4 عامل فتنه‌ساز در افراد و جریانات سیاسی

13:06 - 02 دی 1395
کد خبر: ۲۵۸۷۱۰
چه عللی باعث شد عده‌ای در داخل به «پایگاه دشمن» تبدیل شده و دامنشان به لکه ننگ فتنه‌گری علیه حکومت اسلامی آلوده شود؟
4 عامل فتنه‌ساز در افراد و جریانات سیاسیبه گزارش گروه سیاسی ، سرمقاله هفته‌نامه خط حزب الله این هفته به بررسی علل پدید آمدن فتنه 88 پرداخته است.

متن کامل سرمقاله شصت‌ودومین هفته‌نامه خط حزب‌الله به شرح زیر است:

بعد از انتخابات سال 88  عده‌ای از خواص و جریانات سیاسی با فتنه انگیزی، برای ملت و کشور مشکلات و خسارات سنگینی ایجاد کردند: «اگر خدای متعال به این ملت کمک نمی‌کرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟... کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند. 6/5/92»  «گناه بزرگِ» فتنه گران این بود که با اقدامات خود «دشمن» را برای ضربه به مردم و نظام اسلامی امیدوار کردند: «[دشمن] با کارهای اینها امیدوار شد... اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس می‌شد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند. 8/10/89»

اما چه عللی باعث شد عده‌ای در داخل به «پایگاه دشمن» تبدیل شده و دامنشان به لکه ننگ فتنه‌گری علیه حکومت اسلامی آلوده شود؟ پاسخ به این سؤال از این جهت اهمیت دارد که خواص و سیاستمداران نیز در معرض آزمایش‌هایی این چنینی قرار دارند. چنانچه عواملِ «فتنه ساز» در افراد و جریانات سیاسی به وجود آید خطر «تکرارِ فتنه گری» نیز وجود خواهد داشت.  در تبیین این عوامل می‌توان مواردی را برشمرد:

1.  از بین رفتن تقوای جمعی و غلبه هوا و هوس

تقوای جمعی به معنای این است که «جمع‌ها» مراقب خودشان باشند. متأسفانه در سال 88 جریانی سیاسی به علت فقدان تقوای جمعی به تکیه گاه و «پایگاه دشمن» تبدیل شد: «در میانشان آدم‌هایی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آنها را به جایی رساند که فتنه‌گر ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهنده ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند. 8/3/90»

 2. جاه طلبی و تشنه قدرت بودن

قدرت طلبی آفتی است که همواره در کَمین اهالی سیاست است. آفتی که در سال 88 عده‌ای را به طُغیان علیه نظام اسلامی کشاند: «فتنه‌گرانی پیدا می‌شوند که برای جاه‌طلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به‌صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر می‌شوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری می‌کنند که سردمداران غربی و دشمنان درجه یک ملت ایران به هیجان می‌آیند و سر شوق می‌آیند و از آنها حمایت می‌کنند.

3. مرزبندی نکردن شفاف با دشمن

وقتی مرزهای اعتقادی و سیاسی با دشمنان کمرنگ می‌شود عملاً زمینه‌ی حضور و نقش آفرینی دشمن در معادلات سیاسی کشور فراهم می‌شود. اتفاقی که در سال 88 رُخ داد: «من بارها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیت‌هایی دارند و گاهی یک مخالف خوانی‌هایی می‌کنند، تذکر داده‌ام، نصیحت کرده‌ام؛ گفته‌ام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. 19/10/86»

4- تمکین نکردن در مقابل قانون و رأی مردم

یکی دیگر از علل آلودگی خواص و جریانات سیاسی به مرضِ فتنه‌گری روحیه عدم تمکین در مقابل قانون است: «حوادثی که در سال 88 پیش آمد همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. 1/1/92»

باید حواسمان را جمع کنیم

فتنه 88 علی رغم همه خسارت‌هایش حاوی درس‌هایی برای مردم و خواص بود. مهم این است که با درس گرفتن از این حادثه همواره خطرِ «دشمن کمین کرده» را ببینیم و اجازه‌ی بازتولید فتنه را ندهیم: «باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبهه دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنه سال 88 هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. 25/6/89»




ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *