صحبتی دارید؟
در جامعه ما این فضا هست. کلا فضای اجتماعی ما الان این تنش را دارد، خانوادهها همچنین. جامعه دارد آسیب میبیند از این تنش و خانوادهها هم همچنین. در تمام حوزهها هم دیده میشود. کشور لطمه میخورد از این نوع تنشها حالا چه در جامعه باشد یا سیاست یا ورزش. به نظرم قبل از اینکه من و شما در مورد این حرفها و این جدلها صحت کنیم باید جامعهشناسها بیایند و در مورد این تنشها در سطح کلانتر یعنی جامعه حرف بزنند.باید بررسی شود و سطحش هم باید از سطح فوتبال بالاتر باشد، خیلی مهم است.
در مورد فوتبال حرفی بزنم. ما کلا نشست نداریم یا بسیار کم داریم. برای یکجانبه حرف زدن تریبون زیاد داریم، نشست نداریم. حرفی بین دو نفر رد و بدل نمیشود اما تا دلتان بخواهد آدمها علیههم حرف میزنند. وقتی نشستی باشد من یک چیزی میگویم و شما جوابی میدهید. حتی اگر دعوایمان هم شود آخرش با هم کنار میآییم اما با تریبونهای یک نفره به این تبادل معنایی و گفتمانی نمیرسیم.در نشستهایی که در کانون مربیان در این سالها برگزار شد بخشی از تنش بین مربیان ایرانی را کم کردیم. نمیتوانم ادعا کنم این تنشها کاملا قابل محو شدن است چون نیست . بخشی از این تنش ها حاصل این کار است و در تمام دنیا میبینیم که مربیان بزرگ هم با هم بر سر مسائل کوچک و بزرگ تنش دارند اما کمتر از اینجاست.
* در حقیقت شما به این اشاره میکنید که ما در فوتبال مان دیالوگ نداریم و مونولوگ داریم.ارتباطی که برقرار میکنیم از طریق تک صدایی است نه چند صدایی.
بسیار عالی. منظورم دقیقا همین بود.
* با این تحلیل مناقشه آقایان کیروش و برانکو را چگونه تحلیل میکنید؟
این مناقشه بین دو مردی است که هر دو به کشور خدمت میکنند. هر دو هم در زمینه مربیگری، آدمهای بزرگی هستند و محبوب و مقبول به حساب میآیند. اینها پارامترهای مناقشهای است که در موردش حرف میزنیم. اشتباه است اگر کسی در این وسط بگوید حق با این سمت است یا آن سمت. یعنی هر چه آدمهای بیشتری بگویند حق با کیروش است یا برانکو حق دارد، اختلاف این دو نفر عمیقتر میشود.
دامنه این اختلاف نباید افزایش پیدا کند. باید با یک دید مثبت برای حل این اختلاف جلو برویم و کمک کنیم تا دیالوگ برقرار شود. به ذکر این جمله بسنده میکنم که فوتبال ایران از حذف هر کدام از این دو نفر ضرر میکند چون هر دو منشا خدمت هستند. هیچ کدامشان مربیان کوچکی نیستند که راحت از دستشان بدهیم. با جانبداری کسی این مشکل حل نمیشود. بکوشیم تا مشکل را مهار کنیم نه اینکه افزایشش دهیم.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *