تاکید بر پیوند دو حوزه معماری و راه در حرفه، اقلیم و دانشگاه
آخوندی با بیان اینکه زندگی فقط در سکونتگاهها نیست و همه جا جریان دارد و با تاکید بر این که در اندیشه ایرانی و اسلامی، زندگی اساسا یک مسیر و یک حرکت است، گفت: معماری جاده و شهرها آشفته است و به هیچ وجه دلنواز نیست، نحوه اتصال جاده به شهر تاسفبار است و از نظر روحی چشمنوازی و ایمنی میتواند با توجه به منظرهها جنبههای گوناگونی پیدا کند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه اقتصاد ،عباس آخوندی با اشاره به اهمیت معماری راه و تاکید بر این که به عنوان سیاستگذار خواهان درک این موضوع مهم است و برای تاکید بر اهمیت موضوع معماری راه در این نشست حضور یافتهاست، تصریح کرد: از نظر من معماری اندیشه است و معماری بدون صاحت تفکر، اندیشه و فهم از زندگی نمیتواند تعریف شود.
وی افزود: بزرگترین تعریفی که میتوان برای معماری قائل شد، نحوه زندگی است و اگر این مفهوم را قبول داشته باشیم، آنچه در عالم بیرون خلق میشود به واسطه معماری شکل مییابد که در قالب سازه و ابنیه محصول اندیشهورزی ما محسوب میشود و در وافع بازتابی از نگاه ما به زندگی و خلقت است.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به ارتباط وسیع معماری با طبیعت بیان کرد: طبق تاکید معماران آنچه خلق میشود با طبیعت و اقلیم در ارتباط است و در واقع تیغ دو لبی است که تنها وقتی با طبیعت سازگار است در مفهوم اندیشه ایرانشهری خود تعریف شده است و سازگاری میان معماری با طبیعت و میراث محصول اندیشهورزی ایرانی است.
آخوندی با بیان اینکه «رابطه معماری با اقلیم و طبیعت به نگاه ما به جهان و اندیشهورزی ما برمیگردد» گفت: زندگی فقط در سکونتگاهها نیست، همه جا جریان دارد. همانطور که در اندیشه ایرانی و اسلامی، زندگی اساسا یک مسیر و یک حرکت است. لذا بازتاب آن در اندیشه اسلامی در عبادت روزانه خداوند و لفظ «اهدنا السراط المستقیم» دیده میشود و دارای تاریخچه عمیقی در اندیشه ایرانشهری است.
به گفته وزیر راه و شهرسازی با ورود مدرنیته به ایران همه چیز به شکل پروژه دیده میشود و مفهوم زندگی از راه قطع میگردد. در حالی که همه چیز از جمله میراث و تمدنی که به آن افتخار میکنیم و به رخ جهانیان کشیده میشود در قالب راه و اجزا و مقاطعی برای عبور و حرکت نشان داده میشود که سیو سه پل و پل خواجو در اصفهان و پل شوشتر تجسمی از این اندیشه است.
عضو کابینه دولت یازدهم قطع شدن تمام این تفکرات را در دوره مدرن اتفاقی عجیب خواند و گفت: در این دوره، راه فقط یک کفه سیاه برای تردد تلقی میشود و زندگی دیگر معنایی ندارد. زیبایی، آرامش، چشمنوازی در مسیر مشهود نیست. لذا علی رغم اینکه در دوره جدید هزاران میلیارد تومان در راهها هزینه شده است کمتر اثری که باری معنایی داشته باشد و اندیشهای را بیان کند به چشم نمیخورد.
آخوندی در ادامه تصریح کرد: ما در زیباترین نقاط ایران در حال اجرای پروژه هستیم به طور مثال جاده هراز جزو کمنظیرترین طبیعتها است اما چشمنواز نیست، جاده چالوس، زاهدان- زابل، زاهدان- ایرانشهر، مسیرهای دریای عمان و گچساران مناظر فوقالعادهای از نظر زیبایی است و همچنان یک رضایت وجدانی به معماری آنچه خلق میشود ندارند.
وی افزود: این معماری از نظر مفهومی، کارکرد و ایمنی بحث بسیار مهمی است اگر در جاده هراز با ایجاد پل مسیر سینهکش کوه را عوض کنیم، آیا پلی به عنوان مفهوم انتقال، نباید سازگاری با زیبایی محیط داشته باشد؟
وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر این که از همین منظر معماری راه در شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل در دست مطالعه قرار گرفت، گفت: نتیجه بر آن شد که طرحهای گوناگونی وجود دارد که به طور قطع فکری برای آنها نشده بود. به طور مثال فکر کنید به طور پیوسته در حال تردد در یک فضای سیاه طولانی تونلی به طول ۶۴۵۰ متر در جاده چالوس هستید، آیا این فضا نمیتواند آرایههای چشمنوازی داشته باشد؟ معماری جاده و شهرها آشفته است و به هیچ وجه دلنواز نیست. به راستی نحوه اتصال جاده به شهر تاسف بار و این امر در بسیاری از شهرها مشهود است، در حالی که وقتی وارد جزئیات میشویم از نظر روحی چشمنوازی و ایمنی با منظرهها میتواند جنبههای گوناگونی پیدا کند.
این مقام مسئول اذعان کرد: معماری راه اندیشه جدیدی است و دفاتر مهندسی اساسا پروژه محور هستند و دفاتر مهندسی معماری به راه کمتر توجه داشتهاند. لذا جلسات این چنین میتواند دو مفهوم معماری و راه را به هم گره زده و باتوجه به اینکه در حرفه، اقلیم و دانشگاه، تخصص معماری راه وجود ندارد به همین خاطر شاید بتواند آغازی برای پیوند دو حوزه باشد و چشماندازی در این زمینه ایجاد شود.
وی افزود: بزرگترین تعریفی که میتوان برای معماری قائل شد، نحوه زندگی است و اگر این مفهوم را قبول داشته باشیم، آنچه در عالم بیرون خلق میشود به واسطه معماری شکل مییابد که در قالب سازه و ابنیه محصول اندیشهورزی ما محسوب میشود و در وافع بازتابی از نگاه ما به زندگی و خلقت است.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به ارتباط وسیع معماری با طبیعت بیان کرد: طبق تاکید معماران آنچه خلق میشود با طبیعت و اقلیم در ارتباط است و در واقع تیغ دو لبی است که تنها وقتی با طبیعت سازگار است در مفهوم اندیشه ایرانشهری خود تعریف شده است و سازگاری میان معماری با طبیعت و میراث محصول اندیشهورزی ایرانی است.
آخوندی با بیان اینکه «رابطه معماری با اقلیم و طبیعت به نگاه ما به جهان و اندیشهورزی ما برمیگردد» گفت: زندگی فقط در سکونتگاهها نیست، همه جا جریان دارد. همانطور که در اندیشه ایرانی و اسلامی، زندگی اساسا یک مسیر و یک حرکت است. لذا بازتاب آن در اندیشه اسلامی در عبادت روزانه خداوند و لفظ «اهدنا السراط المستقیم» دیده میشود و دارای تاریخچه عمیقی در اندیشه ایرانشهری است.
به گفته وزیر راه و شهرسازی با ورود مدرنیته به ایران همه چیز به شکل پروژه دیده میشود و مفهوم زندگی از راه قطع میگردد. در حالی که همه چیز از جمله میراث و تمدنی که به آن افتخار میکنیم و به رخ جهانیان کشیده میشود در قالب راه و اجزا و مقاطعی برای عبور و حرکت نشان داده میشود که سیو سه پل و پل خواجو در اصفهان و پل شوشتر تجسمی از این اندیشه است.
عضو کابینه دولت یازدهم قطع شدن تمام این تفکرات را در دوره مدرن اتفاقی عجیب خواند و گفت: در این دوره، راه فقط یک کفه سیاه برای تردد تلقی میشود و زندگی دیگر معنایی ندارد. زیبایی، آرامش، چشمنوازی در مسیر مشهود نیست. لذا علی رغم اینکه در دوره جدید هزاران میلیارد تومان در راهها هزینه شده است کمتر اثری که باری معنایی داشته باشد و اندیشهای را بیان کند به چشم نمیخورد.
آخوندی در ادامه تصریح کرد: ما در زیباترین نقاط ایران در حال اجرای پروژه هستیم به طور مثال جاده هراز جزو کمنظیرترین طبیعتها است اما چشمنواز نیست، جاده چالوس، زاهدان- زابل، زاهدان- ایرانشهر، مسیرهای دریای عمان و گچساران مناظر فوقالعادهای از نظر زیبایی است و همچنان یک رضایت وجدانی به معماری آنچه خلق میشود ندارند.
وی افزود: این معماری از نظر مفهومی، کارکرد و ایمنی بحث بسیار مهمی است اگر در جاده هراز با ایجاد پل مسیر سینهکش کوه را عوض کنیم، آیا پلی به عنوان مفهوم انتقال، نباید سازگاری با زیبایی محیط داشته باشد؟
وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر این که از همین منظر معماری راه در شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل در دست مطالعه قرار گرفت، گفت: نتیجه بر آن شد که طرحهای گوناگونی وجود دارد که به طور قطع فکری برای آنها نشده بود. به طور مثال فکر کنید به طور پیوسته در حال تردد در یک فضای سیاه طولانی تونلی به طول ۶۴۵۰ متر در جاده چالوس هستید، آیا این فضا نمیتواند آرایههای چشمنوازی داشته باشد؟ معماری جاده و شهرها آشفته است و به هیچ وجه دلنواز نیست. به راستی نحوه اتصال جاده به شهر تاسف بار و این امر در بسیاری از شهرها مشهود است، در حالی که وقتی وارد جزئیات میشویم از نظر روحی چشمنوازی و ایمنی با منظرهها میتواند جنبههای گوناگونی پیدا کند.
این مقام مسئول اذعان کرد: معماری راه اندیشه جدیدی است و دفاتر مهندسی اساسا پروژه محور هستند و دفاتر مهندسی معماری به راه کمتر توجه داشتهاند. لذا جلسات این چنین میتواند دو مفهوم معماری و راه را به هم گره زده و باتوجه به اینکه در حرفه، اقلیم و دانشگاه، تخصص معماری راه وجود ندارد به همین خاطر شاید بتواند آغازی برای پیوند دو حوزه باشد و چشماندازی در این زمینه ایجاد شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *