از قرآنی که در حوله طالبلو نبود تا اشکهای فروزان/ 9 قاب از آقای القاب
رحمتی، مردی که انگار خود را از دیگران بزرگتر میداند، مردی که میخواهد در استقلال فراتر از نقش خودش بازی کند.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، این روزها سیدمهدی رحمتی و آیندهاش در استقلال، یکی از جنجالیترین بحثهای خبری فوتبال ایران است. هر چند مسئولان باشگاه استقلال آنقدر در تصمیم گرفتن تاخیر ایجاد کردند که حساسیتهای جامعه روی ماندن یا رفتن او کم شود اما نگاهی به جنجالهای رحمتی در سالها گذشته نشان میدهد که چرا باید با کاپیتان استقلال برخورد شود.
اینها تنها بخشی از حواشی دامنه دار این دروازه بان جنجالی در سال های اخیر است.
* سید مهدی رحمتی از وقتی پایش را به استقلال گذاشت دیگر هیچ گلری در این تیم نتوانست رنگ آرامش را ببیند. غیر از محمد محمدی که شرایط خاص خودش را داشت و تنها دنبال ماندن در تهران بود و هیچ وقت جایگاه رحمتی را تهدید نکرد، ببینید بقیه گلرهای دیگر استقلال چه بلایی سرشان آمد! وحید طالبلو و محسن فروزان ناچار شدند استقلال را با گریه ترک کنند! هر دو هم همان حرفی را زدند که امروز رحمتی میزند. حاضرند روی نیمکت بنشینند و صدایشان در نیاید اما تیمی که دوست دارند را ترک نکنند! یادتان هست فرجام هر دو چه بود؟ فروزان تا روز آخر کوشید تا در استقلال بماند و بارها و بارها تاکید کرد که حتی روی نیمکت مینشیند اما بیرونش کردند تا به ناچار استقلال را ترک کند.
* کدام دروازهبانی را سراغ دارید که مربی انتخاب کند؟ سید مهدی رحمتی این کار را کرد. رحمتی دروازهبانی بود که خیلی راحت به خودش اجازه داد تا یکی از شروط قرارداد بستن خود را حضور بابازاده مربی گلرهای اسبق مس کرمان بیان کند. سابقه همکاری این دو به مس کرمان بر میگشت که بابازاده موفق شد تا رحمتی را به اصطلاح زنده کند. از آن روز بابازاده مربی دروازهبانهای اکثر تیمهایی شد که رحمتی در آن دروازهبانی میکرد. حتی امیر قلعهنویی این موضوع را تاکید کرد و گفت که اجازه نمیدهد بازیکن برایش دستیار بتراشد و همین موضوع را دلیل جدای رحمتی عنوان کرد!
* وقتی رحمتی دروازهبان سپاهان بود و طالبلو سنگربان استقلال، در انتهای بازی جنجالی درست شد که با آبروریزی برای رحمتی پایان یافت. او تاکید کرد و قسم خورد و به خبرنگار تلویزیون آدرس داد که طالبلو در دروازهاش قرآن نگه داشته و الان هم که دارد میرود سمت رختکن، آن قرآن در حولهاش قرار دارد. خبرنگار تلویزیونی هم سمت طالبلو رفت و ماجرا را برایش بازگویی کرد و از او خواست تا حولهاش را نشان دهد و طالب لو هم این کار را انجام داد تا ثابت کند قرآنی لای حولهاش نیست. این ماجرا برای رحمتی بسیار گران تمام شد چرا که تمام برنامههای تلویزیونی و رسانهها اشتباه آشکار و حتی کینهتوزانه او را به نمایش گذاشتند!
* دعوای رحمتی با امیر قلعه نویی به جداییاش از استقلال و حضورش در پیکان ختم شد. خیلیها هنوز که هنوز است میگویند که پیکان آن سال را رحمتی بست چون چند بازیکنی به پیکان تازه لیگ برتری شده ، اضافه شدند که همبازی رحمتی بودند. سیاوش اکبرپور و ساموئل تنها دو تا از همبازیهای مشترک او در استقلال و پیکان بودند. حضور بابازاده در عکس قرارداد بستن رحمتی با پیکان نشان می داد که در پیکان – بر خلاف استقلال – به او اجازه انتخاب مربی خود را هم داده اند! پیکان آن سال ، تبدیل شد به تیم سید مهدی رحمتی و چندی بعد ، منصور ابراهیم زاده مربی با تجربه نیز از این تیم جدا شد و صمد مرفاوی به این تیم آمد تا جمع استقلالی های مخالف یا ضربه خورده از قلعهنویی در پیکان تکمیل شود. حاصل کار هم که می دانید ، سقوط پیکان بود!
* ماجرای خط خوردن رحمتی از تیم ملی را نمیتوان از یاد برد. مجموعهای از اختلافات کار را به جایی رساند که سید مهدی رحمتی بیانیهای داد و از حضور در اردوی تیم ملی موقتا خداحافظی کرد. این ماجرا در زمانی رخ داد که او و امیر قلعهنویی هنوز اتحادشان را نشکسته بودند و با هم رفاقت داشتند و همین قضیه سبب شد تا کیروش بدبین شود که نکند رحمتی گل بد میخورد تا قلعهنویی جایش را بگیرد. در چنین شرایطی، رحمتی از تیم ملی کنار رفت تا به خیال خودش دست کارلوس کیروش را در پوست گردو بگذارد اما حاصل این کارش، چیزی جز خداحافظی همیشگی با تیم ملی نبود! کیروش به گونهای از تیم ملی بیرونش کرد که دیگرهیچ وقت نتوانست برگردد! جالب اینجاست که او چندی بعد با امیر قلعهنویی هم به اختلاف خورد و از استقلال رفت!
* بازگشت یا بقای رحمتی در ادوار مختلف به استقلال، با حذف شدن خیلی از اسمهای بزرگ از تیم همراه شد. امیرحسین صادقی یکی از بازیکنانی است که همیشه یک کنایهای در مورد بازوبند کاپیتانی میزند. او، حنیف عمران زاده، وحید طالب لو و آرش برهانی به دلیل داشتن مشکل با رحمتی از استقلال رفتند. نیازی به گفتن نیست که استقلال با بیرون کردن این نفرات به ماجرایی خورد به اسم بیبزرگتری تیم! تیمی که همیشه چندین بزرگتر داشت تبدیل شد به ملک طلق آقای رحمتی و نتیجهاش را در بازی با نفت در جام حذفی و بعد ماجراهای فرودگاه اصفهان دیدید.
* مذاکره با فرهاد مجیدی هم یکی از دیگر کارهای رحمتی بود. گفته میشد یکی از سرمربیان استقلال کم به سید مهدی رحمتی باج نداد اما مذاکره رحمتی با فرهاد مجیدی بود که کمرش را شکست! رحمتی به همراه مشاور فرهاد مجیدی پیش او رفتند تا راضیاش کنند که به استقلال بیاید و او نپذیرفت. این ماجرا قبل از فینال جام حذفی رخ داد و سرمربی وقت استقلال قبل از بازی از آن مطلع شد. با این همه برای ماندن در استقلال رضایت داد که رحمتی در ترکیب بماند. رحمتی ماند و استقلال فینال را هم باخت تا سرمربی برکنار شود!
* قبل از بازی جام حذفی، رحمتی بلای بدتری سر مظلومی آورد. در بازی با تراکتورسازی در تهران و در فاصله تنها چند بازی تا پایان فصل، استقلال مدعی قهرمانی بود و حتی یک گل زودهنگام هم استقلال را پیش انداخت. در چنین شرایطی دعوا و درگیری سید مهمدی رحمتی با امیر قلعهنویی بود که هم جو بازی را عوض کرد و هم نتیجه را تغییر داد. در حالی که قلعهنویی داشت لب خط به داور اعتراض میکرد رحمتی از دروازه بیرون آمد و از راه دور با سرمربی تراکتورسازی دچار درگیری لفظی شد! در حالی که این دو چند ده متر با هم فاصله داشتند و اصلا نیازی نبود که رحمتی بخواهد وارد این بازی تیم خراب کن شود، این اشتباه بزرگ را انجام داد و تمرکز استقلال برهم ریخت و بازیکنان تیم میهمان هم غیرتی شدند. شکست استقلال در پایان بازی تیر خلاصی بود به رویای قهرمانی! رحمتی قهرمانی استقلال را به خاطر درگیری شخصی خودش به باد داد.
* رحمتی از روی اولی که به استقلال برگشت و محسن فروزان ناچار شد با گریه این تیم را ترک کند، رحمتی کم برای استقلال حاشیه و حرف حدیث درست نکرده است. او خیلی کوشید تا بیحاشیه رفتار کند اما عکس گرفتنش با هوادار بسیار بدحجاب در ارمنستان، محرومیتش در دوبازی ابتدای فصل به دلیل حکم کمیته انضباطی به دلیلی اتفاقات بازی با تراکتورسازی، دخالتش در فصل نقل و انتقالات و حضور امثال بختیار رحمانی که میگویند از چند هفته قبل از پایان فصل قبل با رحمتی برای آمدن به استقلال تمام کرده بود و ماجراهایش در بازی با نفت تهران کم برای منصوریان حاشیه درست نکرد! در بازی با نفت تهران در جام حذفی، او که با مربی تیم دچار مشکل شده بود چندباری به بهانههای مختلف اعلام کرد نمیتواند بازی کند و بعد که منصوریان ناچار شد قبل از بازی حسینی را برای گرم کردن بفرستد، اعلام کرد که بازی خواهد کرد. بعد از آن بازی منصوریان تصمیم به نیمکت نشینی رحمتی گرفت و در بازی با سپاهان به او میدان نداد تا در فرودگاه درخواست رضایتنامه کند.
این نه پرده از حضور رحمتی که لقبهای زیادی دارد در استقلال است. مردی که انگار خود را از دیگران بزرگتر میداند. مردی که میخواهد در استقلال فراتر از نقش خودش بازی کند. مردی که انگار با مذاکرات فراوان در استقلال ماندنی شده! مردی که شاید چند وقت بعد با یک مربی دیگر هم برای جانشینی سرمربی فعلی مذاکره کند!
انتهای پیام/
اینها تنها بخشی از حواشی دامنه دار این دروازه بان جنجالی در سال های اخیر است.
* سید مهدی رحمتی از وقتی پایش را به استقلال گذاشت دیگر هیچ گلری در این تیم نتوانست رنگ آرامش را ببیند. غیر از محمد محمدی که شرایط خاص خودش را داشت و تنها دنبال ماندن در تهران بود و هیچ وقت جایگاه رحمتی را تهدید نکرد، ببینید بقیه گلرهای دیگر استقلال چه بلایی سرشان آمد! وحید طالبلو و محسن فروزان ناچار شدند استقلال را با گریه ترک کنند! هر دو هم همان حرفی را زدند که امروز رحمتی میزند. حاضرند روی نیمکت بنشینند و صدایشان در نیاید اما تیمی که دوست دارند را ترک نکنند! یادتان هست فرجام هر دو چه بود؟ فروزان تا روز آخر کوشید تا در استقلال بماند و بارها و بارها تاکید کرد که حتی روی نیمکت مینشیند اما بیرونش کردند تا به ناچار استقلال را ترک کند.
* کدام دروازهبانی را سراغ دارید که مربی انتخاب کند؟ سید مهدی رحمتی این کار را کرد. رحمتی دروازهبانی بود که خیلی راحت به خودش اجازه داد تا یکی از شروط قرارداد بستن خود را حضور بابازاده مربی گلرهای اسبق مس کرمان بیان کند. سابقه همکاری این دو به مس کرمان بر میگشت که بابازاده موفق شد تا رحمتی را به اصطلاح زنده کند. از آن روز بابازاده مربی دروازهبانهای اکثر تیمهایی شد که رحمتی در آن دروازهبانی میکرد. حتی امیر قلعهنویی این موضوع را تاکید کرد و گفت که اجازه نمیدهد بازیکن برایش دستیار بتراشد و همین موضوع را دلیل جدای رحمتی عنوان کرد!
* وقتی رحمتی دروازهبان سپاهان بود و طالبلو سنگربان استقلال، در انتهای بازی جنجالی درست شد که با آبروریزی برای رحمتی پایان یافت. او تاکید کرد و قسم خورد و به خبرنگار تلویزیون آدرس داد که طالبلو در دروازهاش قرآن نگه داشته و الان هم که دارد میرود سمت رختکن، آن قرآن در حولهاش قرار دارد. خبرنگار تلویزیونی هم سمت طالبلو رفت و ماجرا را برایش بازگویی کرد و از او خواست تا حولهاش را نشان دهد و طالب لو هم این کار را انجام داد تا ثابت کند قرآنی لای حولهاش نیست. این ماجرا برای رحمتی بسیار گران تمام شد چرا که تمام برنامههای تلویزیونی و رسانهها اشتباه آشکار و حتی کینهتوزانه او را به نمایش گذاشتند!
* دعوای رحمتی با امیر قلعه نویی به جداییاش از استقلال و حضورش در پیکان ختم شد. خیلیها هنوز که هنوز است میگویند که پیکان آن سال را رحمتی بست چون چند بازیکنی به پیکان تازه لیگ برتری شده ، اضافه شدند که همبازی رحمتی بودند. سیاوش اکبرپور و ساموئل تنها دو تا از همبازیهای مشترک او در استقلال و پیکان بودند. حضور بابازاده در عکس قرارداد بستن رحمتی با پیکان نشان می داد که در پیکان – بر خلاف استقلال – به او اجازه انتخاب مربی خود را هم داده اند! پیکان آن سال ، تبدیل شد به تیم سید مهدی رحمتی و چندی بعد ، منصور ابراهیم زاده مربی با تجربه نیز از این تیم جدا شد و صمد مرفاوی به این تیم آمد تا جمع استقلالی های مخالف یا ضربه خورده از قلعهنویی در پیکان تکمیل شود. حاصل کار هم که می دانید ، سقوط پیکان بود!
* ماجرای خط خوردن رحمتی از تیم ملی را نمیتوان از یاد برد. مجموعهای از اختلافات کار را به جایی رساند که سید مهدی رحمتی بیانیهای داد و از حضور در اردوی تیم ملی موقتا خداحافظی کرد. این ماجرا در زمانی رخ داد که او و امیر قلعهنویی هنوز اتحادشان را نشکسته بودند و با هم رفاقت داشتند و همین قضیه سبب شد تا کیروش بدبین شود که نکند رحمتی گل بد میخورد تا قلعهنویی جایش را بگیرد. در چنین شرایطی، رحمتی از تیم ملی کنار رفت تا به خیال خودش دست کارلوس کیروش را در پوست گردو بگذارد اما حاصل این کارش، چیزی جز خداحافظی همیشگی با تیم ملی نبود! کیروش به گونهای از تیم ملی بیرونش کرد که دیگرهیچ وقت نتوانست برگردد! جالب اینجاست که او چندی بعد با امیر قلعهنویی هم به اختلاف خورد و از استقلال رفت!
* بازگشت یا بقای رحمتی در ادوار مختلف به استقلال، با حذف شدن خیلی از اسمهای بزرگ از تیم همراه شد. امیرحسین صادقی یکی از بازیکنانی است که همیشه یک کنایهای در مورد بازوبند کاپیتانی میزند. او، حنیف عمران زاده، وحید طالب لو و آرش برهانی به دلیل داشتن مشکل با رحمتی از استقلال رفتند. نیازی به گفتن نیست که استقلال با بیرون کردن این نفرات به ماجرایی خورد به اسم بیبزرگتری تیم! تیمی که همیشه چندین بزرگتر داشت تبدیل شد به ملک طلق آقای رحمتی و نتیجهاش را در بازی با نفت در جام حذفی و بعد ماجراهای فرودگاه اصفهان دیدید.
* مذاکره با فرهاد مجیدی هم یکی از دیگر کارهای رحمتی بود. گفته میشد یکی از سرمربیان استقلال کم به سید مهدی رحمتی باج نداد اما مذاکره رحمتی با فرهاد مجیدی بود که کمرش را شکست! رحمتی به همراه مشاور فرهاد مجیدی پیش او رفتند تا راضیاش کنند که به استقلال بیاید و او نپذیرفت. این ماجرا قبل از فینال جام حذفی رخ داد و سرمربی وقت استقلال قبل از بازی از آن مطلع شد. با این همه برای ماندن در استقلال رضایت داد که رحمتی در ترکیب بماند. رحمتی ماند و استقلال فینال را هم باخت تا سرمربی برکنار شود!
* قبل از بازی جام حذفی، رحمتی بلای بدتری سر مظلومی آورد. در بازی با تراکتورسازی در تهران و در فاصله تنها چند بازی تا پایان فصل، استقلال مدعی قهرمانی بود و حتی یک گل زودهنگام هم استقلال را پیش انداخت. در چنین شرایطی دعوا و درگیری سید مهمدی رحمتی با امیر قلعهنویی بود که هم جو بازی را عوض کرد و هم نتیجه را تغییر داد. در حالی که قلعهنویی داشت لب خط به داور اعتراض میکرد رحمتی از دروازه بیرون آمد و از راه دور با سرمربی تراکتورسازی دچار درگیری لفظی شد! در حالی که این دو چند ده متر با هم فاصله داشتند و اصلا نیازی نبود که رحمتی بخواهد وارد این بازی تیم خراب کن شود، این اشتباه بزرگ را انجام داد و تمرکز استقلال برهم ریخت و بازیکنان تیم میهمان هم غیرتی شدند. شکست استقلال در پایان بازی تیر خلاصی بود به رویای قهرمانی! رحمتی قهرمانی استقلال را به خاطر درگیری شخصی خودش به باد داد.
* رحمتی از روی اولی که به استقلال برگشت و محسن فروزان ناچار شد با گریه این تیم را ترک کند، رحمتی کم برای استقلال حاشیه و حرف حدیث درست نکرده است. او خیلی کوشید تا بیحاشیه رفتار کند اما عکس گرفتنش با هوادار بسیار بدحجاب در ارمنستان، محرومیتش در دوبازی ابتدای فصل به دلیل حکم کمیته انضباطی به دلیلی اتفاقات بازی با تراکتورسازی، دخالتش در فصل نقل و انتقالات و حضور امثال بختیار رحمانی که میگویند از چند هفته قبل از پایان فصل قبل با رحمتی برای آمدن به استقلال تمام کرده بود و ماجراهایش در بازی با نفت تهران کم برای منصوریان حاشیه درست نکرد! در بازی با نفت تهران در جام حذفی، او که با مربی تیم دچار مشکل شده بود چندباری به بهانههای مختلف اعلام کرد نمیتواند بازی کند و بعد که منصوریان ناچار شد قبل از بازی حسینی را برای گرم کردن بفرستد، اعلام کرد که بازی خواهد کرد. بعد از آن بازی منصوریان تصمیم به نیمکت نشینی رحمتی گرفت و در بازی با سپاهان به او میدان نداد تا در فرودگاه درخواست رضایتنامه کند.
این نه پرده از حضور رحمتی که لقبهای زیادی دارد در استقلال است. مردی که انگار خود را از دیگران بزرگتر میداند. مردی که میخواهد در استقلال فراتر از نقش خودش بازی کند. مردی که انگار با مذاکرات فراوان در استقلال ماندنی شده! مردی که شاید چند وقت بعد با یک مربی دیگر هم برای جانشینی سرمربی فعلی مذاکره کند!
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *