هجمه علیه دیدهبان انقلاب
دکتر محمدصادق کوشکی در یادداشتی نوشت: قوه قضائیه که بنابر تصریح قانون اساسی یکی از ارکان سهگانه و دیدهبان نظام اسلامی است، این روزها در حالی مورد هجمه قرارگرفته که ورود قاطعانه دستگاه قضا به پروندههای مرتبط با امنیت در بخشهای سیاسی و اقتصادی، حامیان داخلی و خارجی آنها را برآشفته کرده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران که بنابر تصریح قانون اساسی یکی از ارکان سهگانه و دیدهبان نظام اسلامی است، این روزها در حالی مورد هجمه قرارگرفته که ورود قاطعانه دستگاه قضا به پروندههای مرتبط با امنیت در بخشهای سیاسی و اقتصادی، حامیان داخلی و خارجی آنها را برآشفته کرده است.
این امر البته تازگی ندارد، چراکه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی طی سالیان پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، همواره آماج تخریبها، تهمتها و حملات بسیاری بوده اما حملات اخیر علیه قوه قضائیه، از این واقعیت حکایت دارد که برخی عامداً درصددند اقتدار این قوه را برای اغراض جناحی و گروهی خود زیر سؤال ببرند. اگر هدف غایی قوه قضائیه را «عدالت» بدانیم، «اقتدار» ابزاری است که بدون در اختیار داشتن آن، نیل به آرمان مذکور غیرممکن خواهد بود و عملاً راه بهجایی نخواهد برد. سؤال اینجاست که چرا همزمان با برخورد با دانهدرشتها، رانتخواران و یقهسفیدها حملات اخیر علیه دستگاه قضا شدت گرفته و کار بهجایی رسیده که رسانههای بیگانه با استفاده از فضایی که برخی خودیها به وجود آوردهاند، در شیپور مخالفت با دیدهبان جمهوری اسلامی میدمند؟
پاسخ این است که غیر از وظیفه رسیدگی به پروندههای عادی و روزمره که از سوی قانون به قوه قضائیه محول شده، این قوه همچنین موظف است به حوزه خواص جامعه اعم از متنفذین و قدرتمندان واردشده و با مفاسد سیاسی و اقتصادی با جدیت برخورد کند. هرگاه قوه قضائیه عزم خود را برای ورود جدی به این حوزهها جزم کرده و تصمیم گرفته است که با مفسدین دانهدرشت روبهرو شود، با هجمه سازماندهی شده از خارج و دنبالههای آنان در داخل مواجه شده است.
به همین منوال، در پروندههایی که بنا به موارد مطروحه در آن، احکام الهی اجرا شده، یا با افرادی که قصد براندازی داشتهاند یا با مفسدینی که امنیت اقتصادی و روانی جامعه را برهم زدهاند، مواجهه قاطعانه شده است، قوه قضائیه با انواع و اقسام تهمتهای ناروا از جمله برخورد جناحی، حمایت از گروههای خاص و عدم شفافیت در امور مالی متهم شده است. جالب اینجاست که لفاظیهای معاندانه و دشمنشاد کن علیه قوه قضائیه، دقیقاً از سوی جریانها و گروههای حامی مفسدان کلید خورده و با موجسواری رسانههای بیرونی همراه بوده است.
نگاهی بر مقاطع این هجوم ناجوانمردانه، این حقیقت را روشن میکند که این حملات، درست زمانی شکلگرفتهاند که قوه قضائیه در تلاش برای استیفای حق جامعه و مطالبه عموم مردم برای برخورد با تخلفات صاحبان قدرت و ثروت بوده است.
هیچکس در این واقعیت شک ندارد که رسالت اساسی دستگاه قضا، رسیدگی به انواع و اقسام تخلفات خرد و کلان - فارغ از جناحبندیها و مرزبندیهای سیاسی - است و همین رسیدگیها و رویکردهاست که زمینهساز برقراری عدالت، اصلاح جامعه و درمان مشکلات در زیرساختها خواهد بود ولی در بزنگاههای اینچنینی، شاهدیم که بلندگوهای بدخواهان این مرز و بوم در کشور، به صدا در آمده و به جای مفسدان و غارتگران بیتالمال، اساس قوه قضائیه را زیر سؤال میبرند. در ماجرای رسوایی حقوقهای نجومی، همین جریانات و بوقهای رسانهای آنها به جای حمایت از قشر متوسط و محرومین جامعه و التیام دردهای مردم که از این ناحیه متألم شده بود، به توجیه این حقوقها پرداخته و زمانی که مسئولان قوه قضائیه در صدد پیگیری جدیتر برآمدند، از مفسدان دفاع کرده و با افتخار از آنها یاد کردند.
شناخت خط تحلیلی و خبری دشمن در این خصوص، نیازمند هوش و فراست فوقالعادهای نیست. رسانههای بیگانه و ضدانقلاب، در تلاشند با القای تضاد میان دستگاههای کشور از یک سو و ایراد شبهههای حقوق بشری به قوه قضائیه از سوی دیگر، از آب گلآلود ماهی گرفته و با این روش انتقام خود را از کلیت جمهوری اسلامی بگیرند. با اینکه شانتاژ رسانههای معاند و اربابان خارجی آنها به جهت فضاسازیهای ایجاد شده جای تأسف دارد اما از سوی دیگر، ثابت میکند که قوه قضائیه در راه درستی قدم گذاشته و در مسیری گام نهاده که منافع دشمنان قسم خورده نظام را تهدید میکند.
چه تهدیدی برای استکبار و نظام سلطه بالاتر از اینکه ریشه فساد و رانتخواران، سوزانده شود و نقشههای پشتیبانان آنان برملا گردد؟ کدام خطر برای غرب و آمریکا بیشتر از برقراری عدالت و تسریع در پیشرفت کشور، اهداف براندازانه آنان را به چالش میکشد؟ چه عاملی برای سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا بیش از رو شدن دستهای خائن که در پشت پرده به آرمانهای نظام خیانت میکنند، خطرناکتر است ؟ چرا وقتی سخن از ضرورت بازگرداندن اموال غارتشده کشور توسط یک مفسد دانهدرشت به میان میآید، برخی احساس خطر کرده، بهترین دفاع را حمله ناشیانه به قوه قضائیه میدانند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان فراهم میکنند؟ آیا این قبیل اقدامات نامعقول و هجمههای ناجوانمردانه به دستگاه قضا که وظیفه آن مبارزه مجدانه با مفاسد است، آبریختن به آسیاب دشمن نیست ؟
حامیان این جریان از یک طرف به مظلومنمایی میپردازند و از طرف دیگر، از حساب و کتاب شفاف واهمه داشته و دستگاه قضا را مقصر بیثباتی در جامعه جلوه میدهند، از همین رو و بدون هیچگونه تعصب و جانبداری مغرضانه باید گفت که سیاه نماییها علیه قوه قضائیه در حال حاضر، مورد استقبال کشورهای مستکبر قرارگرفته است. بیتردید میان منافع مفسدین با منافع قدرتهای استکباری، رابطه معناداری وجود دارد چراکه منفعت عمده نظام سلطه از میانداری در این ماجرا، عبارت است از ترویج ناامیدی، اختلافافکنی و ایجاد مانع بر سر راه آرمانهای نظام و این در حالی است که تنها مسلح شدن به سلاح بصیرت است که میتواند این توطئه را خنثی کند.
منبع: روزنامه حمایت
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *