واشنگتنپست: کنار آمدن با فرهنگ آمریکایی برای "مهاجران افغانستانی" دشوار است
واشنگتن پست نوشت: مهاجرین افغانستانی در آمریکا به دلیل فشارهای زیاد به بیماریهای روانی مبتلا شده و کنار آمدن با فرهنگ آمریکایی برای آنها بسیار دشوار است.
به گزارش سرویس بین الملل مرکز ایالت کالیفرنیا به مقصد اصلی پناهندگان افغانستانی که به پاس خدماتشان به نیروهای ائتلاف ویزای ویژه دریافته کرده بودند، تبدیل شده است. اما زندگی در ایالات متحده برای آنها بیشتر یک مبارزه مداوم بوده است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در مقالهای تحلیلی و بر اساس اسناد مستند، به زندگی افغانستانیهایی پرداخته که به نیروهای ائتلاف خدمت کرده و اکنون به آمریکا پناهنده شدهاند و از رنجهای روحی و جسمی و زندگی سخت آنها پرده برداشته است.
این روزنامه بر اساس گزارش موسسه «ساکرامنتو بی» مینویسد؛ این پزشکان، مهندسان و مترجمان سابق که به آنها ویزای مهاجرت ویژه اعطا شده، در کنار دغدغههای مانند شغلهایی با درآمد کم و زندگی در منازل کوچک و آلوده با عوارض ناشی از بیماری روانی استرس پس از سانحه و سایر مشکلات سلامتی نیز دست و پنجه نرم کنند.
بیش از 2000 نفر از دارندگان این ویزاها به همراه خانوادههایشان از اکتبر سال 2010 در ساکرامنتو ساکن شدند.
بسیاری از آنها میگویند که این روزها با اضطراب و افسردگی حاد و روزافزون ناشی از رنج های زندگی در ایالات متحده دست و پنجه نرم میکنند.
آنها میگویند احساس درماندگی و طرد داشته و از کمبود شغل مناسب، خانه و درک فرهنگ آمریکایی رنج میبرند.
واشنگتن پست در ادامه به بیان زندگی یکی از خدمتگذاران آمریکایی که به او ویزای اقامت در آمریکا داده شده پرداخته و مینویسد: یکی از این افراد «فیصل رازمل»، مترجم پیشین سربازان آمریکایی بود که در ماه آگوست سال گذشته در جلوی آپارتمان خود از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله تفنگ یک فرد مهاجم قرار گرفت.
مهاجمان شامل یکی از نوجوانان ساکن در همسایگی و یکی از اعضای گروه های تبهکاری به عنوان متهم شناخته شده و هم اکنون در انتظار محاکمه به سر می برند.
رازمل 28 ساله که در این حمله بینایی یک چشمش را از دست داد، میگوید: او احساس می کند تکهای از روح خود را نیز از دست داده است.
او که پدر دو فرزند بوده و همسری وی نیز باردار است میگوید از تعادل روحی برخوردار نیست.
قبل از اینکه وی مورد اصابت گلوله قرار بگیرد او مامور حراست در یک مرکز خرید بود و پس از این حادثه وی به عنوان راننده تاکسی، نیروی خدماتی پمپ بنزین، و مامور حراستی و کارگر ظرفشویی به کار مشغول شد.
جیسون اسوین مددکار اجتماعی که 18 بار پس از حادثه به رزمال مشاوره داده میگوید بینایی محدود او و بیماری روانی و استرس پس از سانحه به توانایی او در پیدا کردن شغل خدشه وارد کرده است.
به گفته این مددکار اجتماعی سرنوشت رازمل و توانایی او در تامین نیازهای خانوادهاش همچنان نامشخص است. و تصمیمگیری در مورد درخواست برای کارافتادگی ممکن است یک سال طول بکشد.
رازمل که از بمبهای کنار جادهای و درگیری در طول جنگ جان سالم به در برده گفت هرگز برای بیماری روانی استرس پس از سانحه در افغانستان یا آمریکا مورد آزمایش قرار نگرفت.
در ادامه این مقاله گوشههایی از واقعیات کشور آمریکا از زبان یک شهروند مهاجر بیان می شود
«حمیرا غفاری» درمانگر او نیز گفت: عقیده دارد رازمل در افغانستان به این بیماری مبتلا شده و با سانحه تیراندازی در ایالات متحده دچار آسیبدیدگی وی تشدید شده است.
وی که با یک ایرانی ازدواج کرده و خانوادگی به این شغل مشغول هستند و زبان دری را مثل پناهجویان افغانستانی صحبت میکند، به 30 افغانی که به دنبال بازیابی سلامت روانی خود از مسائل خشونت خانوادگی هستند، مشاوره می دهد.
غفاری میگوید: مردم درباره آمریکا میشنوند و فکر میکنند اینجا سرزمین رویاهاست و همه چیز قانونی و بر پایه نظم است و آنها دارند به مکانی کاملا امن میروند. ولی هنگامی که وارد این کشور میشوند برای پیدا کردن مسیر خود شوکه میشوند.
وی در ادامه میگوید: آنها احساس انزوا و سردرگمی کرده و رویاهایشان یکباره به باد میرود.
/
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در مقالهای تحلیلی و بر اساس اسناد مستند، به زندگی افغانستانیهایی پرداخته که به نیروهای ائتلاف خدمت کرده و اکنون به آمریکا پناهنده شدهاند و از رنجهای روحی و جسمی و زندگی سخت آنها پرده برداشته است.
این روزنامه بر اساس گزارش موسسه «ساکرامنتو بی» مینویسد؛ این پزشکان، مهندسان و مترجمان سابق که به آنها ویزای مهاجرت ویژه اعطا شده، در کنار دغدغههای مانند شغلهایی با درآمد کم و زندگی در منازل کوچک و آلوده با عوارض ناشی از بیماری روانی استرس پس از سانحه و سایر مشکلات سلامتی نیز دست و پنجه نرم کنند.
بیش از 2000 نفر از دارندگان این ویزاها به همراه خانوادههایشان از اکتبر سال 2010 در ساکرامنتو ساکن شدند.
بسیاری از آنها میگویند که این روزها با اضطراب و افسردگی حاد و روزافزون ناشی از رنج های زندگی در ایالات متحده دست و پنجه نرم میکنند.
آنها میگویند احساس درماندگی و طرد داشته و از کمبود شغل مناسب، خانه و درک فرهنگ آمریکایی رنج میبرند.
واشنگتن پست در ادامه به بیان زندگی یکی از خدمتگذاران آمریکایی که به او ویزای اقامت در آمریکا داده شده پرداخته و مینویسد: یکی از این افراد «فیصل رازمل»، مترجم پیشین سربازان آمریکایی بود که در ماه آگوست سال گذشته در جلوی آپارتمان خود از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله تفنگ یک فرد مهاجم قرار گرفت.
مهاجمان شامل یکی از نوجوانان ساکن در همسایگی و یکی از اعضای گروه های تبهکاری به عنوان متهم شناخته شده و هم اکنون در انتظار محاکمه به سر می برند.
رازمل 28 ساله که در این حمله بینایی یک چشمش را از دست داد، میگوید: او احساس می کند تکهای از روح خود را نیز از دست داده است.
او که پدر دو فرزند بوده و همسری وی نیز باردار است میگوید از تعادل روحی برخوردار نیست.
قبل از اینکه وی مورد اصابت گلوله قرار بگیرد او مامور حراست در یک مرکز خرید بود و پس از این حادثه وی به عنوان راننده تاکسی، نیروی خدماتی پمپ بنزین، و مامور حراستی و کارگر ظرفشویی به کار مشغول شد.
جیسون اسوین مددکار اجتماعی که 18 بار پس از حادثه به رزمال مشاوره داده میگوید بینایی محدود او و بیماری روانی و استرس پس از سانحه به توانایی او در پیدا کردن شغل خدشه وارد کرده است.
به گفته این مددکار اجتماعی سرنوشت رازمل و توانایی او در تامین نیازهای خانوادهاش همچنان نامشخص است. و تصمیمگیری در مورد درخواست برای کارافتادگی ممکن است یک سال طول بکشد.
رازمل که از بمبهای کنار جادهای و درگیری در طول جنگ جان سالم به در برده گفت هرگز برای بیماری روانی استرس پس از سانحه در افغانستان یا آمریکا مورد آزمایش قرار نگرفت.
در ادامه این مقاله گوشههایی از واقعیات کشور آمریکا از زبان یک شهروند مهاجر بیان می شود
«حمیرا غفاری» درمانگر او نیز گفت: عقیده دارد رازمل در افغانستان به این بیماری مبتلا شده و با سانحه تیراندازی در ایالات متحده دچار آسیبدیدگی وی تشدید شده است.
وی که با یک ایرانی ازدواج کرده و خانوادگی به این شغل مشغول هستند و زبان دری را مثل پناهجویان افغانستانی صحبت میکند، به 30 افغانی که به دنبال بازیابی سلامت روانی خود از مسائل خشونت خانوادگی هستند، مشاوره می دهد.
غفاری میگوید: مردم درباره آمریکا میشنوند و فکر میکنند اینجا سرزمین رویاهاست و همه چیز قانونی و بر پایه نظم است و آنها دارند به مکانی کاملا امن میروند. ولی هنگامی که وارد این کشور میشوند برای پیدا کردن مسیر خود شوکه میشوند.
وی در ادامه میگوید: آنها احساس انزوا و سردرگمی کرده و رویاهایشان یکباره به باد میرود.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *